❣ #سلام_امام_زمانم❣
🔹صوت زیبای #تو آرامشِ جانَست بیا
🔸وَجه پُرنور تو💫از دیده نهانَست بیا
🔹دل عُشاق بِسوزد💔 زغمِ دوریِ تو
🔸قَدعالم ز #فراقِ_تو کمان است بیا😔
#اللهـم_عجل_لولیک_الفـرج 🌸🍃
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💢سیدِ ماست!
🔹️سیداحمد جوانی بود کم سن وسال،باچهرهای جذاب و اخلاقی خوب ودلنشین.اولین بارش بودجبهه میآمد.روحیهای سرزنده داشت.خیلی خونسرد وبیخیال بود.همین خونسردیش مراکلافه میکرد.
🔹️هرچه اذیت و تهدید میکردم که باید ازاین سنگر بروی،قبول نمیکرد.سرش که به زمین میرسید،صدای خُروپُفش به هوا میرفت؛به همین خاطر معروف شده بود به«خیار پوست».هرچه اصرارکردم،غضب کردم و دادوفریاد راه انداختم که به سنگر دیگری برود،باآن سادگی وصفایش،میخندید و میگفت:
-آقاجون،تواگه منو بکُشی هم ازاین سنگربهتر پیدانمیکنم.
🔹️یکبار سرغذا عینکش رابرداشتم،درکاسۀ ماست فروکردم وبه چشمش زدم،ولی اوباخنده گفت:
-چقدر دنیاقشنگ شده.سفیدِسفید.تو اگه منو تیکهتیکه بکنی،ازاین سنگرنمیرم.دوست دارم پهلوی شماباشم.
🔹️یکبار مقداری پنیر روی شیشههای عینکش مالیدم،آن را به چشم خودزدم،چوبی به عنوان عصابدست گرفتم ومثل گداها راه افتادم وسط کانال.سید ازخنده رودهبر شده بود.
🔹️من دیگرجلویش کم آوردم.ازبس خوب بود و پاک،نمیخواستم درسنگرماباشد!تحمل اینکه چندروزبعد،این هم خواهد رفت،حالم رامیگرفت.برای همین ترجیح دادم اصلا باامثال او رفیق نشوم که داغشان راهم نبینم،ولی سید موفق شد ومرا درطرح اخراج ازسنگر،شکست داد.
🔹عصرشنبه11بهمن1365درشلمچه،داخل سنگر درازکشیده بودیم.بین خواب وبیداری ناگهان دیدیم قوطی ماستی در دستی سیاه وگلی،جلوی درسنگر ظاهرشد.لحظهای همانطور گذشت تااینکه صاحب دست نمایان شد.سیداحمد بود یابقول بچههای سنگرخودمان«سیدِماست».
روایتگری شهدا
💢سیدِ ماست! 🔹️سیداحمد جوانی بود کم سن وسال،باچهرهای جذاب و اخلاقی خوب ودلنشین.اولین بارش بودجبهه م
🔹️خیلی جای تعجب بود.توی مهران که بودیم،بیحالی اوبه حدی بود که این اسم رارویش گذاشتیم،اما درشلمچه تقلای زیادی داشت.باخنده وادایی که قبلاًهم درمیآورد،گفت:
-ماست میخوری؟ماست.ماست.سیدِماست!
دقایقی رادرسنگرمان بود.شیشۀ عینکش ازگل ولای سیاه شده بود.چهرهاش هم دست کمی ازعینکش نداشت.صورتش که بهسختی کرک و مو برروی آن به چشم میخورد،ازگل وخاک زبر شده بود.
🔹️دقایقی باهم گفتیم وخندیدیم.وقتی ازشهادت بچههایی گفتم که شبها و روزهای باصفایی را باهم درمهران گذرانده بودیم،چشمانش ازاشک پرشد وخنده برلبانش ماسید.
🔹️سرانجام وقت رفتنش رسید.باخندهای دستش را درازکرد تاخداحافظی کند.دستهای درشتی داشت و بهراحتی دستم رامیان دستش میگرفت.
🔹️هنگام غروب،یکی ازبچه ها باچهرهای گرفته،مقابل سنگر پیدایش شدوگفت:
-حمید میدونی کی شهیدشده؟
مثل اینکه بایددوباره خودم رابرای شنیدن خبر یکی ازبچههای آشنا آماده میکردم.آنهم یک دوست،وگرنه خبرشهادت بقیه راخیلی راحت میداد.باتأسف گفتم:
-نه.ایندفعه دیگه کی؟
🔹️درحالی که سعی کرد لبخندبزند،ولی ناراحتی ازچهرهاش فریادمیزد،گفت:
-سیدِماست.سیداحمد یوسف
دهانم بازماند.نگاهی به قوطی ماست انداختم که دست نخورده گوشۀ سنگربود.باخود¬گفتم:
-سیدماست.ماست
سید18ساله،درانتهای خاکریزها،داخل سنگرنشسته بوده که خمپارهای پشت سرش منفجرمیشود...10سال بعد پیکرش راآوردند.
⚡مزار:بهشتزهرا(س)قطعۀ29ردیف41شمارۀ9
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
۱۷ اسفند ۶۲ روز شهادت شهید محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص) در جزیره مجنون در عملیات خیبر است. فرماندهی او را در عملیات رمضان درک کردم و مفتخرم که هر دو در روز جمهوری اسلامی ۱۲ فروردین البته سال ۳۴ بدنیا آمدهایم ولی فاصله ما از زمین تا آسمان است چون همت بلند داشت. ✍
🔹️یادداشتهای روزانه
💢سید صمصام الدین قوامی
🔸️رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈#کلیپ_شهدایی
🎥روایتگری شهید سلیمانی در وصفِ شهید همت...
🌺۱۷ اسفند، سالگرد شهادت حاج ابراهیم همت گرامیباد
#شهیدهمت #شهیدسلیمانی #حاج_قاسم #روایتگری #شهدای_اصفهان
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_نه
🔘اوج مظلوميت ص ۲۱۴
✔مهدي رمضاني
💚کانال کمیل❤️
🔘با اينکه سن من زياد نبود اما خدا لطف کرد تا با بهترين بندگانش در#گردان_کميل همراه باشــم. ما در شب شروع عمليات تا کانال سوم رفتيم. اين کانال
کوچک بود و تقريبًا يک متر ارتفاع داشت. بر خلاف کانال دوم که بزرگ و پر از موانع بود.
🔘آن شــب همه بچه ها به ســمت کانال دوم برگشتند. کانالي که بعدها به نام »#کانال_کميل« معروف شد.
🔘من به همراه ديگر نيروها پنج روز را در اين کانال
سپري کردم.از صبــح روز بعد، تــک تيراندازان عراقــي هر جنبنــده اي را هدف قرار مي دادند. ما در آن روزهاي محاصره، دوران عجيبي را سپري کرديم.
🍁@shahidabad313
🔘يادم هســت که ابراهيم هادي، با آن قدرت بدني و با آن صلابت، كانال را سر پا نگه داشته بود! فرمانده و معاون گردان ما شهيد و مجروح شدند. براي همين تنها كسي كه نيروها را#مديريت مي كرد ابراهيم بود.
🔘او نيروها را تقسيم كرد. هر سه نفر را يك گروه و هر گروه را با فاصله، در نقطه اي از كانال مستقر نمود.
🔘يك نفر روي لبه ي كانال بود و اوضاع را مراقبت مي كرد. دو نفر ديگر هم در داخل كانال در كنار او بودند.
🔘انتهاي کانال يک انحناء داشــت، ابراهيم و چند نفر ديگر، شهدا را به آنجا منتقل کردند تا از ديد بچه ها دور باشند. مجروحين را هم به گوشه اي از کانال
برد تا زير آتش نباشند.
🍁@pmsh313
🔘ابراهيــم در آن روزها با نداي#اذان، بچه ها را براي نماز آماده مي کرد. ما در آن شرايط سخت، در هر سه وعده نمازجماعت برگزار مي کرديم! ابراهيم با
اين كارها به ما روحيه مي داد و همه نيروها را به آينده اميدوار مي كرد.
🔘دو روز بعــد از شــروع عمليات، و بعد از پايان ناموفــق مرحله دوم، تلاش بچه ها بيشــتر شد! مي خواستيم راهي را براي خروج از اين بن بست پيدا کنيم.
🔘در آخرين تماسي که با لشکر داشــتيم،
سردار)شهيد( حاجي پور با ناراحتي گفــت: هيچ کاري نمي توانيم انجام دهيــم، اگر مي توانيد به هر طريق ممکن عقب بيائيد...
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 سَر جُدا
🎙 روایتی از راز تولد #شهید_همت در كربلا و امانت حضرت زهرا(س) به مادر شهید
📌۱۷ اسفند ماه ؛ سالروز شهادت سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت
⚡#حسین_یکتا
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ۱۷ اسفند سالروز شهادت محمدابراهیم همت
💢 معرفی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله از زبان «حاجابراهیم همت»
📌 شهید همت می گوید: کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند: مگر کربلا خون میخواهد؟! بله؛ کربلا خون می خواهد، کربلا... خون می خواهد!»
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊