eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🔸🌹 •°{ #شهیدوالامقام #آیت_اله_خانعلی_پور🌹🍃}•° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #پیام_آور_صلح🔻 🔹یکی از مهمترین کارهایی که آیت در پاسگاه به ما یاد داد این بود که بین مردم منطقه صلح و دوستی برقرار کنیم. او پرونده های اختلافی را خیلی کم به دادسرا ارجاع میداد. با اخلاق خوب و حوصله کافی مشکلات را گوش میکرد و اکثر اوقات در پاسگاه آنها را حل میکرد و  آشتی میداد . 🔹شهید آیت الله خانعلی پور از پرسنل نیروی انتظامی شانزدهم مهرماه 93 در درگیری با اشرار مسلح در شهر سراوان سیستان و بلوچستان به #شهادت رسید. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار #شهید_نوروز‌علی_ایمانی_نسب 🔺فرمانده گردان ادوات تیپ ۱۲قائم‌ آل‌محمد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات 🔴#ســــردار_بی‌ادعـا ▫️سه‌ماه بودکه مرخصی نرفتم نمی‌دانم این فرمانده گردان چه کارمیکنه، ماباید جون بکنیم سنگر بسازیم، اونا برن مرخصی و خوش‌بگذرونن.. ▫️باز خدا پدر‌ اون بسیجی‌رو بیامرزه، اگه اون نبودتا سه‌روز دیگه هم نمیتونستیم جعبه خمپاره‌هارو جابجا کنیم.. ▫️کدام بسیجی کی‌رو میگی..همون‌که تواین چند روزی که دیدمش دائماً دستاش‌رو بالازده بود وساعت ۲نصفه‌ شب تازه کارمونو شروع کرده‌بودیم که مثل فرشته نجات بالا سرمون پیدا شد. ▫️نمیدونی چه‌جوری کار می‌کرد ، خیلی باادب وآروم حرف‌می‌زد و هرچی بهش میگفتم گوش می‌کرد. ▫️رفیقش کمرراست می‌کنه تاخستگی درکند که نگاهش به فرمانده می‌افتد؛ توکه میگی فرمانده مرخصیه... !فرمانده که داره مهمات به اون سنگینی رو از ماشین پیاده میکنه . ▫️همونی‌که لباس بسیجی پوشیده!؟این‌که همون بسیجیه که گفتم!. °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #مدافع_حرم #شهید_روح‌الله_قربانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #کلام_شهید 🔸روح‌اللّٰه می‌گفت: وسط ڪارها و دغدغه‌هاے روزانه هم میشه توے دلت با خـــــدا حرف بزنی؛ ساده و بی‌تڪلف!! #اَلاٰبِذِکرِاللّٰه‌تَطْمَعِن‌ُّالْقُلوُبْ #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 زره بر تن کن ای ســردار دگـربـــــاره عَلـــــم بردار بسوزان ریشه ی داعــش قلم کن دست استکبــــار عراق و سوریه غوغاست ولی دست خـدا با ماست حـــرم را پاســـــداری کن سپــاه قدس پا برجاست حرم را جلوه‌ی غیـــــرت تویی قاسم سلیمــــــانی تویی عاشق‌ترین سـردار که از نســل شهیـــــدانی 🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را برای سلامتی ⇩⇩ 🔻عاشقترین سردار🔻 🔺ذوالفقار سیدعلی🔺 #حاج‌قاســـــم_سلیمانـــــی🌷 #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #چھارشنبـــــہ ☀️ ۱۷ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۰ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 9 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاحَـــــےّیـاقَیـّــــوُمـ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام ڪاظم (ع) ▫️امام رضــــا (ع) ▫️امام جــواد ‌(ع) ▫️امام هــادی ‌‌(ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا از هوایـےتنفس مےڪنیم ڪہ بوی خون شـــهدا مےدهد در زمینے راه مےرویم ڪہ از خون شــــهدا گلگون است و این شـــــــهیدان بر همہ اعمال ما ناظرند #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🌹🌾 •°{سرداررشیداسلام #شهیدمجیدپازوکی💔🍃}•° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات👇 #قافله_شهدا💔 🍃تمام جنگ دلم می لرزید، وقتی رادیو مارش نظامی می زد. وقتی زن ها توی کوچه یواشکی پچ پچ می کردند یا صدای زنگ در بی موقع بلند می شد، با خودم می گفتم حتما از مجید خبری شده. هر لحظه انگار منتظر خبری بودم. جنگ که تمام شد خیالم راخت شد ، فکر کردم دیگر روزهای اضطراب تمام شد. یک بار توی تلویزیون مصاحبه اش را دیدم . گریه می کرد. 🍃می گفت” از قافله شهدا جا مانده ام و ….” همان جا توی دلم خالی شد. فهمیدم تفحص هم که می رود هنوز دنبال شهادت است. می دانستم او برای من ماندنی نیست. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_ششم حاج آقا کریمی از همرزما و دوستان صمی
؟ ══🍃💚🍃══════ راوی👈زینب زینب: وای خاک توسرم سید یه کاری کن بدبخت شدم باز این بچه حالش بد شد🤒🤕 سیدجواد: هیس هیچی نیست فقط فشارش افتاده 😑 میرم یه آب معدنی با چهار تا قند میگیرم براش آب قند درست کنیم تا جواد بره برگرده من به خدا🍃✨ رسیدم رقیه رو گرفتم تو بغلم سرش از روی چادر بوسیدم😘 جواد رسید آب قند به رقیه دادیم خداشکر حالش زود خوب شد -رقیه خانم پاشو خواهر ببین پرواز حسین داداش نشسته🛬 پاشو عزیزم😍 ~~~~~~~~~~ راوی👈رقیه به هزار و یک زحمت از جا پاشدم زینب دستمو تو دستش گرفت حسین بالای پله برقی ظاهر شد😍 دستم و گذاشتم روی شیشه حسین بالاخره به جمع ما پیوست قبل از اینکه به آغوش مادر پناه ببره آغوشش باز کرد برای من😍 حسین: بیا فدات بشم❤️ با دو به آغوشش پناه بردم -کجا بودی داداش😭 حسین: فدات بشم حسین من و از آغوش در آورد و دستمو گرفت با بقیه روبوسی کرد 😘 به سمت ماشین حرکت کردیم مادر پیش آقا جواد جلو نشست من و زینب و حسینم پشت سرم و گذاشتم رو شونه‌اش تا قزوین راحت خوابیدم😴😴 رسیدیم حسین: رقیه جان آجی پاشو اروم چشامو باز کردم حس خوبی داشتم😍 بعد از چهل و پنج روز طعم یه خواب شیرین رو چشیده بودم زل زدم تو چشمای حسین داداش😐 -داداش خیلی خوشحالم، پیشمی حسین: ‌منم عزیز دلم😊 برو استراحت الان رفقای من میان اونجا شما برو بالا عصر باهم میریم پیش بابا🌷 ‌-چشم.. 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🏴💔🏴 °•{ #شهید_جعفر_علی_گروسی🌹🍃}•° 🔹عصر سرش راگذاشته بود روی‌شانه‌ی من و به نوحه خوانی گوش می‌داد وبد جوری گریه میکرد؛ در همان حال که داشت های‌های گریه می‌کرد،گفتم جعفر یه چیزی بپرسم راستشو میگی؟ گفت:تاحالادروغ هم گفتم؟! نه ولی خواهشاً این رو درست جواب بده. 🔸توکه اینقدر عاشق نمازی چرا وقتی موقع سلام نماز میشه، بدنت شروع به لرزیدن میکنه؟ جاخورد نگاهی متعجب بهم انداخت وگفت: ولش کن چیز مهمی نیست. سعی کرد از جواب‌دادن طفره بره که بعد از التماس زیاد گفت :ببین، همان‌قدر که من" عاشق شروع‌نماز "هستم وقتی به سلام‌نماز که میرسم دست‌خودم نیست ناخودآگاه بدنم شروع به لرزیدن میکنه... 🔹نمیدونم چرا ولی فقط این رو می‌فهمم که انگار میگه "وای بدبخت شدی، نماز تمام شد" . انقدر که عاشق نمازهستم، می‌رم نماز شب می‌خوانم ،زیارت عاشورا می‌خونم تا کمی آرام شم. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔸🌹🍃 🔻 #معرفی_شهید ➖°•{سرداررشیداسلام #شهیدجبار_دریساوی🌹🍃}•° ➖نام پدر: حسن ➖محل تولد: اهواز ➖تاریخ تولد: ۴۶/۱۰/۷ ➖تاریخ شهادت: ۹۳/۷/۱۷ ➖محل شهادت: حلب، سوریه ➖گلزار: آرامستان بهشت آباد اهواز ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹تمام دغدغه فرید(نام دوم شهید)ــ اسراییل بود می گفت: مااین رژیم منحوس رادر جبهه نظامی شکست داده ایم. ولی متاسفانه در جبهه فرهنگی در حال پیشرفت است ماهواره و موبایل ها، خانه های ما را گرفته است. خانواده های ما باید خیلی مراقب باشند. 🔸گفتم نگران ما نیستی گفت: من خیالم از بابت شما راحت است تا دین اسلام استوار باشد شما در امانید. جهاد ما برای خداست و من شما را به خدا سپرده ام. سخنرانی های حضرت آقا را دنبال می کرد. عاشق دیدار با ایشان بود. می گفت: من پاسدارم. پاسدارحضرت آقا، پاسدار مرزهای اسلام. و هرجا اسلام است مزر ما آنجاست. 🔹راوی همسر شهید ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #مدافع_‌حرم #شهید_حسین‌_محرابی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برگی_از_خاطرات ◽️دو ماهی بود که برای مأموریت اومده بود به «حما»، می‌خواست بره دمشق و مأموریتش رو تمدید کنه. بعد از دمشق هم می‌رفت به حلب. ◽️دم خداحافظی بهش گفتم محرابی، مأموریتت که تموم شد و خواستی بری دمشق، روبروی مسجد اموی یه بازار هست به اسم حمیدیه. گفت خب، گفتم اونجا می‌شه یه زحمتی بکشی و از سوغاتیای سوریه بگیری و هر وقت خواستی بیای، برام بیاری. ◽️یه لحظه ساکت شد، بعد یهو با صدای بلند گفت بازار شام رو می‌گی؟ من از بازاری که بی‌بی زینب (س) رو توش چرخونده باشن، هیچی نمی‌گیریم؛ هرگز.... #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم را به نیابت از ⇩⇩ مدافع وطن🔻 🌷 سالروز 💔🍃 🍃✨ ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #پنج‌شنبـــــہ ☀️ ۱۸ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۱ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 10 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #لااِله‌َاِلا‌اللّه‌ُالْمَلِكُ‌الْحَـــقّ‌الْمُبیـــنْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام حســن عسڪری (ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا ▫️هر بار که می‌خندی پاره می‌شود بند دلـــم ▫️خنده‌های تو رحم و مروت سرشان نمی‌شود بیچاره دلـــــــــم... #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•{فرمانده بی ادعا 🌹🍃}•° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 ▪️توی تدارکات لشکر، یکی دو شب، می دیدم ظرف ها ی شام را یکی شسته. نمی دانستیم کار کیه. یک شب، مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود. گفت «من روزها نمی رسم کمکتون کنم. ولی ظرف های شب با من»▪️ ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_هفتم راوی👈زینب زینب: وای خاک توسرم سید
؟ ══🍃💚🍃══════ راوی👈حسین زینب و فرستادم بالا استراحت کنه خیلی ضعیف شده امیدوارم با ورودش به تیم مصاحبه شهدا🌷 کمی قوی بشه تو همین فکرا بودم که صدای زنگ در بلند شد در و باز کردم با چهره‌های شاد بچه‌ها روبرو شدم 😁 دوست صمیمیم سیدمجتبی اول از همه وارد شد و درهمون حال گفت رسیدن بخیر مدافع✋ -‌ممنونم داداش بیاید تو سیدمجتبی: راستی حسین حاج آقا کریمی زنگ زد بهم📱 گفت پنجشنبه بریم معراج -إه پس توام تو اون جلسه هستی⁉️ سیدمجتبی: آره محمد: داداش تعریف کن سوریه چه خبر -الحمدالله امنه ان‌شاءالله بزودی شر داعش از جهان اسلام کم بشه با بچه‌ها از پایگاه، بسیج و هئیت حرف زدیم🍃 سیدمجتبی:حسین جان داداش ما بریم دیگه توام خسته‌ای فعلا یاعلی✋ -یاعلی سیدمجتبی یاالله ما بریم بچه‌ها رو تا دم در بدرقه کردم فکرم شدیدا درگیر حرف سیدمجتبی شد یعنی حاجی چه فکری تو سرشه 😏😏😏 تو همین فکرا بودم ک صدای زنگ🛎 بلند شد برای احتیاط گفتم کیه⁉️ صدای زنونه: بازکنید در و باز کردم حسناخانم از دوستای رقیه بود سریع سرم زیر انداختم: بفرمایید داخل حسنا خانم ممنون به سمت اتاق آبجی رقیه حرکت میکنم در بازمیکنم میبینم معصومانه خوابیده 😴 چقدر ضعیف شده 😔😔 امیدوارم راه حلی که برنامه ریزی کردم قویش کنه به سمت تختش میرم 🛌 -رقیه جان خواهر گلم پاشو عزیزم پاشو بریم مزارشهدا 🌷 رقیه با صدای خواب آلود:😑😑😑 چشم -پس تا تو حاضر بشی من یه زنگ به یکی از دوستام بزنم رقیه :چشم 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 #شهید_ناصرالدین_باغانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #فرازی_از_وصیتنامه 🔴 #شهادت_چیست⁉️ ◽️شهادت خلوت عاشق و معشوق است، شهادت تفسیر بردار نیست (ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید، فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند) ◽️شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد، شهید در این دنیا قبل از اینکه به خون بتپد، شهید است و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمی‌توانید درکشان کنید؛ شهید را شهید درک می کند. ◽️اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجیبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستند. ◽️به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس، این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید. #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سردار_عشق #شهید_محمدابراهیم_همت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #فرازی_از_وصیتنامه ◽️اسلام دین مبارزه و جهاد است و در این راه، احتیاج به ایمان و ایثار و صبر و استقامت است. #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴🌹🕊🌹🏴 شبهای جمعه #مادری پهلو شکسته  آید سر قبر پسر با قلب خسته بر تربت خونبار او محزون نشسته  گوید که ای لب تشنه در خون نشسته #یــــاابـــاعبـــداللــــہ😭😭 #شب_جمعه همه دست به سینه نهاده #تعظیم_کنید... #مادری_پهلو_شکسته😭 به حرم میاید..... #شبتــــون_حسیـــنــــــے🌷 🌷اینجاکانال شَــهیـــدانِـــــہ است👇 http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #جمعـــــہ ☀️ ۱۹ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۲ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 11 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ #اَللَّهُـمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّـدٍﷺوَآلِ‌مُحَمـَّدﷺ ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️حضرت بقیة‌الله الاعظم (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا رفقــــــــای‌ شهیــــدم هوایــمان‌ را داشتــه باشید در لحــــظہ‌ھــــاے طوفــــانــــے #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #هادی_دلها #شهيد_ابراهيم_هادی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برشی_از_کتاب_سلام_بر_ابراهیم ◽️هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر میشد شور عجيبی برپا می‌كرد. ◽️در سينه زنی و مداحی برای اهل بيت سنگ تمام می‌گذاشت، اما عادات خاصی در هيئت داشت؛ توی مداحی داد نمی‌زد. صدای بلندگو را هم اجازه نمی‌داد زياد كنند. ◽️وقتی‌هنوز هيئت شروع نشده بود، سر بلندگوها را به سمت داخل محل هيئت می‌چرخاند تا همسايه‌ها اذيت نشوند. ◽️اجازه نمی‌داد رفقا‌ جوان، كه شور و حال بيشتری دارند تا دير وقت در هيئت عمومی عزاداری را ادامه دهند. ◽️مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزای اهل بيت اذيت نشوند. به اين مسائل توجه خاص داشت. ◽️همچنين زمانی كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك می‌كرد. علت اين كار او را بعدها فهميدم وقتی كه شاهد بودم دوستان هيئتی، بعد از هيئت مشغول شوخی و خنده و ...می‌شدند و به تعبيری بيشتر اندوخته‌ی معنوی خود را از دست می‌دهند. 📚سلام بر ابراهيم ٢، ص ٢٢٩ #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_هشتم راوی👈حسین زینب و فرستادم بالا استر
؟ ══🍃💚🍃══════ از اتاق رقیه به سمت اتاق خودم رفتم گوشی و برداشتم📞 -سلام سید سیدمجتبی: سلام علیکم برادر -خخخ خوشمزه 😁 زنگ زدم بپرسم برنامه هئیت چه مدلیه⁉️ سید: عرض به حضورتون برادر جمالی این مداح هئیت ما مدافع حرم هست صبح تشریف آوردن از سوریه 🍃 -از خونه ما رفتی روی کله قند خوابیدی که شیرین شدی یا رفتی قم تو نمک خوابیدی که بانمک شدی😁 سید؛ هیچ کدام بالام جان انصافا تو نمیدونی چرا، برادر جمالی مداح ماهم هست😊 داعش بهش کارساز نیست -خخخخ گلو له نمکی موندم یه طوری شهید بشم جیگر رفقا بسوزه😔🌹 برو دیگه بچه پرو فعلا یاعلی سید: یاعلی رقیه: داداش من حاضرم😊 -بفرما فدات بشم بزن بریم سوار ماشین🚙 شدیم خب رقیه خانم تعریف کن چه خبر رقیه: عرض به حضورتون که قراره کلاسام شروع بشه پنج شنبه حاجی گفت برم معراج🌹🍃 -إه موفق باشی ساعت ۱۰ تو معراج الشهدا جلسه داشتیم الانم با داداش تو راه معراجیم🌹🍃 وارد معراج الشهدا تو اتاق اصلی معراج که مخصوص همین جلسات است شدیم داداشم عادتش بود جایی که خواهران باشن چندبار یاالله میگه☺️ ساعت ۱۰ بود حاج آقا کریمی وارد شد همه به احترامش بلند شدیم با برادران دست داد حاج آقا : 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 بچه‌ها ببنید قراره همتون جزو بچه‌های جمع‌آوری آثار شهدا بشید دوتا خانم و یه آقا اما تیم اصلیمون فقط یه خانم یه آقا هستن😐 اسامی تک تک خونده میشود حاج آقا کریمی: اما تیم اصلی سیدمجتبی حسینی و رقیه جمالی جزو تیم اصلی هستن😍 به سمت ماشین حرکت کردیم -داداش، حسنا خانم هم داره میاد مزارشهدا🌷 داداش سرش و انداخت پایین و قرمز شد☺️ وا اینجا چه خبره این چرا قرمز شد خدایا 😂😂 بجان خودم یه خبریه اینجا تو راه حسناهم به ما اضافه شد، حسنا و آقای حسینی خواهر _ برادر شیری بودن😊 حسنا با آقای حسینی سلام و علیک کرد رو به حسین با صدایی که خجالت و حیا توش موج میزد گفت سلام آقای جمالی✋ دیگه به یقیین رسیدم اینجا یه خبریه باید به مامان و زینب بگم😍 بالاخره به مزار شهدا رسیدیم استاد رو به ما گفت بچه‌ها اجازه میدید من با رفقام تنها باشم😔 بعدا شما اضافه بشید این سه تا چرا سرخن😳🤔 خدایا اینجا چه خبره -بچه‌ها شما روزه سکوتید عایا حسناخانم و داداش جان😳 یاخدا این دوتا چرا سیب قرمزن😳🍎 شما دوتا که روزه سکوتید استاد که پیش پدرن، من میرم پیش دوست شهیدم🌷 حسین: باشه مراقب خودت باش -باشه داداش جان به سمت مزار دوست شهیدم🌷 راه افتادم شهید ابوالفضل ململی شهیدی که عاشقش بودم😍 دقیقا مثل آقا قمربنی هاشم شهید شده تو عملیات کربلای ۴، منطقه‌ای که آدم توش پرواز میکرد تا صحن بین الحرمین میرفت😔 بعد از یه ربع ما به حاج آقا اضافه شدیم ساعت ۱‌ ظهره، داریم میریم خونه قراره شب بریم دعای کمیل🍃 اما تا شب باید رفتارای حسین و حسنا رو به مامان بگم😉 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
هدایت شده از روزانه
🔸▪️🔸 °•{مدافع حرم 🍃 }•° 🔸معروف به شیر سامرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️همسرش در مورد توصیه‌های شهید نسبت به شرکت در پیاده‌روی اربعین می‌گوید: آقا مهدی همیشه به بنده می‌گفت که سفرزیارتی امام حسین را هیچ وقت وتحت هیچ شرایطی ترک نکن! 🔹حتی اگرشده سالی یک مرتبه آن هم درموقع اربعین شهادت امام‌حسین خود را به کربلا برسان. 🔸حتی اگرشده فرش خانه‌ات بفروش ومقدمات سفر کرببلا را مهیا کن واین سفر را ترک نکن . ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯