eitaa logo
🇮🇷شهید مدافع‌ حرم جواد محمدی🇮🇷
2.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
56 فایل
«کانال رسمی،تحت نظارت خانواده شهید» میگفت:"مردان خدا، گمنامند" آنچنان طریق گمنامی در پیش گرفت که لایق شهادت شد اینجا از اومینویسیم🪶 تا با یادش، روحمان جَلا گیرد✨🕊️ خادم کانال: @Shahid_javad_m
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ امیرالمومنین علی عليه السلام: اَلصَّمْتُ يُكْسيكَ الْوِقارَ وَ يَكْفيكَ مَؤُنَةَ الاِْعْتِذارِ. 🍀خاموشى بر تو لباس وقار مى‌پوشاند و تو را از زحمت عذرخواهى کفایت مى‌کند. 📝 شرح غررالحکم، ج 2، ص 58 تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب 📚 🖋به قلم بهزاددانشگر «خاله» اگر نبود، انگار یک چیزی گم کرده ایم هرکدام از بچه ها که می آمدند، اول سراغ جواد را میگرفتند پس جواد کجاست؟ شده بود بزرگ تربچه ها حواسش به همه بود و هوای همه شان را داشت. حتی دخترهایمان که مدرسه میرفتند دورادور هوایشان را داشت اینکه کسی مزاحمشان نشود و حجاب و رفتارشان توی خیابان مناسب باشد. بچه ها هم خودشان میدانستند جواد گاهی دورادور مراقبشان ،است بیشتر به رفتارهایشان دقت میکردند. ته دلمان قرص بود که جواد این طوری هوای بچه هایمان را دارد بهش اعتماد داشتیم. یک بار پسر من را دیده بود که با دوستانش میروند اطراف اردوگاه شهدا برای تفریح جواد بهش گفته بود برگرد، نمی خواهد بروی. آن موقع محیط آنجا خیلی خوب نبود آدمهایی بودند که بچه های مردم را به کارهای خلاف میکشاندند. پسر من هم میخواست مثلاً جلوی رفقایش قیافه بگیرد که ببینید من به حرف پسر خاله ام گوش ندادم به جواد گفته بود نه ، می خواهم بروم. جواد زده بود توی گوشش و گفته بود نمی خواهد با اینها بروی. . برو خانه تا من بیایم تکلیفت را معلوم کنم خود جواد زودتر رسید خانه! گفت خاله، من پسرت را زدم گفتم دستت درد نکند .گفت نمی خواهی بپرسی چرا؟ جواد شش سال از پسرم بزرگ تر بود. آن قدر بهش اطمینان داشتم که گفتم نه، حتماً به صلاحش بوده که این سیلی را بخورد. پسرم که آمد، جواد رفت توی آشپزخانه تا او را نبیند. گفت تکلیف این پسر خواهرت را معلوم میکنم گفتم هر کاری می خواهی بکن صورتش را آورد جلو و گفت ببین با صورتم چه کار کرده؟! جای انگشتانش روی صورتش مانده بود. گفتم طوری نیست، خوب میشوی گفت یعنی من را فروختی به جواد ؟! حرفی بهش نزدم؛ اما جواد جگرگوشه ام بود. از آشپزخانه آمد بیرون و گفت من از مادرت مُشتلق گرفتم که تو را زدم اینها نیم ساعت توی هال، با هم کشتی گرفتند و گلاویز شدند. قرار شد هرکسی کمر دیگری را به خاک بمالد چک بعدی را بخورد. این طوری از دل پسرم درآورد. این طوری بود که اگر می دید یک نفر از دستش ناراحت شده کاری میکرد که از دلش بیرون بیاید تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
کتاب 📚 🖋به قلم بهزاددانشگر خانم درودگر، همسر شهید مداح¹؛ دوست خانوادگی شماره مهدی و جواد را هنوز از روی گوشیم پاک نکرده ام بعضی وقت ها به گوشی نگاه میکنم و پیش خودم میگویم الان جواد زنگ میزند و می گوید چطوری سردار؟ بعدش کاری دارند و می خواهد همراهشان بروم. توی هرکاری که به کمکم احتیاج داشتند زنگ میزد. تعارف نمیکرد من هم با او تعارف نداشتم مثل پسرهایم برایم عزیز بود؛ مثل حمید و محمد. با محمد از همان بچگی دوست بودند؛ از همان دوران راهنمایی که توی جلسه های فرهنگی و مذهبی رفیق شدند. میرفتند و می آمدند و با هم جور بودند. به همدیگر میگفتند .دادا خوش حال بودم که با هم هستند. وقتی می فهمیدم با جواد است خیالم راحت می شد. یک وقت هایی جواد میگفت من جزو اراذلمها، میگفتم طوری نیست. بچه هایم کوچک بودند که پدرشان شهید شد. پدر را ندیده بودند. جواد مثل یک برادر کنار محمد بود توی کارهای عروسی اش همه جوره بود. اصلا هر کاری که داشتیم، خودش می آمد جلو و کمک میکرد. خودش هم اگر کاری ،داشت به من میگفت تا برایش انجام بدهم. با رفیق هایش خیریه ای توی مسجد مصلا راه انداختند و هوای آنهایی را که دستشان به جایی نمی رسید داشتند. خانمی را که همسرش فوت شده بود با چهارتا دختر کوچکش شناسایی کردند. یک روز زنگ زد و گفت میخواهیم برویم خانه شان بیا با هم برویم گفتم .باشد وقتی خانه را پیدا کردیم و رفتیم یک گوشۀ خانه را نشان داد و گفت حاج خانم، برایت مرغ می آورم، همین جا ازشان نگهداری کن دانه هم خودم برایشان می آورم. تخم مرغ هایشان را بفروش و خرج خودت و بچه هایت را دربیاور غصه نخور که خدای بچه هایت بزرگ است. اینکه میگویم دوستش دارم نه اینکه فقط جواد را همه بچه های حزب اللهی را دوست دارم؛ اما جواد با بقیه فرق داشت. به طور عجیبی خوش اخلاق بود. گاهی که توی مراسمی یا جایی میدیدمش سراغش میرفتم یا او من را میدید و میآمد یادم هست بعد از مراسم تشییع سید سجاد حسینی که داشتم برمیگشتم جواد را دیدم که دست فاطمه را گرفته بود ایستاد و سلام و علیک کرد من گفتم جواد، بعد از سید نوبت کیست؟ منظورم خودش بود گفت نمیدانم خدا میداند کیست از این حرفها خیلی به هم میزدیم و همیشه به من میگفت دعا کن شهید بشوم. خیلی دوست دارم که شهید بشوم و آخر و عاقبت به خیر شوم. ادامه دارد... ۲. سید سجاد حسینی متولد سال ۱۳۶۲ در شهرستان درچه بود. او در تاریخ ۹ آبان ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید. ۱. شهید محمد باقر مداح درچه متولد سال ۱۳۳۵ بود. او در خرداد سال ۱۳۶۷ طی عملیات بيت المقدس به شهادت رسید. تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای صبا دست سلیمانی چه شد ؟ تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️امام هادي علیه السّلام فرمودند: أَلشّاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتی أوجَبَتِ الشُکرَ لَأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ و الشُکرُ نِعَمٌ وَ عُقبی؛ 🍀شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است. تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
ما باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم آن‌کس که باید ببیند، می‌بیند. [ حاج‌قاسم ]
؛﷽ 🔵ای ساحت بهشت خداوند، جایتان 🔹به یاد شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii