eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
152 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
📿 سلام ختم صلوات داریم به نیت: تعداد صلوات هاتون رو به ایدی زیر اطلاع دهید👇👇👇 @shahid_sadrzadeh پایان ختم:غروب جمعه
شهید مصطفی صدرزاده
نفرت پراکنی قومی در تبریز: کرد، فارس، ارمنی/ بونلار تورکون دشمنی (تراکتورسازی) جمعی قلیل اما پر هیا
به عنوان یک تبریزی که هم از پیروزی تیم فوتبال شهرمان خوشحال شدم وهم از همون عده قلیل که ابروی ترک ها را به اسم پان تورک دارن میبرن ناراحت شدم به شخصه از همه هموطن هایمان معذرت میخواهم وهمچنان مردم شهید پرور تبریز منتظر واکنش استاندار هستیم... همه تیم ها یه عده قلیلی هوادار دارند که بیشتر از خود فوتبال دنبال نفرت پراکنی هستند... از فرماندهان نام اشنای دفاع مقدس که کمتر کسی هست اوازه دلاوری هاشون برای خاک وناموس وملتشون رو نشنیده باشه شهدای مدافع حرم شهر تبریز که دلاوری هاشون رو تک به تک از گوش حاج قاسم شنیدیم و چقدر معذرت خواهی کرد سردار که نتونست ووقت نکرد به پاس قدرانی به شهرمون تشریف بیاره...😔
📿 ختم 14000صلوات به روال هرپنجشنبه...تا جمعه غروب... به نیابت از شهیدان: جهت تعجیل در ظهور شفای بیماران قبولی طاعات وعبادات حاجت روایی عزیزان شرکت کننده درختم تعداد صلوات های ختم شده رو به ایدی زیر اطلاع بدید 👇👇👇👇 @shahid_sadrzadeh ممنون از همه عزیزانی که شرکت میکنند یاعلی...
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهره‌هایش را هی کم و کمتر می‌کرد. محدثه می‌گفت: «دلم می‌گیرد طفلی‌ها را توی قفس می‌بینم.» از آن‌همه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جان‌شان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آن‌را هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثه‌سادات رهایش کرد. شب، وقتی می‌خواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقه‌اش، تک به تک خداحافظی و دیده‌بوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دست‌هایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان. دست‌هایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشم‌هایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...» و تنگ در آغوشم کشید و لحظه‌ای بعد، از حلقه دست‌هایم بیرون خزید و رفت که رفت... ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجان‌شرقی ●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh