کتاب
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_39
«همسر»
از اینکه این قدر خوب وقایع و مسائل جامعه را تحلیل می کرد، کیف می کردم. شاید به خاطر کتاب خواندن هایش بود که خوب می فهمید. خیلی کتاب می خواند: کتاب های سیاسی و فرهنگی، دینی، وصیت نامۀ امام. کتاب های شهدا را هم زیاد می خواند؛ به خصوص شهدایی که بتواند از زندگی شان راهش را پیدا کند. یکی از شهدایی که خیلی دوستش داشت، مجتبی هاشمی بود. پروفایلش هم توی فضای مجازی خیلی وقت ها عکس شهید هاشمی بود. یکی دیگرشان، شهید جعفر باقرصاد بود. وقتی می رفتیم گلستان شهدا، من را هم می برد سر مزار شهید باقرصاد. می گفت بیا برویم سری هم به رفیقم بزنیم. می گفت ببین، ظاهر و تیپش چندان هم حزب اللهی نبوده اما جانش را برای این انقلاب داده. بعدش هم می رفتیم سر مزار شهدای مدافع حرم. اگر خانواده هایشان را می دید، می نشست گفت وگو می کرد. انگار ازشان دل نمی کند. یکی دیگر از جاهایی که خیلی دوست داشت، مناطق جنگی بود. عاشق اردوهای راهیان نور بود. همه می دانستند آقاجواد ایام نوروز می رود اردوی راهیان نور. روز
عرفه هم هرجور بود، خودش را می رساند شلمچه. می گفت من حاجاتم را توی شلمچه از شهدا می گیرم. از همان سال اول، من را هم با خودش می برد. در کل دوست داشت جاهای زیارتی را با همدیگر برویم. موقع برگشتن از شلمچه هم می رفتیم کنار کارون، کمی هوایی عوض کنیم. چشمش که به آب می خورد، دیگر طاقت نمی آورد و خودش را می زد به آب و یک دل سیر شنا می کرد. حتی توی اردوی راهیان نور هم از محبت کردن به من غافل نمی شد. با اینکه کارش زیاد بود، حتماً برای من هم وقت می گذاشت. دوکوهه بودیم. بعد از نماز صبح، دیدیم هوا خوب است. رفتیم پیاده روی. سر راهمان برخوردیم به دشتی از گل های صورتی.
آقاجواد یک گل صورتی بهم هدیه داد. گفتم اینجا چقدر قشنگ است! گفت مطمئنم فکرش را هم نمی کردی اینجا از این خبرها باشد.
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلما دختر خردسال شهید پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب:
📽 حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟!🥺🥰
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله اللّهُمَّفآرهَمقَلبۍ هواۍدلمرآداشتہباشツ ڪہتنهاتورآدآرم ـــــــــــــــــــــــــ
#بسم_الله
_ لٰا یُعَذِّبُ اللَّهُ قَلباً وَعَی القُرآن _
خدا قلبی را که ظرف قرآن است،
عذاب نمیکند.
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ویدئویی عجیب از پسر بچه ای که در حالت بیهوشی با امام زمان عجل الله گفتگو میکند.
مهدي شوكت تظهر؟
چه زمانی ظهور میکنی ای مهدی؟
#غزه را فراموش نکنیم💔
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
ویژگی یک کاندید اصلح در عرصه معنوی و اخلاقی ۵_شجاعت فرد مسئولی که شجاعت ندارد،چگونه میتواند از حقو
ویژگی یک کاندیدای اصلح در عرصه معنوی و اخلاقی
۶_صداقت
انسانی که دروغ بگوید،به درد مسئولیت گرفتن درجامعه ی اسلامی نمی خورد...
#تصویربازشود 👌
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
کتاب
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_40
«دایی»
این جدیت و کاربلدی اش را که می دیدم، حیفم می آمد درجه اش بالا نرود. می گفتم دیپلمت را بگیر و بگذار روی پرونده ات. قبول نمی کرد. خیلی بهش توپیدم که من می دانم به خاطر درجه ات لباس نمی پوشی. اگر لباس بپوشی، آن وقت مجبور می شوی درجه را هم بزنی. برای همین هم خجالت می کشی. خودم می دانستم این طوری نیست؛ ولی می گفتم شاید تأثیری داشته باشد. دیپلمش را هم که گرفت، تا دوسه سال روی پرونده اش نمی گذاشت. تا بالاخره به خاطر دل پدرش راضی شد. اصلاً این بشر با چارچوب مشکل داشت. زیر بار چارچوبی که محدودش کند، نمی رفت. پیشرفت با چارچوب را قبول نداشت. توی کَتش نمی رفت که برود فلان مدرک را بگیرد تا درجه اش بالاتر برود. این طور پیشرفت ها را قبول نداشت. به دلش نمی چسبید. می خواست توی کار، خودش را نشان بدهد، توی کار پیشرفت بکند. کاری را بگیرد و تا تهش برود. آن قدر انرژی مصرف بکند که به ته کار برسد. یعنی یک میدان را می خواست که خودش را نشان دهد، کار بکند، تلاش بکند. اگر می خواست در چارچوب ها قرار بگیرد،محدود می شد. همین ویژگی اش هم دلیل جابه جایی اش شد. بعد از حدود دوازده سال، آمد و گفت می خواهم از نیروی هوایی بیایم بیرون و از جای دیگری شروع کنم. گفتم جایت که خوب است. گفت کار برایم تکراری شده. به واحد اطلاعات سپاه رفت؛ اطلاعات شهری. سه چهار نفری با لباس شخصی توی شهر دنبال سوژه ها بودند. این کار با آن جنب وجوش مخصوص جواد چفت شده بود. بهش می آمد. این وسط میدان داری می کرد. پایگاه شهید چمران، اطلاعات ناحیۀ درچه، اطلاعات استان، با همه همکاری می کرد.