#زنگ_خاطره 🔔
#مصاحبہباخانوادهشهید
#قسمت_نهم
🦋 صفیه خانم حالا انگشتر نشانی را که سجاد خریده بود ، رو به دوربین عکاس ما میگیرد و فیروزه میگوید : «الان دخترهای دم بخت خیلی وقت ها میآیند این انگشتر را توی دستشان میاندازند، به این نیت که یک جوان مومن و خوب و صالح مثل خود سجاد نصیبشان بشود.»
این را که میگوید، گریه های صفیه خانم، هق هق بلندی میشوند که دل میسوزانند...💔
سجاد حالا نیست، فیروزه اما خاطراتش را یکییکی برای ما میگوید :
« روزی که سجاد به من گفت که می خواهد برود سوریه ، تلویزیون داشت مستند ملازمان حرم را نشان میداد، سجاد خودش هم نشست پای برنامه، وقتی مستند تمام شد به من گفت فیروزه اگر من رفتم و شهید شدم ، تو هم بیا مستند من را بساز. من هم گفتم نه ما حالا حالا ها به تو احتیاج داریم، تو شهید نمیشوی برمیگردی. سجاد هم گفت آنجا حضور من فایده بیشتری دارد...
به سجاد گفتم من طاقت نمیآورم بیخبر باشم، تند تند زنگ بزن و سجاد هم خوشقول بود تا قبل از شهادتش مدام تماس می گرفت...
#شهید_سجاد_زبرجدی🌱
#ادامه_دارد…
—·—·—·—·—·—·—·—·
🆔 @Shahid_sajad_Zebarjadi