#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : نود و پنجم
پرسید : هر چی باشه به روی
چشم.»
گفتم : وهب و مهدی و زهرا که به
دنیا اومدن شما جبهه بودی، اما حالا
دوست دارم برای این دخترمون
کنارم باشی .
دستش را روی چشمش گذاشت و
گفت : «چشم»
نزدیک وضع حملم که شد آمد و آوردم همدان . تیر ماه سال ۱۳۷۳
دختری که هنوز اسم نداشت به دنیا آمد .حاج احمد قشمی، رئیس ثبت احوال همدان و از دوستان حسین اسم سارا را پیشنهاد داد پسندیدیم ، حسین هم به خاطر من و عمه راضی
شد.
سارا دو روزه بود که تب ولرز شدیدی به تنم افتاد خیس عرق میشدم و یک باره مثل بید میلرزیدم عفونت به قدری با خونم قاطی شده بود که آمپولهای قوی پنی سیلین هم جواب نمی داد. حسین نگران من بود و من نگران سارا . تا چند روز یکی از دوستانم به او شیر میداد ، حسین هم مثل یک پرستار کنار تخت من می چرخاندش و با آب گرم و
کمک شیر آرامش می کرد.
بعد از پنج روز از بیمارستان مرخص شدم . اما دکتر گفت تا یک ماه
نمیتونی به بچه ات شیر بدی.
دوباره برگشتیم کرمانشاه بعد از یک ماه، سارا شیرم را گرفت داشتیم به زندگی در کرمانشاه عادت میکردیم که یک روز حسین با یک خاور آمد و
گفت: «آماده شید باید بریم پرسیدم: «کجا؟!»
تا آن روز هر مسئولیتی که میگرفت
نمی گفت اینبار نخواست کار و
مسئولیتش را از زبان این و آن بشنوم
گفت: «برام حکم معاون
هماهنگ کننده نیروی زمینی سپاه رو زدن یه خونه هم توی شهرک محلاتی تهران رهن کردم همه چیز آمادس که بریم حاضری؟!.
خندیدم و گفتم: «مگه راه دیگه ای
دارم؟» گفت: «آره.»
جا خوردم گیج و مبهوت :پرسیدم
👇👇👇
یک مرتبه پقی زدم زیر خنده و به رو خودش
انگار که چیزی ناگهانی یادش افتاده
باشد، ادامه دادم حتما اونم بشمار سه ، ها ؟»
تکانی خورد و گفت: «شما به
هیچی دست نزن ، خودم همه چیزو
بسته
میکنم میذارم پشت
ماشین.»
مثل اینکه اسباب و اثاثیه مان هم به
این جابه جایی های ناگهانی و هرازگاهی ، عادت کرده بودند چون خیلی زود جمع وجور و بار خاور شدند .از بابت وسایل و بارکردنشان که خیالمان راحت شد، حسین رفت
پرونده بچه ها را از مدرسه گرفت و
راهی تهران شدیم.
شهرک محلاتی، آن زمان اوضاع خوبی نداشت و ما برای زندگی با
مشکلات زیادی روبه رو بودیم. فصل
پاییز بود و به علت نبود امکانات
هوای خانه مثل هوای بیرون سرد بود، فاصله آنجا تا محل کار حسین در ستاد نیروی زمینی سپاه هم دور بود. به همین خاطر هنوز جاگیر پاگیر نشده رفتیم شهرک کلاهدوز که برعکس محلاتی همه چیز دم دست
بود.
با شروع سال تحصیلی وهب رفت اول دبیرستان مهدی دوم راهنمایی و زهرا سوم ابتدایی من هم سرگرم تر و خشک کردن سارای سه ماهه شدم.
سارا آینه کودکی های خودم بود مثل من دختر دوم و مثل من عزیز دردانه بابا حسین از سر کار که میآمد تا ساعتی با او سرگرم میشد
گاهی که حسابی ذوق میکرد می گفت : «پروانه یادته وقتی زینب از
دنیا رفت چقدر غصه خوردیم؟ حالا
ببین خدا چه دسته گلی بهمون
داده.»
سارا بزرگتر که شد و راه افتاد
دستش را می گرفتم و میبردمش ،پارک تاب و سرسره بازی سارا دو ساله شد که اتفاقی برایش افتاد از همان اتفاق ها که برای خودم گاه و بیگاه می افتاد؛ رفته بودیم ،شمال کنار دریا زیلو انداخته بودیم پسرها با زهرا و پدرشان توپ بازی میکردند سارا با ماسه ها ور میرفت و من گرم کار خودم بودم که یک دفعه موجی آمد و ناگهان دیدم
سارا نیست.
جیغ زدم: «سارا!»
چشمم به دریا افتاد موج او را بالا آورد و فرو برد حسین با فریاد من متوجه سارا شد و پرید داخل آب زنده شدم با گریه و التماس فریاد
میزدم که تو رو خدا نذار بچه م
بمیره.
حسین خیلی سریع از آب گرفت و
بیرونش آورد ولی بچه به حدی آب
خورده بود که نفسش بالا نمیآمد و
صورتش سیاه شده بود. حسین برش
گرداند و چند ضربه با دست به
گرده اش زد تا راه بسته سینه اش باز شد. بچه ها مات و مبهوت مانده بودند من اشک شوق میریختم و حسین مدام دلداری ام میداد و می گفت «بخیر گذشت خدا عمرش را دوباره نوشت .»
⬅️ ادامه دارد ....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از سالن مطالعه
KayhanNews759797104121494850168506.pdf
10.16M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز؛ دوشنبه
۱۲ دی ۱۴۰۱
۹ جمادیالثانی ۱۴۴۴
۲ ژانویه ۲۰۲۳
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
پیدیاف روزنامههای ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه"
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🏴#لطیفه_نکته ۲۶۴
▪️#متن_خطبهی_فدکیه
قسمت نهم؛
فَاتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقاتِهِ،
وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ،
وَ اَطیعُوا اللَّـهَ فیما اَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهاكُمْ عَنْهُ،
فَاِنَّهُ اِنَّما یخْشَی اللَّـهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ.
ثم قالت:
اَیهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبی مُحَمَّدٌ،
اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً،
وَ لااَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً،
وَ لااَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً،
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیكُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُوفٌ رَحیمٌ.
فَاِنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ اَبی دُونَ نِسائِكُمْ،
وَ اَخَا ابْنِ عَمّی دُونَ رِجالِكُمْ،
وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِی اِلَیهِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ الِهِ.
فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ،
مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكینَ،
ضارِباً ثَبَجَهُمْ،
اخِذاً بِاَكْظامِهِمْ،
داعِیاً اِلی سَبیلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ و الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،
یجُفُّ الْاَصْنامَ
وَ ینْكُثُ الْهامَّ،
حَتَّی انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ.
🏴🏴🏴🏴🏴
پس آنگونه که شایسته است از خدا بترسید،
و از دنیا نروید جز آنکه مسلمان باشید،
و خدا را در آنچه بدان امر کرده و از آن بازداشته اطاعت نمائید،
همانا که فقط دانشمندان از خدا میترسند.
آنگاه فرمود:
ای مردم!
بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است،
آنچه ابتدا گویم در پایان نیز میگویم،
گفتارم غلط نبوده
و ظلمی در رفتارم نیست،
پیامبری از میان شما برانگیخته شد که رنجهای شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر مؤمنان مهربان و عطوف است.
پس اگر او را بشناسید میدانید که او در میان زنانتان پدر من بوده،
و در میان مردانتان برادر پسر عموی من است،
چه نیکو بزرگواری است آنکه من این نسبت را به او دارم.
رسالت خود را با انذار انجام داد،
از پرتگاه مشرکان کنارهگیری کرده،
شمشیر بر فرقشان نواخت،
گلویشان را گرفته
و با حکمت و پند و اندرز نیکو به سوی پروردگارشان دعوت نمود،
در حالی که بتها را نابود میساخت،
و سر کینه توزان را میشکست،
تا جمعشان منهزم شده و از میدان گریختند.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6402
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
✨روز دوشنبه روز زیارتی
#امام_حسن(علیه السلام)
#امام_حسین(علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ.🌷
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌷
🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
▪️🍃▪️🍃▪️🍃▪️🍃▪️
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_389
🌹 آيه 102 سوره آل عمران
🌸 يَا أيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلّا وَ أَنْتُم مُّسْلِمُونَ
🍀 ترجمه: اى كسانى كه ایمان آورده اید! تقوای خداوند پیشه كنید آن گونه که سزاوار تقواى اوست و نمیرید مگر اینكه مسلمان باشید.
🌷 #تقوا: یعنی حفظ کردن یعنی خود را از گناهان حفظ کنید و خداوند را برای خود نگه دارید.
🌷 #حق_تقاته: آن گونه که سزاوار تقوای اوست
🌷 #لا_تموتن: نمیرید
🔴 #شأن_نزول: روزى دو نفر از قبيله اوس و خزرج در برابر يکديگر قرار گرفتند، و هر کدام افتخاراتی را که بعد از #اسلام نصیب قبیله او شده بود بر می شمرد. کم کم کار به جای باریک کشید، و قبیله دو طرف از جریان آگاه شدند و در برابر یکدیگر قرار گرفتند، ترس آن می رفت که بار دیگر آتش جنگ بین آنها شعله ور شود خبر به #پیامبر_اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رسید، حضرت فورا به محل حادثه آمد، و با بیان و تدبیر خاص خود به آن وضع خطرناک پایان داد و صلح و صفا در میان آنها برقرار شد. و آیات 102 و 103 سوره آل عمران نازل شد.
🌸 در این آیه دعوت به #تقوا شده است. در این آیه عوامل ایجاد کننده اختلاف و آنچه که باعث از بین رفتن ایمان و تقوا شود تضعیف شده است. این آیه خطاب به افراد با ایمان می فرماید: یا أيها الذين ءامنوا اتقوا الله حق تقاته: اى کسانی که ایمان آورده اید! تقوای خداوند پیشه کنید آن گونه که سزاوار تقوای اوست. هر كمالى مثل #ایمان، علم و تقوا داراى مراحلى است. حق تقوا آخرین و عالی ترین درجه پرهیزکاری است، که پرهیز از هر گونه گناه و عصیان و تعدی و انحراف از حق و نیز اطاعت از فرمان #خداوند و شکر نعمت های او را شامل می شود. در پایان آیه به قوم اوس و خزرج و همه مسلمانان جهان هشدار می دهد که به هوش باشند، تا عاقبت و پایان کار آنها به بدبختی نگراید، لذا با تأكيد مى فرمايد: و لا تموتن إلا و أنتم مسلمون: و نميريد مگر اینکه مسلمان باشید.
🔹 پيام های آیه102سوره آل عمران 🔹
✅ #مؤمن، هر روز باید مرحله ى بالاترى را بپیماید.
✅ #تقواى_واقعى، در سایه ایمان به مبدأ ومعاد است.
✅ ایمان آوردن كافى نیست، با ایمان ماندن لازم است.
✅ #اسلام، هم چگونه زیستن را به ما مى آموزد، هم چگونه مردن را نیز به ما آموزش مى دهد.
✅ #انسان در سرنوشت و عاقبت خود نقش دارد.
✅ #اسلام، هم به كیفیّت تقوا توجّه دارد و هم به تداوم آن تا پایان عمر.
🍃▪️🍃▪️🍃▪️🍃▪️
⭕️ یک مقایسه زیبا
این رهی نیست که از خاطره اش یادکنید
این سفر همره تاریخ بجا می مانَد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷