eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوهفتاد 👈این داستان⇦《 سرباز مخصوص 》 ـــــــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 چشم‌های کور من 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پاهام شل شده بود ... تازه فهمیدم چرا این ساختمان ... حیاط ... مزار شهدا ... برام آشنا بود ... چند سال می‌گذشت؟ ... نمی دونم ... فقط اونقدر گذشته بود که ...😔 🔹نشستم یه گوشه و سرم رو بین دست‌هام مخفی کردم ... خدایا ... چی می بینم‌❓ ... اینجا همون جاست ... خودشه... دقیقا همون جاست ... همون جایی که توی خواب دیدم... آقا اومده بود ... شهدا در حال رجعت ... با اون قامت‌های محکم و مصمم ... توی صحن پشتی ... پشت سر هم به خط ایستادن ... و همه منتظر صدور فرمان امام زمان ... خودشه ... اینجا خودشه ...🍃✨ 🔸زمانی که این خواب رو دیدم ... یه بچه بودم ... چند بار پشت سر هم ... و حالا ... اونقدر تک تک صحنه‌ها مقابل چشمم زنده بود ... که انگار دقیقا شهدا رو می‌دیدم که به انتظار ایستاده‌اند ...🌷 🔻- یا زهرا ... آقا جان ... چقدر کور بودم ... چقدر کور بودم که نفهمیدم و ندیدم ... این همه آرزوی سربازیت ... اما صدای اومدنت رو نشنیدم ... لعنت به این چشمهای کور من ...😔😔 🔹داخل که رفتم ... برادرها کنار رفته بودن ... و خانم ها دور مزار سرباز امام زمان ... حلقه زده بودن ... و من از دور ... به همین سلام از دور هم راضیم ... سلام مرد ... نمی‌دونم کی؟ ... چند روز دیگه؟ ... چند سال دیگه؟ ... ولی وعده ما همین جا ... همه‌مون با هم از مهران میریم استقبال آقا ...🍃✨ 🔸اشک و بغض ... صدام رو قطع کرد ... اشک و آرزویی که به همون جا ختم نشد ... 🔻از سفر که برگشتم یه کوله خریدم ... و لیست درست کردم... فقط ... تک تک وسائلی رو که یه سرباز لازم داره ... برای رفتن ... برای آماده بودن ... با یه جفت کتونی ...👟👟 🔹همه رو گذاشتم توی اون کوله🎒 ... نمی‌خواستم حتی به اندازه برداشتن چند تا تیکه ... از کاروان آقا عقب بمونم ... این کابووس هرگز نباید اتفاق می‌افتاد ... و من ... اگر اون روز زنده بودم و نفس می‌کشیدم ... نباید جا می‌موندم ...🌹 🔸چیزی که سالها پیش در خواب دیده بودم ... و درک نکرده بودم ... ظهور بود ...🍃✨ ظهوری که بعد از گذر تمام این مدت ... هنوز منتظرم ... و آماده ... سالهاست ساکم رو بستم ... شوقی که از عصر پنجشنبه آغاز میشه ... و چقدر عصرهای جمعه دلگیرن ... 🔹میرم سراغش و برش می‌گردونم توی کمد ... و من ... پنجشنبه آینده هم منتظرم ... تا زمانی که هنوز نفسی برای کشیدن داشته باشم ... 🔻و ما ز هجر تو سوختیم؛ ای پسر فاطمه .... خدایا بپذیر؛ امن یجیب‌های این نسل سوخته را .... یاعلی مدد .... التماس دعای فرج🍃✨🌹 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔹🔹 #ڪلیپ 🚨 #دختران_بی‌حیا_ولی_چادری! ❌ماجرای #حجاب_آمریکایی که اخیرا در کشور بین دختران مذهبی باب شده است و خطرناکتر از بدحجابی است!!! 📽صحبت‌های تکان دهنده استاد پورآقایی در مورد دخترانی که به اصطلاح دارن #تبلیغ_حجاب می‌کنن... #حجاب #حجاب_فاطمی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
⬛️◼️◾️▪️ #مناجاٺــــ_شھـــــدا ✨معبودا! به مظلوميت رسولت وحی رسولت و دخت گرامی‌اش و دو فرزند عزيزش و ذريه پاک و ياران با وفايش گريستيم. ✨عزيزا! به خونخواهی شهدای اسلام و مظلومين تاريخ با مستکبران زمان و طواغيت و نوکران حلقه به گوششان به دستور تو و به پيشوايی سروری از سوی تو جنگيدم؛ اما بسيار می‌ترسم از اينکه مقبول درگاهت قرار نگرفته باشد که گنه بی شمار و غفلت بسيار. از اين چنين بنده‌ای جز اين هم توقعی نيست که سفره دل پيش تو گشوده است و کفه افکار نزد تو روشن.. يا غياث المستغيثين، ارحم، ارحم، آمين يا رب العالمين. ░ سردار عاشورایی ░ #شهید_علیرضـــــا_نـــــوری🌷 #یاد_شهدا_با_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔷🔹🔹 #فرازےازوصیتـــــنامہ 💢 اگر روزی پیکر من را آوردند حتما بگذارید یک بوسه به روی من، فاطمه‌ی بابا بزند... آره! عشق قیمت نداره... ● جاویدالاثر ▫️مدافـــــع حـــــرم▫️ #شهیـد_مهـــــدی_ثامنـــــی🌹 #یاد_شهدا_با_صلوات ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_ششم 🔹فردای آن روز سلما با توپ پر
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 🔹از همان اول صبح با هر چیزی که تصورش را بکنی زهرا بانو را دیدم که روی سرم می‌ایستاد و مرا بیدار می‌کرد نان بربری... کارد پنیرخوری... کفگیرملاقه... حتی با دسته‌ی جارو برقی اما من دوست نداشتم از تختم جدا شوم.🛌 🔸اواخر شهریور بود و هوا حسابی خنک شده بود. بخصوص اوایل صبح که از سرما پتو را دور خودم می‌پیچیدم. حس لذتبخشی بود. بالاخره با هزار ترفند و توپ و تشر زهرا بانو، دل کندم و بلند شدم. هنوز درست و حسابی دست و رویم را خشک نکرده بودم که دستمال گردگیری توی دستم جای گرفت. 🔹همیشه اینطور بود. کافی بود مهمان به منزل ما بیاید کل خانه را پوست می‌کَند بسکه گردگیری می‌کرد و جارو و بشوربساب.😱😞 🔸حالا که بحث خواستگار بود و همین امر بیشتر او را حساس می‌کرد. بهتر بود برای آرامش خودم هم که شده بی‌چون و چرا امرش را اطاعت کنم.🙏 🔹نزدیک ناهار بود و من هنوز صبحانه هم نخورده بودم. البته زهرا بانو مجال نمی‌داد. بابا از بیرون ناهار آورده بود که گرما و بوی غذا فضای خانه را دم کرده و داغ نکند. به هزار بدبختی و التماس ناهار خوردیم و بقیه‌ی کارها ماند برای بعد از ناهار. 🔸ساعت از ۲۱ گذشته بود که زنگ🛎 را فشردند. چادر رنگی‌ام را روی سرم مرتب کردم و منتظر ایستادم. 🔹بلوز و دامن بنفش رنگی پوشیده بودم و روسری لیمویی رنگی که خیلی هم به چهره‌ی ساده‌ام می‌آمد. به اصرار زهرا بانو کمی کرم زده بودم و رژ لب کمرنگ را از همان لحظه، آنقدر خورده بودم که اثری از آن نمانده بود.😊 🔸صالح با شرم همیشگی به همراه پدرش و سلما وارد شد و دسته گلی از نرگس💐 و رز به دستم داد و بدون اینکه سرش را بلند کند با آنها همراه شد. 🔹من هم دسته گل💐 را به آشپزخانه بردم و توی گلدانی که از قبل آماده کرده بودم گذاشتم. 🔸کت و شلوار سورمه‌ای و پیراهن آبی کمرنگ، چهره و قیافه‌ای متفاوت از بقیه‌ی ایام به او داده بود. ریشش آنکادر شده بود و بوی عطر ملایمی فضا را گرفته بود.😍 🔹با صدای زهرا بانو سینی چای را در دست گرفتم و رفتم. حتی لحظه‌ی برداشتن چای سرش را بلند نکرد. حرصم گرفته بود. خواستم دوباره به آشپزخانه بروم که به دستور زهرا بانو توی مبل فرو رفتم و چادرم را محکم به خودم پیچیدم.😐 🔸ــ بشین دخترم... سلما هم جدی بود. سعی می‌کرد با من رو در رو نشود چون قطعا خنده‌مان می‌گرفت.😂 🔹مقدمات گفتگو سپری شد و پدر در مورد شغل صالح پرسید. صالح با دستمال عرق پیشانی‌اش را خشک کرد و گفت: ــ والا ما که توی سپاه خدمت می‌کنیم و خودتون بهتر شرایط رو می‌دونید. 🔸پدرم گفت: ــ ماموریتتون زیاده؟ البته برون مرزی... ــ بستگی داره. فقط اینو بگم که هر جا لازم باشه بی‌شک میرم حتما. چی بهتر از دفاع⁉️ 🔹پدرم لبخندی زد و سکوت کرد اما زهرا بانو درست مثل دیشب پکر شد. 🔸آقای صبوری گفت: ــ دخترم... مهدیه جان... نظر شما چیه❓ صورتم گل انداخت. نمی‌توانستم چیزی بگویم آن هم جلوی این جمع⁉️ ــ والا چی بگم⁉️‼️ 🔹سلما به فریادم رسید و گفت: ــ آقاجون اجازه بدید این مسئله رو بین خودشون حل کنند. اگه پدر و مادر مهدیه اجازه میدن که برن حرفاشونو بزنن.💑 🔸پدرم اجازه را صادر کرد و من و صالح به اتاق من رفتیم و به خواست او درب را نیمه باز گذاشتم. "واقعا که... خودم باز می‌گذاشتم احتیاجی به تذکر جنابتون نبود" ✍ ادامه دارد ... ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ 👇👇 ➣ @MODAFEH14 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌⬛️◼️◾️▪️ #ڪلیپ #شـــــب_قـــــدر ‌‌■آقا اگہ لایق بدونے ما خاڪــ پاتیــــــم ■از عمق وجود وقتی میگیم یاعلی‌مولا ■انگـار توی‌ آغوش ایــــوون طلاتیــــــم 🎙با نوای به یاد ماندنی #شهید_حسیـــــن‌_معزغلامـــــی🌹 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
⬛️◼️◾️▪️ #شـــــب_قـــــدر شب قـــــدر است و دلم شوق #شهــــــادت دارد بی هوا باز مضامین دعا #زینـــــــــــــــب شــــــد ناگهــــــان در وســـــــط گریـــــه و زاری دیــــدم بک یـــارب، بک یــــارب 《بك #یـــــازینــــــب شد》 🏴……🏴……🏴 🔻اشک‌های مدافع حرم🔻 #شهید_محمدهــــادی_کجبــــاف🌷 《 در شبِ تعیینِ سرنوشتش》 #اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنا‌تَوْفِیقَ‌الشَّهادَةِ‌فِی‌سَبِیلِکَ ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
Fadaeian_Ramazan_Sh20_98_5.mp3
20.62M
🎧🎧🎧 #زمینه 《صل‌علی‌مولی‌الموحدین》 🎤سیدرضا #نریمانی #شب_قـــــدر #التماس_دعای_فرج_و_شهادت ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
⬛️◼️◾️▪️ #شب_قدر است شب تقدیر و ثبت سرنوشت است یا رَبْ! مقدر نما در این شـــب قـدر یک جـرعه از اخـلاص و آن حـالِ شهیـدان را... به حق شهــ🌷ـدا ، الهی العفو العفو العفو .... 🍃 دعـــــا برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عج) شفای بیماران و عاقبت بخیری جمیع مؤمنین و مؤمنات فراموش نشود.. #التماس_دعای_فرج_و_شهادت #شبتــــــون_حیــــدرے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze23.mp3
8.07M
🍃✨🍃✨🍃 💿 #تحدیر_قرآن_کریم ⇧⇧ 《تندخوانی》 ◀️ #جزء_بیست‌وسوم 🎙 استاد #معتز_آقایی ✨التماس‌ دعا✨ ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیـــــث_روز ⇧⇧ #چھارشنبـــــہ ☀️ ۸ خــرداد ۱۳۹۸ 🌙۲۳ رمضـان ۱۴۴۰ 🌲29 مــــــــہ 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاحَـــــےّیـاقَیـّــــوُمـ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام ڪاظم (ع) ▫️امام رضــــا (ع) ▫️امام جــواد ‌(ع) ▫️امام هــادی ‌‌(ع) #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
⬛️◼️◾️▪️ #سݪام_بر_شھـــــدا دنیایم را با شما آذین بستہ‌ام.. تا با شما نفس بڪشم... با شما زندگے ڪنم تا مگر روزے مثل شما بشوم... روزی ڪنار نامم بنویسند #شهیــد... #ســــــلامــ #صبحتـــون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯