eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨خدایا ابتدای 🌤️صبـح که رزق بندگانت راتقسیم میکنی میشود رزق من امروز رفاقتی باشد از جنس 🕊️ باعطـر 🌷 🕊️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌹شهـــید سلیمانی: انسان یکی از سه زوایای غیرت را باید داشته باشد؛ یا غیرت دینی، یا غیرت انسانی، یا غیرت ملی. نمی‌شود کسی نام انسان برخود بگذارد فاقد این سه عنصر باشد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.... 🎥کشف پیکر مطهر یک شهید در سالروز شهادت و یارانش و صحبت های سردار باقرزاده در لحظه کشف شهید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی در کاظمین 🏴 به‌مناسبت شهادت حضرت جوادالائمه علیه‌السلام ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤امام جواد علیه السلام در زمان شهادت تنها 25 سال سن داشتند، از این رو جوان ترین امام در زمان شهادت هستند در عنفوان عمر، خزان شد بهار تو ای ارغوانِ گلشن سبز رضا، جواد از کین فتاد شعله به جان مطهرت با تو چه کرد آتش زهر جفا، جواد ◼️ شهادت مظلومانه باب المراد حضرت جوادالائمه را به حضرت رضا علیه السلام، امام زمان علیه السلام و همه شما تسلیت عرض می نمایم (ع) ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل چهارم : دفاع مقدس 🔸صفحه: 65 🔻قسمت پنجاه وششم: حاج یونس ✍درعملیات کربلای5که یکی ازسخت ترین عملیات های دفاع مقدس بود،حاج یونس زنگی آبادی که مسئول یکی ازمحورهابود،بدون آنکه هماهنگ کند،یاازقبل خبرداده باشدسراغ حاج قاسم آمدوبدون اینکه حرفی بزندسرش راروی پای اوگذاشت ودرازکشید. چنددقیقه خوابیدوبعددوباره بدون هیچ حرفی بلندشدورفت. سردارسلیمانی خیلی تعجب کرد. ساعتی ازاین ماجراگذشت. عراقی هاشدت آتش رابیشترکرده بودندکه دربی سیم خبردادند،حاج یونس شهیدشد. 🗣️سیدشجاع گلسرخی،نشریه اطلاعات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت بیست و پنجم:زندان تک نفره بصره ♻️بالاخره بعد از چند جابجایی و تحمل سختیای مختلف به بصره رسیدیم. آیفا در مقر سپاه هفتم عراق توقف کرد. همون سپاهی که جلادی خوناشام بنام سپهبد ماهر عبدالرشید اونو فرماندهی می کرد. هوا تاریک شده بود. همان دو سرباز، دست و پاهامو گرفتن و مثل یه کیسه گچ انداختن پایین و از بخت بَد با پای زخمی ام خوردم زمین. هر بار مرگ رو با چشمام میدیدم و از خدا تقاضا میکردم خلاصم کنه. دیگه زندگی رو دوست نداشتم و مرگ برام شیرین تر شده بود. از خدا متضرعانه می خواستم زودتر به برسم. بعد از دقایقی اومدن، دست و چشمامو باز کردن و مثل قاتلی که ببرنش پای چوبه اعدام، کتفامو گرفتن و با هُل، کتک و تحقیر به اتاقی با دری قلعه مانند بردن و پرتم کردن داخل و بعنوان حسن ختام و خداحافظی دو سه لگد به پشت و پهلوام کوبیدن و در رو بستن و رفتن. ♻️وقتی مطمئن شدم در بسته شده و فعلا کسی نیست. نگاهی به در و دیوار اتاق کردم. فهمیدم این اتاق بازداشتگاه موقت اسرای ایرانیه و آثارِ خونی که روی دیوارا مونده بود ، خون هموطنای منه.گوشه اتاق یک توالت وجود داشت. خدا خدا می کردم آب داشته باشه. خودمو کشوندم سمت توالت. یه شیر آب داخلش بود. شیرو وا کردم  خوشبختانه آب داشت. دست و صورتمو شستم و با کف دست سیر آب خوردم. تو اون شرایط یه شیر آب از برام با ارزشتر بود. به محضِ خوردن آب از زخمام خونابه جاری شد ، می دونستم آب برام ضرر داره اما اصلا برام مهم نبود. تو سه شبانه روز گذشته غیر از اون قمقمه آب تو خط مقدم آبی نخورده بودم. نمازمو نشسته خوندم و مضطرب و منتظر ، چشم به در دوخته بودم که در ادامه چه خواهد شد! ♻️شب نهم بهمن سال ۶۵ وارد زندان تک نفره ی بصره شدم و تا شب دوازدهم بهمن تنها بودم و در حالیکه ایران غرق شادی جشنای دهه فجر و سالروز ورود امام خمینی(ره) به وطن بود ، من با تنهایی خودم می سوختم و می ساختم. کف اتاق مانند یخچال سرد بود. از شدت سرما کلافه شده بودم و به گوشه ای از اتاق پناه بردم و خودمو مچاله کردم که کمتر از سرما اذیت بشم. نه خبری از لباسِ گرم بود و نه از زیر انداز و غذا و بیمارستان. بعد از ساعاتی که سر درگریبان در افکار و سرنوشتِ خودم غوطه ور بودم و از دردِ زخمام به خودم می پیچیدم ، با سر و صدای زیاد در بزرگ و قلعه مانندِ اتاق باز شد و کشان کشان منو از اتاق بردن بیرون و با کتک و پس گردنی انداختن داخل یه اتاق که کفِش موزائیک بود و همه جای در و دیوارش خونمالی بود و مشخص بود اتاق شکنجه اس و  اسرای قبلی رو تو این اتاق کتک کاری و شکنجه کرده بودن... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
~🕊 دخترم من متعلق بہ آن سپاهی هستم کہ نمی‌خوابد و نباید بخوابد، تا دیگران در آرامش بخوابند .. بگذار آرامشِ من فداۍ آرامش آنان شود و بخوابند ! ♥️🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎عکس حجله ای فرمانده 🔸️دم غروب بود. عصر روز دوشنبه 9 تیر 1365 چند روزی بود که ارتش عراق شهر مهران را اشغال کرده بود. حضرت امام خمینی (ره) فرموده بودند: "مهران باید آزاد شود." 🔸️بنا شد آن شب، گردان شهادت به فرماندهی "علی اصغر صفرخانی" خط شکن باشد.قرار بود نیروهای گردان، اولین نفراتی باشند که در تاریکی شب، وارد دشت روبه رو شوند، به تیربارهای دشمن حمله کنند، خط را بشکنند تا نیروهای دیگر گردان ها بروند برای آزادسازی مهران؛ که رفتند و مهران را دو سه روز بعد آزاد کردند. 🔹️دم غروب بود. فرمانده گردان، آمده بود تا برای آخرین بار، از بالای خاکریز، وضعیت خط مقدم دشمن را زیر نظر بگیرد.وقتی از خاکریز پایین آمد، دوربین عکاسی را از کوله پشتی درآوردم. ازش خواستم با آن چهره خاکی، بایستد تا عکسی تکی از او بگیرم. ایستاد، عکس گرفتم، که شد این. ♦️با خنده گفتم: - برادر صفرخانی، ان شاءالله این عکس رو می زنم روی حجله تون. خندید و گفت: - عمرا اگه بتونی. و خندیدم و گفتم: - حالا می بینیم. 🔹️فردا صبح، سه شنبه دهم تیر ماه 1365، وقتی علی اصغر صفرخانی فرمانده گردان شهادت به شهادت رسید، همین عکس را در قطع بزرگ چاپ کردم و بر حجله اش نشاندم. ⭐حمید داودآبادی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰 | 🔻شهیدمهدی‌باکری: ای عاشقان اباعبدالله، بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل کنیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکر گزاری بجا آورده باشیم. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢کار زیبای حجاج در مکه برای خانواده شهدای‌منا ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان خورشید تابه کی به پس ابرها نهان عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان سلام امام زمانم ✨ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 🌹‌شهـــید سید مجتبی نوا‌ب‌ صفو‌ی: فراموش نکنید که راه راست از هرکجا کج شد، بیراهه و به سوی هلاکت است. ‌ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰 | 🔻امام‌خامنه‌ای: شهادت، یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی و میهمان شدن بر سر سفره‌ی ضیافت الهی؛ این خیلی باعظمت است. ۱۳۷۰/۱۰/۱۱ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
‍ ‍ 💠عجب حکایتی دارد این شهید سردار شهید احمد اللهیاری در تاریخ ۷ تیر متولد می شوند در ۷ تیر اسمش برای حج درمیاد که عازم جبهه می شود در۷ تیر ازدواج می کند در۷ تیر تنها دخترش به دنیا می آید ۷ تیر به عضویت سپاه در میاد و در ۷ تیر به شهادت می رسد. شهادت زیباست👇 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل چهارم:دفاع مقدس 🔸صفحه:۶۵ 🔻قسمت پنجاه وهفتم: کادو ✍بیست سال قبل و پیش از اینکه سردار سلیمانی از کرمان به تهران عزیمت کند، خانه ای خرید. می خواستم به خانه ی جدیدشان بروم ، تصمیم گرفتم بعنوان کادو وسیله ای برای سردار بخرم . از راننده ایشان پرسیدم: حاج قاسم چه وسیله ای تو خونش نداره تا برایش بخرم. پاسخ داد: سردار تو خونش تلویزیون نداره . خیلی تعجب کردم . ایشان در آن زمان فرمانده ی لشکر بود و همه ی امکانات را در اختیار داشت، ولی تلویزیون نداشت . با نماینده ی فعلی سیرجان در مجلس که آن زمان مسئول پشتیبانی لشکر بود ، تماس گرفتم و از ایشان خواستم با هزینه ی من یک دستگاه تلویزیون خریداری کند و آن را بعنوان هدیه به خانه ی سردار بردم. 🗣️ حجت الاسلام عسکری،امام جمعه رفسنجان- نشریه اطلاعات ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯