eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
3.4هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط شهدا را که نمی کنند! گاهی باید آدم های زنده() را هم تفحص کرد و پیدا کرد!! خود شان را... شان را... عقل شان را... . گاهی در این پر پیچ و خم! مردانگی ، غیرت ، ، عزت ، شرف ، ... را گم می کنیم... . نمی گوییم نداریم! داریم! اما می کنیم... . باید گشت و پیدا کرد... نگردیم، وِل معطل هستیم! باید بگردیم و در این زار دنیا! که هر آن ممکنِ باد بیاد و قسمت دیگه وجودمان را زیر های گم کند... . خودمان را پیدا کنیم... ببینیم کجای قصه ایم... کجای سپاه عج هستیم... کجا به درد خوردیم... کجا آقا عمل کردیم... . کجا مثل دستواره؛ اینقدر کار کردیم تا از خوابمان نبرد بلکه بیهوش بشیم! . کجا مثل ابراهیم هادی برای فرار از گناه چهره مان را ژولیده کردیم... . . حرف آخر! به قول بچه های ؛ نقطه صفر صفر و دست مادرمان زهرا سلام الله علیها ست... . همون که وقتی برونسی؛ راه را در گم کرد! وقتی به مادرش حضرت زهرا کرد! . حضرت گفت چهار تا به راست پنج تا به چپ!! رفتند و را پیدا کردند... . پس و نقطه صفر صفر! دست مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها ست... @shahid_moezegholami
🍃🌸 ☑️ #مهدی جانم(عج) ⭐️جاے مرهم، زخم بودم...از شما شرمنده‌ام.... ⭐️زنده‌ام با مرده‌ام آقا چہ فرقے مے‌ڪند ؟! ❀ اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الۡفَرَج ❀ ⇩♡⇩♡join ❤️|‌‌‌ @shahid_moezegholami |♥ ڪانال شہیدمعزغلامے
❣ 🏵بوی گلهــ💐ـا عالمی را مست و ميكند 🏵ديدن هزاران درد، درمان ميكند😍👌 🏵مدعی گويد كه بايك گل🌹 نميگردد 🏵ما داريم كه عالمـ🌎 را ميكند 🌺 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
عشـــق آن دارم کہ تا آید نفس از جمــــال دلبَرم گویـ.ــم فقط ... حق پرستم، مقتدایم #مهدے اسٺ تا ابد از #سرورم گویم فقط ... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌤 ╭━❁🔹❁🍃🌸🍃❁🔹❁━╮ @Shahid_MoEzeGhOlAmi #شهید_حسین_معز_غلامے ╰━❁🔹❁🍃🌸🍃❁🔹❁━╯
#سلام_امام_زمانم🌹✋ خدا ڪند ڪه بیابم نشان #مهدے را نشان دهم به همه دوستان #مهدے را به عالمے ندهم قرص نان #مهدے را دوباره زنده ڪنم گفتمان #مهدے را #اللهم_عجل_لولیک_الفرج❤️ #صبحتون_مهدوے✨ ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
🌙 خـودم رآ گُم کردم وَقـتے فَهمیـدَم گُمنـآم مے‌طَـلَـبَـد :)🎈 ╭━═❆━⊰🔹🍁🔹⊱━❆═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═❆━⊰🔸🍁🔸⊱━❆═━╯
💔🍂🍂 🕊پـــاڪـ نگـهشــان دار، را مےگـــویـــم؛ این چشـم ها ،فرش زیــر پاے است💔👌 نگهشـــان دار...‼️🕊 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
جانـم سـرنـیزه و سرطفل و و دست و 🍁 حـق داری کہ روزو شب‌گـریہ‌کنی😔 ای وای و بزم شراب😭😭 💔 ╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
🕊رمان #هادےدلـــــہا قسمت #شصت_وهفتم 🍀راوی عطیه 🍀 دوروز بود خونمون شبیه غمکده بود😔 هیچ حرفی بین
🕊رمان قسمت 🍀راوے بهار🍀 وقتی اس ام اس عطیه رو دیدم زیر پام خالی شد😰 ولی مجبور شدم وانمود کنم خوبم😊 گووشیم زنگ خورد. اسم آقای علوی روی گوشیم نمایان شد _ بچه ها من برم دوغ بیارم رفتم تو آشپزخانه در رو بستم _ الو سلام آقای علوی خوب هستید؟ عطیه گفت چی شده ولی توضیح نداد حال و چطوره؟😰 سید: سلام ای حال ما هم تعریفی نداره دو سه تا خورده به پشت هم به خورده عطیه گفت خانم محسن و مهدی اونجان لطفا شما بهشون بگید. اینا الان تو اتاق عملن تا ساعت نه ده به هوش میان ان شاءالله🙏 فقط تو رو خدا مواظب حال خانم محسن باشید موقعه انتقال به ایران خیلی نگران حال خانمش بوده😔 _ باشه نگران نباشید فعلا یاعلی محمد : یاعلی گوشی رو که قطع کردم چند دقیقه صبر کردم تا حالم آروم بشه بعد گفتم: عطیه جان بیا این پارچ های آب رو ببر تا وارد اتاق شدم دیدم مهدیه میگه : عطیه چیه گرفته ای؟😄 زینب: خخخخخ محمد میخواد بره مرز برا همونه😁 مهدیه: اوخی راستی زینب الان چند ماهته؟ زینب: دو ماه میزان با رفتن محسن ده روز دگ میاد☺️ با گوشیم به همه به جز مهدیه، عاطفه و زینب اس دادم چی شده و گفتم یه چیزی بهونه کنید و برید.. محدثه: بهار جون خیلی چسبید ما بریم میخوایم بریم بهشت زهرا زینب: منم میام خیلی 😢 _ تو بمون با عاطفه، عطیه و مهدیه میریم پیش (دهقان امیری) زینب: باشه سوار ماشین شدیم زینب: عطیه این همه گرفتگی واقعا فقط به خاطر یه اعزامه؟ _ زینب گاهی واقعا میترسم😔 زینب: دیگه یاد گرفتم که یه سری باید فدا بشن، حرف بشنون تا بقیه تو امنیت باشن.. قبل از شهادت حسین خیلی ناآرومی میکردم ولی با دیدن صبوری خانم صفری تبار، محرابی پناه، بابایی زاده و... صبور شدم بالاخره رسیدیم چیذر _ عطیه شما برو آب بیار عطیه: چشم _ بچه ها امروز خودتون گفتید باید یه سری فدا بشن گاهی بین حرف و عمل فاصله زیاده الان خدا بهتون یه فرصت عمل به حرفاتون داده مهدیه: بهار تو رو خدا داداشم شهید شده؟ نگاهم افتاد به زینب آروم بود و فقط اشکاش میریخت😔 _ نه عزیزم دیروز تو سوریه یه عملیات میشه و مجروح میشن ولی بخدا حالشون خوبه عاطفه: یا حضرت زینب😱 مهدیه:☹️ _ زینب دخترم یه چیزی بگو زینب: بریم بیماریستان..😔 ادامه دارد... نام نویسنده؛بانومینودری ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
🌸 برای مهدی... 🔹 یک بخش از وصیت‌نامه‌ شهید مدافع حرم حمیدرضا اسدللهی برای پسر کوچولویش محمد 🌹 زندگی کن برای (عج)، درس بخوان برای مهدی، ورزش کن برای مهدی🌿 محمد... من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای ❤️ ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
🎋 طرح جدید ؛ . ° شــهادت امام حسـن عسکری [علیه السلام] تسلیت باد 🖤🥀 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 」
🍃بمیرم برایت آقا که به بهانه خرید خرما باید اصحاب خاصه‌ات را ببینی و کمی دلگرم شوی و به آنها وصل بدهی، بمیرم برایت آقا که کسی نبود تولد را تبریک بگوید، بمیرم برایت آقاترس جان داشتی و یاری برای کمک نه، بمیرم برایت آقا میان آن لشکر تنها باید مواظب ناموست باشی، بمیرم برایت آقا زهر که اثر می‌کرد کسی نبود پیاله‌ای شیر دستت بدهد‌، بمیرم برایت آقا در همان زندان دفن شدی، بمیرم برایت آقا بمیرم، بمیرم از امتی که میدیدی چه بر سر اجدادت آورده‌اند اما هنوز اصلاحشان را می‌خوردی، بمیرم کاش لااقل ناله‌ات، کاش صدایت، کاش دستت آن موقع بجایی می‌رسید تا مهدی پنج ساله‌ات را تنها به دوش نکشد و تسلیتی از جانب کسی بشوند و اندکی از تنهایی‌اش بکاهد..... . 🍃همه و همه از همان لگد شروع شد که کمر شیعه را شکست تاکنون لاجرعه از غم خورده‌ای؟ تاکنون سیلی محکم خورده‌ای؟ مادرت را سمت خانه برده‌ای؟ گوشواره دانه دانه برده‌ای؟؟؟؟ همه مصیبت‌ها از است، مدینه النبی، مدینه شهر پیغمبر... . ✍نویسنده: . . @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
#به‌وقت‌معرفی9 #شهیدمهدی‌ذاکر‌حسینی #معرفی
﴿ شهید مهدی ذاکر حسینی🌹﴾ در 🗓۲۷ شهریور ۱۳۶۳ در تهران به دنیا آمد. او به خاطر شغل پدرش که یک نظامی ارتش بود، دوران کودکی خود را در همدان و دزفول سپری کرد. او از همان دوران کودکی با ادبیات جنگ و جهاد آشنا شد ،چرا که دوران کودکیش را در جنگ گذراند. دوران نوجوانی را در تهران سپری کرد و علی رغم محیط باز اکباتان تهران، او جوانی بسیار مذهبی و با روحیه جهادی رشد یافت .✌️ شاید یکی از خصوصیات شگفت انگیز همین باشد👌 چرا که خیلی ها معتقدند محیط ناسالم باعث میشود که انسانها تقوایشان را از دست بدهند، ولی ثابت کرد در هر محیطی انسان باید لباس تقوایش را ضخیم تر بپوشد.✌️ او طی عملیاتی در روستای خلصه در جنوب حلب ،سوریه ،به طور نامعلوم در 🗓۱۰ ماه رمضان سال ۱۳۹۵ به شهادت رسید و جاویدالاثر شد .💔🕊 نحوه شهادت شهید و عملکرد او بسیار خواندنی است ."کتاب از مهدی تا مهدی (عج)" ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
﴿ شهید مهدی ذاکر حسینی🌹﴾ در 🗓۲۷ شهریور ۱۳۶۳ در تهران به دنیا آمد. او به خاطر شغل پدرش که یک نظامی ا
فردی با اخلاق و بسیار مودب و در نهایت تواضع بود.❤️ پدر شهید میگوید در زمان نوجوانی اش روزی بر سر مساله ای از او عصبانی شدم بلافاصله بر روی پای من افتاد و پایم را بوسید و عذرخواهی کرد و معتقد بود که نمیتواند حتی برای لحظه ای شاهد ناراحتی من باشد 📚 🌱 ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
#آقامهدی فردی با اخلاق و بسیار مودب و در نهایت تواضع بود.❤️ پدر شهید میگوید در زمان نوجوانی اش روزی
📚 هیچ وقت گریه نمی کرد. معتقد بود گریه فقط برای امام حسین(ع) است. فقط بعضی از اوقات که نهج البلاغه📖 را میخواند ،اشکی گوشه چشمش را خیس میکرد . ولی زمانی رسید که برای رفتن به سوریه به شهید سردار حاج حسین اسدالهی التماس میکرد و گریه میکرد و اشک میریخت که به او هم اجازه رفتن بدهند ... آخر شب که حاجی به گفت: برای رفتن به سوریه آماده باش، انگار دوباره متولد شد ... 🕊🌸روزی که وارد سپاه شدی ، جلوی عکس حاج احمد متوسلیان ایستادی و گفتی ،حاجی خیلی نوکرتم ، وقتی شهید شدی ... حاج حسین گفت : سخت ترین راه را که بهترین راه را هم بود انتخاب کرد ... گفت به احمد متوسلیان اقتدا کرد ... راز این اقتدار در چه بود که رفتی و دیگر ... ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
#آقامهدی با شهدا رفیق بود، تو مزار شهدا باهم قدم میزدیم همیشه سرمزار احمد گودرزی میرفتیم. خیلی فروت
مراسم عروسی یکی از دوستان بود.💍 و هم به آن مراسم دعوت شده بود . حضور در آن مراسم واجب بود و باید حاضر میشد بخاطر شرایط خاصی که در آن موقع بود. قبل از اینکه بخواهد به آن مراسم برود با من هماهنگ کرد که با موتورم🏍 به دنبال او بروم و چند دقیقه در مراسم بماند و برگردد. در آن مراسم در حد ادب به صاحب مجلس حاضر شد و لحظاتی بعد آمد و با ناراحتی سوار موتور🏍 شدیم که برویم سمت پادگان. تعجب کردم و گفتم چقدر زود اومدی؟ لااقل شام میخوردی ... گفت نه نمیشد دیگه تو اون مراسم با سروصدا و اون رعایت نکردن ها بیشتر ایستاد گفت داداش هرجا مغازه سوپرمارکت بود بایست تا برم بیسکویت بخرم. عادت داشت که بیشتر وعده غذایی شام و ناهار خودش را چای و بیسکویت بخورد☕️🍪 رفتیم پادگان و خلاصه از اتاق رفتم بیرون و کاری پیش اومد و برگشتم دیدم چراغ ها خاموشه! نگران شدم رو صدا زدم دیدم به حالت سجده افتاده و گریه میکند😭 چراغ ها رو روشن کردم گفتم چیشده داداش؟ چرا گریه میکنی؟ گفت میدونی اگر جان من تو اون مراسم گرفته میشد در وسط اون همه گناهی که انجام میشد چکار میکردم؟ حتی همون چند دقیقه هم در آن شرایط گناه بودن درست نیست ... (🍃به تک تک لحظه هاتون حواستون بود که این چنین عاقبت بخیری نصیبتون شد...🍃 ) ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
「⇜ در همه کارها به خدا توکل می‌کرد.♡ نمازش را در هر شرایطی اول وقت می‌خواند. ⇜ احترام زیادی به و می‌گذاشت و هر کاری از دستش بر می‌آمد برایشان انجام می‌داد و هرگز کوتاهی نمی‌کرد. اهل غیبت نبود و اگر کسی در جمعی غیبت می‌کرد، حتماً متذکر می‌شد.اقا مهدی گوش به فرمان رهبری بود و پشتیبان ولایت فقیه، به طوری که در وصیتنامه‌شان به همه تأکید کرده است که پشتیبان ولایت باشید و از خط ولایت فاصله نگیرید. ایشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از شھادتش مطمئن بود که می‌گفت در نماز شبت هر چی از خدا بخواهی، می‌دهد.❤️ 」 ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
📚 زمانی که تازه زبان بازکرده بود ازاولین کلمه هایی که گفت این بود: شهیدم کن.. خیلی برام عجیب بود. بزرگترکه شد، می گفت: مامان این دنیا با همه قشنگی هاش تمام میشود. بستگی به ما دارد که چطور انتخاب کنیم. مامان شهدا زنده اند. سر نمازهایش به مدت طولانی دستش بالا بود و گردنش کج! من هم به میگفتم: خدایا من که نمی دانم چه می خواهد هر چه میخواد به اوبده. می دانستم دنبال شهادت بود! شب های جمعه می رفت بهشت زهرا، صبح های جمعه دعای ندبه اش در بهشت زهرا ترک نمی شد. می گفتم خسته میشی بخواب می گفت مامان آدم با شهدا صفا می کند به ما هم می گفت هر چه می خواهید از شهدا بخواهید. من مریض بودم دستانش را بالا می گرفت و می گفت: خدایا شفای مامان را بده، من جبران میکنم! آخر هم جبران کرد. ❤️ 🌹 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
❤️ دیده بہ راه است بیایی پشت نالہ ای آمد کہ کجایی ✨ای همه ی دار و ندارم✨ ---❁•°❄️🕊️❄️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°❄️🕊️❄️•°❁---
♥️ 💠چہ خوش اسٺ اگر بمیــرم بہ رهِ ولاےِ 💕 💠سـَـر و جــان بَهــا نَــدارد ڪہ ڪُنم فَداے 💕 💠همـہ نَقــدِ، هستـےِ خـود بِدهَـم بہ 💕 💠ڪه یڪـے دَقیـقہ بینَــم رُخِ دلگشـــاے 💕 روز_بخیر_آقای_من🌺 🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌺 https://eitaa.com/shahid_moezegholami
❤️ دیده بہ راه است بیایی پشت نالہ ای آمد کہ کجایی همه ی داروندارم https://eitaa.com/shahid_moezegholami