#برشی_از_کتاب ✂️
من یخ❄️ کرده بودم و هیچ نمی گفتم و گریه هم نمی کردم.😢 مهران که نگران من بود، مرا بغل کرد و گفت :
«مامان،گریه کن!😭خودت رو رها کن.»
اما من هیچ نمی گفتم.
آنقدر در دنیای خودم با 🌷زینب🌷 حرف زدم که نفهمیدم کی به سردخانه⚰️ رسیدیم.
دخترم آنجا بود💔
همان لباس قدیمی اش
با روسری سرمه ای🔵
و چادر مشکی اش.⚫️
منافقین او را با چادرش شهید کرده بودند.😔
با چادر ، چهار گره4️⃣ دور گردنش بسته بودند.😥😔😭😭😭
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#راز_درخت_کاج 🌲📚
#معصومه_رامهرمزی ✍️
┄┅═══✼❤️❤️💛💛
@shahidegheirat
💛💛❤️❤️✼═══┅┄