eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فراق - امیر بی گزند 🔹 عاشقانه‌هایی برای او که جان یک ملت بود... 💚 ساعت عروج شهید قاسم سلیمانی - ۱:۲۰ بامداد جمعه 💔 ۱۵ روز تا سالگرد شهادت 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 (۲۶) 🍀(ره) 🍁۱۵ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۴۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊مادری که خودش قبر کَند ص ۵۰ 🔸️یادم هست مادری بود در یکی از روستاها به نام »«. شوهر و سه پسرش در جنگ بودند. یک پسرش به نام که شهید شد، 🔸️اجازه نداد کسی قبر را حفر کند. خودش آمد این قبر را کَند، این زن وقتی خسته شد، دخترهایش را صدا زد که کمکش کنند 🔸️قبر پسرش را که ۱۷ ساله بود کَند و بعد این پسر را توی قبر گذاشت و دفن کرد و شوهر و دو پسر دیگرش را روانۀ جبهه کرد. 💥عجیب بود این صحنه. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
°°°° 🌱 °°°°°°° ❥ ابراهیم می گفت‌؛ اگہ جایی بمانی ڪه دست اَحَدی بهت نرسہ کسی تو رو نشناسہ، خودت باشی و آقا هم بیاد سرتو رویِ دامن بگیره ، این خوشگلترین شهادتہ..! 🌼🌼🌼.... .🌱اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌱 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
دشمنان نمےدانند و نمےفہمند کہ ما برای شهادٺ مسابقہ مےدهیم...🌱 و اعتقاد ما این اسٺ کہ از سوۍ خدا آمده‌ایم و بہ سوۍ او مےرویم...🕊 . 🍃 ✨ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شخصیت برجسته از دیدگاه مقام معظم رهبری 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️مطلع الفجر ص ۱۳۳ ✔حسين الله كرم 💚زخمی شدن ابراهیم❤️ ♻️...به محض رسيدن به ارتفاعات انار، يكي از بچه ها با لهجه مشهدي به سمت من آمد و گفت: حاج حسين، خبر داري ابراهيم رو زدن!! ♻️بدنم يك دفعه لرزيد. آب دهانم را فرو دادم و گفتم: چي شده؟! جواب داد: يه گلوله خورده تو گردن ابراهيم. 🍁@shahidabad313 ♻️رنگم پريد. ســرم داغ شــد. ناخودآگاه به سمت ســنگرهاي مقابل دويدم. در راه تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشــتم در ذهنم مرور مي شد، وارد سنگر امدادگر شدم و بالای سرش آمدم. ♻️گلوله اي به عضلات گردن ابراهيم خورده بود. خون زيادي از او می رفت. جواد را پيدا كردم و پرسيدم: ابرام چي شده؟! ♻️با كمي مكث گفت: نمي دونم چي بگم. گفتم: يعني چي؟!جواب داد: با فرماندهان ارتش صحبت كرديم كه چطور به تپه حمله كنيم. 🍁@pmsh313 ♻️عراقيها شــديدًا مقاومــت مي كردند. نيروي زيادي روي تپــه و اطراف آن داشتند. هر طرحي داديم به نتيجه نرسيد. ♻️نزديك بود و بايد كاري مي كرديم، اما نمي دانســتيم چه كاري بهتره. ♻️يك دفعه ابراهيم از سنگر خارج شد! به سمت تپه عراقي ها حركت كرد و بعد روي تخته سنگي به سمت ايستاد! ♻️بــا صداي بلند شــروع به گفتن كرد! ما هــر چه داد مي زديم كه ابراهيم بيا عقب، الان عراقي ها تو رو مي زنن، فايده نداشت. 🍁@shahidabad313 ♻️تقريبًا تا آخر را گفت. با تعجب ديديم كه صداي تيراندازي عراقي ها قطع شده! ولي همان موقع يك گلوله شليك شد و به ابراهيم اصابت كرد. ما هم آورديمش عقب! ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگ پویش 🚨روزها میگذرد و همچنان مرد این میدان تو هستی برا ما... 🔰 بنیاد «مکتب حاج قاسم» با بهره‌گیری از رهنمود و عنایت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دیدار اخیر از ملت بزرگ ایران و مستعضفان جهان دعوت میکند تا آنچنان که در روزهای شهادت این فرمانده مجاهد مخلص قدم در صحنه گذاشتند، در این روزهای اولین سالگرد نیز به پرچم راه و هدف شهید عزیزمان را برافراشته نگه دارند؛ او که قهرمان عزیز ملت نمیشد مگر با تمسک به راز اخلاص در راه حضرت حق؛ او که مرد میدان خدمت بود؛ مرد میدان شجاعت بود، مرد میدان اطاعت از ولایت بود و مرد میدان مجاهدت بود در برابر خصم مردم و امت؛ او که خطاب به جبهه کفر و استکبار و ارهاب و تکفیر گفت «مرد این میدان ما هستیم برای شما»؛ آری روزها میگذرد و همچنان مرد این میدان تو هستی برای ما؛ حاج قاسم... 👈 از این رو، بنیاد حفظ و نشر آثار شهید سلیمانی، با عنوان به استقبال روایت‌های مردم ایران از سیره شخصی مدیریتی و رشادت‌ها و بن‌بست‌شکنی‌های حاج قاسم خواهد رفت. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
😄😄 قبل از عملیات بود ... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞 به همرزمامون خبر بدیم ... ڪه تڪفیریا نفهمن ... یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده ..... 😂😂😐 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨نامه های شهید در دوران اسارت... 💌كوتاه و مختصر بود. روي سربرگ‌هاي صليب سرخ. درحد احوالپرسي. حالم خوب است و زنده‌ام و... آخرين نامه‌اي هم كه از او به دست ما رسيد با اين مضمون بود كه؛ 📬من، محمدجواد تندگويان، وزير نفت دولت جمهوري اسلامي ايران، از اين پس مايل به ادامه مكاتبه با خانواده‌ام نيستم! ❗️بعدها از پرس و جوهايي كه از اسراي آزاد شده (كه به نوعي با وي در يك اردوگاه بودند) داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه: 🍁 دليل اين كار اين بوده كه احتمالا در قبال مكاتبه با خانواده، عراقي‌ها از او يك‌سري مطالباتي را داشته‌اند كه شهيد تندگويان نمي‌خواسته زير بار آنها برود! 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 گروه همخوانی محمد رسول الله (ص) از "تهران" امروز غروب، نوایی زیبا را در کنار مضجع مطهر سرودند. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خاطرات یک آزاده از زندان صدام: به خاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود. وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیه‌هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد می‌زنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیه‌ام درد می‌كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم می‌میرم. او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم. در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بی‌مقدمه پرسید: ایرانی هستی؟ جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا می‌شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟ گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا می‌شناسی. گفتم: اتفاقا ایرانی‌ام؛ ولی تو را نمی‌شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیده‌ای؟ گفتم: آری، شنیده‌ام. پرسید: كجاست؟ گفتم: احتمالاً شهید شده. سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می‌شد. دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...، گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوانیروز الرشید است... گفت: ... پیــــــــــام من مرزداری از وطن است... صبوری من است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند. استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد. گفتم: به خدا قسم... پیامت را به ایرانیان می‌رسانم. خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... ✅منبع : راوی: عیسی عبدی، رجوع کنید به کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 – 86. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 ✍یک سینی گذاشته بودیم وسط ، حلقه زده بودیم دورش. داشتیم جمعیتی غذا می خوردیم که حاجی‌سلیمانی هم آمد. جا باز کردیم نشست. لقمه به لقمه با ما از همان سینی غذا برداشت و خورد. کنار سینی یک بطری کوچک آب معدنی بود. تا نیمه آب داشت. بطری را برداشت. درش را باز کرد و تا جرعه آخر خورد. انگار نه انگار که یکی قبلا از آن خورده. ما رزمنده عراقی بودیم ، حاجی هم فرمانده ایرانی مان ، همه کنار هم یک نوع غذا خوردیم ؛ عرب و عجم ، رزمنده و فرمانده. 📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 (۲۷) 🍀(ره) 🍁۱۴ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۴۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊واکنش حاج قاسم به بازرسی قبل سخنرانی ص ۵۰ 🔹️قبول کرده بود سخنران یادوارۀ شهدای یک روستا باشد. 🔹️وقتی متوجه شد برای مراسم مردم را بازرسی می کنند، 🔹️گفت: »با این وضعیت سخنرانی نمی کنم؛ مگر اینکه دست از بازرسی مردم بردارید.« ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید علی خوش‌لفظ خطاب به امام خامنه ای:💕 با اين‌که شیمی‌درمانی میشوم و خیلی درد دارم؛ شما را که دیدم دردهایم رفت🍂🍂 ➕ماجرای اهدای تسبيح و انگشتر امام و مهرورزی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘معجزه اذان ص ۱۳۵ ✔حسين الله كرم 💚اسارت بعثی ها❤️ ☘در ارتفاعات انار بوديم. هوا كاملا ً روشــن شــده بود. امدادگر زخم گردن ابراهيم را بست. مشغول تقسيم نيروها و جواب دادن به بي سيم بودم. ☘يك دفعه يكي از بچه ها دويد و با عجله آمد پيش من و گفت: حاجي، حاجي يه سري عراقي دستاشون رو بالا گرفتن و دارن به اين طرف مييان! 🍁@shahidabad313 ☘با تعجب گفتم:كجا هســتند!؟ بعد با هم به يكي از سنگرهاي مشرف به تپه رفتيم. حدود بيســت نفر از طرف تپه مقابل، پارچه سفيد به دست گرفته و به سمت ما مي آمدند. ☘فوري گفتم: بچه ها مسلح بايستيد، شايد اين حقه باشه!لحظاتي بعد هجده عراقي كه يكي از آنها افسر فرمانده بود خودشان را تسليم كردند. ☘من هم از اينكه در اين محور از عراقيها اسير گرفتيم خوشحال شدم. ☘با خودم فكركردم که حتمًا حمله خوب بچه ها و اجراي آتش باعث ترس عراقي ها و اســارت آنها شــده. 🍁@pmsh313 ☘بعد درجه دار عراقي را آوردم داخل سنگر. يكي از بچه ها كه عربي بلد بود را صدا كردم.مثل بازجوها پرسيدم: اسمت چيه، درجه و مسئوليت خودت را هم بگو! ☘خودش را معرفي كرد و گفت: درجه ام سرگرد و فرمانده نيروهايي هستم كه روي تپه و اطراف آن مستقر بودند. ما از لشكر احتياط هستيم كه به اين منطقه اعزام شديم. ☘پرسيدم: چقدر نيرو روي تپه هستند. گفت: الان هيچي!! چشمانم گرد شد. باتعجب گفتم: هيچي!؟ 🍁@shahidabad313 ☘جواب داد: ما آمديم و خودمان را اســير كرديم. بقيه نيروها را هم فرستادم عقب، الان تپه خاليه! دوباره با تعجب نگاهش كردم و گفتم: چرا !؟ ☘گفت: چون نمي خواستند تسليم شوند. تعجب من بيشتر شد و گفتم: يعني چي؟!... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
✍امام ‌خامنه‌ای(مدظله): 💠 شهید سلیمانی قهرمان امّت اسلامی است؛ چون با حرکات خود و بالاخره با شهادت خود اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد. 💠 الان در دنیای اسلام هر جایی که بنای مقاومت در مقابل زورگویی استکبار را داشته باشند،مظهرشان و اسم رمزشان شهید سلیمانی است. در واقع ایشان نرم‌افزارِ مقاومت را و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد. 🗓۱۳۹۹/۹/۲۶ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊