eitaa logo
امام زادگان عشق
91 دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
350 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷 💠شهید محمدامین جبلی وقتی پسرم قصد عزیمت به فرودگاه را داشت لباس خاکی به تن داشت؛ مادرش به او گفت لباست را عوض کن! با این اتفاقاتی که افتاده و محاسنی که تو داری کمی احتیاط کن که در خارج از کشور برایت مشکل نشود؛ حتی من نیز به او گفتم شلوار لی بپوش اما او جلوی آینه رفت و با خنده میگفت شبیه شهدا شده ام و همینطور خوب است. به او گفتم: بابا خیلی نور بالا میزنی!هوای خودت را داشته باش. حتی در فرودگاه یکی از دوستانش که برای بدرقه آمده بود به او گفت: حرف مادرت را گوش می کردی و لباس دیگری می پوشیدی؛ با خنده در جواب به دوستش گفت: اگر زیاد اصرار کنید گوشه ی لباس خاکیام مینویسم، شهید قاسم سلیمانی!. تا روز آخر می گفت من هنوز عزادار سردار سلیمانی هستم؛ مادرش به او گفت حالا نرو، ممکن است جنگ بشود؛ پسرم گفت اگر جنگ شد، اولین نفری که برمی گردد من هستم؛ این پسر با این روحیه رفت. من این بچه های امروز را با زمان خودمان مقایسه می کنیم و می بینم اینها به سرعت از ما سبقت گرفتند؛ ما در جبهه ها دل به دریا می زدیم اما اینها از ما جلوتر زدند؛ خوشا به سعادتشان . با خود یک جانماز و مهر کربلا برد و گفت این تربت را به عنوان سکینه دل وآرامش قلبم می برم. در کانادا با اینکه درایام ماه رمضان روزهای طولانی داشت، روزه هایش ترک نشد و به نمازش مقید بود. 📚من هستم ... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
از شهید یحیی السنوار حسن ، محمد و ابراهیم راضی از مسجد خارج شدند و در گفت و گوی خود در حین بازگشت ما احساس رضایت و خشنودی خود را از سخنان شیخ و تحسین خود از او را ابراز کردند. و من نمی دانستم از این موضوع چه را میپسندیدند سخنان شیخ هر چند زیبا و تأثیر گذار بود اما پاسخ روشنی برای سؤالات مطرح شده از سوی همگان نداشت خصوصا سوالات محمود و عبدالحفیظ در گفتگوی خود با حسن. استاندارد زندگی در اردوگاه به طور قابل توجهی شروع به توسعه و بهبود کرده بود بیشتر خانه ها دارای یک یا دو کارگر بودند که در اسرائیل کار میکردند و در مقایسه با شرایط قدیمی در نوار غزه یا کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و کویت درآمد بسیار خوبی داشتند. و شرایط مردم به وضوح شروع به بهبود می کرد آنها شروع به یافتن رادیو و تلویزیون در بسیاری از خانه کردند. بسیاری از خانه ها شب برق مشترک داشتند و روشن میبودند برخی از آنها یخچال یا اجاق گاز داشتند و بیشتر خانه ها شبکه آب مشترک داشتند خانه ما رادیو خوبی مشترک شدیم در شبکه برق و آب اما هنوز هیچ اقبالی به تلویزیون و یخچال و اجاق گاز نداشتیم با وجود این وضعیت ما از وضعیت خیلی از خانواده ها خیلی بهتر بود که در حالت پریشانی باقی مانده بودند. نکته مهم این است که طی دو دهه گذشته پس از هجرت پس از نکبت (48) جمعیت اردوگاهها به طرز شگفت انگیزی چند برابر شده بود زیرا خانه ها دیگر جای ساکنان خود را ندارند، به خصوص زمانی بسیاری از کسانی که کودک بودند یا حتی کسانی که بعد از نکبت به دنیا آمدهاند مرد شده بودند آنها ازدواج کرده بودند و صاحب پسر و دختر شدند، و هر خانه یک یا چند برادر متاهل داشت و خانه های شلوغ اردوگاه به کارتنهای مرغ تبدیل شد... در این زمان صحبت از پروژههای مسکنی که اداره مسکن فرمانداری نظامی در حال آماده سازی آن بود شروع شد تا هرکسی که قصد توسعه اردوگاه را داشت نام خود را در اداره مسکن ثبت کند و به شرطی که اردوگاه هزینه قسطی را بپردازد خانه ویران میشد و بدین ترتیب به هر فرد متاهلی یک اتاق مسکونی اعطا میگردید. این موضوع بحث خشونت آمیزی را در میان ساکنان کمپ ایجاد کرده بود شما هیچ گردهمایی جلسه و دیداری را نمی یابید که در آن این موضوع مطرح نمیشد و مردم به مخالفان و موافقان تقسیم شدند موافقان این ایده را مطرح می کردند که این رویارویی با واقعیت است زیرا نمیتوانیم در جوامعی مانند قوطی ساردین به طور نامحدود زندگی کنیم. خانه ها با افزایش زیاد فرزندان نمیتوانند ما را در خود جای دهند و راه حلی برای این موضوع در افق قابل پیش بینی نیست. این موضوع با تخلیه ساکنان کمپ حل می شود و این هدف اشغال است که پناهندگان را در این محله ها اسکان داده و به مسئله آنها پایان دهد جنجال ادامه داشت و این پروژهها هنوز فقط یک ایده بود که اجرایی نشده بود. نظر یک طرف طرف مقابل را تایید می کرد قبل از ازدواج برادرانم محمود و حسن نمی دانستم چیزی به نام لوازم آرایشی وجود دارد مادرم هم مثل خانم های اردوگاه از این مواد استفاده نمی کرد تنها اتفاقی که در مناسبت های شاد برایشان می افتاد این بود که موهای صورتشان را برمی داشتند و ابروهایشان را نازک می کردند و با این وجود بسیار زیبا به نظر می رسیدند. حتی کسانیکه برای بچه هایشان غذا پیدا نمی کردند دنبال لوازم آرایشی می گشتند و بچه هایشان طعم گوشت را جز در مناسبت های بزرگ نمی دانستند یا بین نام و نوع میوه هایی که فقط در عکس کتاب های زیست شناسی در مدارس می بینند تمایز قائل نمی شدند. زمانی که یکی از دختران در حال ازدواج بود به نظر میرسید که زنان هنگام تزئین از لوازم آرایشی استفاده می کنند، اما او متوجه نبود که چیزی به نام لوازم آرایشی وجود دارد اما بعد از ازدواج محمود و حسن و زمانی که من می خواستم. وارد یکی از اتاقهایشان شوم در قفسه های الماری یک کمد با یک آینه بزرگ در وسط اتاق ها می دیدم، تعدادی بوتل های شیشه یی و جعبه های در اتاق خوابها گذاشته بودند که فهمیدم لوازم آرایشی هستند اما ظاهراً بطور دقیق نمی دانستم که برای استفاده فراتر از روز عروسی و در مناسبت های ازدواج برای اقوام استفاده شود تا آن هنگام هیچ یک از زنانی را ندیده بودم که در خیابانهای کمپ آرایش کرده و این مواد را روی صورت خود داشته باشند. ادامه دارد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻... 👇 🌷〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰🌷