#یادی_از_شهدا
کوخ نشینان کُرد
🌷🌷🌷 دمدمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچه اش مانده بودند وسط یه کوره راه. من و علی هم با تویوتا داشتیم از منطقه برمی گشتیم به شهر.
چشمش که به قیافه ی لرزان زن و بچه ی کُرد افتاد، زد رو ترمز و رفت طرف اونا.
پرسید: «کجا می رین؟»
مرد کُرد گفت: «کرمانشاه»
– رانندگی بلدی؟
– کُرد متعجب گفت: «بله بلدم!»
علی دمِ گوشم گفت: «سعید بریم عقب.»
مرد کُرد با زن و بچه اش نشستند جلو و ما هم عقب تویوتا، توی سرمای زمستان!
باد و سرما می پیچید توی عقب تویوتا؛ هر دوتامون مچاله شده بودیم.
لجم گرفت و گفتم: «آخه این آدم رو می شناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟»
اون هم مثل من می لرزید، اما توی تاریکی خنده اش را پنهان نکرد و گفت:
«آره می شناسمش، اینا دو – سه تا از اون کوخ نشینانی هستند که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن. تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس....🌷🌷🌷
#شهید_علی_چیت_سازیان
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
Sokhane shahid.mp3
161.7K
#شهید_علی_چیت_سازیان
#دفاع_مقدس
#روایتگری
🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
#خاطره_از_شهدا
✍سال 1366 بود و ستون گردان كنار «ارتفاع قامیش» و زیر پای عراقیها قرار داشت. باران بیامان میبارید و لباسها را خیس و سنگین كرده بود.
♻️گونیهایی هم كه عراقیها مثل پله زیر كوه چیده بودند؛ بهخاطر گل و لای، لیز شده بود و مایه مشكل ودردسررزمندگان شده بود.
♻️ بچهها سعی داشتند برای رهایی از باران، به داخل غار بزرگ زیر قله بروند؛ ولی با وجود سُر بودن گونیها، با مشكل مواجه شده بودند؛ اما یك گونی با بقیه فرق داشت و لیز و سُر نبود. بسیجیها كه پایشان را روی آن میگذاشتند،میپریدند.
♻️آن طرف آب و داخل غار میشدند. البته گونی هر از چندگاهی تكان میخورد.
شاید آن شب غیر از من و یكی دو نفر، هیچ بسیجیای نفهمید كه علی آقا پله شده بود برای بقیه. ما كه از این راز باخبر شدیم، اشكهامان با باران قاطی شده بود.
#شهید_علي_چيت_سازيان
📚منبع : راوي: محمود نوري، ر.ک: دليل، ص 239
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🆔 @majnon313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍سردار #شهید «علی چیتسازیان» تقوای عجیبی داشت. روزی كه از همدان به سمت منطقه یك میآمدم، خانمی دبهای از شیره ملایر به من داد و گفت: این را به آنهایی كه به خدا نزدیكتر هستند، برسان!.
💦مطمئناً نظرش تمامی بچههای جنگ بود؛ ولی من كه حال و هوای معنوی بچههای اطلاعات و عملیات را دیدم، آن را به تداركاتِ واحد آنها تحویل دادم و اولین قاشق از آن شیره را به علی آقا دادم.
💦بعد از آنكه علی آقا و دیگر بچههای اطلاعات خوردند، حرف آن خانم را برای آنها ذكر كردم؛ یك دفعه اشك در چشمان علی آقا نشست. دستهایش را به طرف آسمان برد و گفت: خدایا! چگونه جواب این مردم را بدهیم؟
💦البته ایشان به این هم راضی نشد تا آنكه گفت: «به آن خانم بگو مرا حلال كند.»
زیرا #سردار_علی_چیت_سازیان خود را جزء كسانی كه به خدا نزدیكتر هستند نمیدانست.
#شهید_علي_چيت_سازيان
📚منبع : ر.ك: دليل، ص 66
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کلام_از_شهدا
✍براى شهادت و يا رفتن تلاش نكنيد براى رضاى او كار كنيد و بگوييد خداوندا نه براى بهشت و نه براى شهادت اگر تو ما هم در جهنمت بى اندازيد و فقط از ما راضى باشى براى ما كافى است .
#شهيد_علي_چيت_سازيان
📚منبع:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#جوان_ریش_خرمایی
○تو همدان شاید کمتر کسی باشه که اسم «علی چیت سازیان» به گوشش نخورده باشه!فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر انصار الحسین آنقدر به زبان عربی مسلط بود که تو دل دشمن نفوذ می کرد. اصن محال بود بره شناسایی و دست خالی برگرده!
فرمانده قرارگاه نجف پرسید: «جوان ریش خرمایی کیه؟»
●گفتیم: «مسئوول اطلاعات و عملیات، یه اعجوبه ایه توی کار اطلاعات.» و از او خواستم گزارش آخر رو بده. مقابل نقشه ایستاد و انگشت روی جاده ی زرباطیه به بدره گذاشت.و مفصل گفت: که فرمانده تیپ عراقی کی میاد و کی می ره و حتی اینکه تا کجا او نو با سواری می آرن و بقیه ی مسیر رو تا خط با جیپ و نفر بر فرماندهی .
●فرمانده قرارگاه باورش نمی شد که علی و بچه هاش ظرف یک ماه ، خطوط سه و چهار عراق را هم شناسایی کرده باشند! برا همین چیزا بود که صدام بهش
لقب«عقرب زرد» رو داده بود!
📚زندگی به سبک شهدا، ص94-95
#شهید_علی_چیت_سازیان🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
مثل بید میلرزید....
پرسید: توکدام عملیات ها بودی؟
اسیر جواب داد: فتح خرمشهر....
علی آقا جواب داد: حالا تو فاو هستیم، اما ما برای فتح خاک نمی جنگیم.
اسیر عراقی گفت: ما برای اسرای ایرانی توی خرمشهر جوخه های اعدام داشتیم!
علی آقا زخم عراقی رو بست و گفت: مرز اسلام و کفر همین جاست!"
#شهید_علی_چیت_سازیان🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#شهید_علی_چیت_سازیان
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#ظهرتون_شهدایی📿
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯