#نجوا_با_شهدا💞
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی •|°
﴾🥀♥️﴿
روزی را نزدیک خواهیم كرد
که اسرائیل چنان بترسد
و در فکر این باشد که
مبادا از لوله سـلاحمـان
به جایِ گــلـولـه
پـــاســدار بیرون بیاید..✌🏼'
آخرینسخنرانی #حاج_احمد_متوسلیان درپادگانِزبدانیسـوریهچقدنزدیک بهحالوهوایِامروزاست..🍃↑
『@shahidegheirat』
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
﴾🥀♥️﴿ روزی را نزدیک خواهیم كرد که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سـلاحمـان
❀•°بهمناسبتِسالروزِ
ربودهشدنِحـاجاحـمـدتوسطاسرائیل'
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
☕️| هرشب یڪ فنجاݩ ࢪمان #ناے_سوختہ 📚 #قسمت_سیام #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 مادر روی زمین نشست و هر د
🌱بسـمِ الربِّــ الشُہدا🌱
#ناے_سوختہ📚
#قسمت_سیویکم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
نگاهشان بدجوری به هم گره خورده بود،😍 لبخند روی لب های مادر انگار خشک شده بود،☺️ منتظر عکس العملی از طرف تنها پسرش بود؛✨
آخر خدا وکیلی حقّش هم بود، چند وقت بود که انتظار این لحظه را میکشید،🌧 حالا میخواست با یک مامان گفتنِ #علی دوباره جان بگیرد.🌱
قلبش تیر کشید💔، دست راستش را روی طرف چپ سینهاش فشار داد😣 و چشم هایش به هم فشرده شد؛
مثل اینکه یاد چیزی افتاده بود؛💥 آری!!
فلج حنجره، حسرت شنیدن مامان از زبان #علی؛😢 محال بود #علی دوباره اسم مامان را صدا کند.😔
دو هفته گذشت و مادر تمام این مدت مثل پروانه🦋 به دور پسر میگشت؛ دوستان #علی سنگ تمام گذاشتند.😌
دعا🤲🏻، نماز🛐، روزه🌙، زیارت😇، روضه🥀،...
دل مادر روشن بود،🌻
همه چیز دست کسی بود که جوانش را بعد از چند ساعت🕙 خونریزی شدید از شاهرگی پاره شده🔪 به او برگردانده بود؛ اگر زنده ماندن #علی معجزه بود💫 پس دیدن معجزهای دیگر بعید نبود، برق امید در چشمهای مادر دیده میشد.✨
بعد از ظهر بود،ICU شده بود پاتوق مادر #علی؛ برنامه آن روز چهل بار تلاوت سوره تبارک بود.📖
–حاج خانوم! برنامتون چیه!؟🤔 این #علی آقا با وجود شما یک لحظه هم حوصلهش سر نمیره.😊
–می خوام براش قرآن بخونم، نذر کردم برای حرف زدنش.💖
و آرام توی دلش گفت:« برای اینکه یه بار دیگه بگه مامان.😍»
پرستار چشمهایش را با شیطنت به چشمهای مادر دوخت،😎
از نگاه مادر جوابش را گرفت. او میدانست مادر برای چه نذر کرده، لبخندی زد🙂 و با دستش آرام شانهی مادر را نوازش کرد.
–التماس دعا،🤲🏻 انشاالله حاجت روا بشی.😇
شروع کرد به خواندن ۱بار؛ ۲بار؛ ۳بار؛ اشک💧، اشک💧، اشک💧،
تصمیم خودش را گرفته بود میخواست هر طور شده معجزه دوباره خدا را ببیند، و بالاخره چهلمین بار.🌟
اشکهایش تمامی نداشت😭، بی حال و بی رمق شده بود؛ انگار همهی توانش را برای التماس به خدا گذاشته بود؛ به اتاقی🚪 که برای استراحت در اختیارش گذاشته بودند رفت، آنقدر خسته بود که بیهوش روی تخت🛏 افتاد.
صدای زنگ تلفن📲، او را از جا پراند،😓 اضطراب همه وجودش را گرفت ساعت حدود یک نیمه شب بود، در این دو هفته صدای زنگ تلفن، شنیدن نام خودش و یا حتی هر دستی که به شانهاش میخورد، تنش را میلرزاند.
–نکنه #علی....!؟😰
–شاید...😨
–پسرم!...
و....
به خودش آمد، تلفن هنوز زنگ میخورد، حتما خبر مهمی بود.
–اَلو!!
–کجایی مادر!؟ خدا خیرت بده بیا پایین، ICU ، #علی آقا باهات کار داره. گوشی بی اختیار از دستش افتاد،😱 چادرش را روی سرش انداخت، با عجله و با پای برهنه👣 به طرف ICU دوید، در🚪 را باز کرد، #علی کنار تخت🛏 نشسته بود، تا چشمش به مادر افتاد لبخند زد،🙂 با لبهایی که حالا تنها یک طرف آن میخندید و یک طرفش بی حرکت بود😔
زمزمه خفیفی از اعماق حنجره #علی شنیده میشد.
–حَلّم، حَلّم....
#اِدامـہ_دارَد...🎈
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔
بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت
ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩
https://harfeto.timefriend.net/66296887
ᬉ⇶ྀ⃢🌸
《وقتـے از ڪار فراغت پیدا کردی یعنی ڪارت تموم شدھ،
تازھ قـامت راست کن؛
یعنی شرو؏ ڪن بہ ڪارِ بعدی😌؛
تـوقـف وجود ندارد..🌻🤓!'》
🎙| #امام_خامنہ_ای
『@shahidegheirat』
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ᬉ⇶ྀ⃢🌸 《وقتـے از ڪار فراغت پیدا کردی یعنی ڪارت تموم شدھ، تازھ قـامت راست کن؛ یعنی شرو؏ ڪن بہ ڪا
دهہهشادےهاۍعزیزڪانالمون💓
بــرنـامـہتون براۍ تابستون چیہ؟!
یادمون باشہ #تابستان_تعطیل_نیست 🙃😊
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔 بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩ https:
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
سلامعزیزجان✋🏻'
همونطور کہ خودتون هم گفتید ما بخاطر ظاهر با شهدا رفیق نمیشیم و بہ عنوان یک الگو و اسطوره با شہدا ارتباط میگیریم✨
همچنین چون شہدا روحشون بہ خدا پیوستہ ابراز عشق و محبت بہ شہدا ڪاملا حلالہ :))
شہیدِغــیࢪت♡➜
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔 بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩ https:
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
چقد قشنگ😍
معلوم حسابی سیمِ دلتون بہ داداشعلے وصلہ..♥️'
┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄
@shahidegheirat
📚| #معرفی_کتاب
مسلمان تسلیم فࢪماݩ خدا است.
همین امر هم او را سـربلـند میکند🌿
با خدا باش... پـیـࢪوز باش🌱!'
-بࢪیدھای از كتابِ پـدر
تنہا ۲۳ روز تا عیدِغـــــدیر😍
#غدیر
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@shahidegheirat
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
#نجوا_با_شهدا💞
اۍ بہ قربان خدا!
چون ڪہ مرا غمگین دید ،
بهر خوشحالۍ من
در دلم انداخت تو را❤️(:
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی•|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌱بسـمِ الربِّــ الشُہدا🌱 #ناے_سوختہ📚 #قسمت_سیویکم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 نگاهشان بدجوری به هم
☕️| هرشب یڪ فنجاݩ ࢪمان
#ناے_سوختہ📚
#قسمت_سیودوم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
مادر معنایش را نمیدانست😰، اما اشک میریخت😭، متوجه نشد اما سجده کرد، حالش را نمیفهمید اما از ته دل لبخند میزد😊؛ #علی را محکم در آغوش گرفته بود😍 و صورت نحیفش را تند تند میبوسید😚؛ همین که صدای #علی دوباره گوش هایش را نوازش میداد برای او کافی بود.😌🌷
نذر مادر و معجزهی خدا، یکی از مویرگهای صدای شده بود.
دوباره پیشانی اش را روی زمین گذاشت.🌴
–خدایا راضیام به رضای تو....📿
دو ماه طول کشید📆 تا #علی از بیمارستان🏨 مرخص شود؛
بیمارستان عرفان در خیابان🛣 سعادت آباد؛
مسیر برای دوستان او مهم نبود،❌
همه تنها به دیدن #علی فکر میکردند💛، صحبت کردن با او و بودن در کنارش آنقدر برایشان شیرین🍫 بود که مسیر را در نظرشان کوتاه میکرد،⚡️
حتی از قم، شهرری، کرج، شهریار،و....🗺
در طول مدت #علی هیچ وقت تنها نبود،🌹در ساعات🕟 ملاقات اتاق🚪 لحظهای خالی نبود، عدهای می آمدند و عدهای نرفته دوباره و دوباره.🌀
تغییر ساعتهای ملاقات هم حضور بزرگان و علما💫 برای او و مادر قوت قلب بود و در تمام ۲۴ ساعت⏰ شبانه روز مادر پروانه🦋 بود و #علی شمع.🕯
مبینا هم در این مدت دلتنگ مادر و داداش #علی بود.😢
و حالا انتظار یکی دو ماهه دخترک برای دیدن دوبارهی مادر و داداش #علی به پایان رسیده بود.
–نه!! این داداش من نیست،😳 این کچله!😣 داداش من ریش داشت؛ این دیگه کیه!!؟😟
و #علی بر روی تخت🛏 با حالتی زار و صورتی که نیمی از آن در کنترلش نبود سعی داشت خواهر هفت سالهاش👧🏻 را متقاعد کند که باز هم همان داداشی قبل خواهد شد.💝
#علی خلیلی جوان رعنا🌴، شاداب🌸، خوشرو☺️، با قامت و اندامی میانه🍃، با موها و محاسن تیره رنگ و پر پشت،🧔🏻 سحرگاه نیمه شعبان🌙 به بیمارستان🏨 آمد و حالا بعد دو ماه،
جوانی نحیف و رنجور با سری تراشیده و بدنی که یک طرف آن لمس شده بود،😭
با پهلو و حنجرهای سوراخ، نه با پای خودش که بر روی ویلچر از بیمارستان🏨 مرخص شد☔️
و شاید فرصت دو سالهای از همین لحظه به او داده شده بود؛⏳
به قول خودش: «نوشته شده بود.»📝
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞| #ڪلیپ
#عید_غدیر غذابدھیدوجشنبگیرید...💚
قولمیدیدغدیریہکارےبراآقــابڪنید؟!
《اگر #غدیر گࢪامی داشتہ شده بود
ڪار بہ عـــاشورا ڪشیدھ نمیشد..🍂!'》
👌🏼سخنرانےشنیدنے#استادپناهیان
#علوینشانیم
┄┅•|•⊰❁〇⃟🦋❁⊱•|┅┄
@shahidegheirat
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔 بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩ https:
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
انرژی و لطف شما مہربونا😍
----------
چشم حتما👌🏼☺️
🌱↷
『@shahidegheirat』
📸|#پروفایل_دلبرانہ
خداۍمن!'
بہ تو پـــنــٰـــاھ میبرم از بیفایدگی!
🖇⃟♥️
#نجوا_با_شهدا💞
درست مے گویند
هر #عمل، عڪس العملے دارد
مثلا ...
تُ مے خندے و
من مے میرم براے خنده هایت
°|• #شهید_غیرت ـღ شہید علی خلیلی•|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
☕️| هرشب یڪ فنجاݩ ࢪمان #ناے_سوختہ📚 #قسمت_سیودوم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 مادر معنایش را نمیدانس
🌙| قࢪاࢪِ شبانگاھ
#ناے_سوختہ 📚
#قسمت_سیوسوم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
شاید از بین همینهایی که هر روز با آنها زندگی میکنیم یک روزی صدها و هزاران #شهید انتخاب شود؛ ای کاش عادت کنیم تا کسی زنده است کارهای خوبش را ببینیم👁👁 و روی خوب بودنش حساب باز کنیم؛ قدرش را بدانیم☘، از او یاد بگیریم🤓 و پای درس اخلاقش بنشینیم.☺️
#علی همیشه می خندید🙂، حتی موقعی که از درد به خودش میپیچید😓، آن موقع که غذا خوردن🥪 آن قدر برایش سخت شده بود که از جویدن چند تا لقمه کوچک خیس عرق میشد!!😔
–چی شده #علی جون!😟 خوبی!؟ این غذا را دوست نداری؟😕
–دستتون درد نکنه😊 خیلی هم خوشمزه اس،😋 شرمنده کردین.
–ولی انگار خوب نیستی!؟ چقدر عرق کردی!😓 جون من تا نگی چی شده لب به غذا نمیزنم.
–هیچی بابا!! دیگه اوراقی شدیم رفته پی کارش،😅 فکمون که دیگه فک نیست، یه لقمه میخوریم انگار کوه میکَنیم.😄
رنجها، دردها، ناراحتیها، سختیها و تمام ناملایمات💥 در پشت چهره شاد و متبسم😊 او پنهان شده بود.
سهم دیگران از همنشینی با او همان چهره شاد و لبخند زیبایش بود و همه آنچه در زیر آن پنهان بود سهم خلوت شبانهاش، خلوتی که شاید مادر هم در آن راهی نداشت،💫 #علی عاشق مادر بود💕 و میدانست دل نازک او چگونه با نالههایش خراشیده خواهد شد؛💔
برای مبینا برادری دلسوز بود😍 و نگران دوره سنی حساس خواهر و نگران آینده او که پی آن از همین دوره حساس ریخته میشد؛ برای خواهر احساس تکلیف میکرد.💜
در فرزندی نمونه بود👌🏻
و برادری کمنظیر🌼
و در رفاقت عجیب سنگ تمام میگذاشت...🌺
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯
📸| #پروفایل_دلبرانہ
قࢪبانِ وجودت
کہ وجودم از وجودت
شدھ موجود..💕!'
ایآســماݩـےترین مخلوق در زمین✨
#امام_خامنہ_ای
『@shahidegheirat🌹』
#نجوا_با_شهدا💞
در ساحل پلکهایتمینشینم
تا موج نگاهت مرا بگیرد
ببرد به عمق چشمانت
آذرتقویزاده
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی•|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
🖇⃟♥️
اوج گرماۍ اهواز بود...
بلند شد، دریچه ڪولر اتاقش رو بست!!
گفت: به یاد بسیجیهایی کہ
زیر آفتاب گرم میجنگند.
سرداࢪشہیدحسنباقری
➣ @shahidegheirat🌹』
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
هماڪنون حـࢪم سہسالہ اࢪباب♥️
حضرت رقــیہ﴿💚﴾
نایبالزیارھ دلدادگان شہیدغـیرت♡
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ببخشید فـیـلمبرداری خوب نیست😅
انشاءالله جبران میڪنیم🌱!'
『🌶'!』
#بدون_تعارف
🍂در این نفسهاۍ آخࢪِ دولت اصلاحات دارن تمام تلاششون براۍ گندڪاری بیشتر میکنن از بـࢪقگرفتگی و گرونی اجناس گرفتہ تا مࢪدم ڪلافہ کنن و آخࢪش همہچی گࢪدن دولت بعدے بندازن!!😐
🔹 مࢪاقب این فتنه باشید و برای مردم روشنگری کنید که دلیل اصلی گرانیها عقده گشایی غربگرایان علیه جبہه انقلاب هست و انشالله خیلی زود تمام این مشڪلات ساختگی برطرف خواهد شد.
💥👈🏼 امید دادن مـہـمترین ڪاری هست کہ ما در این چند هفتہ داریم.
🌱↷
『@shahidegheirat』
-641655037_-217661.mp3
4.84M
#نواهاے_عاشورایی🎧🎶
درس بزرگ امامجواد﴿؏﴾⇩↯
باید هــمت کنیم کہ هوشیاری مࢪدم را براۍ مقابلہۍ با این قـدرتها بَـرانـگـیزیم.
🎙امامخامنہای
#امام_جواد
╔═ 🏴 ══ 🖤 ══🕊⚘ ═╗
@shahidegheirat
╚═ ⚘🕊══ 🖤 ══ 🏴 ═╝