#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
#چهره_شهدا_زیباست
#شهید جهاد مغنیه در سال 1991 در #لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد.
جهاد 4امین فرزند از خانواده #مغنیه است
او یک خواهر و یک برادر به نام های فاطمه و مصطفی داشت.
جهاد #تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت یکی از بهترین دانشگاه های خاور میانه شروع کرد
و تنها یک درس باقیمانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای #شهادت نائل شد💓
در طول سالهای #جنگ داخلی سوریه، #حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های جولان را بدست گیرد
و پایگاه مهمی در آنجا دایر کند که مسئول اول این پایگاه #شهیدجهاد مغنیه پسر #شهید عماد مغنیه بود که در سال 2008 در توافق تبادل اسراء میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد...
اولین بار وقتی مردم با چهره ای جهاد آشنا شدند که او در مراسم ختم والده #سردار_سلیمانی شرکت کرده بود
درست پشت سر سردار ایستاده بود و به مهمانان خوشامد میگفت
گاهی شانه های سردار را میبوسید و سردار گاه برمیگشت و با او نجوا میکرد
رابطه ی صمیمانه #حاج_قاسم با این جوان او را در کانون توجهات قرار داد...
بر اساس اعلام حزب الله لبنان در #18 ژانویه 2015 سالروز پایان جنگ22 روزه #غزه و شکست اسرائیل
در این جنگ گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید از شرکت های سوریه، مورد حمله
موشکی اسرائیل قرار گرفتند
و به مقام والای شهادت رسیدند...
این #شهید بزرگوار نیز در بین آنان بود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
#شرف_مرز_ندارد✌️
🔴 روایت مجاهدت_شهید_سلیمانی برای نجات مسیحیان از چنگ داعش
نماینده ڪلیمیان در مجلس :
#سردار_سلیمانی در ایامی ڪه مسیحیت شرقی در خطر قرار گرفته بود و وقتی ڪه حتی ایزدیها مورد تهاجم قرار گرفته بودند تنها ڪسی در جهان🌍 بود ڪه به صورت سیستماتیڪ و تشڪیلاتی با #داعش میجنگید و از حمایت مردم اجتناب نمیڪرد .
ڪمڪهایی ڪه #سردار_سلیمانی به دوستان ارمنی و آشوری در عراق و سوریه ڪرد به نحوی بود ڪه من در یڪ جلسه پارلمانی در بروڪسل به آن اشاره👌 ڪردم و گفتم اروپاییها باید از این خجالت😓 بڪشند ڪه تنها ڪسی ڪه از مسیحیان شرقی #دفاع میڪند سردار سلیمانی به عنوان یڪ #مسلمان است .
در حالی ڪه نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته بودند و آب معدنیشان را میل میڪردند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
😍😘:
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
📸روایت یک عکاس از 15سال همراهی با #حاجقاسم
کنار فرزندان شهدا میگفت: حالا عکس بگیر 🌸
«حاج قاسم، همیشه از دوربین? فراری بود. دوست نداشت از او عکس و فیلم گرفتهشود. در مواجهه با ما که کار ثبت عکس را انجام میدادیم، همیشه با ناراحتی میگفت: «نگیر، نگیر?!» گاهی حتی کار به برخوردهای شدید و تند میرسید. البته بعدش از ما دلجویی میکرد. یکبار بعد از این اتفاق، صورت مرا بوسید? و گفت: بوسیدمت که بدانی دوستت دارم، مثل پسرم. اما من هم معذوریتهایی دارم...
معذوریتهای حاج قاسم اما فقط برای مناطق عملیاتی و ماموریتهای حساس بود. وقتی موقعیتهای خاصی مثل دیدار با خانواده #شهدا پیش میآمد، رفتارش کاملاً تغییر میکرد‼️
در این مواقع، خودش از عکس گرفتن استقبال میکرد. دست دور گردن فرزند #شهید_مدافع_حرم میانداخت و میگفت: حالا بگیر»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
از #مشهورترین عکس📸هایی که از حاج قاسم گرفتم، سه سال قبل در مراسم دانشآموختگی افسران در دانشگاه #امام_حسین (ع) بود✨
آن عکس، #حاج_قاسم را در موقعیتی نشان میدهد که ایشان درمقابل #رهبر_معظم_انقلاب اسلامی، یک دستشان را بهنشانه احترام نظامی👌، کنار سر گرفته و دست دیگرشان را به نشانه ارادت و احترام قلبی♥️، روی سینه گذاشتهاند.
شاید این، خلاف عرف و ادب نظامی بود، اما نشاندهنده ادب و ارادت قلبی ویژه و تواضع خاص #مالک_اشتر نسبت به فرمانده کلقوا بود🌹
آن عکس، خیلی دیدهشد و دستبهدست چرخید و مشهور شد.»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🍃درخواست#شهید_مدافع_حرم از #حاج_قاسم_سلیمانی
از فرماندهان خواهش میکنم که اگر خداوند توفیق #شهادت را نصیبم کرد، اگر جنازه ام دست دشمنان اسلام افتاد، به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بندهی حقیر نکنند☝️.
از فرماندهی محترم این عملیات و یا «#حاج_قاسم» در خواست دارم فرصت دیدار با #امام و سیدمان را برای خانوادهی این حقیر ایجاد نمایند🌷، تا شاید این کار باعث شود زحماتشان را تا حدی جبران کرده باشم.
#شهید_سجاد_طاهرنیا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
😍😘:
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔰روایت آخرین دیدار؛
✍مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد..
آخرين باری كه #حاج_قاسم #جهاد را ديد دو روز قبل از #شهادتش بود💔با لبی خندان و پُرانرژی مثل هميشه آمد ديدن ِحاج قاسم، با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسي كرد، به حاج قاسم اطلاع دادن جهاد به ديدن شما آمده.
حاج قاسم هم با اشتياق فراوان برای ديدن او به برادران گفت بگوييد سريع بيايد داخل پيش من😍
تا جهاد داخل اتاق شد حاج قاسم از جايش بلند شد او را محكم بغل كرد، جهاد هم با لحن شيرين و هميشگیاش كه حاج قاسم را عمو خطاب ميكرد و لبخندی كه هميشه زمان ديدن حاج قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشيد عمو❤️! و شانهی حاج قاسم را بوسيد، خم شد تا دست حاج قاسم را ببوسد اما حاج آقا ممانعت كرد..
جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت:آخر من آرزو به دل میمانم☝️
باهم نشستند و چای خوردن.
برادری كه مسئول جهاد بود آمد داخل اتاق، حاج قاسم تا او را ديد گفت: برادر، جهاد را اول به خدا دوم به شما ميسپارم؛ جان شما و جان او! ايشان اجازهی اينكه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد!☝️
جهاد لبخندی زد و باز شانهی حاج قاسم را بوسيد و دستش را بر روی شانه ايشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما♥️؛
حاج قاسم هم نگاهی😍 پراز عشق و محبت به جهاد كرد و همينطور كه به جهاد نگاه ميكرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشيد #خدا خيرتان دهد.! آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بين جهاد و حاج قاسم فهميدن.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
😍😘:
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
دعایی🤲🏻 که مستجاب💚 شد
خدایا ! به آن تپش قلب♥️ها قسمت میدهیم ...
خدایا ! به آن ردپاها👣قسمت میدهیم...
خدایا ! به آن #نمازها که در کنار این نهرها خوانده شد ...
خدایا! به آن جوانهای عاشقی که تو این سنگرها و کنار این نخلها🌴
#شهید شدند ...
خدایا! به آن جنازههای توی اروند که برنگشتند ...
خدایا ! به اضطراب قلب ما و به اشتیاق قلب اونها قسم ات میدهیم ...
خدایا !عاقبت مارا ختم به #شهادت کن.
خدایا! به این آبی💧 که این بچهها در دلش حرکت کردند قسم ات میدهیم ...
جز #شهادت برای ما مخواه .
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
یکی از دوستان میگفت:
🍃 در #صحن جامع رضوی دیدم حاجی تشت قرمز دستشان است و دارد می رود، کنجکاو شدم و برای دنبالش رفتم؛ دیدم رسید به پیرمردی👴🏻 و پای او را در تشت گذاشت و ماساژ می داد؛ رفتم نزدیک و گفتم حاجی این چه کاری است؟
گفتند "ایشان پدرم هستند"
#حاج_قاسم اینطوری حاج قاسم شد.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
#سردار_سلیمانی:
من در آن لحظه آخر که #شهید_همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است☝️
آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک 📸عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد....😊
خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند مثلاً بخواهد عکسی بگیرد؛ چه از خودش چه با کسی☹️
من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید، به همان جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم، ولی یک حسی به من گفت خوب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. حیف که نگفتم...😞💔
#شهید_همدانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
#شهید_سلیمانی: اگر بخواهم برای #شهید_کاظمی نامهای بنویسم، خواهم نوشت "مرا ببر"
این شهید والامقام اینگونه میگوید: «من همیشه به احمد (#شهید_احمد_کاظمی) میگفتم «الهی دردت بخوره تو سرم»، اصطلاح من بود نسبت به احمد، دورت بگردم.
من دلم میخواست واقعاً، آنچه مکنونات قلبی♥️ من است. از #خدا این رو می خوام که خدا هر چه سریعتر به او ملحق کند. به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت من را ببر ...»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_احمد_کاظمی
@shahidane1
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
🍃عزیزےتعریف می کرد وقتے که #حاج_قاسم فرمانده لشکر۴۱ثارلله #کرمان بود در جلسه اےخانوادگے نشسته بودیم ؛
دختر حاج قاسم روے پایش نشسته بود و از گرماے وجود پدر استفاده می کرد.
🍃میهمانانی آمدند که در بین آنها دو دختر #شهید بود ،
ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روے پاے خود نشاندند. حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویے در آغوش پدر خود هستند...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانے🌷
#خادم_زهرا
#ما_ملت_امام_حسینیم
سرداردلهـــــــــ🖤ـــا
@ebrahimhemmat_ir