eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
5.9هزار دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
10.1هزار ویدیو
49 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khadem_87 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی از سفر کربلا برگشت، مادرش پرسیده بود از امام حسین چه چیزی خواستی؟ مجید در جوابش گفت یک نگاه به گند ابالفضل کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین و گفتم؛ آدمم کنید..💔! @shahidanbabak_mostafa🕊
سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می‌ خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می‌ خواند. خودش همیشه می‌ گفت نمی‌ دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم..🙂❤️‍🩹 @shahidanbabak_mostafa🕊
مگر من مُرده باشم.. که این نامردها بخواهند طرف ِ حرم بی بی زینـبۜ‌ نگاه چپ کنند .. ✋🏻 @shahidanbabak_mostafa🕊
از کربلا که برگشت، ازش پرسیدم:از امام حسین(ع) چی خواستی؟ گفت:یه نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل(ع) کردم، یه نگاه به گنبد سیدالشهدا(ع) و گفتم آدمم کنید💔! ‎‌‌@shahidanbabak_mostafa🕊
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی از سفر کربلا برگشت، مادرش پرسیده بود از امام حسین چه چیزی خواستی؟ مجید در جوابش گفت یک نگاه به گند ابالفضل کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین و گفتم؛ آدمم کنید..💔! @shahidanbabak_mostafa🕊
23.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهل‌بيـت‌بودودوستدار بودخيـلي بهشون‌ارادت‌داشت.ازبچگي‌عاشق‌جبهه‌وجنگ‌بود. وقتي‌هم‌كه‌درهيئت به‌اصطلاح رگ‌غيرتش‌بادكردوخونش‌به‌جوش‌آمد،خيلي‌اين‌در وآن‌درزدكه‌به اعـزام‌شودامـاچون‌تك‌پسـر خانواده‌بود(وماغيرازاودودخترداريم..)خيلي‌جاها قبولش‌نمي‌كردند.ماهم‌مخالف‌رفتنش‌بوديم،امااثـر يكـي‌ازانگشتانـش‌راجاي‌من‌وانگشت‌ديـگرش‌راجاي پدرش‌روي‌برگـه‌رضايتنامـه‌زده‌بود.مثل‌بسيجي‌هاي دوران‌جنگ‌كه‌انواع‌دورزدن‌هارابراي‌جبهه‌رفتن‌انجام مي‌دادند،اوهم‌چنين‌كاري‌كرده‌بودبه‌دلیل‌برخی‌اخلاق های‌خاص،لوتی‌مسلك‌بودن،خالكوبی‌روی‌دست‌وتحول درونی‌یكباره‌تارسیدن‌به‌عرش‌اعلاء،به‌نام‌های«داداش مجید»؛«مجیدسوزوكی»و«حـُرمدافعان‌حرم»نیزیـاد می‌كنند..♥! 💞 @shahidanbabak_mostafa🕊
در 30 مرداد 1369 در محله یافت‌آباد تهران به دنیا آمد. او تک‌پسر خانواده بود و از کودکی آرزوی داشتن برادر داشت. با تولد خواهرش عطیه، رابطه‌ای صمیمی و عمیق بین آن‌ها شکل گرفت، هرچند مجید ابتدا از دختر بودن او ناراحت بود و حتی یک سال از مدرسه بازماند. وابستگی شدید به مادرش باعث شد تا سال‌ها مادر در مدرسه همراه او باشد. با این حال، مجید تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد، اما ذهن قوی و حافظه فوق‌العاده‌ای داشت و شماره‌ها را بدون ذخیره در گوشی به خاطر می‌سپرد. مجید در محله به دلیل کار در نانوایی بربری دایی‌اش به مجید بربری معروف شد. او جوانی پرشور، شوخ‌طبع و گاهی قلدر بود، اما قلب مهربانی داشت که او را در میان مردم محبوب کرد..🌸! 💞 @shahidanbabak_mostafa🕊
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی از سفر کربلا برگشت، مادرش پرسیده بود از امام حسین چه چیزی خواستی؟ مجید در جوابش گفت یک نگاه به گند ابالفضل کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین و گفتم؛ آدمم کنید..💔! @shahidanbabak_mostafa🕊
23.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهل‌بيـت‌بودودوستدار بودخيـلي بهشون‌ارادت‌داشت.ازبچگي‌عاشق‌جبهه‌وجنگ‌بود. وقتي‌هم‌كه‌درهيئت به‌اصطلاح رگ‌غيرتش‌بادكردوخونش‌به‌جوش‌آمد،خيلي‌اين‌در وآن‌درزدكه‌به اعـزام‌شودامـاچون‌تك‌پسـر خانواده‌بود(وماغيرازاودودخترداريم..)خيلي‌جاها قبولش‌نمي‌كردند.ماهم‌مخالف‌رفتنش‌بوديم،امااثـر يكـي‌ازانگشتانـش‌راجاي‌من‌وانگشت‌ديـگرش‌راجاي پدرش‌روي‌برگـه‌رضايتنامـه‌زده‌بود.مثل‌بسيجي‌هاي دوران‌جنگ‌كه‌انواع‌دورزدن‌هارابراي‌جبهه‌رفتن‌انجام مي‌دادند،اوهم‌چنين‌كاري‌كرده‌بودبه‌دلیل‌برخی‌اخلاق های‌خاص،لوتی‌مسلك‌بودن،خالكوبی‌روی‌دست‌وتحول درونی‌یكباره‌تارسیدن‌به‌عرش‌اعلاء،به‌نام‌های«داداش مجید»؛«مجیدسوزوكی»و«حـُرمدافعان‌حرم»نیزیـاد می‌كنند..♥! 💞 @shahidanbabak_mostafa🕊