eitaa logo
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
144 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
838 ویدیو
4 فایل
🌹بســـــــــــم رب الشهــــــــــــــدا🌹 ✳ گـــویـــندچـــرا دل بــه شهیــــــدان دادی ⁉️ ✅ والله کـــه مـــــن نــــدادم ‌آنـــــهابــــردند🕊 #استوری_شهدایی #عطر_شهدا #عکس_نوشته_شهدا #خاطره_شهدا ❤️❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
❣🦋خاطره شهید علیمحمدی از زبان مادر گرامیشان یکبار سوالی ازش پرسیدم و ایشون سرشون رو بلند کردن جوابمو بده، اونقدر صورت زیبا و نورانی پسرم داشت مثل اینکه اولین بار بود این چهره فرزندم و میدیدم... 🔹🔸🔹 🌹ایشون وقتی برای سری آخر اومده بودن مرخصی توی ساکش وسایلشو چیده بودم که خودش همه رو چک کرد و همه چی رو مثل خوراکی و اینایی که گذاشته بودم نصف کرد و حتی یک عدد اسکاج گفته بود لازم دارم اونو هم با قیچی نصف کرد و گفت مادرم اسراف حرامه نثار روح پدر و مادر شهید علیمحمدی کلهری و همه پدران و مادران آسمانی شهدا صلواتی هدیه کنیم💐 @shahidan_e
👆متن وصیت نامه شهید که ساعتی قبل از عملیات نوشتند و عازم شدند. 🕊🕊🕊🕊🕊 ⭕️بدلیل نداشتن تلفن در منزلشان با منزل همسایه تماس میگیرند که تا قبل از اعزام با مادرشان برای آخرین بار صحبت کنند.. اما مادر نمی دانست که قرار است فرزندش برای آخرین بار تماس بگیرد، و بیرون از منزل بودن و نتوانستند صدای فرزندشان را برای آخرین بار بشنوند... شهیدبه خواهرشان میگویند به مادر و پدرمان بگو حلالم کنند. من الان وقت ندارم باید زود بروم و مادرش وقتی برمیگردد....😔 💔این مادر عزیزِ شهید تا قبل از فوتش بارها و بارها گفته بودند کاش میدانستم حسین میخواست تماس بگیره، هیچوقت بیرون نمیرفتم😭😔 @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 💚 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ... 🌱چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر! 🌱سلام بر تو و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت، ایمان استوار نمی ایستد. @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 🔸قبل از انقلاب بود که باید برای ادامه خدمت، می‌رفت منزل جناب سرهنگ. همان اول، وضع زننده همسر او را که دید فرار کرد و برگشت پادگان. ۱۸ توالت بود که هر نوبت ۴ نفر باید تمیزشان می‌کردند. عبدالحسین برای تنبیه، باید جور همه را می‌کشید. 📆 یک هفته بعد، سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همان‌جا، مگر نه؟ تاثیری روی او نداشت! گفت: «اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه کثافت‌های توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم، باز هم آنجا پا نمی‌گذارم!» ۲۰ روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان، خودشان خسته شدند و رهایش کردند. 🌷 📚کتاب بوستان حجاب @shahidan_e
🔴 محبت اگه محبت واقعی باشه تو همه حالات هم محبت هست، شب اومد خونه چشماش از بی‌خوابی قرمز شده بود. رفتم سفره بیارم نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، تو استراحت کن گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و کوفته اومدی... نذاشت حرفم تموم بشه بلند شد و غذا رو آورد. بعد غذای مهدی رو با حوصله بهش داد و سفره رو جمع کرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما». شهید_همت @shahidan_e
کبوترانی که سکوی پروازشان سیم خاردار و خط مقدّم بود همان بی بدیلانی که با رنگ خون صفحه عاشقـــانه زندگی را نقاشی کردند وبا زمزمه دعوت یار لبیک گفتند @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🤚🏻 پــای دعــایــم بـا گنـه زنجیــر گشتــه آقــا بیـا هــایـم چـه بی‌ تاثیــر گشتــه مــن خواب دیدم ماه پشت ابر مانــده خــوابم به هجر روی تو تعبیــر گشتــه. @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمی‌کند و زمستان سپری نمی‌شود... "شهیدآوینی" یک‌ شب قبل‌از عملیات‌ بیت‌المقدس۳ نیروهای تیپ امام حسن ‌علیه‌السلام به منطقه‌‌ی عملیاتی ماؤوت رسیدند و زیر سقفِ آسمان در"کیسه خواب" در سرمای منفی ۳۰ درجه رویِ زمین دراز کشیدند..! صبح فـردا دو تن از بچه‌های تیپ همانطور از شدت سرما یخ زده و به شهادت رسیده بودند... راوی: محمد عباسی @shahidan_e
قایقها به گل نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت...رحمان رفت توی آب... قایق اول را که آزاد کرد،عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن... گفتم چرا این جوری؟ گفت:نمیخوام قیامت اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن! 📎فرماندهٔ گردان خط شکن ابوذر لشگر ۳۳ المهدی 🌷 @shahidan_e
❤️ 🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🌸 شهید رضا حاجی‌ زاده ✍🏻 راوی همسر شهید @shahidan_e
●کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود،هر ازگاهی"حاج حمید"بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود کمک میکرد،یکبارازنماز جمعہ برمیگشتیم کہ حاج حمیدگفت: بنظرت سَری بہ پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایے خبری ازاو نداشتیم. زمانیکہ رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزے کار چند دستہ سبزی بہ حاج حمید داد. ●سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد. گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم. در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شهید شده. ●پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم بیکارے است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سردار سپاهہ... ✍راوی: همسر شهید 🌷 @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 💠 دلــــم گرفتــــھ‌ . . . 💔 ⚘دلتنگ راهیان وشهداییم خوش بسعادت اونایی که الان راهیانن حتما برای ما جامانده هاهم دعاکنید😢😢 @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی... 🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایه‌ی دستهای مبارک تو. سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. @shahidan_e
چه جمله‌ی قشنگی بود خنده‌های معصومانه صفا و یکرنگی که در نگاه‌شان هویدا بود این روزها چه کیمیا شده ... @shahidan_e