انسان شناسی ۱۳۷.mp3
11.72M
#انسان_شناسی ۱۳۷
#استاد_شجاعی
▪️منظور از انرژی، و قُوای عالَم چیست؟
- نیروهای ادارهکننده عالم را چگونه میتوان شناخت؟
- این نیروها چگونه رابطهی بین عالم ماده، با عوالم بالاتر را تنظیم میکنند؟
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🚨🚨🚨🚨خیلی مهم
✅✅✅ مردم شریف ایران! لطفا از انتشار جزئیات، اسم شهر ها و روستاهای کوچک در کنار فیلم های شلیک موشک و ضمیمه عکس و قیلم به مختصات به شدت خود داری کنید و در مکان یابی موقعیت دقیق سیلوهای موشکی به دشمن کمک نکنید.
32.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢سردار مفخمی فرمانده انتظامی استان مازندران با حضور در بخش خبری ۲۰ و ۴۵ دقیقه شبکه تبرستان به تشریح ابعاد طرح نور در راستای رعایت عفاف و حجاب پرداخت .
#طرح_نور
#حجاب
🔰 سازمان اطلاعات فراجا
🆔 @S_Etelaat_faraja
🔰کارتون "خواب راحت"
🔸️هنرمند: نازنین اسماعیل زاده
🔹️️تهیه شده در مرکز آفرینش های هنری
معاونت فرهنگی بسیج استان قم
📎در نشر هنر انقلاب اسلامی سهیم باشیم.
#وعده_صادق
#تنبیه_متجاوز
📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت هفتاد و هشت
📝ورزش♡
🌱محمّد از بچگی پر جنب و جوش بود و بازی هایی مثل هفت سنگ و ... را انجام می داد.
در نوجوانی هم به رشته های ورزشی مثل فوتبال و والیبال می پرداخت. زمانی که به مرحلۀ جوانی یعنی سال های پایانی زندگی اش رسید به ورزشهای پهلوانی از جمله کشتی و وزنه برداری روی آورد
🌷روزی دو عدد میل زورخانهِ ای سنگین وزن را با خود به روستا آورد و صبح زود ورزش می کرد. وقتی کنارش رسیدم پیشانیش خیس عرق شده بود تا مرا دید سلامی داد. پرسیدم: چکار میکنی؟ محمّد لبخند زد و گفت: ورزش میکنم. با کنایه گفتم: با دو تا چوب دستی؟!
🌱مؤدّبانه گفت بله، داداش جان! بد نیست شما هم خودت را محکی بزنی، ببینی چطور است؟
این گوی و این میدان .
بسم الله....امتحان بفرما
بعد میله ای چوبی را جلو پایم گذاشت و گفت: یا علی بگو و روی شانه ات ورز بده.
🌱من که تا آن زمان فکر نمیکردم این قدر میل های چوبی سنگین باشند، بادی به غبغب انداختم و به دید یک چوبدستی هر دو میله را با هم برداشتم، هنوز میل ها را یک متر از زمین جدا نکرده بودم شانه ام درد گرفت و از سنگینی وزن شان، آنها را روی زمین پرت کردم و آنجا فهمیدم که این ورزش به چشم تماشاگران، راحت و آسان به نظرمی آید با ناراحتی مچِ دستم را ماساژی دادم و رو به محمّدگفتم: این چه ورزشی است؟ محمّد لبخندی زد و گفت: ورزش پهلوانی، طوری تان که نشد؟ گفتم می آید نه من...
🌷ولی محمّد به ورزش کردن با آن میل ها عادت داشت و بدون توجّه به سنگینی وزنشان خیلی راحت میلها را روی دوشش بالا میداد و قدرتمندانه آنها را به هوا می انداخت و می گرفت و دوباره مشغول می شد...
ادامه دارد ....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📚 داستانها و حکایات های کوتاه
❤️محبّت! بی منِت🙏
🥸 هر وقت بابام میدید لامپ اتاق💡 یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم، میگفت: چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ 🚰آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه! اطاقم که بهم ریخته بود میگفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه. حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد. مدام حرفهای تکراری و عذابآور!
😋 تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون میبایست در شرکت بزرگی برای کار، مصاحبه بدم. با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو، ترک میکنم. صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم💰 پول داد و با لبخند گفت😊: فرزندم:
۱- مُرَتب و منظم باش؛
۲- همیشه خیرخواه دیگران باش؛
۳- مثبت اندیش باش؛
۴- خودت رو باور داشته باش؛
😚تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!
🏃♂با سرعت به شرکت رویاییام رفتم. به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود. فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله.🥡
■اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: خیرخواه باش؛ دستگیره رو سر جاش محکم 🪛کردم تا نیوفته! از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر🚿 ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر🚰 آب رو هم بستم...
□🪜پلهها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا 🌅چراغها روشنه💡، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونا رو خاموش 🔦کردم!
●به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه. چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم😰؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربیشون تعریف میکردن! عجیب بود؛ هر کسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میآمد بیرون!
■با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟🤔 عُمراً! بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن! باز یاد پند پدر افتادم که مثبت➕ اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم. اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد
■توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن. وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم ۳ نفر نشستن و به من نگاه میکنند!
👨🦰 یکیشون گفت:
کِی میخواهی کارتو شروع کنی؟
لحظهای فکر کردم، داره مسخرهم میکنه🧑🦱.
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس🤦♂ داشته باش! پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ِ
ان شاءالله بعد از همین مصاحبه آمادهام. یکی از اونا گفت:
شما پذیرفته شدی! باتعجب
گفتم: هنوز که سئوالی نپرسیدید؟!
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
📹 با دوربین مداربسته دیدیم، تنها شما بودی که تلاش کردی از🚪 درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی.
در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و … هیچ چیز جز صورت پدرم🧔♂ را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر👊، اما درونش پر از محبت بود💛 و 🗓 آینده نگری.
⭕️ عزیزانم! در ماوراء نصایح و توبیخ های مادرها و پدرها، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهید فهمید.
اما شاید دیگر آنها در کنار ما نباشند: میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود. میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟ چرا اينقدر شاد بودن؟ چرا اينقدر احساس تنهايی نمیكردند؟ چرا زندگیها بركت داشت؟ چرا عمرشون طولانی بود؟…
○چون تو کتابها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عملکردن بودند.
فقط یک کلام میگفتند: خدایا به دادههایت شکر.
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره. میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره. موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده، همسایه میلش میکشه. ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف ظرفاشو میشستن، جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچههایشغصه نخورن. اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه.
به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره.
🤲خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتابها دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاحکنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم نه فقط با خواندن دعا.
❤️مهربان باشیم،
محبت کنیم بیمنت🌞
─۰۰۰🍃🌹🍃۰۰۰─
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السّلام علیکَ ایُّها المقدَّمُ المأمول...✋
🌱سلام بر تو ای مولایی که آرزوی آمدنت بهترین آرزوهاست و آرزومندان و منتظرانت، برترین مردم تاریخ...
🌱سلام بر تو و بر روز آمدنت...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهــمعجـللـولیکالفــرج 🤲
امروز؛ دوشنبه
۲۷فروردین ماه سال ۱۴۰۳
متعلق به دو سرور جوانان بهشتی #امام_حسن و #امام_حسین صلواتاللهعلیهما
ذکر امروز؛ یکصد مرتبه
یَا قَاضِیَ الحَاجَاتِ
🌅 زیارت حضرت امام حسن علیه السلام ( دوشنبه )
☀️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
🍃🌻 السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ العالَمِين َ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَليْكَ يا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياحَبِيبَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفْوَةَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ اللهِ ، السَّلامُ عَليْكَ يا حُجَّةَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صِراطَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يابَيانَ حُكْمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها السَّيِّدُ الزَّكي ُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها البَرُّ الوَفيُّ
🍃🌻 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها القائِمُ الاَمِينُ، السَّلامُ عَليْكَ أَيُّها العالِمُ بِالتَّأْوِيلِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الهادِي المَهديُّ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الطّاهِرُ الزَّكيُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها التَّقيُّ النَّقيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الحَقُّ الحَقِيقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياأَبا مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بْنَ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ الله وَ بَرَكاتُهُ .
🌺 👈در زیارت حضرت امام حسین علیهالسلام میگویی :
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ ، وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً ، وَجَاهَدْتَ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ ، فَعَلَيْكَ السَّلامُ مِنِّى مَا بَقِيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ ، وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ؛أَنَا يَا مَوْلَاىَ مَوْلىً لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ ، سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ ، وَظَاهِرِكُمْ وَبَاطِنِكُمْ ، لَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ مِنْهُمْ ، يَا مَوْلَاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ ، يَا مَوْلَاىَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ ، هٰذا يَوْمُ الإِثْنَيْنِ وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما وَأَنَا فِيهِ ضَيْفُكُما ، فَأَضِيفانِى وَأَحْسِنا ضِيَافَتِى ، فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِيفَ بِهِ أَنْتُمَا ، وَأَنَا فِيهِ مِنْ جِوارِكُما فَأَجِيرانِى ، فَإِنَّكُمَا مَأمُورانِ بِالضِّيافَةِ وَالْإِجارَةِ ، فَصَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكُمَا وَآلِكُمَا الطَّيِّبِينَ.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۵۰ سوره أنعام
🌸 قُلْ لَآ أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَآئِنُ اللَّهِ وَلَآ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ
🍀 ترجمه: بگو: من به شما نمی گویم كه گنجینه های خدا نزد من است، و نیز غیب هم نمی دانم، و نمی گویم كه فرشته ام؛ فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می كنم. بگو: آیا نابینا و بینا یكسانند؟! پس چرا نمی اندیشید؟
🌷 #قُل: بگو
🌷 #لَآ_أَقُولُ: نمی گویم
🌷 #خَزَآئِن: گنجینه ها
🌷 #مَلَك: فرشته
🌷 #أَتَّبِعُ: پیروی می کنم
🌷 #هَل: آیا
🌷 #يَسْتَوِي: یکسان است
🌷 #الْأَعْمَىٰ: نابینا
🌷 #الْبَصِير: بینا
🔴 اين آيه همانند سایر آیات سوره أنعام در مکه نازل شده است و دنباله پاسخگويى به اعتراضات گوناگون كافران و مشركان است و به سه قسمت از ايرادهاى آنها در جملههاى كوتاه پاسخ داده شده است:
1⃣ نخست اين كه آنها به #پيامبر«صلّى اللّه عليه و آله و سلم» پيشنهاد معجزات عجيب و غريبى می دادند، و هر يک به ميل خود پيشنهادى داشتند، حتّى به مشاهده معجزات مورد درخواست ديگران نيز قانع نبودند؛ گاهى خانه هايى از طلا، و گاهى نزول فرشتگان، و زمانى تبديل سرزمين خشک و سوزان مكّه به يک باغستان پر آب و ميوه! گويا آنها با اين تقاضاها يک نوع مقام الوهيّت و مالكيّت زمين و آسمان براى پيامبر انتظار داشتند. لذا #خدا در پاسخ اين افراد، به #پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» دستور مى دهد «قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللّهِ: بگو من به شما نمی گویم که گنجینه های خدا نزد من است» «خزائن» جمع «خزينه» به معنى منبع و مركز هر چيزى است و به اين ترتيب خزائن اللّه، منبع همه چيز را دربر مى گيرد كه از ذات بى انتهاى #خدا كه سرچشمه همه كمالات و قدرت هاست، مى باشد.
2⃣ سپس در برابر افرادى كه انتظار داشتند #پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» آنها را از تمام اسرار آينده و گذشته آگاه سازد، و حتّى به آنها بگويد در آينده چه حوادثى مربوط به #زندگى آنها روى مى دهد، تا براى دفع ضرر و جلب منفعت به پا خيزند، مى فرمايد: «وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ: و نیز غیب هم نمی دانم»
3⃣ و در جمله سوم به پاسخ ايراد كسانى كه انتظار داشتند خود پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلم» #فرشته باشد، و يا فرشته اى همراه او باشد، مى فرمايد: « وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما يُوحى إِلَيَّ: و نمی گویم که فرشته ام؛ فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می کنم»
🔴 و در پايان آيه به #پيامبر«صلّى اللّه عليه و آله» دستور داده مى شود كه: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ: بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند؟ پس چرا نمی اندیشید؟» منظور از #نابینا یعنی کسی که حقایق را به خوبی نمی بیند و چشم اندیشه اش بسته است و منظور از #بینا کسی است که حقایق را به خوبی می بیند.
🔹 پیام های آیه ۵۰ سوره أنعام 🔹
✅ صداقت #انبیا، تا آنجاست که اگر فاقد قدرتی باشند، به مردم اعلام می کنند.
✅ از کارهای #پیامبران، مبارزه با خرافه گرایی و شخصیت سازی کاذب است.
✅ #پیامبر برای زندگی شخصی یا اداره حکومت، همچون دیگران از مسیر عادی اقدام می کند و از علم غیب و گنجینه های الهی استفاده شخصی نمی کند.
✅ کار #پیامبر، فقط بر اساس پیروی از وحی است.
✅ پیروی از #پیامبران ، بصیرت و پیروی نکردن از آنها، نابینایی است.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌻✨سلام✋
🌟به روز دوشنبه بیست و هفتم فروردین ماه ۱۴۰۳ خوش آمدید🌻
✨از خدا تمنا دارم
🌸🌟روزتـون بدون غـم
🌷✨روزگارتـون بدون مشکل
✨لحظه هاتون بدون دلتنگی
🌸✨عمـرتون بدون مریضی
🌷🌟و زندگیتـون بدون
✨حسرت باشـه
🌸✨دوشنبه تون زیبا
🌷🌟وپر از خاطره 🌷
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷