eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیست‌وهفت 👈این داستان⇦《 کجایی سعید؟ 》 ـــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 دربست، مردونه 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎تمام ذهنم درگیر بود ... وسط کلاس درس ... بین بچه‌ها ... وسط فعالیت‌های فرهنگی ... 🔸الهام ... سعید ... مادر ... و آینده زندگی‌ای که من ... مردش شده بودم ... مامان دوباره رفته بود تهران ... ما و خانواده خاله ... شام خونه دایی محسن دعوت بودیم ... سعید پیش پسرهای خاله بود... از فرصت استفاده کردم و دایی رو کشیدم کنار ... رفتیم تو اتاق ... دایی شنیدم می‌خوای کامپیوترت رو بفروشی ... چند❓... 🔹با حالت خاصی ... یه نیم نگاهی بهم انداخت ... چند یعنی چی؟ ... می‌خوای همین طوری برش دار ... قربانت دایی ... اگه حساب می‌کنی برمی‌دارم ... نمی‌کنی که هیچ ... 🔻نگاهش جدی تر شد ... - خوب اگه می‌خوای لپ تاپ رو بردار ... دو تاش رو می‌خواستم بفروشم ... یه مدل بالاتر واسه نقشه کشی بگیرم... ولی خوبیش اینه که جایی هم لازم داشته باشی می‌تونی با خودت ببری ... پولش هم بی‌تعارف، مهم نیست ... 🍃شخصی نمی‌خوام ... کلا می‌خواستم یکی توی خونه داشته باشیم ... ایده لپ تاپ دایی خوب بود ... اما نه از یه جهت ... سعید خیلی راحت می‌تونست برش داره ... و با دوست‌هاش برن بیرون ... ولی کامپیوتر می‌تونست یه نقطه اتصال بین من و سعید ... و سعید و خونه بشه ... 💢صداش کردم توی اتاق ... - سعید می‌خوام کامپیوتر دایی رو ازش بخرم ... یه نگاه بکن ببین چی داره؟ ... چی کم داره؟ ... میشه شبکه‌اش کنی یا نه؟ ... کلا می‌خوایش یا نه؟ ... گل از گلش شکفت ... 🌸جدی؟ ... چرا که نه ... مخصوصا وقتی مامان نیست ... رفیق‌هات رو بیار ... خونه در بست مردونه ...😊 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1