eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
325 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  امام زادگان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز پنجشنبه روز زیارتی 🌸امام حسن عسکری علیه السلام دعا 🤲 🎤مهدی_صدقی 🔻... 👇 🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰🇮🇷〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 🌸 وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ (163) 🍀 و معبود شما خدای یکتاست، به غیر از او خدایی نیست، بخشنده ی مهربان است. 🌷 :و معبود شما 🌷 :خداى يكتا 🌷 :به غير از او معبودى نيست 🌷 :رحمت عام خداوند 🌷 :رحمت خاص خداوند ‌ 🌺 این آیه در مقام نازل شده است از ابن عباس روایت و نقل می کنند که مشرکین و کفار قریش از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواستند که را برای آنها توصیف نماید. سپس این آیه و سوره توحید با هم نازل شده است. ابتدا می فرماید و إلهكم إله واحد:و معبود شما خداى يكتاست چقدر زیبا بیان می کند یعنی خدای یکتا خدای شما هم هست سپس می فرماید لا اله الا هو به غیر از او معبودی نیست. 🌺 الرحمن الرحيم بخشنده ی مهربان اسمی دارد و صفاتی دارد اسمش نرگس است صفاتش رنگ و و خوش عطر بودن آن است همانطور که قبلا در تفسیر سوره حمد و آیات دیگر بیان کردیم خداوند هم اسمی دارد و صفاتی دارد اسمش صفاتش الرحمن و الرحيم و رب و مالک و صفات نیکوی دیگر دارد. یعنی رحمت عام خداوند که شامل همه مخلوقات می شود و یعنی رحمت خاص خداوند که شامل افراد خاصی مانند مؤمنان می شود.اگر می بینید مادر به فرزندش محبت می کند اگر می بینید کبوتر دانه بر می دارد و در دهان بچه اش می گذارد اگر می بینید هر حیوانی از بچه اش مراقبت می کند و غذا برای او تهیه می کند همه این ها از رحمت الهی سرچشمه می گیرد که این و عشق را در وجود آنها قرار داده است. در پایان آیه چقدر با عطوفت و مهربانی با کافران و مشرکان سخن می گوید که خدای شما مهربان و بخشنده است. 🔹 پیام های آیه 163 سوره بقره🔹 ✅ وقتی و از پیامبر خواستند که خدا را برای آنها توصیف کند. در ابتدای آیه کلمه معبود شما آمده است یعنی خدا خدای شما هم هست هر چند به او کافر شدید. ✅ ،نظير و شبيه ندارد و مركب از اجزا نيست.«إِلهٌ واحِدٌ» ✅ در پایان از الرحمن و الرحیم سخن می گوید و از راه عطوفت و با کافران و مشرکان سخن می گوید. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
❁﷽❁ پنجشنبه ڪه مے آید باز دلتنگ مےشویم بی قرارِ یـاد مےشویم یاد میدان جنون آشنایان غبارو خاڪ و یادآنانےڪه بوده‌اند اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم💐 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از  امام زادگان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات ارزشمند آیت ا... مجتهدی (ره) دربحث اموات _ پنجشنبه است نثار همه اموات فاتحه مع الصلوات 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از  امام زادگان عشق
قرار هر پنجشنبه ی دلم ، گوشه ای از شهر ، که آسمانش تو را در بر گرفته است... هدیه به روح مطهر #امام_شهداء 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
طبق روایاتی که از حضرات معصومین (ع ) وارد شده است زیارت اهل قبور مومنین در روزهای دوشنبه و پنج شنبه و جمعه مستحب موکد است و سنت پیامبر و سیره اهل بیت (ع ) نیز چنین بوده است و فعل معصوم نیز برای ما حجت است و در روایتی از رسول خدا(ص ) آمده است که حضرت فرمود: »هدیه بفرستید برای مردگان خود« پس سوال شد چیست هدیه مرده ها؟ فرمود: صدقه و دعا. و فرمود ارواح مومنین هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه ها و منزل های خود فریاد می کنند هر یک از ایشان به آواز حزین با گریه ای اهل من و اولاد من ای پدر من و مادر من و خویشان من مهربانی کنید بر ما...«. ۱- مفاتیح الجنان , مرحوم حاج شیخ عباس قمی , ص ۱۰۱۴  ۲- اصول کافی , ج ۳, باب ۱۳ از ابواب المزار  ۳- کامل الزیارات , ابن قولویه , ص ۳۲۰  ۴- وسائل الشیعه , ج ۳, باب ۵۵, ص ۲۲۳ 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
❌ سیلی به صورت خواهر روز گذشته خواهر شهید محمود کاوه، در مترو مشهد، شهر شهید کاوه، از زنی معلون الحال، در حین امر به معروف و نهی از منکر که کشف حجاب و بدحجابی داشت سیلی خورد. این سیلی به صورت خواهر فرمانده‌ی ما تاوان سکوت و بی کفایتی متولیان امری است که متاسفانه در برابر این حرام شرعی بی تفاوت شده اند و داد و مطالبه‌ی دغدغه مندان را هم تندروی خواندند. مسولین غیرتمند، نیروهای انقلابی، وقت آن نرسیده که............!!!
جدایی بحرین از ایران 22 اردیبهشت 1349 در روز 22 اردیبهشت ۱۳۵۰ جزیره بحرین، استان چهاردهم ایران در پی جدایی از سرزمین مادری، اعلام استقلال کرد. جدایی‌خواهی در بحرین زمانی پدیدار شد که این منطقه از ۱۸۹۲ میلادی تحت سلطه کامل بریتانیا درآمد. پیش از این بریتانیا از طریق انعقاد قراردادهای گوناگون کوشیده بود تا این سرزمین را تحت حاکمیت خود درآورد. نخستین قیام عمومی بحرین در مارس ۱۸۹۵ در مخالفت با شیخ عیسی بن علی نخستین حاکم از سلسله آل‌خلیفه شکل گرفت‌. این قیام با دخالت سرهنگ آرنولد ویلسون، نماینده دولت بریتانیا در خلیج فارس سرکوب شد و بازداشت و تبعید ناراضیان به «زباره» در شمال شبه جزیره قطر را در پی داشت و درگیری‌های شدیدی را میان قطر و بحرین بوجود آورد. این موضوع باعث شد قطر با انعقاد قراردادی خود را تحت‌الحمایه بریتانیا کند. این رویداد نقطه آغاز بیش از یک قرن کشمکش سیاسی و نظامی میان بحرین و قطر بود. در سال‌های بعد به تدریج افکار عمومی در بحرین به ایران متمایل شد. انقراض سلسله قاجار در ایران و طرح ادعاهای ارضی پهلوی اول این تمایل را در میان مردم بحرین افزایش داد و از جانب دیگر بر حساسیت انگلیسی‌ها در منطقه افزود و آنان را به تحکیم پایه‌های نفوذ و سلطه خود در بحرین سوق داد. این رخداد باعث شد انگلیسی‌ها در ۱۹۲۳ میلادی شیخ عیسی بن علی را برکنار و یکی از کارگزاران خود چارلز بلگریو را در ۱۹۲۶ به عنوان مشاور امیر بحرین روانه این سرزمین کنند. اقدامات این مشاور که تصمیم‌گیرنده اصلی در بحرین بود افزایش نفرت عمومی نسبت به سیاست‌های استعماری بریتانیا در منطقه را در پی داشت، اعتراضات مردمی آغاز شد و بلگریو در مواجهه با اولین اعتراض‌آمیز بحرینی‌ها از این سرزمین خارج شد. در دوران بعد از جنگ جهانی دوم، با گسترش تظاهرات، مخالفت‌های مردمی به جنبش عمومی ضداستعماری تبدیل شد. بریتانیا می‌دانست که کاهش کنترل بر بحرین، به از دست رفتن سراسر خلیج فارس خواهد انجامید؛ می‌خواست به هر بهایی قیام مردم بحرین را سرکوب کند و در این راه دامن زدن به اختلافات مذهبی را پیشه کرد. میان شیعه و سنی تفرقه ایجاد کرد و زمینه‌های برخورد این دو را بوجود آورد. بدین ترتیب در دهه ۵۰ میلادی بحرین چند بار تا آستانه جنگ‌های خونین داخلی پیش رفت. از طرفی جنگ کانال سوئز و هجوم نظامیان انگلیسی به مصر، سبب افزایش تنفر اعراب خلیج فارس و به ویژه مردم بحرین نسبت به انگلیس و همچنین ترویج احساسات ناسیونالیستی عربی در این کشور شد، اما این احساسات غالباً توسط پلیس غیربومی بحرین سرکوب می‌شد. از اواسط قرن بیستم ادعاهای تاریخی ایران در مورد حاکمیت بر بحرین جدی شد. مجلس شورای ملی در آبان ۱۳۳۶ لایحه‌ای را تصویب کرد که به موجب آن بحرین استان چهاردهم ایران اعلام شد و دو کرسی خالی برای نمایندگان «استان چهاردهم» در نظر گرفته شد. این اقدام و تهدید ایران در مورد تحریم هر سازمان و مجمع بین‌المللی که بحرین را به رسمیت بشناسد، موضوع را پیچیده‌ کرد. اما فشار بریتانیا به شاه به دست کشیدن ایران از ادعاهای ارضی‌اش نسبت به بحرین انجامید. در ۱۳۴۷ شاه طی دیدارش از هند گفت‌: «اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند هرگز به زور متوسل نخواهیم شد و هر کاری که بتواند اراده مردم بحرین را به نحوی که نزد همه جهانیان به رسمیت شناخته شود، نشان دهد خوب است‌.» شاه استقلال بحرین را منوط به نظر مردم بحرین کرد و این عمل در تاریخ ایران سابقه نداشت. همان زمان اسدالله علم نیز به سفیر انگلیس در مورد این راه حل اعتراض می‌کند. او در کتاب خاطراتش در روز ۲۱ مرداد ۱۳۴۸ خود آورده است: «به سفیر انگلیس گفتم ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم چنین پیشنهادی را تصویب و در برابر ملت ایران توجیه کنیم.» ایران سعی داشت تا سرنوشت بحرین در یک همه‌پرسی تعیین شود، در حالی که دولت‌های بحرین و بریتانیا با آن مخالفت کردند. در نتیجه ایران و بریتانیا توافق کردند تا به جای برگزاری همه‌پرسی‌، از سازمان ملل متحد خواسته شود سرنوشت سیاسی این سرزمین را از طریق یک نظرسنجی از میان گروه‌ها و طبقات مختلف تعیین کند. حکومت بحرین که تحت نفوذ بریتانیا بود برای تأثیرگذاری بر نتیجه نظرخواهی مصمم شد تا ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به عرب‌ها دگرگون کند. در این راستا هزاران فلسطینی و نیروی کار عرب از کشورهای منطقه به بحرین هجوم آوردند. جالب اینکه شاه نیز متوجه خطر نظرخواهی در مورد استقلال بحرین شد و به علم گفت: «به سفیر تکرار کن که اگر من پیشنهادش را بپذیرم مرتکب خودکشی شده‌ام. اگر این خودکشی در راه حفظ منافع ملت ایران بود، ‌چندان اهمیتی به آن نمی‌دادم ولی به عقیده من این طرح خیانت به منافع ملی است، بدین جهت نمی‌توانم آن را بپذیرم.» با این حال نظرخواهی از روز ۱۰ فروردین ۱۳۴۹ آغاز شد و ویتوریو وینتسپیر گیچیاردی، دیپلمات ایتالیایی و مدیر دفتر سازمان ملل در ژن
و از سوی اوتانت‌، دبیرکل وقت سازمان ملل مأمور انجام این کار شد. وی پس از پایان مأموریت دو هفته‌ای خود در بحرین گزارش برداشت‌های خود از صحبت با مردم و گروه‌های بحرین را که به ادعای وی از علاقه آنان به استقلال حکایت می‌کرد تسلیم دبیرکل نمود. با اعطای این گزارش، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۷۸ خود را در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ صادر کرد که در آن خواسته مردم بحرین مورد تایید قرار گرفته بود. این قطعنامه به دولت‌های ایران و بریتانیا ابلاغ شد. آن دوره در فضای سیاسی ایران موافقان و مخالفانی دراین باره وجود داشت؛ البته مخالفین جدایی بحرین در بین سیاسیون بسیار اندک و بیشتر محدود به اعضای حزب پان‌ایرانیست بود. فراکسیون پارلمانی این حزب که در دوره بیست و دوم مجلس شورای ملی دارای ۵ نماینده بود با محوریت محسن پزشکپور رهبر این تشکل پس از طرح قصد دولت برای موافقت با جدایی بحرین، دولت امیرعباس هویدا را به استیضاح کشاند. در سال ۱۳۴۹ دولت هویدا گزارشی را مبنی بر جدایی مجموعه جزایر بحرین از ایران به مجلس شورای ملی آورد که مورد مخالفت شدید پان‌ایرانیست‌ها قرار گرفت. از آن جمله پزشکپور بود که در مخالفت با این گزارش، سخنرانی مشهوری ایراد کرد و با «خیانت» نامیدن تصمیم دولت هویدا، وی را به چالش کشید. هرچند این نطق و گریه پزشکپور هنگام ایراد آن همان زمان سر و صدای بسیاری به پا کرد اما بعدها ناصر انقطاع در کتاب «پنجاه سال تاریخ با پان‌ایرانیست‌ها» مدعی شد این مخالفت‌ها صوری و نمایشی و از سوی دولت دیکته شده بود. به هر ترتیب چه مخالفت‌ها با طرح جدایی بحرین صوری بود و چه از روی دلسوزی، به جایی نرسید و در بهار سال ۱۳۵۰ شمسی تهران و منامه مرزهای دریایی میان خود را تعیین و تصویب کردند و روابط دوجانبه را در همه زمینه‌ها آغاز نمودند. اینچنین بود که جزیره بحرین در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ رسما استقلال خود را از سرزمین مادری اعلام کرد و ایران نخستین کشوری بود که یک ساعت پس از اعلام استقلال، آن کشور را به رسمیت شناخت. در ۲۵ آذر ۱۳۵۰ بحرین رسماً عضو سازمان ملل متحد شد و به عنوان یکصد و بیست و نهمین عضو آن درآمد. از آن پس تاریخ ۱۶ دسامبر برابر با ۲۵ آذر به عنوان روز ملی بحرین شناخته می‌شود. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سعید کاظمی آشتیانی (۱ فروردین ۱۳۴۰ – ۱۴ دی ۱۳۸۴) رئیس سابق پژوهشگاه رویان و جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. وی دانش‌آموخته دکتری ژنتیک از دانشگاه تربیت مدرس بود، که پس از تشکیل پژوهشکده رویان، در رشد طب تولید مثل، فناوری سلول‌های بنیادی و همانند سازی در ایران نقش بسزایی داشت. کاظمی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره‌های ماندگار تقدیر شد. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
۲۲اردیبهشت 🔷سالنمای دفاع مقدس: شهادت شهید محسن حاجی بابا فرمانده عملیات سپاه غرب کشور 🔷 (۱۳۶۱) انفجار بمب در خیابان ناصر خسرو تهران و شهادت عابران بی گناه توسط منافقین 🔷 (۱۳۶۴) شهادت سردار شهید حاج محمد ناظری، فرمانده یگان تکاوری اباعبدالله(ع)ندسا(۱۳۹۵) ✅سالنمای انقلاب اسلامی ایران: تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی > جدایی بحرین از ایران » 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ جبهه‌های دفاع‌مقدس یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان خود را از دست داد. ، فرمانده سپاه در منطقه غرب بود که با وجود مسئولیت‌های خطیر و سوابق ارزشمندش در انقلاب و دفاع‌مقدس، چه در طول حیات کوتاه زمینی و چه سال‌ها پس از شهادت، همواره گمنام و مهجور بود. حاجی‌بابا در مقطعی فرماندهی جبهه‌های غرب را برعهده داشت که بزرگانی، چون شهیدان ابراهیم هادی، حسین همدانی، محمود شهبازی و چند چهره بنام دیگر، همگی ذیل فرماندهی او در غرب کشور فعالیت می‌کردند، اما حاجی‌بابا که گویا خود راه و منش گمنامی را برگزیده بود، هرگز آنطور که شایسته نام و حماسه‌آفرینی‌هایش بود، به نسل‌های جوان‌تر شناسانده نشد. درحالی‌که سالروز شهادت حاجی بابا را به تازگی پشت سرگذاشته‌ایم، در گفتگو با مهدی حاجی‌بابا، برادر شهید، سعی کردیم تا مروری بر زندگی این فرمانده گمنام داشته باشیم. از آنجایی که حسن حاجی‌بابا، دیگر برادر این خانواده نیز از شهدای دفاع‌مقدس است، در ادامه یادکرد این شهید والامقام را تقدیم حضورتان می‌کنیم. حاج محسن متولد چه سالی بود، کمی از زندگی ایشان و خانواده‌تان بگویید. اخوی متولد سال ۱۳۳۶ و دومین فرزند خانواده بود. ما پنج برادر به همراه پدر و مادرمان در خیابان پیروزی تهران زندگی ساده‌ای داشتیم. الان خود من حدود ۶۰ سال است که در این محله زندگی می‌کنم. پدرمان بازنشسته ارتش بود. نه اینکه نظامی باشد، آنجا باغبانی می‌کرد و در اصطلاح آن زمان ارتش، به آن‌ها ابزارمند می‌گفتند. والدین‌مان آدم‌های مذهبی بودند و ما هم تحت‌تربیت آن‌ها گرایش‌های مذهبی داشتیم.
خصوصاً حاج محسن که ویژگی‌های خاصی داشت. نه اینکه بخواهم تعریف اضافه‌ای بکنم، واقعاً محسن بین ما طور دیگری بود. فوق‌العاده به پدر و مادرمان احترام می‌گذاشت و از زمانی که ایشان را شناختم، یک جوان مذهبی و انقلابی بود که آرام و بی‌سر و صدا به مسجد می‌رفت و فعالیت می‌کرد. یادم است یکبار که داشتیم فوتبال بازی می‌کردیم، محسن از کنار ما گذشت، سلامی داد و به مسجد رفت. یکی از بچه محل‌ها گفت این برادرت چرا اینقدر «دُگم» است. چرا با ما نمی‌جوشد. گفتم او اخلاقش اینطور است و با مسجد و مطالعه و این چیزها صفا می‌کند. خلاصه که اخوی از همان نوجوانی تفاوت‌های زیادی با ما داشتمحسن در جوانی تزئینات ساختمان کار می‌کرد و من هم وردستش مشغول بودم. کاغذ دیواری منازل، موکت و از اینطور کارها انجام می‌دادیم. اخوی علاوه بر کار، درسش را هم می‌خواند و سال ۵۶ توانست در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شود، اما به خاطر فعالیت‌های انقلابی نتوانست ادامه بدهد و بعد به خدمت سربازی رفت. سال ۵۷ در بحبوحه انقلاب به دستور امام از محل خدمتش در پادگان نیروی هوایی (خیابان پیروزی) فرار کرد. شبی که می‌خواست از پادگان فرار کند، از من خواست کنار دیوار پادگان بیایم. من هم رفتم و ایشان با اسحله‌اش از روی دیوار پایین پرید و با هم به خانه رفتیم. ایشان به یک مسجد که در چهارراه کوکاکولا (پیروزی) و امام جماعتش آیت‌الله امامی کاشانی بود، رفت‌وآمد می‌کرد و با ایشان (امامی کاشانی) مراودات زیادی داشت. حاج محسن بین انقلابی‌ها چهره شناخته شده‌ای بود. در خدمت سربازی‌اش به خاطر فعالیت‌های انقلابی و انتقال کتاب‌های شهیدمطهری به داخل پادگان چندبار توسط ضداطلاعات ارتش دستگیر و زندانی شد. بعد از انقلاب هم از همان اولین دوره تشکیل سپاه به عضویت آن درآمد و در پادگان امام حسین (ع) دوره‌های فرماندهی را پشت سرگذاشت.زمان شهادتشان من هم در منطقه بودم. در توپخانه بودیم و ایشان به‌عنوان فرمانده کارهای خودش را انجام می‌داد. یک روز به ما اعلام شد نقاط تثبیت را درهم بکوبیم. نقاط تثبیت به مناطق حساسی گفته می‌شود که معمولاً توپخانه‌ها گرای آنجا را می‌گیرند تا در شرایط حساس، گلوله توپ را درست به همان جا بکوبند. آن روز ما هر چه گلوله داشتیم به این نقاط استراتژیک دشمن شلیک کردیم. در تعجب بودم با وجود اینکه عملیاتی نیست، چرا توپخانه اینطور عمل می‌کند. بعد از چند لحظه سردار صادقی که فرماندهی توپخانه سپاه را برعهده داشت و همدوره‌ای شهید تهرانی‌مقدم بود، پیش ما آمد و از من خواست همراهش بروم. تعجب کردم ایشان با من که نیروی ساده‌ای بودم چه کار دارد. سوار ماشین شدیم و حین راه دیدم آقای صادقی حالش بد است. گریه می‌کند و قرآن می‌خواند. پرسیدم چه شده است؟ گفت: برادرت مجروح شده. کمی که جلوتر رفتیم گفت ایشان به شهادت رسیده است. نگو وقتی اخوی شهید می‌شود، تنها دو ساعت بعد از رادیو عراق اعلام می‌شود که «محسن حاجی بابا، فرمانده ایرانی در جبهه‌های غرب را کشته‌ایم» این خبر را دوستان شنیده بودند، اما به من نمی‌گفتند تا اینکه خود آقای صادقی سراغم آمد. بعدها، یعنی تا چند روز پشت سر هم رادیو عراق خبر شهادت اخوی را با مارش نظامی و با کلی آب و تاب در اخبارش اعلام می‌کرد. ⬅️ چرا از محسن حاجی بابا به‌عنوان شهیدی با دو مزار یاد می‌شود، قضیه مزار دوم ایشان چیست؟ بعد از شهادت اخوی، من به همراه باقیمانده پیکرشان که کوچک‌تر از یک کودک دوساله بود، به تهران برگشتیم و ایشان را در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) دفن کردیم، اما چند روز بعد که آقای خدابخش، مسئول پشتیبانی می‌رود تا ماشین سوخته آن‌ها را بیاورد، متوجه می‌شود قطعه‌هایی از پیکر یک شهید زیر صندلی ماشین جامانده است. از روی انگشتر برادرم متوجه می‌شوند که باقیمانده پیکر متعلق به اوست. این انگشتر متعلق به مادرمان بود که پیوند عاطفی زیادی بین ایشان و حاج محسن برقرار بود. آن موقع مادرمان به تازگی مرحوم شده بود و اخوی هم به خاطر علاقه زیادی که به مادر داشت، انگشترش را همیشه به دست داشت. خلاصه بعد از شناسایی باقیمانده پیکر اخوی، ایشان را همان جا بر جاده (حد فاصل کل داوود و پادگان ابوذر) دفن می‌کنند. الان آنجا یک یادمان درست کرده‌اند و هر سال راهیان‌نور به زیارت مزار ایشان می‌روند. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست‌نوشته بر عکس بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم رحمت و رضوان بر عزیز، سردار شجاع و مؤمن که عمر خود را در جهاد فداکارانه گذرانید و جوانان و مجاهدان بسیاری تربیت کرد. خداوند او را با صدر اسلام محشور فرماید . 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینقدر مهربانند که دست من و شما رو میگیرند و تو سفره پربرکت و دعوت میکنن... مطمئنا کسی که و با تمام وجود بهشون بشه دست خالے بر نمیگرده 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
حجت الاسلام دارستانی.mp3
15.22M
حجت‌الاسلام و المسلمین ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
🌹. 🌹. 🌹. 🌹 🌹یاد و خاطره ۵۶۵ شهید گرانقدر ارتش جمهوری اسلامی ایران از استان قم گرامی باد 🌹 نخستین آیین گرامیداشت : آیین غبار روبی مزار گلزار شیخان امروز یادواره شهدا روز جمعه ۲۳اردیبهشت 💐استان قم مفتخر است که میزبان پیکر مطهر ۵۶۵ شهید ارتش است 🌹سید الشهدای ارتش سپهبد محمد ولی قرنی 🌹یازده امیر شهید 🌹۹ خلبان شهید 🌹شانزده افسر ارشد شهید 🌹چهل و هفت درجه دار شهید سه روحانی شهید 🌹چهار صد و هشتاد سرباز شهید 🌹۸ همرزم شهید دکتر چمران 🌹یک شهید مدافع سلامت 🌹۱ شهید ارتشی در حادثه منا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹ستاد کنگره ملی شهدای استان قم 🌹پیشکسوتان جهاد وشهادت استان قم 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از  امام زادگان عشق
برای من یک روز مثل تمام روزهاست ؛ ولی برای او ! یک قرار است ... و یک دلِ تنگ... شادی روح شهداء و امام شهداء و اموات 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🔴🔵 فضیلت صلوات از شامگاه پنجشنبه تا غروب روز جمعه 🔺 امام صادق(ع) می‌فرماید: 🔹 هنگامی که شام پنج‌شنبه و شب جمعه فرا می‌رسد، فرشتگانی از آسمان نازل می‌شوند که به همراه خود قلم‌هایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمی‌کنند. 📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴ 🌕 منتظرین گرامی صلوات از بهترین ادعیه برای حاجت روایی است و چه حاجتی بالاتر از فرج امام زمان (عج) 🌹 در این فرصت طلایی امام خود را یاری کنید با دعا برای ظهور با ذکر صلوات همراه با عجل فرجهم ☜【پیام_معنوی】 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
براساس خاطراتی از و فرزندش ۸۲ سال آخر تحصیل در رشته داروسازي دانشگاه علوم پزشکي مشهد بودم. من سعي مي کردم در کنار تحصیل علم، به فکر معنويات باشم و از این بعد نیز خودم را رشد دهم. آن سال مسئول فرهنگی دانشگاه شده بودم و در زمینه شهدا نیز فعالیت داشتم. یادم هست که با قلم بر روي برگهاي نوشتم: «خودسازي برتر از داروسازي است» و بر ورودي اتاق خوابگاه نصب کردم. اما عده اي از دانشجویان از این جمله خوششان نیامد. آنجا بود که احساس کردمبراي ايجاد دانشگاه اسلامي باید تلاش بسیاري انجام دهیم. | تابستان ۱۳۸۲ بود. شنیدم که یکی از دوستانم به عنوان پزشک در روستاي پدري ما در اطراف کاشمر مشغول طبابت شده. در تیر ماه و ایام امتحانات، قرار شد براي کاري اداري از مشهد به کاشمر بروم. این را هم بگویم که قرار بود بعد از امتحانات پایان ترم، مراسم عروسي من، خیلی مختصر برگزار شود. قبل از ظهر چهارشنبه ۴ تیر، از کاشمر باخودروي يکي از بستگان راهي روستا شدیم تا دوست پزشکم راببینم و برای ناهار به منزل مادربزرگم دعوتش کنم. چند کیلومتري تا روستاي مهدي آباد مانده بود. راننده از درد شدید زیر قفسه سینه اش مينالید. با همسفر خودم صحبت می کردم. از علت این درد پرسیدم. او از مشکلات زندگي و حرص خوردن و گرفتاريهایش گفت. یادم هست آخرین صحبت من این بود: بي خود حرص دنیا را نخور، همه چیز دست خداست. هروقت مشکلي پیدا کردي از شهدا، مثل شهید طاهري که خيلي ها در مشکلات،ایشان را واسطه قرار میدهند، بخواه که کمک کنند.
آنها نزد خدا آبرو دارند و من مدتي است علاقمند شدم در مورد گره گشايي مشکلات مردم توسط شهدا تحقیق کنم. با این که سرعت ما زیاد نبود اما یکباره همه چیز تغییر کرد. به علت دست اندازها و چاله هاي بزرگي که روي جاده قدیمی روستا ایجاد شده بود، ماشین از سمت راست منحرف و پس از چند بار معلق زدن، به بیرون جاده پرت شد! در جاده خلوت روستايي همه چیز خیلی سریع رخ داد. بعدها فهمیدم همسفر من صحيح و سالم بود. اما من، جاي سالمي در بدنم نبود. از ماشین به بیرون پرت شده و ضربات شدیدی بر سر و سینه من وارد شده بود. من بيهوش وسط جاده افتاده بودم. اطرافم را خون فرا گرفته بود. همسفرم بالاي سرم ایستاده و با نگرانی به اطراف نگاه می کرد و تقاضاي کمک داشت تا اینکه نیسانی از راه رسید. بلافاصله مرا با همان خودرو به بیمارستان شهید مدرس کاشمر منتقل کردند. در آنجا اعلام شد حال مصدوم اصلا مساعد نیست. دچار ضربه شدید مغزي شده است. سریع او را به بیمارستان مشهد منتقل کنید. آمبولانس، همراه با تیم پزشکي به سوي مشهد حرکت کرد. یکی از اقوام نیز در کنار من نشست تا مرا همراهی کند. من بيهوش روي تخت آمبولانس دراز کشیده بودم. در نزدیکی مشهد بود که پرستار به شیشه راننده زد. آمبولانس کنار جاده متوقف شد. به راننده خبر داد که بیمار از دنیا رفت. راننده هم آمد و بدن مرا چک کرد. قلب از کار افتاده، تنفس قطع و بدنمن کاملا سرد شده بود. عوامل اورژانس با هم صحبت کردند. به دلیل نزدیکی به مشهد، قرار شد براي بررسي دقيق و صدور گواهي فوت به بیمارستان امدادي شهید کامیاب مشهد بروند. از طرفي بستگان ما از کاشمر با مشهد تماس گرفته و به دوستان و خانواده همسرم خبر حادثه را داده بودند. آنها نیز در همان بیمارستان منتظر ما بودند. دکتر فریبرز ثميني از اساتید و جراحان معروف مغزواعصاب، همراه | با برخي اساتیدم، در بیمارستان منتظر رسیدن بدن من بودند. چند نفر از دوستان دانشگاهي من هم، در محوطه بیمارستان منتظر بودند. دقایقی بعد، آمبولانس همراه با بدن نیمه جان من وارد شد. سطح هوشیاری من بسیار پایین بود. کمتر کسي با این سطح هوشیاري زنده می ماند. دکتر بلافاصله مرا به اتاق عمل برد. چند بار شوک وارد کردند و عمل جراحي شروع شد. حدود سه ساعت مشغول فعالیت بودند. بیش از سیصد سيسي لخته خون از مغز من خارج کردند! به گفته دکتر ثمیني اميدي به زنده ماندن من نبود. ⬅️.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا