eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
874 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🕊🏴🕊🏴🕊 🕊بوسه بر دار... 🔰پس از دستگیری میثم تمار، او را نزد عبیداللّه بن زیاد، والی کوفه بردند. میثم با شجاعت تمام و بدون ترس و وحشت، در مقابل ابن زیاد ایستاد و یک بار دیگر، ایستادگی و استواری حق در مقابل باطل را به نمایش گذاشت. 👺عبیداللّه از میثم پرسید: خدایت کجاست؟ 🌹فرمود: در کمین ستمگران است و تو یکی از آنها هستی. ابن زیاد میثم را تحت فشار قرار داد تا از مولای متقیان امیرمؤمنان بیزاری جوید، ولی میثم زیر بار خواسته او نرفته، تمام شکنجه ها را تحمل کرد؛ ولی کوچک ترین جسارتی به مولا و مقتدای خود نکرد. 👺ابن زیاد پرسید: شنیده ام که علی کیفیت مرگ تو را گفته است؟ 🌹میثم جواب داد: آری، حضرت به من فرمود: تو را شخص پست و مزدور و پسر زن بدکاره ای دستگیر می کند و دست و پا و زبانت را می بُرد. 😔ابن زیاد با شنیدن این حرف ها خشمگین شد و دستور داد دست و پای میثم را قطع کرده، ولی زبانش را نبرند تا به گمان ناقص او، دروغ امام علی (علیه السلام) آشکار شود. سپس دستور داد که او را با همان حال بر دار زنند. میثم تمار که با دست ها و پاهای بریده، بر بالای دار بود، فرصت را غنیمت شمرده و نهایت عشق و ارادت خود را به مولا و مقتدای خویش و خشم و کینه خود را به دشمنان اهل بیت به نمایش گذاشت. او با همان حالت شروع به سخنرانی کرد و با صدای بلند مردم را مورد خطاب قرار داده و فرمود: «ای مردم، هر کس می خواهد احادیث یادگاری از سرچشمه زلال علوم اسلامی، علی بن ابی طالب بشنود، به سوی من بشتابد که به خدا سوگند از آنچه از امروز تا روز قیامت انجام خواهد شد، به شما خبر خواهم داد و هر فتنه و آشوبی که تا روز قیامت بر پا خواهد شد، با شما در میان می گذارم». 👥مردم زیادی گرد او جمع شده و به سخنان او گوش دادند. وقتی این خبر به دار الاماره رسید، ابن زیاد دستور داد افساری بر دهان او بزنند. میثم، با همان حال، به افشاگری های خود بر ضد دستگاه ظالم بنی امیه ادامه داد تا اینکه به دستور ابن زیاد، زبانش را قطع کردند و با این حرکت، حقانیت و درستی گفتار امیرمؤمنان به اثبات رسید... 🍃🌺سالروز شهادت میثم تمار hawzah @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🏴
🍃❣️🕊🍃💐🍃🕊❣️🍃 🎙 لا به لای روضه هایش از من پرسید : میدونی اِرباً اِربا که می گن یعنی چی؟ گفتم : مثل گلی که پرپر کنند و بپاشند اطراف؟! گفت : نه، توی وقتی بدن یه شهید هفده هجده ساله رو جدا جدا توی شعاع دویست متری پیدا می کردیم، فهمیدم ارباً اربا یعنی چی... دست و پا و جمجمه و اعضا هر کدوم یه طرف بود... 🔻قسمت هفتم🔺 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein به نیابت سردار 🔰مطالب برداشته شده از اینستاگرام و کانال ایتا رسمی شهید؛ وبسایت های خبرنگاران جوان، پایگاه خبری حامیان ولایت، بِه دخت 🍃🕊❣️🍃💐🍃❣️🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا کور شود هر آنکه... نتواند دید... 🍃❤️عزیزانمان 📸 مراسم تجلیل از خانواده‌های شهدا، رزمندگان مدافع حرم و مجاهدان جبهه مقاومت 98.05.28 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❣️🕊🍃 مرگے رنگین تابوتے رنگین بهشتے رنگین این است پاداش یڪرنگے در دین ... #اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک سلام روز و روزگارتون معطر به عطر ناب شهدا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🕊❣️🍃
🌺✨🌺✨🌺✨ ✨🌺✨ 🌺✨ ✨ 🍃🌺شهید ابوذر امجدیان در سال 1394 به سوریه اعزام و در یکم آبان ماه سال 1394 که ساعت هشت و نیم صبح روز تاسوعای حسینی بود به شهادت رسید. 💍همسر شهید: یک بار که از ابوذر درجه او را پرسیدم، گفت ... درجه برای من مهم نیست من سرباز امام زمان (عج) هستم ... برخی از بدحجابی های جوانان خیلی دلگیرم می کند و به این جوانان می گویم تو را به خدا حداقل پا روی خون شهدا نگذارید و به خاطر شهدا هم شده حجابتان را رعایت کنید چرا که با این بدحجابی ها به صورت حجاب سیلی می زنید ... #مدافع_حرم #شهید_ابوذر_امجدیان #همسران_شهدا #حجاب hawzah @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨ 🌺✨ ✨🌺✨🌺 🌺✨🌺✨🌺✨
ببار ای بارون ببار بر دلم گریه کن خون ببار بر شب تیره چون زلف یار بهر لیلی چون مجنون ببار ای بارون... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃❤️
🍃🍄🍃¤•¤•¤••• (بخش دوم) - 15 👌پس اتفاقی که در استغفارِ بعد از می‌افتد، آن انکساری است که در عبد پیدا می‌شود و همین انکساری که به دنبال استغفار پدید می‌آید، انسان را در معرض دریافت نور خدا قرار می‌دهد. 🍃🌺 (ع) می‌فرماید : خداوند متعال وحی فرستاد به حضرت داود، فرمود : «یَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِکَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْیَا مِنِّی عِنْدَ ذِکْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ‏» (ثواب‌الاعمال/ص130) 🔺وقتی بندۀ من یک گناه می‌کند و بعد برمی‌گردد و از آن گناهش می‌کند و موقع یادآوری گناهش از من خجالت می‌کشد، او را می‌بخشم. ✍️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein •••¤•¤•¤🍃🍄🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20190808-WA0031.mp3
5.99M
🍃🌺❤️🍃 از شهدا جاموندم، مادر برام دعا کن منم مثل حسینت، شهید کربلا کن... 🎙 کربلایی @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃❤️🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مباهله در کلام مقام معظم رهبری @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 💖 عید مباهله مبارک 🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠 🕯 شمعی لرزان، در برابر خورشید ده سال از هجرت می گذرد. آوازه اسلام، بارها به جماعت غیر مسلمان رسیده. اکنون که پیامبر به همراه اهل بیت خود از مدینه به سمت قرارگاه مباهله در حرکت است، به این می اندیشد که جاهلیت و فراموشی بشر، تا کی ادامه خواهد یافت؟ 🤔 چگونه است که با شمعی کور سو و لرزان، به مقابله با خورشید برمی آیند و هوشیار نمی شوند... بزرگ نصارا از دور، پیامبر را می نگرد. چنان جلال و جبروتی از مقام کبریایی رسول اکرم (ص) انتشار یافته که ابوحارثه نصرانی با تردید و شگفتی می پرسد : 😳 «اینها که با محمدند کیستند؟!» پاسخ می شنود : «آن که پیشِ روی اوست، پسر عمویش علی (ع) است و آن دو طفل، فرزندانِ دختر او. آن زن هم فاطمه (س) است...» 🌹 پیامبر به دو زانو، برای مباهله بر خاک می نشیند. هیبت چنین نشستی و شکوه همراهان رسول الله (ص)، ابوحارثه و یارانش را به عجز واداشته است. و سرانجام... فریاد می زند : «به خدا سوگند اگر محمد (ص) بر حق نمی بود، برای مباهله چنین جرئتی نمی داشت. اگر او با ما مباهله کند، پیش از آنکه سالی بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند!» ابوحارثه به جماعت نصرانی توصیه می کند : 💠 «من چهره هایی می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جای خود برکند، هر آینه چنین خواهد شد. پس مبادا کنید که بی تردید هلاک خواهید شد!» ☺️ و بدین ترتیب، رایحه ملکوتی حقیقت در روز مباهله جریان می گیرد و تا ابدیت انتشار خواهد داشت... 🌐 وب سایت ❤️ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠
اعمال روز #مباهله التماس دعا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ امشب به یاد #شهید_بیژن_گرد صلواتی ختم کنیم...❤️ برای برگشت پیکر #شهید_عباس_عبدالهی و دیگر شهدا ۱۴ صلوات و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن #حاج_احمد_متوسلیان ، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع) 🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... 🌹 برای حاجت روایی بانو افسانه دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... 🌹برای خیر شدن کار بانو منتظر المهدی و همسرشون دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... 🌹برای گره گشایی از کار بانو حمیده دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... 🌹 برای بانو #خادم_المهدی دعا بفرمایید. 5 امن یجیب... شبتون بخیر و شهدایی التماس دعای شهادت دارم 🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❣🕊🍃 مـادرم! قرآن بر سر بدرقه‌ام ڪردے ڪہ سلامت بازگردم .. اما چگونه سـرِ عـزیزِ زهرا بر نِے، عزیزِ تو سر بر بدنش باشد؟! مےروم ڪه سر دَهَم.. تا سر بلندت ڪنم... نزد حضرت مادر.... سلام روز و روزگارتون معطر به دعای حسین بن علی (ع) 🌸🍃 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🕊❣🍃
🍃❣️🕊🍃💐🍃🕊❣️🍃 🍒امیر حسین که به دنیا اومد خانواده گفتن شاید دلش گرم بشه و بیشتر اینجا بند بشه اما اینطور نشد دلش گرم بود از حضور بچه ام اما تو دلش آتیش بود به خاطر . 👌همون اول به همسرش گفت زندگی با من یه زندگی معمولی نیست 🍃میدونست سرباز مطیع ولایته میدونست تو راهی پا نمیذاره که ذره ای ناراحتی حضرت آقا توش باشه. 💍همسرت که حسینی باشه تو رو ظهیرت میکنه. بی هیچ مخالفتی از جانب همسرش به سوریه رفت امیرحسین نه ماهه بود که لباس رزم پوشید. 👤به حاج آقا آیت اللهی از علمای بزرگ یزد گفت دعا کنید شهادت نصیب و روزیمون بشه. حاج آقا گفتند از خدا میخوام که مثل حبیب بن مظاهر بشید ولی محمدحسین گفت لذتی که علی اکبر سید الشهدا از شهادت برد هرگز حبیب نبرد. پنجاه و سه روز تو کاظمین بود و تقریبا ۹ ماه تو سوریه... 🔻قسمت هشتم🔺 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein به نیابت سردار 🔰مطالب برداشته شده از اینستاگرام و کانال ایتا رسمی شهید؛ وبسایت های خبرنگاران جوان، پایگاه خبری حامیان ولایت، بِه دخت 🍃🕊❣️🍃💐🍃❣️🕊🍃
قهرمان زندگی من شهیدیست که در سخت ترین روزهای من در سال گذشته دقیقا در همین روزهای تابستان شهریور ۹۷، من رو متوجه ارزش هایی والاتر و بالاتر کرد. شهیدی که از کودک چندماهه اش به خاطر امنیت من و شما گذشت از محبت همسر از محبت پدر و مادر گذشت، به جنگ با نطفه های ملعون رژیم کودک کش صهیونیستی و آمریکای جنایت کار و داعش خونخوار رفت... جنگید و سرانجام... در سوریه با حالت جانبازی که داشت اسیر داعش شد و ارباً اربا شد... و فقط از او سر و دستش برگشت... این است قهرمان من... شهید تاسوعای حسینی سال ۹۴ کیه؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 عکس العمل #استاد_پناهیان به تقطیع سخنانش درمورد «زن»، توسط رسانه دولتی! 👈من این رو گفتم؟! 🔻خبرگزاری دولتی عین #بی_بی_سی عمل کرده ! ⚠️ رئیس دولتش هم با همین دروغ‌ها رأی آورد! @Panahian_ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
قرائت قرآن تقدیم به روح مطهر شهدا و #شهید_محسن_حججی التماس دعا 🌷🍃
🍃🕊🍃 🍃❤️مقام معظم رهبری : شهدای مظلوم ؛ جا دارد که به آنها پرداخته بشود. 🍃🌷شهید ✉️ارسالی برادر پژوهش @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🕊🍃
‌از امام صادق ع روايت شده است: رؤيا و خواب ديدن بر سه قسم است: ترسانيدن شيطان خواب‌هاى پريشان. ___ 🍃 اون روز خیلی حالم خراب بود همش فکراین که آیاشهدابرای ما کاری میکنند!؟ بااین همه گناه چه کنیم. که بازهم روی خوش  و . ازکارتفحص برگشته بودیم گرمای هوا،سختی کار،وزش بادهمراه باخاک رمقی نمانده بود؛که خواب رفتم. دیدم تازه ازماموریت برگشتم خونه. کنارخانواده نشسته ام تلویزیون داره مستندجبهه نشون میده. اعزام نیرو وصحنه های شهادت، مجروحیت بچه ها،یهویی به خانمم همون در  گفتم خانم اینجایی که رزمنده هادارن اعزام میشن همین  روبروی خونه ماست. گفتم بزاربرم ببینم میتونم بچه ها راببینم. توخواب ازجام بلندشدم رفتم سمت مسجد. یکی ازهمون رزمنده ها که توی تلویزیون دیده بودم جلوی درب مسجدایستاده بود.  ازش پرسیدم شماهمان بچه هایی هستیدکه تازه فیلمتون پخش شد؟ گفت اره دیگه مابودیم! گفتم اون حاجی که  شما بودکجاست؟ گفت داخلِ... گفتم میشه ببینمش جواب دادآره الان میرم صداش میزنم.  همین که خواست راه بیافته من هم همراش رفتم برگشت نگاهم کردگفت شماها نمیتونیدوارداینجابشید.😔 حالاتوخواب بخودم میگم خوشابحالتون شما . رفت داخل دیدم درب بازشدیک آقایی قدبلندچهارشونه موهای طلایی ریش طلایی خیلی خوش هیکل وخوش تیپ ازدرب آمد بیرون.  توعالم خواب به خودم گفتم عه،این بنده خداچقدر برام آشناست گفتم آره میشناسم این  هست. رفتم جلوباهاش روبوسی کردم.  بهش گفتم من دارم فلان جاکار میکنم از بچه های .  همین حالا هم ازماموریت برگشتم گفت میدونم.  کلی باهم حرف زدیم. مشغول صحبت بودیم.  یهویی دیدم یکی سراسیمه آمد جلو.  یه نگاهی به آقا  کرد گفت : حاج اقا باز یکی از بچه هاتون خراب کاری کرده.  یک دفعه دیدم رنگ صورت آقا نوید عوض شد.   تنش بود که خونی بود.  دیدم آقا نوید پیراهنش را از تن در آورده داره میره... گفتم حاجی چرا با این پیراهن این لباس حرمت داره.  یه  بهم کرد.  گفت... شما چی فکر میکنید... هروقت رفقای ما اشتباهی ... یا  کنند ما مجبوریم با همین پیراهن خونی  گفت بچه ها بعضی وقتا با کاراشون آبروی ما را میبرن... این را گفت و رفت...!!! از خواب که بیدار شدم دیگه حالم دست خودم نبود.. خدا کمک کنه این قدر مایه  نباشیم. اینستای رسمی