eitaa logo
کانال فرهنگی شهید محمد(جابر) خویشوند
161 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
7.4هزار ویدیو
63 فایل
کانال فرهنگی شهیدمحمدجابر خویشوند @shahid_jaberkhishvand جهت دریافت کتاب @Dellaram926 جهت نذر فرهنگی @dellaram2153
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ خلیفه و ✍🌸🍃 روزی خلیفه از محلّی می‌گذشت، دید بهلول زمین را با چوبی اندازه میگیرد پرسید: چه می‌کنی؟! گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به‌ ما چه مقـدار می رسد و به شمـا چه مقدار؟ امّا هر چه سعی می‌کنم ، می‌ بینم که به من بیشتر از دو ذارع "حدود یک‌ متر " نمی رسـد و به تو هـم بیشتر از این مقدار نمی رسد. امام زین‌ العابدین علیه‌ السلام فرمود قبر آدمی یا بوستانی از بوستان‌ های است و یا گـودالی از گـودال‌ های جهنّم. 🌸🍃 بحار قدیم ، جلد ٣، ص١٥١، کتاب الحدیث، جلد٣، ص ١٢٤ ابله و فرزانه را فرجام خاک جای گاه هر دو اندر یک مغاک.. @shahid_jaberkhishvand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یادش به خیر، این فیلم رو ستاد روحانی درست کرده بود برای ترسوندن مردم از رئیسی! امیدواریم اون مردمی که به روحانی رای دادند و الان دارن با چشم هاشون دلار 18 هزارتومنی و سکه 7 میلیونی رو می بینند یکسال دیگه تو همچین روزهایی گول این اصلاحطلبا و لیبرال ها رو نخورند! 💬 کارآمد @shahid_jaberkhishvand
رییس قوه قضاییه: 🔹برخی می‌خواهند بحث شفافیت را شعاری کنند. 🔹چه ایرادی دارد تمامی قراردادها پشت ویترین بیاید و مشخص شود چه کسی چه میزان تسهیلات گرفته است. 🔹هر چه بیشتر به شفافیت توجه شود زمینه‌های فساد را از بین می‌برد و سلامت اداری را تضمین می‌کند. 🔹شفافیت عامل صیانت از خود دستگاه ها است. 🔹کمتر از یک درصد قضات تخلف داشته اند. 🔹علنی بودن دادگاه‌ها مورد تاکید است و این جزو برنامه‌های ماست. 🔹سراغ مسئولانی که وظایف قانونی خود را انجام نمی دهند هم خواهیم رفت! @shahid_jaberkhishvand
. ای خدا من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگ دلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می‌فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه‌ی آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آن گاه خود خاضع ترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم... "شهید دکتر مصطفی چمران" @shahid_jaberkhishvand
❣ خاطرات سردار حاج قاسم سلیمانی، در مراسمی به بیان مصداق و مثال عینی درباره ی قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره ای گفت که بسیار عجیب بود. 🌸 این خاطره از جوان هفده ساله ی لبنانی است که مدتی قبل در دفاع از حرم عمه ی سادات به شهادت رسید. حاج قاسم گفت: «نوجوان هفده ساله ای که ً (در سوریه) شهید شد، به مادرش می گوید، با توجه به خوابی که دیده ام این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم! 🌸مادر با ناراحتی😔 اجازه ی تعریف خواب را نمی دهد. 🌸 اما او برای دوستانش این گونه تعریف کرد: دو شب است که خواب می بینم (تکفیری ها) روی سینه ام نشسته اند تا سرم را از تنم جدا کنند! من فریاد می زنم و آن وقت است که می آید و می گوید: نترس، درد ندارد... عزیز من! سر تو را خواهند برید. همان طور که بر سر من در واقعه ی کربلا گذشت.😭 اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را در برخواهند گرفت!» 🌸اما چند روز بعد از این ماجرا؛ درگیری شدیدی بین نیروهای داعش و رزمندگان مقاومت در اطراف حرم شریف حضرت زینب علیه السلام رخ می دهد. 🌸 «ذوالفقار حسن عزالدین» همین رزمنده هفده ساله حزب الله که از اهالی منطقه ی صور لبنان بود در این درگیری به شدت زخمی و بیهوش شده و به اسارت تکفیری ها در می آید. 🌸 در ویدئویی کوتاه که تروریست ها تکفیری از اسارت او پخش کردند، او به سوالات پیاپی تروریست تکفیری پاسخ می دهد و هدفش را از حضور در سوریه، حفاظت از حرم حضرت زینب علیه السلام بیان می کند. 🌸تروریست تکفیری پس از آن، سر از بدن این مجاهد راه خدا جدا کرده و او را همان گونه که السلام بشارت داده بود، باسری بریده به شهادت می رسانند. 💔پیکر این شهید مظلوم نیز کماکان در اختیار تکفیری های داعش قرار دارد.. 🌸 وقتی خبر شهادت این جوان قهرمان پخش شد، مادر شجاع او نامه ای خطاب به فرزند عزیز و گمنامش نوشت. او به « » افتخار کرده و می نویسد:👇👇👇 🌸 فرزندم ذوالفقار... خدا تو را رو سفید بگرداند همین طور که مرا در مقابل زهرا علیه السلام روسفید کردی... 🌸 من روز قیامت با افتخار می ایستم در حالی که سر خونین تو را در بغل دارم و با دست خودم، خون تو را به آسمان پرتاب می کنم تا فرشتگان با خون تو بال های خود را آراسته کنند. 🌸... شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسی اش (تشییع جنازه) محروم کردند به امیر مومنان علیه السلام خواهم کرد. 🌸فرزندم، خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است. 🌸فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می گیرید... فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می کنید... به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب علیه السلام را از آن استشمام کنم... 🌸می خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم: خداوندا! این قربانی را از ما بپذیر... و خون تو را بر آسمان بریزم تا هزار علیه السلام خون تو را بگیرد... پسرم، قلب من برای تو بی تابی می کند ولکن زینب علیه السلام با صبر خود بر قلب من دست کشید... منبع: مدافعان حرم/1395/ زندگینامه و خاطرات چهل شهید مدافع حرم حضرت زینب علیه السلام به همراه زندگینامه، کرامات و عنایات حضرت زینب علیه السلام / گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی @shahid_jaberkhishvand
نمی دانم تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد و... چون بچه ها مجبور بودند, با سر و صورتی خیس, در حالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند، خود را به نماز برسانند, یا اشکال از بچه ها بود که وضو را می گذاشتند دم آخر و تند تند یا الله می گفتند و به آقا اقتدا می کردند و مکبّر مجبور بود پشت سر هم یا الله بگوید وانَّ الله معَ الصّابرین... بنده خدا حاج آقا هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند تا کسی از جماعت محروم نماند. مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم هایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد به جای او یا الله بگوید و رکوع را کش بدهد . وقتی برای لحظاتی کسی وارد نشد، ظاهراً بنا به عادت شغلی اش بلند گفت: یاالله نبود ... ؟؟؟؟ حاج آقا بریم. نمی دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن... حلال @shahid_jaberkhishvand
📚📚📚📚📚📚📚📚 معرفی کتاب 👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽
«دخترم ناهید» رمانی نوشته حسین‌علی جعفری درباره دختر کردی است که در کنار رودخانه و پای کوه‌های بلند کردستان در برابر دشمن ایستادگی کرد. شهید ناهید فاتحی کرجو که این اثر برداشت آزادی از زندگی و زمانه او است. «صبح آفتاب‌نزده راه افتادند. باز هم پیاده. ناهید و ده نفر مسلح. باد سرد هو می‌کشید و نرمه‌برف‌ها را به سر و صورت‌شان می‌کوبید. درخت‌ها بی‌برگ و بار و یخ‌زده، ایستاده بودند و دست بر دست می‌کوفتند. دماغ ناهید سرخ شده بود و تیر می‌کشید. پاهای‌اش زق‌زق می‌کرد. دیگر حال و جان نداشت. شکنجه‌ها اثرش را گذاشته بود. از ده دور شده بودند که آفتاب رنگ‌پریده زمستانی نرم نرم از سینه‌کش کوه بالا آمد. آفتاب هم حال و جانی نداشت که برف‌ها را آب کند که باد را سرجای‌اش بنشاند که درخت‌ها را بیدار کند که ناهید را گرم کند. کاک‌رئوف، دوربین به گردن، جلوجلو می‌رفت و گاهی دوربین می‌کشید و دور و بر را می‌پایید. رسیدند به جویباری کوچک. نزدیک زردآلوی کهن‌سالی که عریان زیر برف ایستاده بود. جویبار برای خودش آواز می‌خواند و می‌دوید سمت دره. نرمه‌بخاری از جویبار برمی‌خاست و محو می‌شد.» @shahid_jaberkhishvand
دلم شده ست... برای آوینی! برای ! برای علم الهدی! برای ،تورجی.افشار برای ردانی پور برای جان نثاری ها،کفعمی ها،ترک ها برای هاشمی!،کاظمی برای ابراهیم هادی! برای ، دلم تنگ شده ست برای ... وکجایی سردار دلها قاسم برای کاوه و همت! برای ! برای کاظمی! دلم تنگ شده ست برای برونسی... شجاعت مصطفوی... غیرت ، بصیرت ... اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... و ... حججی،همدانی وسلیمانی عزیز....... رفقا! کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصیِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در ماندگانِ مسیرِ خداییم... : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر کربلایی نباشد... ودلم تنگ گمنامی زهرای اطهر است راارزوست. بدجوری دلم تنگ شده،نگاهی ارزوست یاد همه شان گرامی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @shahid_jaberkhishvand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لفظ جلاله «والله» از زبان سه شخصیت حسن روحانی رئیس‌جمهور صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و شهید حاج قاسم سلیمانی برداشت از شما .... @shahid_jaberkhishvand
تنها چیزی که طعمش هیچوقت عوض نمیشود همیشه شیرین و دلچسب است ... @shahid_jaberkhishvand