eitaa logo
شهیدانه
1.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
10 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زندگی به رنگ شهدا
فراخوان عمومی جهت خادمی حرم امام رضا علیه السلام!.mp3
1.27M
🌟 #پیشنهاد_ویژه 👆فراخوان عمومی جهت خادمی حرم امام رضا علیه السلام! #خدمت_به_خلق #کلیپ_صوتی #دهه_کرامت mandegari_mahdi
تاحال و هوای دل من بارانیست آقا بطلب که در دلم طوفانیست هرکس که نشد زائر کویت آقا سودی نبرد، عاقبتش ویرانیست (ع) ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
🦋کتاب اقیانوس مشرق، نوشته مجید پورولی کلشتری میباشد. این کتاب سال پژوهش های دینی و همچنین کتاب سال رضوی در سال ۱۳۹۲ هست. و توسط عهد مانا منتشر شده. 🦋داستان در زمان امامت امام رضا علیه السلام و اقامت ایشان در طوس شکل گرفته است و ماجرای جوانی را می گوید که اعتقاد مذهبی مشخصی ندارد و تنها میداند که خدایی وجود دارد و به دنبال چشمه آب حیات میگردد تا جادوانه شود، ولی بجای آب حیات به اقیانوس میرسد. 🦋در این کتاب، یک دوره امام شناسی در قالب داستان بیان شده. در رمان اقیانوس مشرق، سه نفر همسفر میشوند و در طول مسیر اتفاقاتی برای آنها رخ میدهد که هر بار یک پرده از کرامات و الطاف اقیانوس مشرق، امام رضا (ع) مقابل ایشان برداشته میشود! 🦋با خواندن این کتاب روحت بیقرار میشود و مرغ دلت هوای خراسان میکند. ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
🦋عمران به دشت سرک می کشد. بی حوصله برمی گردد و به پینه دوز نگاه می کند: _چه می شد اگر اعجاز نمی کرد؟ آیا فلسفه اعجاز همان به رخ کشیدن قدرت نیست؟! 🦋_فلسفه اعجاز، ایمان است. اعجاز که نباشد، چگونه حقیرِ نابلدِ بیچاره ای همچون من می توانست به سخت پذیری همچون تو بقبولاند که علی بن موسی الرضا امام است و فرستاده خداست و صاحب فضل و دانش و جود و کرم و حلم و تقوا؟ آیا این ادعا دلیل نمی خواهد؟ مگرمن ادعا نکردم که علی بن موسی الرضا فرستاده خداست؟ _آری. _خب، این مشک که در دستان توست، برهانِ قاطع همین ادعاست. ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
علیه السلام (تركيب بند) بايد به قد عرش، خدا قابلم كند شايد به خاک پاي شما نازلم کنند دل مي کَنم از آنکه دل ازتو بريده است دل مي دهم به دست تو تا بيدلم کنند امشب کميت شعرم اگر لنگ مي زند فردا به لطف چشم شما دعبلم کنند ايمان راستين هزاران رسول را آميخته اگر که در آب و گلم کنند- -شايد خدا بخواهد و با گوشه چشم تان بر رتبه ي غلامی تان نائلم کنند وقتي سرشت آب و گلم را ازل خدا بر آن نوشت رعيت سلطان ارتضا در هشتمين دمي که خدا بر زمين دميد بوي بهشت هفتم او ناگهان وزید از شش جهت نسيم خبر داد و بعد از آن از پنجره صداي اذان خدا رسيد چار عنصر از ولادت او جان گرفته اند يعني زمين به يمن وجودش نفس کشيد از صلب سومين گل سرخ خدا حسين(ع) ايران گرفته بوي دو آلاله ي سپيد از هشت بيخود اين همه پايين نيامدم يک حرف بيشتر چه کسي از خدا شنيد توحيد ، حرف محوري دين انبياست شرط رضا به حکم أنا من شروطهاست از برکتت نبود اگر ، نان نداشتيم باران نبود غير بيابان نداشتيم سوگند بر تو اي سر و سامان زندگي بي تو نه سر که اين همه سامان نداشتيم اين حوزه ها نفس به هواي تو مي کشند لطفت اگر نبود ، مسلمان نداشتيم اي آرزوي هر سفر دل از ابتدا ما قبله اي به غير خراسان نداشتيم ما رعيت ري ايم که سلطان به جز رضا ارباب جز حسين در ايران نداشتيم خون حسين دررگ ودرريشه ي من است علم رضا معلم انديشه ي من است بالا بلند گفته که طوبي تر از تو نيست يوسف به حرف آمده زيباتر از تو نيست گفتند پاره ي تن پيغمبر مني انگار بعد فاطمه زهراتر از تو نيست برگ درخت کاشته ي دستهاي تو باشد گواه ما ، که مسيحاتر از تو نيست اين قطره ها به سمت شما رود مي شوند آخر در اين ديار که درياتر از تو نيست ما تشنه ايم ، تشنه دست نوازشت آبي در اين سراچه گواراتر از تو نيست اين کوهها به عشق شما هشت مي شوند يادآوران نام تو در دشت مي شوند آرامشي اگرچه سراسر تلاطمي درياي بيکرانه ي اميد مردمي بند آورد زبان مرا بارگاه تو اي آنکه رستخير عظيم تکلمي هر بار نام مادرتان را مي آورم گل مي کند کناره اشکت تبسمي شاعر کنار حسن لب تو سروده است روییده لاله در دل اين سبز گندمي من چون غبار گرم طوافم به دور تو تو قبله گاه هفتم و خورشيد هشتمي در هفت شهر عشق به جز تو که ثامني آهو چشم هاي مرا نيست ضامني چشم اميد بر در لطف تو بسته است هر زائري که گوشه ي صحنت نشسته است باراني است حال و هواي دو ديده ام اينجا هميشه کاسه ي چشمم شکسته است از باب جبرئيل به پا بوست آمدن از آسمان رسيده و رسمي خجسته است آن پيرمرد تشنه در آن گوشه ي حرم از راه دور آمده و سخت خسته است با صد اميد حاجت اين بار خويش را با پارچه به پنجره فولاد بسته است وا شد گره ز پارچه ، حاجت روا شده است يعني که زائر حرم کربلا شده است با ياد خاطرات سفر با عشيره ام بر عکس يادگاري باصحن ، خيره ام از بس دلم شکسته براي زيارتت با اشک شوق گرم وضوي جبيره ام ياد غروب هاي زيارت هنوز هم گاهی پی دو جرعه ي جامع کبيره ام يا "قادة الهداه و يا سادة الولاه" مستبصرٌ بشأنکم ، اين است سيره ام فرموده ايد ؛ فعلکم الخير يا رضا اي هشتمين کلامکم النور ، تيره ام از بس گناه دور و برم را گرفته است چون تک درخت خشک ميان جزيره ام ما هم شنيده ايم که فرموده اي شما هستم در انتظار ظهور نبيره ام دعبل کجاست تا بنويسد در اين فراز عجل علي ظهورک يا فارس الحجاز ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی دنبال بهانه گشتم که کی این کلیپ رو بزارم 🥺 الان وقتشه .... و 📍 حالت منقلب میشه قدر این چند دقیقه رو بدونیم 😭 🪴 @maghar98
enc_16550282938447186828852.mp3
5.18M
🎙حسین طاهرے 💐هیچ طوفانے نمیتونهـ پرچمت رو بندازه چون شاه خراسانے @shahid_seyed_mahdy