هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍️ ساعتی پیش از منزل شهیدی مدافع حرمی دیدار کردیم که 13 سالگی پشت عکسش خود را شهید نامیده بود ورهبر معظم آن عکس را مطالبه کرده بودند منزلی در نیروگاه که به بیت الزهراء تبدیل و وقف شده است ایشان طبق یک رویا برای شهادت بدنیا آمده بوده است و در موعد مقرر تحویل اهل بیت شده است از خودم بیزار شدم
@qavami
@D_bonyadfeghhi1386 .
هدایت شده از تا مردم
🔰حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان در عملیات بیتالمقدس بچه زرین شهر اصفهان
در نوجوانی و قبل از انقلاب، عشق کشتی و قهرمانی جهان در سرش بوده، تا قهرمانی کشوری هم رفت و بعد افتاد در دام خمینی و تنها گوش های شکسته اش، یادگاری آن دوران باقی ماند.
🔰در عملیات بیتالمقدس ( فتح خرمشهر) و در جاده اهواز خرمشهر با بچه های گردانش که اکثرا نوجوان بودند و در محاصره بعثی ها عاشورایی جنگیدند.
🔰این قدر خاکی و خونی شده بودند که بچه های گردان هم همدیگر را نمی شناختند.
خود حسین این قدر آر پی جی شلیک کرده بود که از دو گوشش خون می چکید. پرده گوش کاملا پاره شده بود.
🔰پنج روز پایانی محاصره گردان سلمان یعنی اواخر اردیبهشت ۶۰ و در گرمای ۵۰ درجه آن منطقه(گرم دشت) و رطوبت ۱۰۰ درصدی که خودش جهنمی است، آب هم تمام شده بود و غذا هم جیره بندی.
🔰احمد متوسلیان و همت، هر چه اصرار حسین می کنند که عقب نشینی کند، قبول نمی کند، می گوید با بچه های گردان هم قسم شدیم که تا آخرین گلوله بجنگیم.
دست آخر، با گلوله مستقیم تانک، حسین شهید شد و یک روز هم پیکرش کنار جاده افتاده بود، بعد از ۲۴ ساعت هم که بالای سرش رسیدند، قابل شناسایی نبود.
🔰همین مقاومت ها، زمینه فتح خرمشهر را فراهم کرد، فتحی که حسین آن را ندید، شاید هم دید و ما حسین را نمی بینیم.
خرمشهر ها در پیش است، اگه اندازه حسین قجه ای می توانیم کار کنیم، امید پیروزی هست و الا مشغول بازی و سرگرمی هستیم.
قسمت دهم پادکست رادیو تراژدی را گوش کنید و با ابعاد دیگر شخصیت شهید قجه ای آشنا بشوید.
کتاب پهلوان گود گرم دشت را هم برای آشنایی بیشتر بخوانید.
@tamardom
یه شماره بین 1تا18 انتخاب کن روی لینکش بزن و ببین رفیق شهیدت کیه ؟؟؟
دوس داشتی صلواتی هدیه کن به شهداء
🇮🇷🇮🇶🇦🇫🇸🇾🇵🇸🇱🇧
1-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cofa3zi
2-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cmdgvds
3-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cu961hs
4-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cabb62c
5-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/c87kide
6-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/ceiv42d
7-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/csenas8
8-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cezkkiq
9-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/c0enl2t
10-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/ck0hv4j
11-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cfir815
12-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cjt5fhz
13-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cwbze98
14-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cwpcc6j
15-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cjarjqv
16-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cpexi3q
17-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/cufmm0j
18-👇🏻👇🏻🌹🌹
https://digipostal.ir/c3fxydo
هدیه کنیم به روح شهدا فاتحه الصوات
🌱نه دعوا گرفتم و نه ناراحتی کردم.
فقط از سر دلسوزی بهش گفتم:
🌱ببین تو الان سیگار می کشی، پس فردا به نظرت چی می کشی؟؟ خود دانی...
🌱همین رو گفتم و رد شدم از آینه ی ماشین نگاه کردم دیدم، سیگار رو انداخت تو جوی آب.
🌱خیلی خوشحال شدم، نوجوان بود، خیلی حیف بود آلوده این جور چیزا بشه، شایدم اولین نخ سیگارش بود...
تجربه ی خوبی بود از بی تفاوت نبودن.
🌱یه بار دیگه هم سوار یه تاکسی شدم،
راننده جوون بود.
اون هم سیگار می کشید.
🌱بهش گفتم: حیف از جوونیت نیست که داری نابودش می کنی؟؟
🌱گفت: حاجی ما که از همه جا می کشیدم بزار از این هم بکشیم...
🌱چند لحظه ای حرفی بینمون رد و بدل نشد...
بعد چند لحظه بهش گفتم:
🌱نمی دونم، اگه این توجیه خودت رو راضی کرده منم راضی می کنه.
عجیب بود.
🌱سیگار رو محکم از شیشه پرت کرد بیرون...
گفت: دیگه نمی کشم.
گفتم: دمت گرم...
اون چیزی که شاه کلید هست، بی تفاوت نبودن و دلسوزی و انتقال منطقی این دلسوزی به طرف مقابل هست. در اکثر موارد جواب می ده.
#بی_تفاوت_نباشیم.
http://eitaa.com/shahidaneh110
هدایت شده از خبر مهم 🇮🇷
🔴تولد قاسم سلیمانی در تنگستان و وحشت اینستاگرام!
🔹 سحرگاه ۱۴۰۰/۰۴/۱۴ در بیمارستان سلمان فارسی بوشهر نوزادی متولد می شود که از آنجایی که نام خانوادگی پدرش سلیمانی هست، پدر و مادر نام او را به عشق سردار بزرگ اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی، قاسم می گذارند.
🔹 ساعتی بعد دکتر قاسم برجوئی فرد پزشک چکاب نوزاد تازه متولد شده عکس این اتفاق میمون را به همراه پیراهن منقوش به تصویر سردار دل ها که بر تن نوزاد پوشانده شده در صفحه اینستاگرام خود می گذارد.
🔹 کمتر از ۲۴ ساعت بعد اینستاگرام در حرکتی غیراخلاقی اقدام به حذف این تصویر می کند.
🔻دشمن از نام قاسم هم می ترسد هرچند که یک نوزاد باشد...
#دلیران_تنگستان
#شهید_حاج_قاسم
🔥 @Moohem
🌷شهید حسن باقری:
🥀«الآن خط و ربط برای ما معلوم است هیچ ابهامی برایمان نیست هیچ عذری هم نمیتوانیم بیاوریم یعنی روز قیامت دلایل مثل اینجا که نیست، یک مقدار کافی است که خدایی نکرده ناشکری بکنیم یک ذره ته دلمان این بیایـد که ایبابا! این هم شد وضع؟ در همه حال باید بدانیم که بدهکار خدا هستیم و بدهکار ایـن انقلابیم هرچقدر هم کار بکنیم هر نفسی که شکر بخواهیم بکنیم بر همین شکر یک شکر دیگر دارد یعنی هر دقیقهای که به عمر این انقلاب اضافه میشود و ما توی این انقلاب ماندهایم وظیفه و مسئولیت سنگینتری داریم.»
قرارگاه نصر
حین عملیات الی بیت المقدس
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
http://eitaa.com/shahidaneh110
تا آن روز هر جا خواستگاری رفته بودم به یه طریقی به هم خورده بود.
تا رسیدم به یه دخترخانمی که من پسندیدم ولی اونا هم جوابشون منفی بود.
رفتم بهشون گفتم چرا جوابتون منفیه؟؟
دختر خانم جواب داد:
من از نعمت پدر بزرگ در زندگیم محروم بودم، پدر شما شهید شده و اگه با شما ازدواج کنم، بچه هام پدر بزرگ ندارند و من دوست ندارم بچه های من از این نعمت محروم باشن. همین.
خیلی ناراحت بودم، عصبانی هم بودم.
مستقیم رفتم بهشت زهرا سر قبر پدرم شهید ناصر احمد پور.
عصبانی بودم.
با مشت میزدم روی قبر پدرم و با عصبانیت بلند بلند حرف می زدم و از نبودش گلایه می کردم.
یه آقایی رفتار من رو دید و حرفهای من رو که شنید شاکی شد، اومد بلندم کرد و بهم نهیب زد که این حرفها چیه؟ این کارها چیه؟
منم عصبانی بودم.
گفتم تو چکار داری؟ پدر خودمه
کار به جایی رسید که اون آقا من رو هول داد و رفت.
منم هنوز از نبود پدرم و جواب ردی که شنیده بودم شاکی بودم.
با کسی حرفی نداشتم.
برگشتم خونه.
ساعت دو صبح بود.
خوابیدم.
در عالم رؤیا پدرم رو دیدم.
هنوز شاکی بودم.
به پدرم گفتم به خاطر نبود شما به من جواب رد دادند.
پدرم باهام صحبت می کرد.
در بین صحبت، به من اشاره کرد که امام پشت سر شما هستند.
نگاه کردم.
دیدم امام سرشان پایین هست و به سمت ما می آیند.
دیگر شهدا هم دور ایشان بودند.
برخی مثل شهید چمران و همت را می شناختم.
امام به من نهیب زد، که چکار داری؟
ساکت بودم.
امام دوباره سوال پرسید: چکاری داری؟
پدرم به من گفت: امام در طبقه ی هفتم بهشت هستند و به خاطر ما اومدند اینجا، حرفت رو بگو.
گفتم: هیچی، من فقط زن می خوام.
امام بهم فرمودند: به فرزندان شهدا بگید هر حاجتی دارند از من بخواهند.
حین صحبت امام، شهدا گریه می کردند.
بعد رو کرد به پشت سرشان و شهید محسن بهرامی را صدا زدند.
شهید بهرامی جلو اومدند.
امام دست روی شانه ی ایشان گذاشتند و فرمودند: آقا محسن شما دخترتون رو به ایشون بدید. شهید بهرامی گریه می کردند و گفتند چشم.
بعد امام رفتند و باقی شهدا هم به دنبال ایشان.
من ماندم و شهید بهرامی.
به من گفتند از فلان در حرم شاه عبدالعظیم حسنی علیه السلام که بیرون رفتی خونه ای رو میبینی با این مشخصات، اسم دختر من منیره هست، برید خواستگاری ایشان.
این ماجرا رقم خورد و من از خواب بیدار شدم.
ماجرا رو برای مادر بزرگم تعریف کردم و غروب همون روز رفتیم به همون آدرسی که شهید بهرامی به ما داده بود.
من خانه را که دیدم شناختم.
خانم بهرامی گویا منتظر ما بود.
گفت: دیشب همسرم به خوابم اومدند و گفتند جوونی با این مشخصات میاد، چون مدرکش پایینه شما راضی نیستی ولی راضی باش و منیره رو به عقد او در بیار، سفارش امام هست.
اون موقع من فوق دیپلم داشتم و همسرم دکتری داشت، ولی چون پای سفارش امام به میان بود ما دو تا رو به عقد هم درآوردند و زندگی ما شکل گرفت.
راوی: آقای بهرام احمد پور، فرزند شهید ناصر احمد پور
#مستند_آقای_پدر
#شهید_ناصر_احمد_پور
#شبکه_افق
#جمعه_۲۵_تیر_۱۴۰۰
http://eitaa.com/shahidaneh110
ششم ذی الحجة سال ۱۳۶۶ سالروز به خاک و خون کشیده شدن حاجیان در حرم امن الهی توسط مزدوران سعودی به جرم اعلان برائت از آمریکا
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾شهید آیت الله محمد مهدی ربانی املشی از اولین قربانیان ترور بیولوژیک توسط عمال سید مهدی هاشمی معدوم
در گوشه ای از وصیت نامه شان می نویسند:
🌾با تمام تواضع و شرمندگی، به همه مسؤولین سفارش می کنم که خدای ناکرده از پیشرفت کارها، از فرامین الهی و تقوا و فضلیت و درستی منحرف نشوند و تصور نکنند که به این طریق می توانیم پیروز شویم.
🌾بدانند که تنها سلاح پیشرفت ما، اتّکا به خدا و اطاعت از فرمان اوست و اگر در کارها رضای او را نادیده بگیریم، این بهترین سلاح خویشتن را کُند ساخته ایم و به هر اندازه که از سبیل خدا منحرف شده ایم، به همان اندازه به ثبات نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد نموده ایم.
🌾تنها با اسلام و تمسک به حبل اللّه پیروز می شویم و با تمسک به غیر آن ـ هرچه باشد ـ شکست می خوریم؛ چون که دیگران در تمسک به مسائل غیرخدایی از ما قوی ترند و ما را یارای رقابت با آنان نیست.
🌷ولادت: ۱۳۱۳ قم
🌷شهادت: ۱۳۶۴/۴/۱۷
🌷مزار: حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
#شهید_آیت_الله_ربانی_املشی
حدود شش سال قبل بود،
مهدی مطلبی عزیز رو از دست دادیم و داغش هنوز بر دل ماست، طلبه ی خوش فکر، اهل قلم و مدیری که زندگیش وقف انقلاب بود.
اما دیشب...
اول پردیسان قم...
استاد گرانمایه ای رو از دست دادیم که شاید مثل او ده نفر در حوزه قم نباشند.
طلبه ی عزیز استاد محمدحسین فرج نژاد که از درد انقلاب روز و شب نداشت.
طلبه پرور بود.
اهل قلم بود.
در حوزه رسانه فعال بود و شاگردان زیادی هم تربیت کرده بود.
خطر صهیونیزم رو با عمق جان درک کرده و در آثار و سخنرانی هاش انعکاس داشت.
این استاد عزیز دیشب در یک سانحه رانندگی، به همراه همسر و سه فرزند عزیزش آسمانی شدند.
بعد دعای عرفه،
شب عید قربان
خانوادگی رفتند به مهمانی امام حسین علیه السلام.
خداوند رحمتشون کنه.
فاتحه مع الصلوات.
✍️ برخی از نوشتههای استاد فرج نژاد که در سایت اندیشکدهٔ مطالعات یهود منتشر شده است:
1️⃣ روند پیشرفت اسطورههای یهودی در تاریخ
👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-myth/5803
2️⃣ هالیوود یهودی صهیونیستی
👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/5886
3️⃣ فعالیت چشمگیر مسیحیت صهیونیستی در عرصهٔ رسانه
👉 http://jscenter.ir/slave-jews/christian-zionism/5909
4️⃣ اسطورهٔ «ارض موعود» و شهر زایان
👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/5918
5️⃣ اسطورهٔ «مادر» و قبیلهگرایی متعصبانه
👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/7222
6️⃣ اسطورهٔ «قوم برگزیده» و «نژاد برتر»
👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/7421