#عاشقانه_ای_از_جنس_شهدا •[🌹🙃]•
#عاشقانه_های_مذهبی •[🍒🌿]•
همیشه وقتےاز منطقه به خانه میآمد و من در خانه نبودم، پشٺ در میایستاد و در را باز نمیکرد.
من میگفتم: «شما ڪه ڪلــ🔑ـید دارے پس چرا داخل نمیروے؟» میگفت: «نه عیال جان! دوسٺ دارم شما در را برایم باز ڪنی. اگر شده ساعت ها هم پشت در میایستم تا شما بیایی و در را باز ڪنی.😍☺️»
یادم هست یکبار من مسجد بودم و وقتی بازگشتم دیدم ڪنار در ایسٺاده است. من گفتم: «میرفتے داخل.» گفت: «نه؛ مگر میشود من همســ💍ـر داشته باشم و در را خودم باز کنم.»
💗 #شهید_سید_یحیی_سیدی 💗
عاشقانه های ناب #شهدا با ما در کانالِ 👇🏻
╭─✿═🍃🌹🍃═✿─╮
@shahid_rahimfiruzabadi
╰─✿═🍃🌹🍃═✿─╯
#عاشقانه_ای_از_جنس_شهدا『🌿』
#عاشقانه_های_مذهبی『🌹』
•• قرار بود وقٺی در جبهه هست من در خانه ڪار سنگین انجام ندهــ❌ـم و ایشان برگردد و ڪارها را با هم انجام دهیم. اگر لبــ👕ـاسے میشسٺم.
او در ڪنارم آب مےڪشید و با هم پهن مےکردیم. ڪارها را با هم ٺقسیم مےکردیم. به من میگفت: «قرار نیسٺ شما برای من ڪار کنے و من شما را به زحمــ💞ـت بیندازم.
اگر ڪارے هم در خــ🏡ـانه انجام میدهی، وظیفهاٺ نیست بلڪه لطف میکنی.»
💗 #شهید_سید_یحیی_سیدی 💗
هر روز با قـــرار عاشقـ💗ــانه زندگی تان را عاشــ❤️ـقانه تر کنید👇🏻👇🏻
╭─✿═🍃🌹🍃═✿─╮
@shahid_rahimfiruzabadi
╰─✿═🍃🌹🍃═✿─╯