eitaa logo
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
1.2هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
هیچکی پشتتون نیست؛ فقط خدا هست کانال رسمی شهید علی خلیلی ولادت:۱۳۷۱/۸/۹ شهادت:۱۳۹۳/۱/۳ تحت نظارت خانواده محترم شهید -اینجا‌ دعوت‌ شدہ‌ۍ‌خو‌د‌ِ شھیدی دلت‌ کہ‌ نمیاد دعوتشون‌ رد‌ کنی💔:) خـادم کانال:↶ 〖 @martyr_gheirat 〗 کانال‌وقفِ‌مادرمون‌حضرت‌زهـراست﴿♥️﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌹📘🌹📗🌹📙 #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ #قسمت_شصتم 📚📖 🌸 عروج معنوی🌸 هرگز مسئولیت های بزرگ اجرایی، مانع عروج
🌹📘🌹📗🌹📙 ♥️ 📚📖 🌸🦋 طمأنینه در نماز 🦋🌸 بنده نیز همراه حضرت آقا در ایرانشهر تبعید بودم. تعدادی از مردم و روحانیون از شهر های مختلف به دیدار ما آمده بودند. وقت نماز فرا رسید. همه آماده برگزاری نماز جماعت گشتیم. امام خامنه‌ای به عنوان امام جماعت، در جلوی نمازگزاران ایستادند و مشغول نماز شدیم. در همین هنگام،‌بزغاله‌ای🐑 وارد شد و در جلوی جمع،‌ به پریدن پرداخت. همه ما را خنداند، تنها کسی که با طمأنینه و آرامش نماز📿 را به پایان برد،‌ آقا بود. پس از نماز، از ایشان پرسیدیم: شما چطور خود را کنترل کردید و نخندیدید؟ معظم‌له گفتند: من اصلا متوجه بزغاله نشدم! چقدر ایشان در نماز متوجه راز و نیاز با پروردگار بودند که اصلا بزغاله را ندیده بودند. این خیلی مهم است. ما باید از نماز و توجه آقا درس بگیریم. :) حجت السلام و المسلمین راشد یزدی ✍️ 💞ادامه دارد... ┄┅═══✼♥️✨♥️✨ @shahidegheirat ♥️✨♥️✨✼═══┅┄
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
「♥️🌹•••」 داستان زندگی و خاطراتِ #مربی_مجاهد شـہـیـد عـلـــے خلیلـے🦋!' هرشب داخل کانال یک قسمت از ای
🌙| قـرار شبانہ :جوانی🧔🏻📿 نوجوان بود. رفته پابوس امام هشتم(ع).💛 هم مدرسه‌ای هایش هم همسفرش بودند و آقای معلم هم سر پرست گروه.🌴 بچه ها معلم‌شان را دوره کرده بودند، هر چه باشد بزرگتر بود و با تجربه‌تر در خرید.💳 انگشتر خوب را هم بهتر می‌شناخت. عاشق عقیق بود با رکاب نجفی.🎁 می‌گفت در عکس ها توی دست (ره) دیده بود.😍 –یکی از بچه ها گفت: کدوم خوبه!؟🤔 –همشون خوبن، مخصوصا اون که با رکاب نجفیه.👌🏻❣ –آقا چرا برای خودتون نمی‌گیرین!؟😕 –آدم هر چیزی را به اندازه نیازش می‌گیره.😇💙 (در این جریان اصلاً همراه ما نبود.) وقت برگشتن توی قطار🚞 یکی از بچه‌ها گفت: –آقا می‌دونید کدوم انگشتر رو برای بابام خریدم!؟🙂 همونی که شما دوست داشتین. خریدم ۵۰۰۰ هزار تومان.💷 جریان رو پرسید. یکی از بچه‌ها براش توضیح داد. چند ساعتی گذشت.⏰ می‌خواستیم بخوابیم دیدم اومده دم در کوپه و می‌گه: +آقا یه‌ خواهشی کنم رد نمی‌کنید!؟ یادتونه گفته بودین از نشانه‌های مومن اینه که اگه کسی بهش کادو بده سریع می‌گیره؟🎁🌺 آن سال‌ها در مدرسه قرار قشنگی بین همه بود که عکس های را به همدیگر هدیه می‌دادند. آقا معلم👨🏻‍🏫 هم فکر کرده بود قضیه همین باشد. –قبوله یه مو از خرس کندن غنیمته!😎 دست کرد توی جیبش و جعبه کوچکی را کف دستش به آقا معلم تعارف کرد☘. از لرزش دستانش می‌شد نگرانیش را فهمید.⚡️ در جعبه را باز کرد. یک انگشتر عقیق با رکاب نجفی!😍 پر شده بود از تعجب. رو کرد به : – مگه این انگشتر برای اون پسره نبود!؟🧐 +آقا! شما اینو از من قبول می‌کنید یا نه!؟🙃 خنده موذیانه‌ی چشم هایش را نشانه گرفت.🎯 –پیچوندی ازش!؟🤨 +نه آقا!! این حرفا چیه!؟☹️ تازه هزار تومنم گرون‌تر ازش خریدم. و آن انگشتر در دست معلم هدیه‌ای شد از یک شهید،🎁🎈 شهید خلیلی.♥️ شهیدی که نیمه شب در سرخه حصار🌳 وقتی که برای پر کردن کتری از چشمه رفته و با دیدن شغالی رنگش پریده بود،😰 هیچکس حتی برای لحظه‌ای فکر نمی‌کرد ، چند سال بعد در نیمه شبی🌚 برای دفاع از عفت و انسانیت، راه امر به معروف و نهی از منکر را پیش بگیرد و جانش را فدا کند.🌹🍃 او معلم بود، نه در ظاهر، که در عمل یک معلم بود.🌕🌻 ...🎈 ╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮ 📚* @shahidegheirat *📚 ╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯