مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَار
چه بسیارند عبرتها
و چه کم اند عبرت گیرندهها.
[ امیرالمومنین(ع) ]
زمان:
حجم:
1.21M
✅ از حالا تا فردا شب تا اخرین لحظه رای گیری دست تک تک مردم رو بگیرید و ببرید پای صندوق رای و برگردید و نفر بعدی و نفر بعدی و...
🔴 هر رای به پزشکیان در واقع رای به صهیونیست ها برای کشتار بیشتر کودکان غزه خواهد بود...
💢 رای به پزشکیان یعنی رای به جنگ و خونریزی و تضعیف مقاومت در منطقه
دقت کنید که
⭕️ بنا بر قانون فقط تبلیغات رسمی خود کاندیداها تمام شده
👈 ولی روشنگری و جهاد تبیین و مشاوره مومنین به همدیگه کاملا آزاد هست.
هرچقدر میتونید به مردم مشورت بدید.
تا فردا شب و تا آخرین ثانیه رای گیری هنه باید تلاش کنیم
💢💢💢💢💢
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_130
« همسر »
چند ساعت بعد زنگ زد رسیده بود تهران هنوز معلوم نبود پروازشان چه ساعتی انجام شود یکی دو ساعت بعد که زنگ زدم توی هواپیما بود .
گفتم زود بیا منتظرتم گفت زیاد منتظر نباش ناامید میشوی .
یکهو انگار توی دلم خالی شد چرا این حرف را زد؟
بغض گلویم را گرفت دیگر نمی توانستم حرف بزنم زود خداحافظی کردم نشستم کنار تلفن گریه ام شدید بود این قدری که نمی توانستم صدایم را کنترل کنم زار زدم و دعا کردم یا زینب خودتان مواظبش باشید شما را به آن لحظه ای که نا امید شدید ، امید من را قطع نکنید از همان لحظه ختم و نذرهایم شروع
شد ، صلوات ، آیت الکرسی هر چه بلد بودم و شنیده بودم میخواندم فردایش زنگ زد رفته بود زیارت حضرت زینب (س) .
گفت سفارشت را به حضرت زینب (س) کرده ام
گفتم اتفاقاً من هم دارم سفارشت را به حضرت زینب (س) میکنم که مواظب باشند و صحیح و سالم برگردی
گفت انتظار نداری که فقط دعای تو مستجاب بشود؟
انگار چیزی به دلم چنگ انداخت جایی توی سینه ام سوخت این مرد چرا این بار این طوری حرف میزند؟
همه چیزش متفاوت شده بود . حرف زدنش، رفتارش، نگاه کردنش خوب که فکر کردم دیدم این تفاوت چند وقتی بود رخ داده بود؛ اما من نمیدیدم یا میدیدم اما قبول نمیکردم به یاد وقتی افتادم که میگفت تا شما راضی نشوی شهید نمی شوم با خودم فکر کردم راضی ام یا نه؟
همه جا برایم سنگ تمام گذاشته بود هیچ دلخوری ازش نداشتم نکند شهید بشود؟ نه... نه... از دستش راضی نیستم؛ اما توی دلم میدانستم که از دستش راضی ام...
عصر رفته بودند زیارت حضرت رقیه (س) و از توی حرم بهم زنگ زد گفت خانم من زیارت بدون شما و فاطمه را نمی خواهم؛ ولی به خاطر جهاد می آیم اینجا و زیارت هم کنارش است.
فردایش دوباره رفته بودند زیارت حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) وقتی زنگ زدم خوش حال بود که از بارهای قبل بیشتر رفته بودند زیارت .
سه شنبه بهم زنگ زد گفت گوشی را بده فاطمه ، اما فاطمه حرف نزد گفت بابا خودش بیاید تا باهاش حرف بزنم .
خیلی دلشوره داشتم ؛ این قدر که به خود آقا جواد هم گفتم . دوباره دلداری ام داد .
گفت اینجا خبری نیست ، نگران نباش .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
چشم شهدا
به انتخاب من و توست :)
💢مراقب باشیم شرمنده ی آنها نشویم💢
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ سید حسن نصرالله: امروز فقط سرنوشت جمهوری اسلامی مطرح نیست بلکه با تمام صداقت و صراحت میگویم سرنوشت تمام ملتها و مقاومت در منطقه به سرنوشت ایران بسته شده است.