eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند مقربترین بندگان خویش را از میان عشاق بر میگزیند که گره کور دنیا را به معجزه عشق می گشایند ... سید مرتضی آوینی @shahiidaneh
سیزدهمین افسران؛ سردار شهید نادر مهدوی 🔴دل از دنیا برکنید و پا در عرصه میدان بگذارید و بر علیه دشمنانِ اسلام برَزمید که در این نبرد، چه کشته شوید و چه بکشید، پیروزید. @Afsaran_ir
💥پنج شنبه های کلبه سخن برنامه شهید وشهادت 💥خاطرات رزمندگان را به صورت کتاب حفظ کنید و بخوانید تا ببینید، بچه ها در زمان جنگ چه کردند. ✨ شهيد سيد منوچهر مدق 🍀داشتيم مى رفتيم مراسم شهيد كلهر. چشم هاش پر از اشك شد. گفت «هفته ى پيش رفتم مقر، ديدم كلهر نشسته، بلند بلند گريه مى كنه. پرسيدم چى شده؟ تعريف كرد چه قدر از نيروهاش شهيد شدن. بيش تر از همه براى ميررضى مى سوخت. نمى دونم چرا گفتم. اما گفتم غصه نخور. تو اولين كسى هستى از ميون ما، كه مى رى پيش ميررضى.» به محاسنش دست كشيد و گفت «ديگه دلم مى خواد خدا توى همين عمليات مزد منم بده.» 🍀 شهیدعبد الله ميثمي منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران] ☀️لینک گروه کلبه سخن شاکری https://telegram.me/joinchat/Bn4n_AD3-yDCQaqMEGXxWw ☀️کانال پیام معنوی https://telegram.me/kolbehsokhan
◈╰❁╮◈ ◈╰❁╮◈ ◈╰❁╮◈ پنج شنبه های کلبه سخن برنامه شهید وشهادت 🔺 غزلی تقدیم به شهدای مدافع حرم و همه مدافعین حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) 🔺 ما را بنویسید فدای سر زینب آماده ترین افسر رزم آور زینب 🔺 باید به مسلمانی خود شک کند آنکه یک لحظه ی کوتاه شود کافر زینب 🔺 کافیست که با گوشه ی ابرو بدهد اذن فرماندهی کل قوا؛ مادر زینب 🔺 از بیخ درآورده و خواهیم درآورد چشمی که چپ افتد به دور و بر زینب 🔺 آن کشور سوریه و این کشور ایران مجموع دو کشور بشود کشور زینب 🔺 رهبر بدهد رخصت میدان؛ بگذاریم مرحم به سر زخم دل مضطر زینب 🔺 با لطف خدا مملکت شیعه پر است از سلمان و ابالفضل و علی اکبر زینب 🔺 باید که به گور پدر خویش بخندد هرکس بشود باعث دردسر زینب 🔺 هدیه نثارشهدای مدافع حرم 🔷🔹🔹🔸🔸🔶 اَلّلهُمَّ  صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدوَعَجِّل فَرَجَهُم 🔶🔸🔸🔹🔹🔷 💠 باسوره حمد 🔸کلبه سخن شاکری تلگرام 🔸 ◈╰❁╮◈ ◈╰❁╮◈ ◈╰❁╮◈
💥هنوز سردار سلیمانی کابوس داعش است👆 عقده گشایی وهابیون خبیث پس از شهادت شهید محمد خانی در فیسبوک (كشته شد مهدى غلام على در درگيرى هاى ريف حلب و يكى از نزديكان قاسم سليمانى است به من دقت كنيد هركس با قاسم سليمانى عكس بگيرد به قتل ميرسد!) 🍀کلبه سخن شاکری پنج شنبه ها برنامه شهید وشهادت🍀 https://telegram.me/joinchat/Bn4n_AD3-yDSkmW7wiM6mw
☀️ماجرای چفیه انداختن رهبرانقلاب چیست؟ ☀️مؤسس و رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج) گفت: چفیه ای که مقام معظم رهبری همواره بر دوش دارند دلالت بر این موضوع است که دشمن همیشه در کمین بوده و باید خود را برای مقابله با آن مجهز نگاه داریم. آیت‌الله روح‌الله قرهی مؤسس و رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج) در گفت‌وگو با میزان، با بیان اینکه فرماندهی مقتدرانه مقام معظم رهبری دلیل اصلی امنیت کنونی جمهوری اسلامی است اظهار داشت: چفیه ای که مقام معظم رهبری همواره بر دوش دارند دلالت بر این موضوع است که دشمن همیشه در کمین بوده و باید خود را برای مقابله با آن مجهز نگاه داریم. وی با بیان این نکته که ممکن است برخی از مسئولان ما از روی غفلت، با دشمن از سر سازش دربیایند و دشمنی آنها را فراموش کنند، افزود: اصل نظام، رهبری، قاطبه مسئولان و مردم همگی در خط مقدم مبارزه با استکبار قدم بر می دارند و امروز هم همچنان آمریکای جنایتکار مصداق اتم و اکمل استکبار جهانی است. آیت الله قرهی در ادامه گفت: ممکن است عده ای گمان کنند که جوان های کنونی مانند جوان های دهه ۶۰ نیستند و اگر برای مملکتشان خطری ایجاد شود، برای آنها مهم نیست اما من به این موضوع اعتقاد دارم که در صورت تهدید هر یک از قدرت های استکباری جهان و یا نوچه ها و پرورش یافتگان آنها همچون داعش نسبت به ایران، جوانان ما همچون هشت سال دفاع مقدس و حتی با شور و اشتیاق بیشتر نسبت به آن زمان در کنار نیروهای نظامی ارتش و سپاه، در خط مقدم مبارزه حاضر می شوند.🍀 موسس و رئیس حوزه علمیه امام مهدی (عج) با بیان اینکه داعشی ها باید بدانند که در صورت کوچکترین تعرض به ایران، با اشاره انگشت رهبری دودمان آنها بر باد داده خواهد شد، عنوان کرد: گروه های تکفیری تروریستی مانند داعش از نام بسیج وحشت دارند و این را می دانند که در صورت فرمان رهبری، بسیج مردمی بلایی را سر آنها خواهد آورد که در جنگ تحمیلی بر سر ابرقدرت های آن زمان آورد. http://www.rajanews.com/news/227859 ☀️لینک گروه کلبه سخن شاکری https://telegram.me/joinchat/Bn4n_AD3-yDSkmW7wiM6mw
🌹بخشی از توبه نامه شهید 13 ساله علیرضا محمودی‌پارسا🌹 🍀پناه می‌برم از این که... از این که حسد کردم... از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی‌دانستم. از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم. از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم. از این که مرگ را فراموش کردم. از این که در راهت سستی و تنبلی کردم. از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم. از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم. از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند. از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم. از این که دیگران را به کسی خنداندم،غافل از این که خود خنده‌دارتر از همه هستم. از این که لحظه‌ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم. از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع‌تر نبودم. 💥کانال پیام معنوی💥 https://telegram.me/kolbehsokhan
🌹پنج شنبه های کلبه سخن برنامه شهید وشهادت🌹 ☀️کلام شهید شهادت حد نهايي تکامل انسان و قله رفيع انسانيت است، شهادت، مرگ سعادت‌آميزي است که آغاز ديدن و زندگي پر ثمر نوين را بشارت مي‌دهد، شهادت يک تولدي است براي زندگي جاويد. 🍀شهیدجلال عباسي🍀 💥خاطره اول 🍀شهید صدررضوان الهی برای او باد روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود. اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند. او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟ ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ... ) ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ... این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند. امام موسي صدر ✨منبع : برگرفته از پايگاه منبرك 💥خاطره دوم ازشهید صدر ☀️بستنی خریدن امام موسی صدر از بستنی فروش مسیحی هاشم الهاشم ابتدا به سابقه آشنایی خانواده خود با امام صدر اشاره کرد و گفت: این آشنایی به زمانی برمی‌گردد که من و برادر دو قلویم نوجوان بودیم و امام صدر هنوز در شهر صور لبنان سکونت داشت. آن روز‌ها رابطه بسیار صمیمانه‌ای میان امام و پدر من برقرار بود. به یاد دارم که امام هرگاه پدر من را می‌دید از او با لقب پسر عمو یاد می‌کرد چون پدر ما از سادات هاشمی بود. در آن سال‌ها ما دائم ایشان را ملاقات می‌کردیم و همراه‌شان به جلسات مختلف می‌رفتیم به گونه‌ای که من و برادرم دائم در دو طرف امام بودیم و در نمازهای جماعت به امامت ایشان شرکت می‌کردیم. الهاشم در ادامه با اشاره به ماجرای یک بستنی‌فروش مسیحی که به امام مراجعه کرده و از خرید نکردن مسلمانان شکایت داشت، افزود: در یک روز پس از اقامه نماز جمعه، امام صدر گفت که می‌خواهیم جایی برویم. جمعی با ایشان همراه شدند که من هم جزو آنان بودم. رفتیم تا رسیدیم به بستنی فروشی آنتیبای مسیحی، امام به آنتیبا گفت که ما آمده‌ایم در اینجا بستنی بخوریم. آنگاه اول امام و بعد همه حاضران از بستنی‌های آنتیبا خوردند. این کار امام خیلی صدا کرد. گویا یک بستنی فروش شیعه این‌گونه تبلیغ کرده بود که چون آنتیبا مسیحی است، شرعاً نمی‌توان از بستنی‌های او خورد چرا که اهل کتاب پاک نیستند. و البته این سخن براساس نظر برخی علما عنوان شده بود، اما امام که معتقد به طهارت اهل کتاب بود، تنها به بیان نظر فقهی خود اکتفا نکرد و عملاً اقدامی را انجام داد که بازتاب گسترده‌ای در جامعه آن روز لبنان داشت. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920516000589 🌹کلبه سخن شاکری چهارشنبه های شهید وشهادت🌹 https://telegram.me/joinchat/Bn4n_AD3-yBpJvlk4QP0IA
🌷کرامات شهیدان 🌷شهید سید مهدی اسلامی خواه ✨ سبزوار 🌷 آیت ادب به پدر و مادر 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃برادرم شهید سید مهدی اسلامی خواه احترام و علاقه زیادی برای مادرم قائل بود. برای نمونه هیچ وقت دیده نشد در جلوی مادرم پایش را دراز کند. در حضور او دو زانو و مودب می نشست و صحبت می کرد. وقتی پیکر مطهرش را به روستای استیر سبزوار آوردند، 15 ساله بودم. در غسالخانه، مادرم را آوردند که با فرزندش وداع کند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃وقتی چشم مادرم به جسد سید مهدی که در تابوت بود افتاد با چشمانی گریان و دلی شکسته و بیانی بغض آلود به او گفت: سید علی(در خانه او را سید علی صدا می زدیم) تا یاد دارم تو هیچ وقت در مقابل من پایت را دراز نمی کردی و تا من نمی نشستم، نمی نشستی. حالا چه شده من به پیش تو آمده ام و تو حال دیگری داری!؟ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃تا این جملات از زبان مادرم بیان شد، اقوام و آشنایانی که دور جسد برادرم در غسالخانه بودند از شدت تاثر نگاهی به چهره گریان مادرم و نگاه دیگری هم به چهره برادر شهیدم انداختند، ناگهان همه مشاهده کردند چشمان سید مهدی برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از آنها بر گونه هایش سرازیر شد. همسر دایی ام که نزدیک مادرم، شاهد این صحنه حیرت انگیز بود با دیدن چشمان باز سیدمهدی که قبلا بسته بود و اشکی که از چشمان او آمد بی اختیار فریاد زد: مهدی زنده است، مهدی زنده است. به رغم فریاد و ولوله زیادی که در غسالخانه پدید آمده بود مادرم در حال و هوای دیگر و گفتکو و نجوا با فرزندش بود. گویی هیچ صدایی از کسی نشنیده است. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚 کتاب لحظه های آسمانی، صفحه 61 پنج شنبه ها برنامه شهدا 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 کانال۳۱۳پیام معنوی 🔰 https://telegram.me/kolbehsokhan 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 گروه عاشقان مهدی عج 🔰 https://telegram.me/joinchat/Be4I2QIa4Is-p77Tkch_Kw 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚
🌷 شهیدان 🌷شهید عبدالنبی یحیایی ✨ 🌷 خون تازه معشوق 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃عبدالنبی یحیایی نوجوان 16 ساله بسیجی و اهل روستای «تنگ ارم» شهرستان برازجان می باشد. پدرش نقل می کردند: یکبار با جمعی از بستگان به سر قبر شهید رفته بودیم. متوجه شدیم سنگ بالای قبر سوراخ شده و نیاز به تعمیر و مرمت دارد. وسایل تعمیر را آماده کردیم و سنگ بالای قبر را برداشتیم و با جسد فرزندم که درون لحد بود مواجه شدیم. بنّایی که برای این کار آورده بودیم. پیشنهاد داد که حالا سنگ بالای قبر را برداشتیم، سنگهای اطراف و زیر لحد را هم عوض کنیم. ما هم قبول کردیم. و برای همین منظور کسی داخل قبر رفت تا جسد شهید را که هنوز داخل پلاستیک بود، به بیرون قبر بیاورد. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃یکی از بستگان شهید که پلاستیک را کنار می زند متوجه می شود که صورت شهید مانند روز اول دفن سالم مانده است. با این تفاوت که کمی خشک شده و تازگی روز اول را ندارد ولی خراشیدگی روی بینی او دقیقا مانند روز دفن بود. نکته حیرت آور این بود که وقتی جسد را بالا می آوردیم، ناگهان مشاهده کردیم از سر او که به دلیل اصابت ترکش سوراخ شده بود، قطرات خون تازه به داخل قبر فرو ریخت که مایه تعجب و شگفتی همه شد. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃عموی شهید هم گفت: من دست شهید را که کاملا سالم و مثل روز شهادت بود از کنارش برداشته و به روی شکم و سینه او گذاشتم. هم اکنون مردم به مزار این شهید می روند و از روح پاک این شهید حاجت می طلبند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚 کتاب لحظه های آسمانی، صفحه 53 🔰 پنج شنبه وبرنامه شهدا 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 کانال۳۱۳پیام معنوی 🔰 https://telegram.me/kolbehsokhan 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 گروه عاشقان مهدی عج 🔰 https://telegram.me/joinchat/Be4I2QIa4Is-p77Tkch_Kw 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚
پيك عشق راوي :كرامات شهدا منبع :كتاب 15آيه يازده سال از شهادت عبدالحسين مي گذشت و بار زندگي و بزرگ كردن چند بچه با حقوق كم، بر دوشم سنگيني مي كرد. نزديك عيد بود و خلاصه من مانده بودم و كلي قرض كه از آشنايان و دوستان گرفته بودم. هرچه سعي به قناعت داشتم، باز هم مشكل قرض ها بسيار خودنمايي مي كرد. يك روز با دلي پر از غصه رفتم سر خاك عبدالحسين و شروع كردم به درد دل كه: «شما رفتي و من و بچه ها را با يك كوه مشكل تنها گذاشتي. اي كاش يك جوري از دست اين قرض ها راحت مي شدم.» وقتي از بهشت رضا (ع) باز گشتم، آرامش عجيبي سراسر وجودم را فرا گرفته بود، گويي چيزي در درونم، مرا به حل مشكلات اميد مي داد. ايام عيد بود كه زنگ خانه به صدا درآمد. پسرم، حسن را فرستادم تا در را باز كند. وقتي برگشت، چهره اش برافروخته شده بود و با لكنت مي گفت: آقا! آقا! وقتي رفتم بيرون، با صحنه اي مواجه شدم كه احساس كردم در اين دنيا نيستم. باورم نمي شد، مقام معظم رهبري از در حياط به داخل تشريف آورده بودند و بعد از آن وارد اتاق شدند. شوق و حال آن لحظات، واقعاً وصف ناشدني است. نزديك يك ساعت از محضرشان استفاده كرديم و ايشان از خاطرات خود با شهيد برونسي گفتند. به جرأت مي توانم بگويم، در آن لحظات بچه هايم ديگر احساس يتيمي نمي كردند. در ميان حرف ها، صحبت از مشكلات شد و من قضيه ي قرض ها را خدمت ايشان عرض كردم. بسيار راحت تر و زودتر از آن چه فكر مي كردم مسأله حل شد. شهید برونسی منبع :كتاب 15 آيه راوي : همسر شهيد 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 کانال۳۱۳پیام معنوی 🔰 https://telegram.me/kolbehsokhan 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 گروه باران معنویت 🔰 https://telegram.me/joinchat/Be4I2QIa4Is-p77Tkch_Kw 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚
❇ "چگونه می شود 🌹شهید🌹 شد" ❣درس شهادت را از شهدا بیاموزیم . موضوع : شهادت🌹 معلم : شهدا🌹 منابع : دست نوشته های شهدا 🌹 آیا امروز هم می شود شهید شد؟ آیا باب شهادت بسته شده است؟ آیا هرکسی می تواند شهید شود؟ راه ورسم شهادت چیست؟ چگونه زندگی کنیم تا شهید شویم ؟ 💔💔 آنچه ذیلا تقدیم می شود پاسخ به این سؤال ها است با باز خوانی دست نوشته ها ، وصیت نامه ها و خاطرات شهداست . 💠💠 شهدا چگونه بودند و چه ویژگی ها یی داشتند . ابتدا اوصاف شهدا را فهرست کنیم . ۱-اخلاص در عمل داشتند . ۲-پر تلاش و خستگی ناپذیر بودند . ۳-با محبت و مهربان بودند . ۴-اهل دعا و مناجات بودند . ۵-ذوب در ولایت بودند و گوششان فقط به ولایت بود . ۶-در اجرای فرمان ولایت کوتاهی نمی کردند و با تمام وجود تا اجرای کامل ان در حد مجاهدت تلاش می کردند 💟💟 ۷-از گناهان ریز و درشت به جد پرهیز می کردند . ۸-واجبات را پشت سر گذاشته و به مستحبات پایبند بودند . ۹-حرمت نگه می داشتند و برای پدر و مادر احترام ویژه ای قائل بودند . ۱۰-اهل کمک و دست به خیر برای محرومین و مستضعفین بودند . ۱۱-اهل خدمت به مردم بودند و این خدمت را بر خود فرض می دانستند . ۱۲-اهل ریا و تظاهر نبودند. ۱۳-اهل پست مقام نبودند . ۱۴-مسئولیت پذیر بودند . ۱۵-اهل تکلیف بودند نه نتیجه 🔷🔶 ۱۶-زمان شناس بودند و در تمام صحنه ها حضور داشتند ۱۷-انقلاب و جمهوری اسلامی را باور داشتند و با تمام وجود پای انقلاب ایستاده بودند و بر سر انقلاب با هیچ کس معامله نمی کردند . ۱۸-فرمان ولایت فقیه را فرمان امام زمان (عج) و خداوند می دانستند . ۱۹-تا پای جان بر سر پیمان با ولایت فقیه زمان خود ایستادند . 🈳🈳 ۲۰-اهل تردید و لغزش نبودند . ۲۱-در امور سیاسی و رخدادهای اجتماعی و بین المللی تحلیل داشتند و بی تفاوت نبودند . ۲۲-نسبت به وقایع و اتفاقات جامعه هوشیار وتأثیر گذار بودند . ⭕️⭕️ ۲۳-در تصمیم سازی و تصمیم گیری های کشور دخیل و تأثیر گذار بودند. ۲۴-نسبت به سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی بی تفاوت نبودند. ۲۵-شهادت را وسیله می دانستند نه هدف . ۲۶- با قران مجید، انس داشتند . ۲۷-اهل تهجد بودند . ◼️◾️ این بخشی از اوصاف شهدا بود که انها را به این مقام رساند . مقام معظم رهبری ، امام و مقتدایمان فرمود: "شهادت محصول یک مجموعه ارزش هاست" و شهید اهل قلم شهید آوینی فرمود : ♻️♻️ شهادت یک لباس تک سایز است هروقت به ان اندازه برسی هر کجا که باشی شهید می شوی . تمام ۲۷ موردی که ذکر شد بر گرفته از دست نوشته ها ، وصیت نامه ها و خاطرات شهدا بود . آری عارف‌های کامل که درس و مشق خود را از عرفه سیدالشهدآء(ع) بخوبی فرا گرفتند، شهدا بودند... 🔴قسم به خون پاکت ، راهت را ادامه خواهیم داد ای 🌹شهید🌹... 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 کانال۳۱۳پیام معنوی 🔰 https://telegram.me/kolbehsokhan 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 گروه باران معنویت 🔰 https://telegram.me/joinchat/Be4I2QIa4Is-p77Tkch_Kw 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚
وصیت نامه شهدا 🌺مرگ با عزت اگر خونين است 🌺بهتر از زندگى ننگين است 🌹شهید رسول جعفری کمشچه🌹 🌼تولد : ۱۳۴۸/۹/۲۰ - برخوار اصفهان 🌼شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ - شلمچه 🌼آرامگاه : گلزار شهدای برخوار اصفهان 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 کانال۳۱۳پیام معنوی 🔰 https://telegram.me/kolbehsokhan 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 گروه باران معنویت 🔰 https://telegram.me/joinchat/Be4I2QIa4Is-p77Tkch_Kw 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚
کرامات شهیدان وقران 💥شهید عبدالمهدی مغفوری 👈 کرمان 🌷 نغمه کوثر،قران 💥 🌺💥🌺💥🌺💥🌺💥 💠وقتی پیکر شهید عبدالمهدی مغفوری را آوردند حال مساعدی نداشتم، داشتم گریه می کردم. در حزن و اندوه بودم که ناگهان صدایی شنیدم که می گفت: شهید قرآن می خواند. یکی از روحانیون هم قسم خورد که صدای قرآن او را شنیده است. گفتم خدایا این شهید چه مقامی پیش شما دارد که این کرامت را به وی عطا کردی که از جنازه اش پس از چند روز که شهید شده صدای تلاوت قرآن می آید. 💥 🌺💥🌺💥🌺💥🌺💥 💠وضو گرفتم رفتم بالای سرش و روی او را کنار زدم. رنگش مثل مهتابی نور می داد. و بوی عطر عجیبی از پیکرش به مشام می رسید. وقتی گوشم را نزدیک صورت و دهانش نزدیک کردم، مثل کسی که برق به او وصل کرده باشند در جا خشکم زد. چون من هم از او تلاوت قرآن شنیدم. درست یادمه در همان لحظه ای که گوشم نزدیک دهان او بود شنیدم که سوره کوثر را می خواند. چند نفر دیگر هم شنیده بودند که قرآن می خواند. 💥 🌺💥🌺💥🌺💥🌺💥 📚 کتاب لحظه های آسمانی، صفحه 69 💥 🌺💥🌺💥🌺💥🌺💥 🔰 کانال۳۱۳پیام معنوی 🔰 https://telegram.me/kolbehsokhan 💧📚💧📚💧📚💧📚💧📚 🔰 گروه باران معنویت 🔰 https://telegram.me/joinchat/Be4I2QIa4Is-p77Tkch_Kw 💥 🌺💥🌺💥🌺💥🌺💥
🌹دلم که می گیرد راهم را میگیرم و می آیم به سمت تو کنار سنگ روسپید مزارت دنج ترین جای عالم است ♡♥️ ☀️به عشق شهدا ☀️به یاد پنج شنبه های ویژه شهدا 🍀کلام شهدا برادران مسئول! که به طور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب، شبانه‌روزی فعالیت می‌کنید، به عدالت در کارهایتان و تصمیم‌گیری‌هایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. عدالت را فدای مصلحت نکنید. ✨شهيد علي تجلايي کسي مي تواند از سيم خاردار دشمن عبور کند که در سيم خاردارهاي نفس خويش گير نکرده باشد. ✨شهيد علي چيت سازيان 🌺خاطره1 به غير از آب قمقمه آب ديگري نداشتيم.دستور داد هر كس آب دارد بدهد به اسيرهايي كه از ديشب توي محاصره بودند. شهید يونس زنگي آبادي 🍀منبع : برگرفته از پايگاه روايت فتح الفتوح سر تا پاش خاكي بود. چشم‌هاش سرخ شده بود؛ از سوز سرما. دو ماه بود نديده بودمش. - حداقل يه دوش بگير، يه غذايي بخور. بعد نماز بخون. سر سجاده ايستاد. آستين‌هاش را پايين كشيد و گفت «من با عجله اومدم كه نماز اول وقتم از دست نره.» كنارش ايستادم. حس مي‌كردم هر آن ممكن است بيفتد زمين. شايد اين‌جوري مي‌توانستم نگهش دارم. شهید ابراهیم همت منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مريم برادران 📘✒️📘✒️📘✒️📘✒️📘✒️ 📘 کانال پیام معنوی 📘 📘✒️📘✒️📘✒️📘✒️📘✒️ https://telegram.me/kolbehsokhan 📘✒️📘✒️📘✒️📘✒️📘✒️ گروه بیان معنوی https://telegram.me/joinchat/Bn4n_AD3-yCg0Rce9FVMDA