eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
859 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 #ته_تغاری 🌷هادی متولد #انقلاب بود. ۱۲ دیماه ۵۷ كه به دنيا آمد، تمامی خيابان‌های اطراف محل سكونت‌شان در آتش تقابل مأموران و انقلابيون می‌سوخت و انتقال مادر به بيمارستان با مشكل روبه‌رو شده بود. هادی در چنين شرايطی به دنيا آمد و درحالی قد كشيد كه خانه‌شان در طول دوران جنگ، مركز #پشتيبانی های مردمی از جبهه‌ها شده بود. من هفت بچه داشتم. پنج پسر و دو دختر. هادی آخرين فرزندم بود كه اول از همه او را از دست دادم. همسرم مرحوم استاد شعبان زاهد معمار بود. مرد زحمتكشی بود كه جز لقمه #حلال سر سفره خانواده‌اش نياورد. 💞من و همسرم از انقلابی‌های منطقه بوديم و جوانی‌های‌مان خيلی فعاليت می كرديم. #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_هادی_زاهد 🍃🌸 قسمت اول Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 🍃🔹زمان جنگ تمام اين خانه وقف كمك به جبهه‌ها شده بود. خانم‌ها اينجا جمع مي‌شدند و كمك‌هاي مردمي را بسته‌بندي مي‌كردند. در يك طبقه براي رزمنده‌ها لحاف مي‌دوختيم. در طبقه ديگر هداياي مردمي بسته‌بندي مي‌شد و حتي در پشت بام براي رزمنده‌ها مي‌پختيم. 🍎پسرم هادي لابه‌لاي بسته‌هاي كمك‌هاي مردمي رشد كرد. همان زمان از طرف صدا و سيما آمدند و از فعاليت‌هاي مردمي داخل خانه‌مان فيلمبرداري كردند. تصوير كودكي‌هاي هادي كه بين لحاف‌دوزي خانم‌ها بازي مي‌كند، خيلي وقت‌ها در سالگرد جنگ از تلويزيون پخش مي‌شود.... به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت دوم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 #ته_تغاری 🍒اين بچه از همان طفوليتش با شهيد و #شهادت آشنا بود. خيلي از تشييع پیکر شهدا با هم مي‌رفتيم. يا وقتي شخصيتها و مسئولان انقلاب سخنراني داشتند، هادي را بغلم مي‌گرفتم و با هم مي‌رفتيم. 👥محمد و علي برادرهاي بزرگ‌تر هادي جبهه رفته‌اند. محمد الان #جانباز است. هر دوي‌شان مدت‌ها در جبهه حضور داشتند... #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_هادی_زاهد به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت سوم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 ✨خيلي از رفتار و كردارهاي هادي ذاتي بود. بدون اينكه از كسي چيزي ياد گرفته باشد، ذات پاكش او را به سوي كارهاي مي‌كشاند. 🤔يادم است سه، چهار سالش بود با هم به منزل يكي از اقوام رفتيم. خانم‌هاي آن منزل از نظر خيلي رعايت نمي‌كردند. هادي با اينكه بچه خردسالي بود، گفت من داخل نمي‌آيم. هرچه اصرار كرديم، گفت اينها حجاب ندارند و من نمي‌آيم. 👌از همان بچگي‌هايش از پرهيز مي‌كرد. روي يك كاغذ نوشته بود غيبت ممنوع و مي‌چسباند روي ديوارهاي خانه تا همه نوشته‌اش را ببينند و كسي غيبت نكند. به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت چهارم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 هادي از خيريني بود كه هر ساله مبالغي را به مؤسسه كمك مي‌كرد. غير از آن، اجناسي را براي بچه‌هاي بي‌سرپرست تهيه مي‌كرد و در اختيار مؤسسه مي‌گذاشت. 🕊قبل از شهادتش آن قدر مناسب دختر بچه‌ها🍒خريده بود كه مسئولان مؤسسه مي‌گفتند هرچه توزيع مي‌كنيم تمام نمي‌شود... به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت پنجم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 #ته_تغاری هادي شش سال تمام به #سوريه رفت و آمد داشت. قبلش هم گويا در لبنان حضور داشت و آنجا آموزش نظامي مي‌داد. برادرم هيچ وقت در مورد كارهايش نه به ما نه به كسي ديگر تعريف نمي‌كرد. اصلاً اهل تظاهر نبود. مگر اينكه در موقعيت‌هاي خاص حرفي مي‌زد و خاطراتي را تعريف مي‌كرد. 🤔مثلاً حدود سه سال پيش كه برادرم نمي‌توانست به خانه برگردد، من و مادرم و مرحوم پدرمان رفتيم سوريه به ديدنش. آنجا به او گفتم : ⚠️چرا اينقدر مأموريت مي‌روي؟ بس نيست؟ مرتب زن و بچه‌هايت را تنها مي‌گذاري، نمي‌خواهي برگردي؟ 😔يك مدرسه را نشان‌مان داد و گفت ديروز 11 #دختر_بچه به اندازه دختر خودم مليكا اينجا با بمب تروريست‌ها به #شهادت رسيدند. مگر مي‌شود اين طور چيزها را ببينم و بي‌خيال از كنارشان عبور كنم. #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_هادی_زاهد به نقل از خواهر شهید 🍃🌸قسمت ششم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 ⚠️اينكه مي‌گويند شهدا نداشتند اصلاً درست نيست. دايي هادي مدام از آنجا با ما در تماس بود. مدام زنگ مي‌زد و جوياي احوال همگي‌مان مي‌شد. 👌خصوصاً به بچه‌هايش محمدحسين و مليكا وابستگي عجيبي داشت. حتي از همان با معلم بچه‌هايش تماس مي‌گرفت و پيگير درس‌شان مي‌شد. من خودم دو دختر دارم و گاهي فكر مي‌كنم دايي چطور توانست از بچه‌هايش دل بكند. اين پرسشي است كه از خودم مي‌پرسم و به اين نتيجه مي‌رسم كه حتماً به شهدا عاقبت به خيري بچه‌هاي‌شان نشان داده مي‌شود كه مي‌توانند را به جان بخرند. 🔆به نظر من رفتن دايي هادي علاوه بر و همسر و بچه‌هايش، حتماً يك ارتقايي براي همگي ما خواهد بود اِن‌شاءالله به نقل از دخترِ خواهرشهید 🍃🌸قسمت هفتم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 هادي هميشه مي‌گفت دعا كنيد تروريست‌ها بشوند تا اينكه كشته بشوند. يك بار تعريف مي‌كرد : "در منطقه‌اي با فاصله چند متري از تروريست‌ها قرار داشتيم. مي‌ديديم كه يكي از آنها پايش قطع شده است. در حالي كه دوستانش قبر او را مي‌كندند، كرد و نمازش را خواند." 😔هادي اعتقاد داشت كه برخي از اين تروريست‌ها هستند و كاش مي‌شد طوري آنها را اصلاح كرد و به راه آورد... 🍃🌸قسمت هشتم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 خواهر هادی می گوید : ✍️ [برادرم] تعريف مي‌كرد : يك بار در حرم (س) دختر بچه‌اي را ديدم كه مرتب جيغ مي‌كشيد و از دست پيرمردي فرار مي‌كرد. پيرمرد هم وقتي به دختر بچه مي‌رسيد او را كتك مي‌زد. ياد دختر خودم مليكا افتادم. بار ديگر كه پيرمرد دختر را زد به او اعتراض كردم. 😔بنده خدا گفت كه ما اهل حلب هستيم و تروريست‌ها پدر اين بچه را سر بريده‌اند. براي همين دختر بچه دچار شده است. ديدن اين طور صحنه‌ها خيلي روي اعصاب و روان برادرم تأثير گذاشته بود... 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👤برادر هادی می گوید : هادي قدش از من بلندتر بود، اما اين اواخر به نظرم مي‌رسيد قدش از من كوتاه‌تر شده است. گفتم برادر من چرا داري آب مي‌روي؟ 😞گفت از بس آنجا صحنه‌هاي دلخراش مي‌بينيم روي‌مان تأثير منفي مي‌گذارد... 🍃🌸قسمت نهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 🍃🌸هادي سه سال از من كوچك‌تر بود. اما خيلي چيزها را از او ياد گرفتم كه توداري و غلو نكردن يكي از آنهاست. برادرم شش سال تمام به رفت و آمد مي‌كرد و شايد بيشتر سال را آنجا بود، اما خيلي كم پيش مي‌آمد كه از حضورش در جبهه براي‌مان تعريف كند... 📖هر خاطره‌اي هم كه مي‌گفت منظور خاصي از آن داشت. مثلاً در مقطعي فرمانده بخشي از نيروهاي بود و براي اينكه ارزش رزم آنها را بيان كند، يك بار گفت : 👥رزمندگان افغانستاني واقعاً اعتقادي مي‌جنگند و حتي وقتي مجروح مي‌شوند، به زور آنها را از ميدان جنگ مي‌كنيم. به نقل از برادر شهید 🍃🌸قسمت دهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 😔پسرم يك‌بار پايش گلوله خورده بود اما به ما چيزي نگفت. بار آخري كه چند ماه قبل از شهادتش بود، سينه‌اش گلوله مي‌خورد كه ديگر نتوانست آن را از ما پنهان كند. حتي اواخر از نظر روحي كمي شده بود، همه اينها به خاطر مجروحيت‌هايش بود... به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت یازدهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 🌷 من گاهي كه با هادي حرف مي‌زدم، متوجه مي‌شدم حرف‌هايم را خوب نمي‌شنود. حتي به او گفتم كه گوشت را به دكتر نشان بده.😔نگو وضعيت گوشش ناشي از مجروحيت‌هايي است كه از ما مي‌كند. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ✍ 🌷 هادي از نظر نظامي بسيار آدم ماهر و توانمندي بود. طوري كه فكرش را نمي‌كرديم كسي بتواند او را از پا درآورد. اما بار آخر كه ديدم مجروحيت سختي يافته، كمي خطر كردم. خودش هم انگار كه مي‌خواست ما را آماده شهادتش كند، مي‌گفت : 😉گلوله خوردن اصلاً ترس ندارد. من اين بار كه مجروح شدم فهميدم راحت‌تر از آن چيزي است كه فكرش را مي‌كنيم. 🍃🌸قسمت دوازدهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 👤من خيلي وقت‌ها نام شهيد پريمي را از زبان هادي مي‌شنيدم. گويي همين شهيد بزرگوار واسطه ورود هادي به قدس شده بود. جانباز بود و هفت يا هشت پيش به شهادت رسيد. هادي مي‌گفت شهيد پريمي الگوي من در زندگي و رزمندگي است. به نقل از دوست شهید 🍃🌸قسمت سیزدهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
مجموعه رو از قسمت 11 یک دفعه رفتیم 22 چرا هیچ کس چیزی نگفت😁 اینم از اشتباهات پیش آمده هست😉😁
پایان این مجموعه " " یک مسابقه میذارم، جایزه اش هم یک شارژ ناقابل هست، پس به دقت بخونید. برای مجموعه هم همینطور
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 ❤️هادي به من و مرحوم پدرش خيلي احترام مي‌گذاشت. محمد پسر بزرگم بعد از هادي مي‌گفت : "ما در زمان جنگ سال‌ها به جبهه رفتيم، اما شهادت نصيب هادي شد." او هميشه دست و پاي پدر و مادرمان را مي‌بوسيد، كاري كه ما نتوانستيم انجام دهيم. پسرم هادي وقتي پدرش در بيمارستان بستري بود، چندين روز پيشش ماند و از او پرستاري كرد. يك‌بار پرستار بخش به من گفت : 😔حاج‌خانم همه بچه‌هايت زحمت پدرشان را مي‌كشند، اما آقا‌هادي عجيبي دارد. ديشب كه همسرتان به خاطر حواس پرتي فكر مي‌كرد هنوز هم بنا است و در عالم خودش بنايي مي‌كرد، تا خود صبح هادي پا به پايش كار كرد و يك بار هم به پدر اعتراض نكرد. 👌هادي را صبر و تقوا و نيكي‌اش به پدر و مادر آسماني كرد... به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت چهاردهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 💪اهل ورزش بود. از همان نوجوانی با ثبت نام در کلاس کونگ فو ورزش را به طور جدی شروع کرد و ادامه داد. 🌤صبح‌های جمعه همراه دیگر دوستانش به پارک می‌رفتند و تمرین می‌کردند. هادی عاشق کوهنوردی بود؛ کوه‌های اطراف تهران را مثل کف دستش می‌شناخت. برای رسیدن به قله، مسیرها را انتخاب می‌کرد. مسیرهایی را انتخاب می‌کرد که تازه بودند و بقیه سراغ‌شان نمی‌رفتند. می‌گفت: 🌟زندگی هم مثل کوهنوردی است. مسیرهای مختلف را به دقت بررسی می‌کنی و بعد از صعود بهترین‌شان را انتخاب می‌کنی تا دفعه بعد، با چشمی بازتر راهت را طی کنی. این طور شانس موفقیتت هم بالاتر خواهد بود.🌟 به نقل از خواهرزاده شهید - امیرحسین 🍃🌸قسمت پانزدهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 🔰مدتی بود همراه هم به باشگاه کونگ فو می‌رفتیم. یک روز در مسیر برگشت که حسابی گرسنه شده بودیم، تصمیم گرفتیم به رستورانی در همان اطراف برویم و چیزی بخوریم. غذا را که آوردند، بلافاصله مشغول خوردن شدیم. ⚠️کمی گذشت و دیدم هادی از خوردن دست کشیده و بیرون را نگاه می‌کند. بی توجه به چیزی که مشغول تماشای آن بود، گفتم: «چرا نمی‌خوری؟! هیچ قول نمی‌دهم که تا ده دقیقه دیگر چیزی برایت باقی بماند.» ❗️هادی همچنان بیرون را نگاه می‌کرد، گفت: «از گلویم پایین نمی‌رود. پیرمرد رفتگر از آن سمت خیابان ما را نگاه می‌کند.» 😔غذا از دهنم افتاد. هادی دیگر ننشست، بخشی از غذا را جدا کرد و برای رفتگر به آن سمت خیابان برد. وقتی برگشت، خوشحال از کاری که کرده بود، گفت: 🍃❤️«ورزش که فقط دویدن و فعالیت بدنی نیست؛ آدم باید مرامش را هم داشته باشد!» به نقل از خواهرزاده شهید - امیرحسین 🍃🌸قسمت شانزدهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 #ته_تغاری 👌از همان ابتدا اهل تقوا و جهاد نفس بود. سال‌ها پیش از آن‌که در مسیر جهاد اصغر قرار بگیرد، به مبارزه با #نفس خود رفته بود و به شکلی دیگر می‌جنگید و جهاد می‌کرد. همواره به دنبال بهتر شدن و رسیدن به کمال بود. 😌از همان نوجوانی در جلسات اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی شرکت می‌کرد و سعی داشت تمام مواعظ ایشان را در زندگی خودش پیاده کند. 🍃خیلی زود در مسیر تقوا قرار گرفت و راهش را پیدا کرد. دیگر هر چیزی نمی‌خورد و با هرکسی معاشرت نمی‌کرد. کم می‌گفت و بیش‌تر ساکت بود. می‌دانستیم که دائم الوضو است و #نماز اول وقت وی در هیچ شرایطی ترک نمی‌شود. ❤️بقیه را با خوش‌رویی و صبری که داشت مجذوب خود می‌کرد. هادی جهادش را از همان #نوجوانی آغاز کرد. #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_هادی_زاهد به نقل از خواهر شهید 🍃🌸قسمت هفدهم Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🍁🌼🍁🌼🍂 🌼🍂 🍂 #ته_تغاری خبر #شهادت هادی از طریق همکاران ایشان به ما رسید؛ در جریان یک عملیات مستشاری در منطقه ای از حلب که توسط جبهه مقاومت آزادسازی شده بود، یکی از پاهایش بر روی مین می رود و به شهادت می رسد... این خیل عاشقان که #شهید_حرم شدند شمعند و پای دختر #حیدر چکیده اند... 🍃🌼متولد #انقلاب و بزرگ شده جنگ، رفته رفته به يك جوان متعهد و انقلابی تبديل شد و عاقبت شانزدهم آبان ماه ۱۳۹۵ در جبهه مقاومت اسلامی به شهادت رسيد... #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_هادی_زاهد به نقل از مادر شهید 🍃🌸قسمت هجدهم - آخر Defapress @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 🌼🍂 🍁🌼🍁🌼🍂
🎉🎁دوستان برای شرکت در مسابقه که اِن شاءالله شنبه سوالات رو قرار میدم، مجموعه رو اگر نخواندید مطالعه بفرمایید. 📣زمان آزمون : شنبه ۹۸.۰۹.۱۶ بعد از اذان مغرب و عشاء ساعت ۱۸:۰۰ تا یکشنبه ۹۸.۰۹.۱۷ ، ساعت ۱۸:۰۰
🍃🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین به دعای شهدا و آقا امام زمان (عج) اولین مرتبه مسابقه مجموعه ی شهدایی رو آغاز می کنیم اِن شاءالله دوستان فقط همان هایی که خوندید پاسخ بدید، مجددا در حین پاسخ به مجموعه مراجعه نکنید.☺️ 📋سوالات مجموعه 🍃🌸 1- پای درس اخلاق کدام عالم جلیل القدر حاضر میشدند؟ 🍃🌸 2- شهید ترک چه گناهی را از همان بچگی رعایت می کرد و روی کاغذی ممنوعیت گناه مذکور را می نوشت و بر دیوار می چسباند؟ 🍃🌸 3- از نظر مادر معزز شهید، چه چیز باعث شد هادی آسمانی بشود و شهادت برازنده اش شود؟ 🍃🌸 4- از نظر دوست شهید کدام شهید الگوی هادی در زندگی و رزمندگی اش بود؟ 🍃🌸 5- از نظر مادر شهید چه چیزی هادی را آسیب پذیرتر کرده بود؟ 😊ارسال جواب درست به آیدی : 🆔 @ya_zahra_s_adrekni69 🎁جایزه برنده ی مسابقه شارژ اعتباری، به همراه ۱۱۰ صلوات و یک دعای توسل برای حاجت رواییشون به نیابت شهدا و 👈مهلت پاسخ از ۹۸.۰۹.۱۶ تا ساعت ۱۸ روز ۹۸.۰۹.۱۷ 🔰تا دوشنبه ۱۸ آذر ساعت ۱۸ تمدید شد.
ته تغاری - مدافع حرم زمینه ساز ظهور شهید هادی زاهد.pdf
14.82M
🍃🌸 مجموعه #ته_تغاری #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_هادی_زاهد @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🕊🍃
به یاد شهید محسن حججی
🍃🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین به دعای شهدا و آقا امام زمان (عج) اولین مرتبه مسابقه مجموعه ی شهدایی رو
پایان مسابقه و اما جواب سوالات اولین مسابقه ی کانال به یاد مجموعه خلاصه ای از زندگی 📌پاسخنامه ۱- حاج آقامجتبی تهرانی ۲- غیبت ۳- احترام به والدین ۴- شهیدعلی پریمی ۵- بخاطر مجروحیت هایش 👥۴ نفر از عزیزان پاسخ رو کامل دادن و دو نفر هم ۳ تا از سوالات رو پاسخ دادند که 🎁به نفرات اول شارژ اعتباری + هدیه ی معنوی 🎁و نفرات دوم هم هدیه معنوی به جهت روا شدن حاجاتشون اهدا میشود. لیست دوستان در کانال اعلام خواهد شد😍 اِن شاءالله عمری باشه باز هم مسابقه داریم بعد از تمام شدن مجموعه
🎁🍄❄️🍄❄️🍄❄️🍄🎁 🍃🌸اسامی برندگان مسابقه شهدایی مجموعه نفرات اول 🎁شارژ اعتباری + دعای توسل و 110 صلوات برای حاجت رواییشون 🌷خواهر زهرا محمدی - اراک 🌷برادر سعید پورعلی - تبریز 🌷خواهر عشرت - کرمان 🌷بزرگوار "و عجل فرجهم" - اصفهان نفرات دوم 🎁دعای توسل و 110 صلوات برای حاجت رواییشون 🌷برادر m - اصفهان 🌷خواهر عذرا - تهران 🎁🍄❄️🍄❄️🍄❄️🍄🎁