eitaa logo
شهیدانه
1.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
10 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸وقتی پا در آن خانه گذاشت، مغناطیس وجود امام او را گرفت. اشک به چشمانش نشست. او را به اتاقی راهنمایی کردند که با گلیمی راه راه فرش شده بود. دیوارها با مخلوطی از گچ و خاک، سفید شده بود. توی یکی از طاقچه ها گلدانی بود با گلهای صورتی و قرمز و شاخ و برگهایی شفاف که به طرف یکی از پشتی ها آویزان بود. حیاط باغچه هایی داشت. میانشان حوضی بود. 🌸 خدمتکاری پایی بر لبه ی حوضی گذاشته بود و خوشه های انگور را می شست. دقیقه ای بعد غلامی از درِ میانی آمد و طرفی انگور را جلوی دعبل گذاشت و رفت. 🌸دعبل گلها را بو کشید و با خود گفت: خوش به حال این گلها! خوش بحال خدمتگزاران این خانه! خوش به حال این خانه ساده که سزاوار میزبانی حجت خدا بوده است! (ع) ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
🌸زیر سقفی نیمه ویران، پلاس انداختند، نماز خواندند و نهار خوردند. دعبل گفت: نزدیک بود این قمی های خوش اشتها، جبه(لباسی یادگاری از امام رضا علیه السلام) را از چنگم در آورند! خندید. _ خوب از دستشان در رفتیم! امروز صبح که به خانه ی ابن خزرج رفته اند تا به خیال خودشان دوباره دورم را بگیرند و برای جبه التماس کنند، دیده اند جا تر است و بچه نیست! ........ 🌸این بار دعبل سر جنباند و شنهای زیر پلاس را به شکل بالش در آورد. هر دو لم داده بودند تا چرتی بزنند. از شدت باران کم شده بود. از جاییکه دراز کشیده بودند دو درخت، کنار هم، در دور دست، میان دشت، زیر باران دیده میشد. 🌸به خواب رفتند و با شیهه ی اسب، بیدار شدند. بیست نفری از جوانان قم، بیرون خرابه ها کنار اسب هایشان، زیر باران ایستاده بودند و لبخند میزنند. بار یکی از اسبها، صندوقچه ای بود. دعبل راست نشست و گفت: آخر لباس غصبی به چه درد شما میخورد! 🌸دو تا از جوانها، طناب دور صندوقچه را باز کردند و آنرا بردند و کنار صندوقچه دیگر گذاشتند....یکی که خوش قیافه بود گفت: دل ما را نشکن! از امام یاد بگیر و بخشنده باش! 🌸_شما هم یاد بگیرید که نگاه تان به مال مردم نباشد. اگر راست میگویید به مرو بروید و امام را از دست مأمون نجات دهید و به شهر خودتان بیاورید! من میخواهم این جبه را به همسرم به سوغات بدهم. .... 🌸جوان گفت: این هم راهی دارد. یکی از آستین های لباس را به تو میدهیم.... با این صندوقچه هر چه میخواهی برایش بخر؛ طلا، جواهرات، لباس، زمین، باغ. .... 🌸دعبل بسوی بار و بنه اش رفت و بقچه سیاه را بیرون کشید. بقچه را هم به دست جوان داد. _آستین دست راست را از محل دوخت، برایم جدا کنید. (ع) ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
🌸گرگ و میش صبح بود که دعبل گریان و سراسیمه و شمع در دست از پله ها پایین دوید...توی ایوان به دور خود چرخید. نمی دانست کجا برود و چه کسی را خبر کند....بیصدا می گریست که بچه ها را بیدار نکند. می لرزید. به طرف اتاق ابن سیار و همسرش رفت و در زد..... 🌸_منم دعبل بیایید بیرون!.... ابن سیار در را باز کرد و به چارچوب تکیه داد. نفس نفس میزد. _ چه شده مرد؟ زهر ترک شدیم! حالت خوب است؟.... دعبل به بالا اشاره کرد. _زلفا! چشم هایش! ....... 🌸ابن سیار و عتبه وارد اتاق شدند. زلفا روی کرسی نشسته بود. چادری سفید به سر داشت و پوشیه روی صورتش بود. آستین را روی لب و بینی اش گذاشته بود. برجستگی گونه هایش مشخص بود. معلوم نبود میخندد یا گریه میکند. بقیه با کنجکاوی و فشار داخل شدند. دعبل عقب تر از همه آمد. به ابن سیار که گیج شده بود گفت: چشمان همسرم را ببین! 🌸زلفا به آرامی پوشیه اش را بالا زد و چشمانش را گشود. آه از نهاد همه برخاست. عتبه جیغ کشید و صورتش را چنگ زد.دعبل که هنوز باور نمی کرد، گفت: خدایا شکرت!........... (ع) ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
🌻🍃ده پند علیه السلام: 🌻اول: در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند. 🌻دوم: تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است. 🌻سوم: در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیردرامور دنیا و آخرت درآن گرد آمده است. 🌻چهارم: به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد. 🌻پنجم: در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوع آن خودداری از آزار خویشاوندان است. 🌻ششم: به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم. 🌻هفتم: بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه احد بزرگ می کند. 🌻هشتم: حق الناس را رعایت کنید که دوستی محمدوآل محمد بدون آن پذیرفته نیست. 🌻نهم: ازبخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران میرسد، حذر کن. 🌻دهم: بسیارمراقب کردار خودباشید تا مورد تهمت واتهام قرار نگیرید،که در آن صورت حق ملامت ندارید. السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا«ع»  (ع) ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی maghar98@
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر امام مهربانی ها: (ع) سلام حق به سرايى كه دل گشا باشد به آن حٓرٓم كه در آن روضه‌ى رضا باشد به بقعه‌اى كه ز جنّت مگر نشان دارد كه آستانِ شكوهى ز كبريا باشد سلام حق به خراسان به صحن گوهرشاد كه پرتوى ز تجلّاى اوليا باشد به بارگاهِ تماشاى نورِ يزدانى كه قبله گاه غريبانِ آشنا باشد غبارِ درگه آن كعبه‌ى صفا و كرم براى ديده‌ى هركس چو توتيا باشد برو كه دست تمنّا به مرقدش آرى كه جمله حاجت ما را گره گشا باشد طبيب جسم و روان است و روحِ بى درمان كه بر تمامى آلامِ ما شفا باشد اگر كه جان تو را زنگ معصيت بگرفت مسِ وجود تو را بِهْ ز كيميا باشد ز شرق و غرب و شمال و جنوبِ هفت اقليم به شور و شوق زيارت چه بى ريا باشد! تو اى "رضا" كه رضايى به قسمت يزدان جوازِ حكمِ زيارت اگر مرا باشد سپاس درگه يزدان كنم بدين نعمت كه بر زيارت تو بس مرا هوا باشد... علیه‌السلام سید مهدی صدرالحفاظی ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آیت الله فاطمی‌نیا رحمةالله 🔸علامه طباطبايی جمله ای در مورد حضرت فرمودند كه حقاً نياز به يك كتاب شرح دارد! فرمودند: «همه ائمه رئوفند؛ ولي رأفت امام رضا عليه السلام حسی است. همين كه وارد حرم ميشوی ميفهمی كه حضرت رئوف است!» 🔸هركس حرم حضرت رضا (عليه السلام) مشرف ميشود، يقين بداند توی كاسه اش چيزی ميريزند... منتها وقتى رفتی، عرض حاجت و توسل كردى، منتظر باش آنها هرچه بريزند تو پياله! 🔸برحسب روايات معتبر: يك سلام به حضرت رضا (عليه السلام) ثواب يك ميليون حج دارد! 📚کتاب نکته ها از گفته ها (ع) (ع)
enc_16550282938447186828852.mp3
5.18M
🎙حسین طاهرے 💐هیچ طوفانے نمیتونهـ پرچمت رو بندازه چون شاه خراسانے @shahid_seyed_mahdy