#افزایش_ظرفیت_روحی 88
گفتیم که خداوند متعال امور انسان رو بنابر مصالح اون ها قرار میده. مقدمات هر امتحانی رو هم خود خدا فراهم میکنه.
⭕️ گاهی ممکنه یه اتفاق بدی برای انسان بیفته و اون خیال کنه که به مصلحتش نبوده که اون اتفاق بد بیفته.
✅ در حالی که همون اتفاق بد چون باعث شده که امتحان خوبی برای انسان درست بشه پس در واقع به نفع انسان بوده.
بنابر این همه اتفاقات بدی که برای ما می افته در نهایت به مصلحت و به نفع ماست.
اگر قرار بود که اتفاقی به مصلحت ما نباشه حتما اون اتفاق رخ نمیداد.
✔️
توجه به این موضوع میتونه زندگی انسان رو زیباتر کنه و آدم نهایت رضایت رو در زندگیش به دست بیاره.
💢 ریشه بسیاری از نارضایتی ها همینه که انسان به زندگیش نگاه درستی نداره و حواسش به مقدرات الهی نیست.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_صد_و_هشتم
خداوندا ! سر من، عقل من، لب من، شامه من، گوش من، قلب من، همه ی اعضا و جوارحم در همین امید به سر می برند.
یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
خدایا ! از کاروان دوستانم جامانده ام خداوندا ، ای عزیز ! من سالها است ،از کاروانی به جامانده ام وپیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران. عزیزم!من از بیقراری و رسوایی جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از ایـن صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم.
َکریم ، حبیب به کرمت دل بسته ام تو خود می دانی دوستت دارم.خوب می دانی جز تو را نمی خواهم. مرا به خودت متصل کن.
خدایا ! وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشه دار میکند، مرا به قافله ای که به سویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمی توانم از تو جدا بمانم.بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنانکه شایسته تو باشم.
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
72.Jinn.26-28.mp3
3.77M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره_جن🌸
💐#آیـات26-28💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه #شهداءبویژه سردارحاج قاسم سلیمانی و همرزمانش#امام شهداء #اموات🌿
هر روز با تفسیر آیاتی از سوره های قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
مینویسم تا یادم نرود:
تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم...
با شهدا بودن سخت نیست، باشهدا ماندن سخته
سلام✋
#عاقبتتون_شهدایی🌸
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
7صوت تحدیر جزء هفتم.mp3
4.22M
🎙#صوت تلاوت جزء هفتم تند خوانی استاد معتز آقایی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
✨ما تا ظهور آقا امام زمان(عج) به مبارزه ادامه میدهیم. حالا میخواهد سوریه و عراق باشد و یا جنگ با خود اسرائیل در فلسطین اشغالی باشد. هر جا ندای مظلومی بلند شود ما آنجاییم. هر جا که برای زمینهسازی ظهور آقا احتیاجی به ما باشد ما آنجاییم.
✨پس از همین حالا یاد بگیرید فقط نگویید مدافعان حرم. چون شکر خدا امروز حرمها در امنیت است. ما زمینه ساز ظهوریم. این را به همه بگو ...
✍راوی : خواهر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مصطفی_نبی_لو
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#کتاب
#رؤیای_بیداری
#خاطرات_همسر_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_عارفی
#فصل_ دوازدهم
#قسمت ۶۳
بعد از شهادت آقامصطفی خیلی مشتاق دیدار با رهبر بودم. خیلی این در و آن در زدم. چند بار نامه نوشتم و خواهش کردم که حضرت آقا را ببینم. حتی سال قبل شنیدم که ایشان مشهد هستند و شاید شبی بروند کوهنوردی! با پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری تماس گرفتم که چه شبی و کجا میتوانیم ایشان را ببینیم. گفتند خبر میدهیم و خبر ندادند. خیلی دلم میخواست موقعیتی پیش میآمد که از دور ایشان را ببینم، اما میسر نشد. یکبار که فرزندان شهدای مدافع حرم را برای دیدار با رهبری به تهران دعوت کردند، من به عشق دیدار رهبر، امیرعلی را گذاشتم پیش مادر آقامصطفی و خودم همراه طاهارفتم تهران، به این امید که لحظهای ایشان را ببینم. ولی به من اجازۀ ورود ندادند. همانجا نامهای نوشتم و گله کردم.
با اینکه میلی نداشتم بروم زابل، به اصرار پدرم رفتم، ولی دلم در مشهد بود. نگران بودم که یک فرصت طلایی را از دست بدهم. مرتب با خانوادۀ شوهرم در تماس بودم. تا اینکه یکشنبه، ۵ فروردین، پدرشوهرم تماس گرفت و گفت: «قراره از فردا روزی دهتا از خانوادههای شهدا رو ببرن دیدار با مقام معظم رهبری. انشاءالله شما رو هم میبرن، به شرط اینکه زود برگردین.»
با خوشحالی گفتم: «همین امروز، همین حالا حرکت میکنم.»
خانوادهام اجازه نمیدادند. مادرم گفت: «زینب مطمئنی که میبرنت؟ هنوز عیددیدنی خونۀ هیچکس نرفتی. خواهرها و برادرهات منتظرن، بعضیهاشون ندیدنت.»
گفتم: «حتی اگه نیمدرصد هم احتمال دیدار بدم، میرم.»
با معاونت ارتباطات مردمی دفتر رهبری در تهران تماس گرفتم. گفتند: « نه خانم کی گفته؟ اصلاً اسم شما توی لیست نیست. باخیال راحت به ادامۀ مسافرتتون برسید.»
با اینحال چنان شوق داشتم که نفهمیدم چهطور وسایلم را جمع کردم. دست بچهها را گرفتم و زدم به راه. عصر یکشنبه راه افتادیم و ظهر دوشنبه بعد از چهارده ساعت اتوبوسسواری رسیدیم مشهد. پدرشوهرم گفت: «خوب شد اومدین. قراره فردا ببرنتون حرم. آمادگیاش رو داشته باشین.»
اصلاً باورم نمیشد. نمیتوانستم یکجا بنشینم. مدام راه میرفتم. با اینکه خسته بودم، خوابم نمیبرد. برای آمدن فردا لحظهشماری میکردم.
سهشنبه، هفتم فروردین بعد از نماز مغرب آماده و منتظر بودیم. با مادربزرگ آقامصطفی رفتیم طبقۀ بالا ببینیم آنها هم حاضرند یا نه، که صدای زنگ در حیاط آمد. پدرشوهرم در را باز کرد. هیجانزده و بلندبلند گفت: «بفرمایید، بفرمایید، خوشآمدید.»
از پلهها آمدم پایین. چادر رنگی سرم بود. چهارتا محافظ آمدند داخل.
یکی پرسید: «کجا بریم پایین یا بالا؟»
من با تعجب گفتم: «مگه قرار نیست ما رو ببرین دیدار آقا؟»
گفتند: «یک جلسه توجیهیه. زیاد وقتتون رو نمیگیره.»
پدرشوهرم گفت: «تشریف بیارند بالا. بالا هم بزرگتره، هم وسایل پذیرایی آماده است.»
دیدم تعداد زیادی مأمور بیرون ایستادهاند و با بیسیم صحبت میکنند. پاسداری خطاب به پدرشوهرم گفت: «گفتند هر جا بچههای شهید هستند، همانجا میرویم.»
احتمال دادم که حضرت آقا میخواهند تشریف بیاورند. رفتم داخل اتاق. در حالیکه چادر مشکیام را جلو آینه میپوشیدم، حس کردم حرارت بدنم بهشدت بالا میرود. گونههایم تبدار و
سرخ شده بود و روی پیشانیام دانههای درشت عرق میجوشید. آمدم بیرون.
مأموری گوشیام را گرفت. به طاها گفتم: «برو به سارا بگو به لیلاخانم و بقیه زنگ بزنه بگه زود بیان اینجا.»
بلافاصله گوشیهای بقیه را هم جمع کردند. چند پاسدار همزمان وارد شدند. دو نفر رفتند داخل حیاط. یک نفر اتاقها را وارسی کرد. همه با صدایی آهسته و ملایم حرف میزدند. همهمۀ دلپذیری ایجاد شده بود. قلبم گاهی چنان تند میتپید که فکر میکردم هر آن ممکن است تار و پودش از هم بگسلد.
با خودم گفتم: «یعنی امکان داره حضرت آقا به خونۀ من بیان، اون هم سرزده؟»
دستم را روی قلبم گذاشته بودم و مدام ذکر میگفتم. بالاخره مردی بیسیم بهدست اعلام کرد: «آقا میخواهند تشریف بیاورند.»
این خبر از آستانۀ تحمل من بالاتر بود. احساسی که داشتم نیرومندتر از شادی بود؛ چیزی کوبنده و بیحسکننده. خیال میکردم تمام عضلاتم کِرِخت شدهاند. نمیتوانستم حرف بزنم، بخندم یا حتی گریه کنم.
نگاهم روی عکس مصطفی ثابت مانده بود. با خودم نجوا کردم: «کاش بودی مصطفی و این لحظه رو میدیدی!»
از نگاهش خواندم: «خودم آقا رو دعوت کردم.»
به محض ورود آقا، اشک چون باران بر گونههای همۀ ما جاری شد. مخصوصاً پدر آقامصطفی چنان از شوق گریه میکرد که شانههایش بهشدت میلرزید. من دلم نمیخواست اشک در این لحظات حساس، جلو نگاهم را بگیرد. با اینحال چارهای نداشتم جز اینکه از پسِ پردۀ اشک شاهد تحقق این رؤیا در بیداری
باشم .
⬅️ ادامه دارد .....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#افزایش_ظرفیت_روحی 90
🔸 در پیام های قبلی در مورد این صحبت کردیم که انسان چطور میتونه با توجه به امتحانی بودن همه زندگی، نگاهش رو به همه چیز تغییر بده تا قوی تر بشه.
در مورد امتحان نکات و جزئیات زیادی هست که خوبه خود آدم در موردش فکر کنه تا به نتیجه برسه.
❇️ از الان میخوایم در مورد یکی دیگه از راه های "قوی شدن روح خودمون" صحبت کنیم.
برای شروع بهتره روی یه موضوع فکر بشه. در واقع یه سوال مهم!
اینکه "بهترین انگیزه" برای اینکه آدم کارهای خوب رو انجام بده چیه؟
🔷و اینکه ما الان دقیقا کارهامون رو با چه انگیزه ای انجام میدیم؟
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_صد_و_نهم
💠خطاب به برادران وخواهران مجاهدم
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانیکه سرهای خود را برای خداوند عاریه داده اید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به شوق فروش آمده اید!عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشییع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن ، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی (ص) .
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزه ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بعنوان شیعه به آن اعتقـاد دینی دارید و چه شما که بعنوان سنی اعتقاد عقلی دارید، بدانید (باید) به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه ی رسول لله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. و الله و الله و الله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله ونجف، کربلا،کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی ماند؛ قرآن آسیب می بیند.
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
71.Nooh.01-03.mp3
3.47M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره_نوح 🌸
💐#آیـات1-3💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه #شهداءبویژه سردارحاج قاسم سلیمانی و همرزمانش#امام شهداء #اموات🌿
هر روز با تفسیر آیاتی از سوره های قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
" بسم رب الشهداء والصدیقین "
#سلام_بر_شهدا
#سلام_بر_مردان_بی_ادعا
خوشا آنانڪ جان را میشناسند
طریق عشق و ایمان را میشناسند
بسے گفتند و گفتیم از #شهیدان
#شهیدان را #شهیدان مے شناسند
✍️ #اردیبهشت
سال ۱۴۰۰
سالروز عروج ✨🕊
🌷 #شهدای والامقام
🌷 #محله زینبیه، مسجد حضرت زینب "علیها السلام" است،
🌷 ڪہ در چنین ماهی
🌷 #آسمانی شدند
#شهید مدافع حرم احمد بیضون
#جانباز شهیدابراهیم مشهدی
#شهید سید مرتضی شریفی
#سردارشهید حاج محمد محمودی
#شهید علی رضا زاده عسگری
🌷 سالروز
🌷 آسمانی شدنتان
🌷 مبارڪ باد ...
همچنین یادی می کنیم از
#شهید محمود بیضون و
#شهید سیدحسین شریفی
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی با ذکر #صلوات
⬅️ از خانواده های معزز شهدای محل درخواست داریم با ارسال کلیپ، خاطره ، زندگی نامه ،عکس های با کیفیت و..ـ جهت آشنایی بیشتر محله با شهیدشان ، خادمان خود را همراهی نمایند .
ضمن اینکه گروه رسانه مسجد آمادگی دارد تا با خانواده های معظم شهدای محل بصورت حضوری مصاحبه داشته باشد، لطفا با اعلام آمادگی خود، گروه رسانه را همراهی نمائید.
🆔 @ya110s
"اجرتان با سرور و سالار شهیدان"
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷