eitaa logo
شَهید حُسین مُعِزغُلامے⁦🇮🇷³¹⁵
2.6هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
4هزار ویدیو
202 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین را از زمان دانشگاه می‌شناسم. در رفت و آمد به دانشگاه دوستی‌مان شکل گرفت.همیشه باهم بودیم. سال ۹۴ نزدیک اربعین که همه نیرو لازم بودند، صبح‌ها سرکار بودیم و بعد از کار تا نیمه‌های شب در بسیج مشغول بودیم🌙. بعدهم که خانه می‌آمدیم دوباره ۶ صبح بیدار می‌شدیم. حسین به شوخی می‌گفت پدرم می‌گوید دروغ می‌گویی که در سپاهی😂! تو مامور کلانتری شدی❗️😄 با اینکه بسیج یک نهاد مردمی‌ست و اینطور نیست که به کسی حقوق بدهند، اما اولویت حسین‌آقا همیشه #بسیج بود. حتی یادم می‌آید برای یک ماموریت بسیج سرکارش در سپاه نرفت☝️. گاهی هم که من کم آوردم می‌گفت دربدترین شرایط هرچیزی را رها کردید #بسیج را رها نکنید❌. تا این اندازه به بسیج اعتقاد داشت. شهید مداح مدافع حرم #حسین_معز_غلامی🌹 #سالروزشهادت🕊 ⇩♡⇩♡join ❤️|‌‌‌ @shahid_moezegholami |♥ ڪانال شہیدمعزغلامے
📣 🌨⛄️🌧 💨⛈💨 ❄️🌬❄️ باران خیلی تند می آمد. بهم گفت «من می رم بیرون» گفتم « توی این هوا کجا می خوای بری؟» جواب نداد. اصرار کردم. بالاخره گفت «می خوای بدونی؟ پاشو تو هم بیا.» با لندرور شهرداری راه افتادیم توی شهر. نزدیکی های فرودگاه یک حلبی آباد بود. رفتیم آنجا. توی کوچه پس کوچه هاش پر از آب و گل و شل. آب وسط کوچه صاف می رفت توی یکی از خانه ها در خانه را که زد، پیرمردی آمد دم در. ما راکه دید، شروع کرد به بد و بی راه گفتن به شهردار. می گفت « آخه این چه شهرداریه که ما داریم؟ نمی آد یه سری بهمون بزنه ، ببینه چی می کشیم.» آقا مهدی بهش گفت «خیله خب پدرجان. اشکال نداره. شما یه بیل به ما بده، درستش می کنیم» پیرمرد گفت « برید بابا شماهام! بیلم کجا بود.» از یکی از هم سایه ها بیل گرفتیم. تا نزدیکی های اذان صبح توی کوچه ، راه آب می کندیم.  شهردار وقت کسی نبود جز : 🌷شهید مهدی باکری🌷 @shahid_moezegholami
**✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌙(فوق العاده قشنگ) ⃣2⃣ 🌱🌼☘🌱🌼☘🌱🌼☘🌱🌼🍀 (( دائما طاهر باش و به حال خویش ناظر باش. عیوب دیگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گریزان باش. یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش و در هر لباس باش. )) علامه حسن زاده آملی ، کتاب نامه ها و برنامه ها ، ص ۱۲ احمدآقا به این عبارات به خوبی عمل می کرد. فعالیت بسیج به جهت حضور منافقین و ترورها و شرایط جنگ بسیار گسترده بود. آن زمان نیروهای برخی شب ها در مسجد می ماندند تا در صورت احساس خطر وارد عمل شوند. در این شب ها احمدآقا نیز مثل بقیه ی بسیجی ها در مسجد می ماند. او مثل یک جوان عادی با بقیه صحبت می کرد. می گفت. می خندید و... او با همه ی افراد حتی کوچکترها بسیار با ادب برخورد می کرد، اما در برخورد با ملاحظه ی هیچ کس را نمی کرد. حتی اگر نزدیک ترین دوست یا شخصی بزرگتر از خودش بود، خیلی محترمانه از او می خواست این بحث را ادامه ندهد. احمدآقا در زمینه ی فعالیت های بسیج مثل یک نیروی عادی حضور فعال داشت. اسلحه به دست می گرفت و در گشت شبانه در بازار مولوی و محله های اطراف، همراه دیگر بسیجیان گشت می زد. اما تفاوتش این بود که وقتی ساعت 3⃣🕒 نیمه شب به مسجد برمی گشتیم و اکثر بسیجی ها مشغول می شدند، او به داخل شبستان می رفت و مشغول 💙شب می شد. خلاصه اینکه احمدآقا یک بسیجی واقعی بود. از آن بسیجی هایی که حضرت امام خواسته بود با آن ها شود. از آن هایی که امام عزیز بر دست و بازوی آن ها بوسه می زد. کلمات تاکید شده : 1⃣غیبت کننده 2⃣ بسیج 3⃣استراحت 4⃣ نماز شب 5⃣ محشور 🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁 یاعلی ✨✨✨ شهیدهادی با کسب اجازه از انتشارات ومولف برای تایپ. ❌تایپ کتاب هادر فضای مجازی حتما بایدبا کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد. ❤️ @shahid_moezegholami 💜
رهبر نشوی تنها، ما یار تو می گردیم وز جرگه عشاقت سردار تو می گردیم گر لشکر سفیانها از غرب به پا خیزد در قحطی انسان ها عمار تو می گردیم با جرم ولای تو گر بر سر دار آییم مدح تو کنیم بر دار، تمار تو می گردیم این من نه منم تنها، آید ز آوا رهبر نشوی تنها، ما یار تو می گردیم هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود همسایه ی دشمن است و منفور شود پروانه صفت، گِرد ِعلی میگردیم تا دیده ی هر فتنه گری کور شود @shahid_moezegholami
✨خاطرات شهیدحاج حسین معزغلامی✨ ✨از زبان مادر بزرگوارشان ✨ درفتنه ۸۸حسین کوچیک تربود می گفتم نرو تو هنوز کوچیکی سنی نداری می گفت نه مامان مگه حضرت علی اکبر ع چندسالشون بود؟ مامان عاشورا تکرار شده ماباید بفهمیم کدوم طرفی هستیم... می گفتم حسین جان می گن کم اورده بچه هارو اورده! وقتی که برگشت می گفت مامان راست گفتی همون حرفو گفتن.. ✨-----✨------ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ✨-----✨-----
**✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌙(فوق العاده قشنگ) 🌱🌼☘🌱🌼☘🌱🌼☘🌱🌼🍀 (( دائما طاهر باش و به حال خویش ناظر باش. عیوب دیگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گریزان باش. یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش و در هر لباس باش. )) علامه حسن زاده آملی ، کتاب نامه ها و برنامه ها ، ص ۱۲ احمدآقا به این عبارات به خوبی عمل می کرد. فعالیت بسیج به جهت حضور منافقین و ترورها و شرایط جنگ بسیار گسترده بود. آن زمان نیروهای برخی شب ها در مسجد می ماندند تا در صورت احساس خطر وارد عمل شوند. در این شب ها احمدآقا نیز مثل بقیه ی بسیجی ها در مسجد می ماند. او مثل یک جوان عادی با بقیه صحبت می کرد. می گفت. می خندید و... او با همه ی افراد حتی کوچکترها بسیار با ادب برخورد می کرد، اما در برخورد با ملاحظه ی هیچ کس را نمی کرد. حتی اگر نزدیک ترین دوست یا شخصی بزرگتر از خودش بود، خیلی محترمانه از او می خواست این بحث را ادامه ندهد. احمدآقا در زمینه ی فعالیت های بسیج مثل یک نیروی عادی حضور فعال داشت. اسلحه به دست می گرفت و در گشت شبانه در بازار مولوی و محله های اطراف، همراه دیگر بسیجیان گشت می زد. اما تفاوتش این بود که وقتی ساعت 3⃣🕒 نیمه شب به مسجد برمی گشتیم و اکثر بسیجی ها مشغول می شدند، او به داخل شبستان می رفت و مشغول 💙شب می شد. خلاصه اینکه احمدآقا یک بسیجی واقعی بود. از آن بسیجی هایی که حضرت امام خواسته بود با آن ها شود. از آن هایی که امام عزیز بر دست و بازوی آن ها بوسه می زد. 🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁🌾🍀🍁 ✨✨✨ شهیدهادی با کسب اجازه از انتشارات ومولف برای تایپ. ❌تایپ کتاب هادر فضای مجازی حتما بایدبا کسب اجازه از انتشارات ومولف باشد