eitaa logo
روایتگری شهدا
23.2هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 من هـــــر روز🌤 در انتـــــظارِ نگاه هایـــــتان مے نشینم تا صـــــبح ِ من هم بخیـــــر شود ✨ 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 🌱شهید سید مرتضی آوینی: منتظران موعود اهل مبارزه‌‏اند و مى‌‏دانند خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولایت و اطاعتند و انتظار مى‌‏کشند تا فرمان چه در رسد. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💛عکس کمتر دیده شده 🔹️فرزندان شهدا در دیدار با آیت الله خامنه ایی 🔸️فرزند شهید کاظمی 🔸️فرزند شهید همت 🔸️فرزند شهید دستواره 🔸️فرزند شهید جهان آرا 🔸️فرزند شهید کریمی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج قاسم سلیمانی: عربهای کشور ما، تاج سر ما هستند. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
١٩سال پیش در چنین روزی؛ رهبر انقلاب در منزل یکی از شهدای کرمانی: «این آقای حاج قاسم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءالله» ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥آیا برخورد با مفاسد اقتصادی مقدم بر برخورد با بی حجابی نیست؟! ● علی زکریایی ⬅️ ۶ 🍁 💥 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ♻️يورش به سرنشينان كاميون عراقي 🔹️ساعت حدود 30:04بود كه تصميم گرفتيم حركت كنيم؛ به همين خاطر آهسته از دره و شيارها به بالاي جاده حركت كرديم. وقتي به جاده رسيديم، دو دستگاه كاميون آيفاي عراقي را ديديم كه با سرعت بسيار كم به سمت ما مي آمدند. 🔸️يكي از تكاوران گفت: «كمي حالمون بهتر شده، بذارين اول صبح اين كاميونها رو مثل جيپ عراقي به دره بفرستيم و بعد متواري بشيم.» پس از كمي فكر كردن، ديديم بهترين فرصت است؛ چون عراقي ها در حال چرت زدن داخل كاميونها پيش مي آمدند و ما مي توانستيم بعد از كشتن آنها، به سمت دره هاي اطراف فرار كنيم؛ 🔹️بنابراين هر كدام در جايي كمين كرديم تا كاميونها نزديك شوند. آنها از چراغ جنگي استفاده مي كردند تا مسير حركتشان براي ايراني ها كشف نشود؛ بنابراين نمي توانستند روي مسير، ديد زيادي داشته باشند. وقتي به 15متري ما رسيدند، بدون هيچ درنگي، كاميونها را به رگبار بستيم و تعدادي نارنجك به سمت كاميونها پرتاب كرديم. 🔸️كاميون اول از كار افتاد و دودي غليظ از آن بلند شد. راننده و همراهش مي خواستند خود را به پايين پرت كنند كه به آنها فرصت نداديم. چون كاميون اول چادر داشت، به سمت آن رگبار بستيم و صداي فرياد عراقي ها به هوا برخاست. در اين اوضاع، چند نفر هم از پشت كاميون براي پيدا كردن جان پناه و اقدام متقابل به بيرون پريدند؛ 💥اما به درستي نمي دانستند سمت آتش از كجاست. كاميون دوم هم با دستپاچگي از جاده خارج و واژگون شد و عده زيادي از افراد زير كاميون ماندند. چند نفر هم فرصت تيراندازي به ما پيدا كردند. ما به دليل واقع شدن در ارتفاع، بر آنان مسلط بوديم. 🔹️تعدادي از مجروحان عراقي سعي داشتند از صحنه فرار كنند كه ما به آنان هم فرصت نداديم. اين درگيري شايد چند دقيقه اي بيشتر طول نكشيد و ما از بيم اينكه عراقي ها نيروي كمكي بفرستند، به سمت بيابانهاي سومار فرار كرديم و حدود سه كيلومتر مي دويديم تا موقعيت مان براي عراقي ها كشف نشود. 🔸️بسيار خوشحال بوديم كه توانسته بوديم ضربه اي به دشمن بزنيم. در طول مسير، تعداد زيادي از تجهيزات و ادوات رها شده ديده مي شدند. نيروهاي ما براي اينكه تجهيزات و خودروها به دست دشمن نيفتد، بعضي را به رگبار بسته بودند، بعضي را آتش زده و رادياتورها و باك بعضي ديگر را نيز سوراخ كرده بودند. در روي يك جيپ، يك بيسيم جا مانده بود كه آن را برداشيم و تلاش كرديم با يگان تماس بگيريم كه بي فايده بود. با اين حال آن را با خود برديم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 _اگه میخوای همونی بشی که خدا میخواد و اخلاقت شبیه یه مومن واقعی بشه، باشهدا رفیق شو... 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 🌱حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید. شهید 🕊🌹 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
☑️ نامه یک شهید به همراه فیش واریزی ۴۰۰۰ ریال پول به حساب دولت در زمان جنگ با عراق ✅ شهید امیر مقدم : حلال کنید... امروز پای خاکریز، دو تا از گلوله‌های آرپی‌جی به هدف نخورد، حقوق این ماهم حلال نیست، ببخشید ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✍حاج قاسم سلیمانی: امروز پیچیده‌ترین و حساس‌ترین دوره فلسطین است. فلسطین خط مقدم ما و همه جهان اسلام است. از خداوند سبحان برای مجاهدین صحنه فلسطین موفقیت و پیروزی و اجر الهی را خواستارم. 🔸 طراح: محمدحسین فاضل‌زاده ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اگه حجاب اختیاری بشه برا همه عادی میشه دیگه مشکلی پیش نمیاد؟! ● علی زکریایی ⬅️ ۷ 🍁 💥 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ♻️تهية آب و آذوقه 🔹️بعد از طي مسافتي، تعدادي خانة كاه گلي ديده شدند. با دوربين به دقت آنها را نگاه كرديم. سنگرهاي ايراني بود كه در حين عقب نشيني دست نخورده باقي مانده و به دليل واقع شدن در وسط منطقه و دور از جاده، از دسترس عراقي ها در امان مانده بودند. 🔸️تصميم گرفتيم به سنگرها سري بزنيم. با گذاشتن مراقب و با احتياط كامل، يكي يكي وارد محوطه شديم. هيچ جنبنده اي پيدا نمي شد و مانند يك روستاي خالي از سكنه بود. وقتي وارد سنگرها شديم و مدارك و اسناد به جا مانده را بررسي كرديم، ديديم بنة احتياط گردان 158 چترباز تيپ 55 هوابرد است. 💥همه چيز در سنگرها پيدا مي شد؛ آب، نان، كنسرو و... انبارها را باز كرديم كه پر از برنج و قند و چاي و مواد غذايي بودند. بسيار خوشحال شديم؛ چون مي توانستيم با اين غذاها قواي خود را بازيابيم و بهتر ادامة مسير بدهيم. وارد چند سنگر شديم كه پر از اسلحه و مهمات بود. مقداري مهمات و اسلحه برداشتيم. 🔹️در سنگرهاي استراحت مقدار زيادي پول نقد بود؛ چون آن زمان پول فوق العاده جنگي در منطقه پرداخت مي شد. در هر صورت ما در آن شرايط جز رهايي و خارج شدن از محاصره به چيز ديگري فكر نمي كرديم. بچه ها يك راديو پيدا كردند كه اخبار عيد قربان را مي داد و گويندة خبر اشاره كرد كه رزمندگان اسلام از ادامة پيشروي عراقي ها جلوگيري كرده اند و در حال عقب راندن عراقي ها به مرزهاي بين المللي هستند. 🔸️همگي تعجب كرده بوديم؛ چرا خبري از ايراني ها نبود؛ چرا حتي يك جنگندة ايراني در آسمان ديده نمي شد و چرا هنوز دشمن در خاك ما به سر مي برد. بچه ها مقداري آب و آذوقه جمع آوري كردند تا خيلي سريع از آن محل دور شويم؛ چون احتمال وارد شدن عراقي ها براي پاكسازي به آنجا بسيار زياد بود و مصلحت نبود در آن محل بمانيم. 🔹️متأسفانه هيچ خودرويي در محل نديديم تا با آن ادامة مسير دهيم. با دوستان مشورت كرديم تا آن مكان و آن همه امكانات نظامي، سالم به دست دشمن نيفتد؛ به همين خاطر تصميم گرفتيم با مواد منفجره، گردان 158هوابرد را منهدم كنيم. مقدار قابل توجهي «تي.ان.تي» از اسلحه خانه برداشتيم و در سنگرهاي مهم، انبارها و ستاد فرماندهي كار گذاشتيم. بعضي از سنگرها را هم تله كرديم تا در حين ورود عراقيها، در اثر دست كاري منفجر شوند. 🔸️از محل دور شديم و سيم دستگاه انفجار را به محل مناسبي كشيديم و سپس همة سنگرها را منفجر كرده، خيلي سريع از محل متواري شديم. در همين حين ناگهان يك بالگرد عراقي كه براي كاوش محل و جويا شدن دليل انفجار آمده بود، ظاهر شد. ما سعي كرديم مخفي شويم؛ ولي آنها ما را ديده و فهميده بودند كه ايراني هستيم. از درون بالگرد ما را به تيربار بستند و ما به هر سو فرار مي كرديم؛ ولي آنان دست بردار نبودند. شرايط بدي ايجاد شده بود و به ناچار همگي به بالگرد تيراندازي كرديم. 🔸️در اثر اصابت تير، يكي از سربازان بهنام «سعيد عرب» شهيد شد. ما هم براي خلاصي از وضع موجود، بي امان تيراندازي مي كرديم. بالگرد براي در امان ماندن از تيرهاي سرگردان ما، اوج گرفت و در ارتفاع بسيار بالا به پرواز ادامه داد؛ ولي همچنان ما را دنبال مي كرد. يكي از پايورها بهنام «عزيزي» گفت: ـ بالگرد حتماً محلمون رو به واحدهاي زميني خبر ميده تا ما رو دستگير كنن يا بكشن؛ براي همينه كه بالگرد ما رو دنبال ميكنه. بايد به شيارها فرار كنيم تا در امان باشيم. 🔹️فكر جالبي بود؛ بنابراين همه به شيارها رفتيم. خوشبختانه چيزي تا تاريكي هوا نمانده بود و بالگرد مجبور بود ما را رها كند. همه خسته شده بوديم و از شهادت سعيد بسيار ناراحت بوديم. او سربازي شجاع بود و زحمات زيادي را متحمل شده بود. كمي توقف كرديم. همه جاي بدنمان پوشيده از خار و خاشاك بود و دستها و پاهايمان زخمي شده بود. در انتظار تاريك شدن هوا بوديم تا تغيير مكان دهيم. پس از مدتي كوتاه، بالگرد از محل دور شد و ما نيز بي درنگ حركت كرديم. بر سرعت حركتمان افزوديم تا جبران تأخيرمان بشود. روز بسيار سخت و در عين حال موفقيت آميزي بود؛ به ويژه كه مواد غذايي و وسايل ديگري پيدا كرده بوديم و آذوقة كوله پشتي ها، ما را تا چند روز زنده نگه مي داشت... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃🕊 هر 🌤صبـح با نگاه شما همه ے خوبـی‌ها در مـا طلـوع می‌ڪند نگاهتان را از ما دریــغ مڪـُنید 🕊 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯