✅ امیرالمؤمنین عليه السلام
زياده گويى ، موجب لغزش حكيم و خستگى بردبار است.
پس زياده گويى مكن كه مايه رنج خواهى بود و تفريط مكن كه مايه اهانت خواهى بود....
الإِكثارُ يُزِلُّ الحَكيمَ، ويُمِلُّ الحَليمَ؛ فَلا تُكثِر فَتُضجِر ، وتُفَرِّط فَتُهَن
📚غررالحكم حدیث 2009
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍همسر #شهید_همت میگه: اخلاقم طوری بود که اگه میدیدم کسی خلاف #شرع میگه باهاش جروبحث میکردم. یه روز بهم گفت: باید منطقی حرف بزنی. بهش گفت: ولی آدم رو #مسخره میکنن.
💢گفت: میدونی ما در قبال تمام کسانی که راه کج میرن مسئولیم. حق نداریم باهاشون برخورد تند کنیم. از کجا معلوم که ما توی #انحراف اینها نقش نداشته باشیم؟ وقتیم بهش گفتم: آخه تو کجایی که #مقصر باشی؟
♻️گفت: چه فرقی میکنه؟ من نوعی برخورد نادرستم، سهل انگاریم، کوتاهیام، همه باعث #انحراف میشه.
سردار #شهید_محمد_ابراهیم_همت
📚منبع : کتاب کوله پشتی به نقل از به مجنون گفتم زنده بمون
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_از_شهدا
✍اگر در دعاهای جمعی یا فردی، احساسی #معنوی به شما دست نداد و اشکتان جاری نشد، نومید نشوید؛ دعای بعدی، ارتباط بعدی، آنقدر در بزنید تا آخر #صاحب_خانه چاره را در باز کردن [در] ببیند. #سمج باشید در دعاها .
#شهید_سیّد_محمّدرضا_ناصریان
📚منبع:سايت جامع دفاع مقدس
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌸 خاطرهای زمستانی و زیبا از شهید محمدابراهیم همّت
#متن_خاطره
✍منطقهی قلاجه در اسلامآبادِ غرب بودیم، با آن سرمایِ استخوان سوزش. اورکتها رو آوردیم و بیـنِ بچه ها تقسیم کردیم. امـا حـاج همّت اورکت نگرفت و گفت: « همه بپوشن، اگر موند من هم میپوشم» یادمه تا زمانیکه اونجا بودیم، حاجی داشت از سرما میلرزید...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همّت
📚منبع: یادگاران2 «کتاب شهید همت» ، صفحه 64
#فرماندهان #شهیدهمت #گذشت #تواضع #ازخودگذشتگی #ایثار #تقوا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
base.apk
4.38M
👆👆
✅«فرار از گناه» ...
❤️خاطراتی کوتاه از سیره شهدا در ترک #گناه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
👌 گناه علاقه #انسان به #نماز و #عبادت را بسیار کاهش می دهد و حتی ممکن است سبب نفرت از یاد #خدا گردد.
یادم نمیرود روزی را که وارد اتاق شدم و دیدم بابا عکس محمدرضا را دست گرفته و با او حرف میزند.
👌گفتم: «چی شده بابا؟»
گفت: «دلم برای محمدرضا تنگ شده؛ کاش یه خبری ازش میآوردند.»
سال 1358 بعد از مدتها انتظار خبر شهادت محمدرضا را آوردند.
👌 خبری بدون هیچ اثر و نشانی.
معلوم بود که یک خبرِ خشک و خالی نمیتوانست #پدر و #مادر را از انتظار و نگرانی بیرون بیاورد.
آنها دنبال یک نشانه از محمدرضا بودند. حتی به یک قطعه #استخوان هم راضی میشدند.
تا اینکه محمدرضا خودش به خوابشان آمد و گفت: «مگه من #امانت خدا نبودم؟ خدا امانتش رو گرفت. مگه مادر وهب در #کربلا یادتون رفته؟ مگه مادر وهب سرِ فرزندش رو به طرف #دشمن پرت نکرد و دیگه پس نگرفت؟»
همین جمله کافی بود تا دیگر پدر و مادر به دنبال نشانی از محمدرضا نباشند.
------------
❤️ #مال و فرزندان #آرايش زندگانى اين جهان است، و كارهاى نيك، پايدار به نزد پروردگار تو به پاداش، بهتر و اميدداشتن به آنها نيكوتر است.
📚(سوره کهف، آیه 46)
#شهید محمدرضا حسنیپور
📚نشریه موعود، ویژهنامه چقدر زنده هستی، ص19
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
✍گفت ، مادر تو نمی ذاری من شهید شوم !
حیفه ، این همه میرم جبهه و سالم بر می گردم ، دیگه نذر و دعا نکن !
♻️یه رازی هم بین خودمون باشه ، اگر اومدی بالای جنازه ام و دیدی حنجره ام بریده شده ، بدون درست به آقا #امام_حسین (ع) اقتدا کردم ، اگر هم این طور نشد برام دعا کن !
💢شهید که شد ، رفتم بالای جنازه اش ، رگ های حنجره اش بریده شده بود ،
اقتدا کرده بود به #شهید_کربلا.
#شهیدعلی_برهان_پور
📚خط عاشقی ، ج1
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
فاطمه عزیزم !
دختر خوب ، پاک و متدین ، نجیب ، با وقار ، خانم ، مهربان و قشنگ من !
خیلی دوست داشتم همین الان دستت را بسان رسول الله(ص) که دست فاطمه زهرا(س) را می بوسید ، می بوسیدم
چرا که تو همنام فاطمه زهرا(س) هستی.
برایم خیلی عزیزی ، خیلی.
همیشه دوستت داشتم و الان خدا می داند چقدر دوستت دارم ، خدا می داند و بس.
دخترم اگر در زندگی از من اذیت شدی و آزاری دیدی ، عصبانیت و دعوای پدر دختری دیدی حلالم کن که سخت محتاجم.
دوستت دارم عزیزم...
#مدافع_حرم روحانی
#شهیدعلی_تمام_زاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🌹 #سیره_شهدا
🌷سیزده سال بیشتر نداشت که به خاطر شرایط مالی خانواده تصمیم گرفت برای کار، به شهرستان نکا برود. یکی از همشهریها آنجا تعمیرگاه داشت، حسن همانجا مشغول به #کار شد.
👌 هر روز باید مسافت زیادی را از خانه خالهاش (که خارج از شهر قرار داشت) طی میکرد تا به تعمیرگاه برسد.
یک بار صاحب کارش با تعجب پرسید: «چرا هر روز این مسافت زیاد رو میای؟ خونهی دایی و عموت که نزدیکتره، نکنه مشکلی باهاشون داری؟»
❤️حسن گفته بود: «نه مشکلی نیست؛ دایی و عمو #دختر دارند و برای من سخته که برم تو خونهای که دختر #نامحرم اونجاس.
👌خالهام دختر نداره و من اونجا راحتترم».
❤️رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند.
🌷 #حيا و #ايـمان قرين يكديگرند. اگر يكـى از ميان رفت ديگرى هم از بین میرود.
📚(نهج الفصاحه، ص453 ، ح1429)
#شـهید حسـن دهـقان طـزره
برگرفته از خاطره خواهر شهید.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_شـهدا
🎥خاطـره اےبسیار زیباو شنیـده نشده
ازشـهید #مـحمد_حـسین_محمدخانی
شـهدا #خاص بودن که خدا خریدشون
ما هم باید برا #شهادت خاص باشیم که خدا بخردمون|••😔
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊