eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 5⃣ ⇦ #پیر_مردها 🔸پیر بود ولی مایه ی شادی همه ما بود، عادت داشت پیشانی
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 6⃣ ⇦ #عملیـــــات 🔸بیست نفر هم نمی شدیم که صدای تانکهایشان آمد، فرمانده مان داد زد همه از سنگرها بیرون.. 🔸فکر کردیم میخواهد فرمان حمله یا عقب نشینی بدهد 🔸گفت شروع کنید به سر و صدا کردن!! همدیگه رو صدا کنید زود باشید 🔻تکبیرها و فریاد ها همان؛ عقب نشینی آن ها همان.. فکر کرده بودند خیلی زیادیم! 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 6⃣ ⇦ #عملیـــــات 🔸بیست نفر هم نمی شدیم که صدای تانکهایشان آمد، فرمان
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 7⃣ ⇦ #جانبـــــــازان 🔸به خاطر جدا نماندن از رفقا، بالاخره خودش را راضی کرد که برای اولین بار از سهمیه ی جانبازی اش استفاده کند 🔸مدیر عامل ذیل درخواست کتبی اش نوشت: 🔻"اختصاص یه قبر از سهمیه جانبازان در مجاورت قطعه شهدا به نامبرده بلامانع است"!! 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 7⃣ ⇦ #جانبـــــــازان 🔸به خاطر جدا نماندن از رفقا، بالاخره خودش را را
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 8⃣ ⇦ #تشنــــگی 🔸رفته بودند پی مجروح ها، برگشته بودند دست خالی، گریه می کردند چرا دست خالی؟! 🔸می گفتند که همه شهید شده بودند هر کی نتوانسته بود دیشب خودش را بکشد عقب، شهید شده بود 🔻تیر خلاص زده بودند بهشون!.. نه، از تشنگی.. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 8⃣ ⇦ #تشنــــگی 🔸رفته بودند پی مجروح ها، برگشته بودند دست خالی، گریه
🌹 🌹 9⃣ ⇦ 🔸دختر سه ساله بود که پدر آسمانی شد. 🔸دانشگاه که قبول شد، همه گفتند با سهمیه قبول شده! 🔻ولی هیچ وقت نفهمیدند کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد "بابا"... یک هفته در تب سوخت. 🍃🌹↬ @shahidane1 ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 9⃣ ⇦ #فرزنـــــد_شهیــــد 🔸دختر سه ساله بود که پدر آسمانی شد. 🔸دانشگا
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 0⃣1⃣ ⇦ #وصیت_نامه 🔸کر و لال بود در جبهه با کسی گرم نمی گرفت و معمولا توی خودش بود. 🔸شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود : - یک عمر هر چی گفتم، به من می خندیدند - یک عمر هر اشاره ای کردم، شوخی گرفتند - یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، 🔸خیلی تنها بودم. 🔻اما مردم!! حالا که ما رفتیم بدانید هر روز با آقام حرف می زدم و آقا بهم گفت : تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشود داد. همین حرف را هم گفتم اما باور نکردید! 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 0⃣1⃣ ⇦ #وصیت_نامه 🔸کر و لال بود در جبهه با کسی گرم نمی گرفت و معمولا
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 1⃣1⃣ ⇦ #نمــــــــاز 🔸سر تا پایش خاکی بود. چشمهایش سرخ شده بود؛ از سوز سرما. دو ماه بود ندیدمش. 🔸حداقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور بعد نماز بخون. 🔸سر سجاده ایستاد، آستین هایش را پایین کشید و گفت : 🔻"من راه و با عجله اومدم که نماز اول وقتم از دست نره"‌. کنارش ایستادم حس میکردم هر آن ممکن است بیفتد زمین.. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 1⃣1⃣ ⇦ #نمــــــــاز 🔸سر تا پایش خاکی بود. چشمهایش سرخ شده بود؛ از سو
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 2⃣1⃣ ⇦ #عشـــق_به_جبهــــه 🔸می خواست برگرده جبهه. بهش گفتم : پسرم، تو به اندازه سنت خدمت کردی، بزار اونایی برن جبهه که نرفته اند 🔸چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست 🔸وقت نماز که شد، جانمازم و انداختم که نماز بخونم. دیدم اومد و جانمازم و جمع کرد 🔻گفت : این همه بی نماز! اجازه بدین کمی هم اونا نماز بخونند.. چیزی برا گفتن نداشتم. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 2⃣1⃣ ⇦ #عشـــق_به_جبهــــه 🔸می خواست برگرده جبهه. بهش گفتم : پسرم، تو
🌹 🌹 3⃣1⃣ ⇦ 🔸شایعه شد، نماز نمی خونه! گفتن : «تو بهش تذکر بده!» 🔹باور نکردم و گفتم : «لابد میخواد ریا نشه، پنهانی میخونه.» کمین کردم و با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! 🔸گفتم تو که برای خدا می جنگی... 🔹لبخندی زد و گفت : «یادم میدین نماز خوندن رو!» 🔸گفتم حتما و زیر آتش دشمن، نماز خواندن را یادش دادم. 🔻در عملیات زخمی شد. بالای سرش که رسیدم با انگشت روی سینه اش صلیبی کشید و چشمش را بست. 🍃🌹↬ @shahidane1 ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 3⃣1⃣ ⇦ #نمــــاز_عشــــق 🔸شایعه شد، نماز نمی خونه! گفتن : «تو بهش تذک
🌹 🌹 4⃣1⃣ ⇦ 🔸نزدیک عملیات بود، می دانستم تازه دخترش به دنیا آمده. دیدم سر یه پاکت از جیبش زده بیرون. گفتم : چیه؟ گفت : عکس دخترمه گفتم : بده ببینم گفت : خودم هنوز ندیدمش. گفتم : چرا؟ 🔻گفت : الان موقع عملیاته، میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده. بزار بعد عملیات می بینم. بعد عملیات من به جای او، یک دل سیر عکس رو نگاه کردم. 🍃🌹↬ @shahidane1 ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 4⃣1⃣ ⇦ #فناء_فی_المعشوق 🔸نزدیک عملیات بود، می دانستم تازه دخترش به دن
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 5⃣1⃣ ⇦ #شهیدان_شیمیایی 🔸وقتی آمده بود جبهه، رفت تخریب. 🔹پایش که رفت روی مین برگشت عقب. 🔸بار دوم که آمد جبهه، تک تیرانداز شد با یک پا. خمپاره که خورد به سنگرش، آن یکی پایش هم معیوب شد و برگشت عقب. 🔹بار سوم که آمد، رفت توی آشپزخانه برای سیب زمینی پوست کندن. 🔸آشپزخانه را که هواپیماها بمباران کردند و شیمیایی شد. 🔻رفت عقب درسش را خواند تا وقتش برسد و زخم های شیمیایی باعث شود برود پیش دوستان شهیدش. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 5⃣1⃣ ⇦ #شهیدان_شیمیایی 🔸وقتی آمده بود جبهه، رفت تخریب. 🔹پایش که رفت ر
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 6⃣1⃣ ⇦ #عشق_خانواده_شهدا_به_امام 🔸عکس اول را گذاشت روی میز؛ این پسر اولم محسن است. 🔹عکس دوم را درآورد و گفت : این پسر دوم محمد، دو سال از محسن کوچکتر بود. 🔸عکس سوم را درآورد، خواست بگوید این پسر سومم... 🔻دید شانه های امام می لرزد، فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و گفت : چهار تا پسرم و دادم که اشک شما را نبینم. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 6⃣1⃣ ⇦ #عشق_خانواده_شهدا_به_امام 🔸عکس اول را گذاشت روی میز؛ این پسر ا
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 7⃣1⃣ ⇦ #ایثـــــــار 🔸گردان پشت میدان مین زمین گیر شد، چند نفر رفتند معبر را باز کنند. 🔹۱۴ ساله بود، چند قدم دوید سمت میدان مین... یکدفعه ایستاد همه فکر کردند ترسیده! 🔸یکی گفت : خب! طفلک فقط ۱۴ سالشه... 🔻پوتینهایش را درآورد داد به بچه ها. گفت : تازه از گردان گرفتم، حیفه! بیت الماله! و پابرهنه رفت... ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1