اگر دنیا جوابم کرده دنیای جوابی تو ..
که این دارالشفا از درد،درمان بیشتر دارد..❤️
#امام_رضا
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
آبروی کسی را مبر ...
#ابد_درپیش_داریم
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
اَز حَـرَمَٺ تا حَرَمَش راهےزیباسٺ! ..(((:💔
#بین_الحرمین
#کربلا
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
شبکه ی ضریح تو...
تلویزیون و آنتن نمی خواهد !
یک دل میخواهد و... یک سلام !
حتی از راه دور...
سلام آقای دلتنگی های من !
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
در آمار 300 تایی برنامه استیکر ساز ایتا رو در کانال قرار میدم😍
@Iran_gavi🌱
#فور_همسایه_جان
فعالیت میکنم لفت میدید😐!-
نمیکنم لفت میدید😐!-
آن میشم لفت میدید😐!-
آف میشم لفت میدید😐!-
آب میخورم لفت میدید😐!-
درس میخونم لفت میدید😐!-
نمیخونم لفت میدید😐!-
چپ میرم لفت میدید😐!-
راست میرم لفت میدید😐!-
جلو میرم لفت میدید😐!-
عقب میرم لفت میدید😐!-
میخوابم لفت میدید😐!-
نمیخوابم لفت میدید😐!-
صبح میشه لفت میدید😐!-
شب میشه لفت میدید😐!-
میگم لفت ندید لفت میدید😐!-
نمیگم لفت ندید لفت میدید😐!-
بیا دوباره لف دادید😐!-
چیکار کنیم لفت ندین😐💔!-
👊🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👊🏿
👉🏿👍🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👇🏾👍🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👍🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👍🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👉🏽👍🏼👇🏼👇🏼👇🏼👍🏼👈🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👉🏽👉🏼👍🏻👇🏻👍🏻👈🏼👈🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👉🏽👉🏼👉🏻😐👈🏻👈🏼👈🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👉🏽👉🏼👍🏻👆🏻👍🏻👈🏼👈🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👉🏽👍🏼👆🏼👆🏼👆🏼👍🏼👈🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👉🏾👍🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👍🏽👈🏾👈🏿
👉🏿👍🏾👆🏾👆🏾👆🏾👆🏾👆🏾👆🏾👆🏾👍🏾👈🏿
👊🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👊🏿
🙁💔
ناشناس
:چه جالب منم خوزستانی هستم میشه بپرسم ***ن کدوم شهر هستی
_
پاسخ ما:
چه خوب🙂
شهر رامهرمز
"«🌻» "
مےگفٺ: لاتَحزَن،اِنَّاللّٰہَمَعَنا . . .🌸
اندوهـگـیـن نباش ڪہ خــدا با مـاسٺ»
{سوࢪهتوبہ/۴۰}
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
خدایاتماماندوههایمرا،
باچیزیزیباجایگزینکن،
-مثلازیارتاقامامامحسین💔(:'
#امام_حسین
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
استاد #رائفۍپور
به خوشگلیت مینازی ؟!
اون دنیا طرف میگه چکار کنم
صورتم قشنگه
دخترا ولم نمیکردن به گناه افتادم ؛
خدا یوسف و عباس(ع)
رو نشونت میده
میگه از اینا خوشگلتر بودی ؟!
عباسبنعلیای که با
نقاب راه میرفت
میگفت نمیخوام با دیدن
من کسی به #گناه بیفته !
چشمایِ خوشگلش رو،
بدنش رو ؛
خرج خدا نکرد؟
#زندگیتوامامزمانۍڪن
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
هدایت شده از مِثلفرشتہ🕶️′!
-میدونِستےاربـٰابتتوروبیشتَر
ازخودتدوسِتدارهシ♥️؟
+چِطـور؟!
-آخہتوخودِتدعـٰاهاتوبَعدیہمُدتۍیادِتمیره!
وَلۍاربابِتحِسابِدونہدونہدعاهاتوڪِہهیچ!
حَتۍآههایۍڪہازسَرحَسرت
هَمڪِشیدۍداره!
یادِشنِمیـره!
محـٰالہفَراموششونڪُنہ^^💔
‹ #صلاللهعلیکیااباعبدالله ›🤚🏻🥺
#شبجمعهحرمتآرزوست♥️
#فــٰآطــو
@Mesleh_freshteh
•~❄~•
🌙ماهمبارکرمضان:1402/1/3
پیامبراکرمص: هرکسخبرفرارسیدنماهرمضانرابهدیگران
بدهدآتشدوزخبرایشحراماست..!🙂🌱
#حدیثانه🕊
#رمضانکریم🕋
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
•~❄~• 🌙ماهمبارکرمضان:1402/1/3 پیامبراکرمص: هرکسخبرفرارسیدنماهرمضانرابهدیگران بدهدآتشدو
ایا میدانید یکی از مبطلات روزه دروغ بستن به پیامبر است!!!؟؟؟
هرکس در ماه رمضان هنگامی ک روزه است
سخنی را بدروغ به خدا و پیامبر واهل بیت علیهم السلام نسبت دهد
روزه اش باطل میشود
❌❌❌❌❌
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
•~❄~• 🌙ماهمبارکرمضان:1402/1/3 پیامبراکرمص: هرکسخبرفرارسیدنماهرمضانرابهدیگران بدهدآتشدو
رفقا این حدیث دروغه لطفا پخش نکنید منم الان فهمیدم🙂🚶♂
هدایت شده از انـتظـاروـمهـدویت⤻✿|𝟑𝟏𝟑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
همه مردم میگن عیده ...
ولی من عیدی ندارم !
اومدم اخر ِ سالی ، سر کفِ پاهات بزارم :)
#مهدی_رسولی
#امام_زمان
@ENTEZAR_MAHDAVIAT313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپانه
لحظه سال تحویل برای ظهور چیکار کنیم؟
این کلیپ رو ببین و تا جایی ک میتونی نشر بده
#نشرحداکثری
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
[کاناݪ از خط عشق تا شھدا #رمان_ضحی #قسمت_صدونود بلند شدم و هنوز گیج خواب تاسرویس رفتم ووضو گرفتم س
[کاناݪ از خط عشق تا شھدا]
#رمان_ضحی
#قسمت_صدونودویکم
رضوان با لبخند گفت:ضریح
آروم ازش پرسیدم:توتونستی زیارت کنی؟!
_آره من دیشب رفتم
ولی امشب انگارشلوغتره
کتایون که تااون لحظه ساکت بودروبه ژانت گفت:رفتن اون جلوبانگاه کردن ازاین فاصله چه فرقی داره؟
_فرقش توی حس نزدیکیه
دلم میخواست نزدیکتربرم
فوری گفتم:خب حالاکه مقدو نیست
اشکالی ندارههمین هم زیارته ژانت
من خودم بعد ازده سال اومدم!
ولی خب معلومه که نمیشه ازاین نزدیکتر شد
_آخه چرا؟
کتایون کلافه گفت:خطرناکه یه لحظه نگاه کن ببین چه خبره
_یعنی تومیگی من با۱۷۰قداونجاخفه میشم؟
بیشترخانومایی که اون جلوئن قدشون از من کوتاه ترهمیبینی که اونا هم حتی مشکلی ندارنرضوان فوری گفت:آخه تواولین بارته گلم اذیت میشی
_اذیت نمیشم مطمئنم که میتونم آروم میرم جلو
رضوان نگاهی به من کردوناچار گفت:پس ضحی من که زیارت کردم باکتایون میریم توی شبستان اونجایی که آینه کاری سقف تموم میشه میشینیم تاشما بیاید
وبعدبه طرفة العینی میان جمعیت گم شدند
پشت سرژانت قرار گرفتم وبازوهاش رو گرفتم تاازم جدا نشه وآهسته روبه جلوحرکت کردیم
راحتترازاون چیزی بودکه فکرمیکردم
چنددقیقه بعدمقابل ضریح قرارگرفتیم
ژانت نگاهی داخل ضریح انداخت و با ذوق پرسید:یعنی واقعاامام علی اینجا دفن شده و الان اینجاست؟ومن تونستم بیام پیشش؟
لبخندی زدم و قبل از اینکه جوابی بدم با موج جمعیت از کنار ضریح به درب خروجی رانده شدیمبرگشتم و نگاه کوتاه و حسرت باری که نشان دلتنگی بود انداختم و با ژانت به دنبال آدرسی که رضوان داد به شبستان رفتیم
پیداشون کردیم
همونجایی که رضوان گفته بود نشسته بودن و نمیدونم از چه موضوعی حرف میزدن که با رسیدن ما متوقفش کردن
بجاش رضوان پرسید: تونستید زیارت کنید؟
ژانت جواب داد:
آره ولی خیلی کوتاه
چه اتفاق عجیبیه زیارت
شبیه هیچ اتفاق دیگه ای توی دنیا نیست!
بعد راحت نشست و گفت:
خیلی آرومم اینجا اصلا انگار هیچ فکری توی سرم نیست
رضوان توضیح داد:
میدونی ژانت جان حرم اهل بیت هر کدومشون یه حسی دارن
حالا ان شاالله برسیم کربلا و بریم بین الحرمین میبینی اونجا کاملا فرق میکنه
تو حرم آقا امیرالمومنین آدم آروم میشه ولی تو حرم امام حسین یه حرارتی تو وجودته که عجیب و غریبه
حالابازخودت میبینی
نگاهی به کتایون که ساکت و سربه زیر نشسته بود انداختم و پرسیدم: چیه تو فکری؟
سر بلند کرد:هیچی
داشتم فکر میکردم که چی میشه یه آدم در طول تاریخ انقدر معروف میشه که یه همچین بنایی دور مزارش بسازنجزدرباره امامهای شیعه بی سابقه ست
لبخندی زدم:چی بگم!به نظر خودت چی میشه؟لب برچید: چه بدونم
به هرحال اینکارو محبینشون میکنن دیگه!
رضوان بجای من جواب داد:
خب چی میشه که فقط همین افراد خاص همچین محبینی دارن که حاضرن انقدر خرج کنن و این بناها رو کاملا مردمی بسازن و بعد به این حجم اینجا حضور پیدا کنن
لابد یه چیزی توی این آدمها دیدن دیگه!!
_خب منم نمیگم اینها آدمهای خاصی نبودن قطعا بودن که انقدر جاذبه ایجاد کردن
ولی در این حدش به نظرت افراط نیست؟
_کدوم افراط؟
اینکه ما یه بنایی میسازیم که خودمون میایم توش میشینیم و لذتش رو میبریم افراطه؟
ژانت که همچنان در جمله ی قبلی رضوان جامونده بود متعجب پرسید:
یعنی پول این ساختمونها رو مردم میدن؟
با بودجه دولت ها و کشورها ساخته نمیشه؟
_تقریبا ۹۰ درصدش رو مردم میدن
_چقدر جالب!
کتایون فوری گفت:
خب به چه دردی میخوره چرا اینهمه پول رو خرج نیازمندا نمیکنید؟
پرسیدم:
تو چرا ماشینت رو نمیفروشی خرج نیازمندا کنی؟
چند ثانیه مکث کرد و بعد حق به جانب گفت:
ماشینم علاقه و نیاز منه حق دارم از پول خودم برای خودم خرج کنم
لبخندی زدم: ممنون که خودت جواب خودتو دادیاین فضا علاقه و نیاز ماست
نیاز روحی ما
اصلا مقایسه دو فضای جداگانه و بی ربطه
مگه ما به فقرا کمک نمیکنیم؟چراحتما این پول بایدخرج فقرابشه؟هرچیز به جای خودش
رضوان خودت بگوکه هیئت محل ما که شمام خادمش هستید ماهی چقدر ارزاق تهیه میکنه میبره ته شهر؟!با شیطنت خندید:
خب حالاتف به ریا!
لبخندی زدم و ادامه دادم:تازه ساخت حرم دقیقا عمومی کردن امکاناته
چه کسی از این حرم و زیبایی هاش استفاده میکنه؟ مردمباهرسطح توان مالی
حرم یه فضاییه که مردم بدون هیچ هزینه ای میتونن واردش بشن رایگان خدمات بگیرن و تا هر وقت بخوان اونجا بمونن
این فرش نفیسی که خریداری میشه زیر پای زائر پهن میشه این وسایل سرمایشی و گرمایشی رو مردم استفاده میکنن مردم از تماشای اسن آینه کاری ها لذت میبرن
پس تمام این امکانات داره خرج مردم میشه
مردم به معنای واقعی کلمه چون در ورود به حرم هیچ منعی وجود نداره هر نوع انسانی میتونه واردش بشه
مگه نه؟!_آره ولی با پوشش
_این که قانونشه
همه جا قانون داره
همه میتونن پوشش رو رعایت کنن
منظور من از منع منع ماهیتی بود که نشه برطرفش کرد
بہ قلمِ #شین_الف
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
[کاناݪ از خط عشق تا شھدا] #رمان_ضحی #قسمت_صدونودویکم رضوان با لبخند گفت:ضریح آروم ازش پرسیدم:توتو
[کاناݪ از خط عشق تا شھدا]
#رمان_ضحی
#قسمت_صدونود_و_دوم
مثلا بگن فلان نژاد یا طبقه اجتماعی نیان!
همچین شرطی که نداریم
پس همه اگر بخوان، میتونن بیان
رضوان نگاهی به ساعتش انداخت:
تااذان چیزی نمونده بریم تو صحن بشینیم؟
فوری گفتم: آره آره بریم
بلند شدیم و با همون شرایط قبلی خودمون رو به در ورودی صحن رسوندیم و از غلغله جمعیت گذشتیم تا بالاخره گوشه صحن اندک جایی برای نشستن پیدا کردیم
همین که نشستیم ژانت با حسرت گفت:
کاش دوربینمو نمیگرفت
میخواستم عکس بگیرم از اینجا
گفتم:عزیزم اینجا حریمیه که مردم با خیال راحت توش تردد میکنن دوربین متفرقه راه نمیدن
اگروقت دیگه ای ازسال بود شاید میتونستیم اجازه بگیریم ولی الان زیادی شلوغه
سکوت شد و نگاهم به ایوان طلا گره خورد
کمی که گذشت کتایون آهسته پرسید:
توواقعا تصور میکنیدکسی که از دنیا رفته میتونه بهت کمک میکنه؟!نگاهم دوباره برگشت روی ایوان:مرده کسیه که اثرگذاری نداره
یکم چشم بگردون
این وقت صبح
اینهمه آدم به عشقش بیخواب اینجا نشستن
آخه مگه میشه یه مرده اینهمه محبت بازنشر کنه؟!چیزی که دیدم رو که نمیتونم منکر بشم
دوباره پرسید:چی دیدی؟!
_اثرش رو
بارها و بارها
همین خود تو
کتی چرا اصلا از خودت نمیپرسی من اینجا چکار میکنم؟هیچ وقت تو زندگیت فکر میکردی پات یه همچین جایی باز بشه؟خانوم BMW سوار لاکچری پوشِ لاییک!تواینجا چکار میکنی این وقت صبح؟!توحرم امیرالمومنین؟کی تو رو تا اینجا آورده؟کلافه نگاهش رو ازم گرفت و به ایوون داد: بیخود اوهامتو تو مغز من فرونکن
من بااختیار خودم اومدم
خندیدم:مثل اختیار یه بچه وقتی دستش تو دست پدرشه!ورجه وورجه هاش رو میکنه و فکر میکنه مختاره ولی مسیر حرکت از پارک تا خونه رو پدرش انتخاب میکنه
توبااختیار خودت برای چی اومدی اینجا؟
بجای جواب دادن به سوالم گفت:
تو گفتی اون پدر شماست
نه پدرمن
لبخندی زدم:پدر کائناته
حتی چوب و سنگ و خاک
لقبش ابوترابه چون پدر خاک و حیات خاکیه
تو هم یه خاکی هستی مثل ما
مگه جزاینه؟
_من اگرپدری داشتم باید حضورش رو حس میکردم
_گیرنده های حسی روح با جسم فرق دارن
شاید نبینی و نشنوی و لمسش نکنی
ولی اثرش رو حس میکنی
توچجوری اومدی اینجا؟
به واسطه آشنایی با من
من از کجا با تو آشنا شدم؟تویه اتفاق خیلی خیلی خیلی بعید!چنددرصد احتمال داشت من توی نیویورک دقیقا خونه رفیق تو رو اجازه کنم
چند درصد ممکن بود رفیق تو با وجود داشتن دوست پولداری مثل تو عزت نفس به خرج بده و بجای پول قرض گرفتن ازت علی رغم میل باطنیش خونه رو اجاره بده
چند درصد ممکن بود اون روز تو دقیقا ژانت رو بیاری بیمارستان ما و بعد راه بیفتی بیای بانک خون و هیچکسم جلوتو نگیره و بعدم من عدلی همونموقع پاشم بیام اونجا؟
اگر نمونه م اون لحظه تموم نشده بود یا کار آخرم خراب نمیشد و نیاز به تکرار نبود، تمام این هشت ماه پاک میشد و تو الان تو آمریکا توی قصر پدریت زندگیتو میکردی مثل بقیه ی این۲۵سال
حتی اون آرزوی پیدا کردن مادرت هم محقق نمیشد!اصلا من فکرمیکنم مادرت روبرات پیداکردتا تو فقط تااینجابیای وببینیش
روگرفت وسرش روروی پاهاش گذاشت:
بیخوداحساساتیم نکن ایناهمش اتفاقه اتفاق
همین
_چقدر این احتمالات اپسیلونی رو بهم گره میزنی و خودت رو گول میزنی و بعد میگی ندیدم نبود؟!واقعا همه این اتفاقات سلسله وار پشت هم طبیعیه؟!من اصراری به پذیرش توندارم
فقط دیگه نمیتونی بگی کسی به من چیزی نگفت یاکمکم نکرد
این اتفاق نادربود
تو رو از آمریکا آورده عراق فقط بخاطر اینکه ببینی و باورش کنی!اگرنمیخوای ببینی در این مورد مختاری
امادیگه خودتو به در و دیوار هم نزن و گله نکن!همونطور زانو بغل کرده پرسید:یعنی همین دلیل برای باور کردنش کافیه؟!_دلیل باور کردنش منطقشهاین چیزی که تو داری میبینی محبت پدرانشه که شامل حالت شده
که برای هرکسی یه شکلیه
ولی من که تاحالا این شکلیش رو ندیده بودم!
شاید تلافی اینهمه سال بی مادری بود! نمیدونم شایدم
صدای اذان توی صحن پیچید و جمله ی بعدی توی دهنم ماسیدچشمهام روبستم واولین دعایی که ازدلم گذشت روازخداخواستم
وبعددومی وسومی وچهارمی
اینجا جایی بود که تمام دعاها مستقیم به دست خدا میرسید
رو به رضوان که باژانت مشغول صحبت درباره معماری گنبد وگلدسته بودپرسیدم:
توصحن هم جماعت میخونن؟
_آره.یعنی فکر کنم!
باحال خوش پیاده روی توی خنکای سحر وارد اتاقمون شدیم ولباس عوض کردیم
توی تختهامون که دراز کشیدیم حنانه گفت:
حاج آقا گفت صبح ساعت ۸ دیگه راه بیفتیم
ژانت با هیجان گفت:آخ جون پیاده روی
ومن ساعدم رو عصای سرم کردم و روبه حنانه با لبخند پرسیدم:حاج آقا صداش میکنی شوهرتو؟بالبخند خجولی گفت:خب حاجیه دیگه چی بگم؟رضوان فوری گفت:
آره بابا این دوتا اونقد پاستوریزه ان که نگو
البته تو روی ماها!
بہ قلمِ #شین_الف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رهبرانهـ💕
↲ «ای تکیهگاه و پناه زیباترین لحظههای پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من ای شطّ شیرین پرشوکت من»💚 ↳
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
هدایت شده از مَـجـنـونِحُـسِـیـن:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شهر پر است از دختران زینبی
عباس ها اجازه دیدن نمیدهند :)💔
هدایت شده از مَـجـنـونِحُـسِـیـن:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارونه کربلا...:)
هدایت شده از افـ زِد ڪُمیـلღ
تخمه ژاپنی توی آجیل حکم سرعت گیر رو داره، بطور متوسط هر تخمه ژاپنی که توسط مهمونا شکسته میشه باعث نجات ۳ پسته و ۲ بادوم هندی میشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما چی داریم برا حسین خرج کنیم؟(:
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸از هرچی بترسی بهت مسلط میشه!
🔹حجتالاسلام والمسلمین پناهیان
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞|دعای تحویل سال نو به صورت همخوانی زیبا
🔸نماهنگ"نوروز مهدوی"
🎧همخوانی دعای یا مقلب القلوب و الابصار
و اشعار فارسی در مدح حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
به مناسبت تقارن نوروز با نیمه شعبان
🚧کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم
#امام_زمان
#تحویل_سال
✨أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
-------•••🕊•••-------
@Iran_gavi🌱
-------•••🕊•••-------
هدایت شده از مـ؏ـﺮاجیها³¹³ 🇵🇸
-
بــهــار آمــد
بــهــار نـمـیآیــی..؟ 🥀
استوࢪے¦story📲
#امام_زمان 💛
#شعبان 🌱
#ماه_شعبان 🌙
╔═.✵.═══🇮🇷═══════╗
@ya_abamoohamad_118
╚═══════🇮🇷═══.✵.═╝
🔴 پویش همگانی #لحظه_طلایی
👥 لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم.
🏞 لطفا این عکس زیبا و پیام را تا میتوانید در تمام شبکه های مجازی منتشر کرده و بعنوان #پروفایل خود قرار دهید.
♻️ #نشر_حداکثری