#خاطره
بهمون گفته بود رضایت نامه والدین ببریم برای سفر عتبات،سوریه و دمشق ولی مادرم اصلا راضی نمیشد...
خیلی ناراحت و گرفته بودم...
رفته بودم حوزه پیش #علی...
داشتم دردودل میکردم که بین حرفام به #مادرم یه حرف ناجور زدم(چون خیلی ناراحت بودم)
زد تو گوشم...!
هیچ وقت یادم نمیره
گفت مامانت هرچی هم باشه،هیچ وقت بهش بی احترامی و بی ادبی نکن...
یکمی که گذشت علی اومد پیشم،کلی معذرت خواهی میکرد که توروخدا ببخشید و سعی میکرد منو بخندونه تا یه جوری از دلم در بیاره...
کاش الانم بودی یه #چک میزدی تو گوشم و میگفتی بیدار شو
همش دروغه
هم خواب بود
کاش...
#شهید_علی_خلیلی
#یادشباصلوات
نقل از:محسن عابدی
@shahidalikhalili
طلبه شهید علی خلیلی
اگر مومن باشی و بدون نفاق
اگر مخلص باشی و بدون ادعا
اگر حب و غیرت دینی داشته باشی،بدون هیاهو
خدا تورا عزیز زمین و آسمان خواهد کرد؛
و نور وجودت بر هستی اثر خواهد گذاشت
چه در طول حیات مادی ات چه پس از آن
و #علی اینگونه بود...
#شهید_علی_خلیلی
#شهیددفاعازناموس
#یادشباصلوات
@shahidalikhalili
طلبه شهید علی خلیلی
#ارسالی_کاربران🌷 💢تنهایی یک مادر و تخت خالی یک پسر💢 چه چهارشنبه شلوغی! کلی برنامه در این چهارشنبه
💢تنهایی یک مادروتخت خالی یک پسر💢
مادر می گفت: علی 9-10 سالگی برای اولین بار از من جدا شد و با #هیئت رفت #مشهد، وقتی برگشت با غرور بهم گفت که «مادر من راه خودم را انتخاب کردهام» از همان کوچکی انتخاب کرد و سعی کرد؛
#علی فوق العاده بچه آرامی بود😌 پر از محبت و پر از خلوص؛ شاید در حیات کوتاه خودش میخواست یک چیزهایی را به ما بفهماند.
یکی از دوستان پرسید: اگر میدانستید #علی یک ساعت دیگر میخواهد جلوی اراذل بایسته چکار میکردید؟😔
مادرپاسخ میدهد: خیلی سوال سختی هست...آدم فکرش را هم نمی تواند بکند
ادامه دارد.....
#کاربرنوشت
#خادم_الزهرا_س
@shahidalikhalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطراتت برام شده بازم تداعی
رفیق من بگو کجایی
توی نجف یا کربلایی #علی جونم
دوستت دارم #علی_خلیلی
#کلیپ
#شهیدعلی_خلیلی
#شهیددفاع_ازناموس
#خادم_الزهرا_س
@shahidalikhalili
طلبه شهید علی خلیلی
🍂به وقت سوم فروردین🍂
مادرش میگفت:
یه موقع هایی بهش میگفتم، #علی حالا انقدر خودتو سخت نگیر، شما که نمیتونی کل دنیا رو عوض کنی!
بالاخره با عوض کردن یکی، دوتا بچه ها هم بسه!
#علی میگفت: مامان شما نمیدونی چقدر بچه ها مشکلات دارن...
و همیشه نگران این قضیه بود...
ولی #تو بالاخره راهش را پیدا کردی...
درست زمانی که نه جنگی بود، نه تیری و نه ترکشی رفتی تا به خواسته ات برسی
رفتی تا کل دنیا را تغییر دهی...!
درست در هیاهوی عید و دل مشغولی ما رفتی تا بلکه تلنگری بخورد به دل های مرده مان...!
#۵ سال از رفتنت میگذرد...
و ما برای همیشه شرمنده توییم
شرمنده راهی که ادامه ندادیم
شرمنده دلتنگی ها و بی قراری های مادرت
شرمنده نگاه های پر حسرت خواهرت...
به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند
زمین چقدر #حقیر است، آهای خاکی ها...!
#شهادتت_مبارک🌹
#شهید_علی_خلیلی
@Shahidalikhalili
بسم رب الحسین
تو #بهشت_زهرا تنهایی گشتن حس خوبیه 😍
تنها بودم و قدم زنان ... 🚶🏻♀
لابه لای مزار های #قطعه_24
از سر مزار شهید #نیری بلند شدم و قصد برگشتن داشتم
دو تا آقا رو دیدم که از رو به رو میومدن ...
یکی جایی رو به اون یکی نشون داد و گفت :
نگاش کن ، عکس #علی از دور به آدم سلام میده...
علی ، علی ، کدوم علی ؟ 🤔
نا خود آگاه پشت سرشون راه افتادم
دیدم مزار شهید #علی_خلیلیه 😍
یکیشون بالای سر مزار رفتن و به اتاقک بالای مزار دست میکشیدن ...
#سهم_من_از_تو_همین_نوازش_سنگ_شده
نتونستم جلو برم ، گوشیمو به اون یکی اقا دادم و گفتم :
میشه از مزار برام عکس بگیرین ؟
جواب داد : از پدرشم بگیرم ؟
فهمیدم پدر شهید خلیلی بودن که بالای مزار ایستادن و عکس پسر قشنگشون روی لباسشون نقش بسته 😍
لحظه ای که بهشون التماس دعا گفتم و با متانت سرشون رو تکون دادن ، قند تو دلم آب شد 😍
✨قدرشونو بدونیم ، اگه نبودن و
همچین بچه هایی رو تربیت نمیکردن....
#کاربرنوشت
#پدر_شهید
💠 @ShahidAliKhalili
طلبه شهید علی خلیلی
❞عُمرَم اگَر شَوَد بِـه دِرازایِ عُمرِ نُـوح کَاری بِـه جُز غُلامـیِ حِیـدَر نِمیکُنَم(:
🔅 در روز میلاد امام مهربانیها حضرت صراط المستقیم، امیرالمؤمنین #علی علیهالسلام، با ؛
ـ انجام یک کار نیک
ـ یک تصمیم انسانی
ـ یک مهربانیِ دلچسب
ـ یک دستگیریِ خیرخواهانه
ـ ترک یک عادت غلط
ـ ترک یک گناه تکراری
ـ ترک افکار منفی و ...
دنیایِ مهربانتری خواهیم ساخت؛
#فقط_به_عشق_علی
◽️
پویش #فقط_به_عشق_علی ❤️
#ضربت۱
داستان از نیمه شعبان سال ۱۳۹۰ شروع شد
نیمه شب بود
هیئت تموم شدهبود و علی مثل خیلی از ماها داشت بعد هیئت دوسه تا از دوستای خودشو که سنشون کمتربود و خونشون تا محل هیئت فاصله داشت رو میرسوند خونه هاشون!
هیئت داخل محله ی نارمک بود و خونه ی بچه ها سمت تهرانپارس..
چهارراه #سیدالشهدا بودند که یه تعداد جوون که مزاحم دوتا خانوم شده بودن توجه علی رو جلب کردن و شرایط رو طوری دید که رفت جلو تا تذکر بده
_بچه ها شما وایسین
+چشم علی آقا
_آقا چخبره...چیکار میکنین..؟
*به تو چه...چی میگی؟
(دوووپ!یکی کوبوند تو سینه علی)
جوونا که تو حال خودشون نبودن فورا درگیر شدن و حتی اون بچه ها هم یه کتک ریزی خوردن!
این وسط یکی از جوونا اسمش #احسان بود که یه کاری کرد که داغی به دل خیلی ها گذاشت
چاقویی که تو دستاش بود رو از پشت تو گردن #علی فرو کرد
شاهرگ علی پاره شد..🖤
ادامه دارد...
#شهیدعلی_خلیلی
#نیمه_شعبان۹۰
@ShahidAliKhalili
#هوالشهید 🌹🌷🌾
#خاطره
زمانی که نوبت حجرهی #علی و بچههای حجرشون میشد که شام درست کنند، علی میرفت و عدس میگرفت و عدسی درست میکرد...
بهش میگفتم: چرا عدسی آخه؟؟!!😣😱
این همه غذای دیگه هستش که میتونی درست کنی و بچهها بخورن...
بهم گفت: سید عدسی اشک چشم رو زیاد میکنه😂☺️...منم براتون عدسی درست میکنم تا اشک چشمتون زیاد بشه و برای آقا اباعبدالله گریه کنید...☺️شاید منم یه ثوابی ببرم با درستکردنش!!
بعدش به شوخی میگفت:😂☺️
بخورید...دستپخت من هیچ جای دنیا پیدا نمیشهها !!!😍😂
راست میگفت...☺️😔
دستپختش هیچجای دنیا پیدا نمیشد...
🌾دستپختی که همراه با عشق و معرفت به معصومین(علیهمالسلام) بود...☺️
🌼🌼🌼🌼
#شهید_علی_خلیلی
#به_نقل_ازدوستان_شهید
_______________
@shahidalikhalili
••••
چون نامهی جرم ما بهم پیچیدند
بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش از همگان گناه ما بود ولی
مارا به محبت #علے بخشیدند
#السلامعلیکیاامیرالمومنین 💔
@shahidalikhalili