eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
326 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 ۵۱ تلویزیون تکرار مراسم شب قدر شب قبل پخش می‌شد. همین‌طور که بین مردان قرآن‌به‌سر دنبال آقامصطفی می‌گشتم، گفتم: «امروز قبل از رفتن آقامصطفی یک نفر بهش گفته بوده تو چقدر ظالمی! چرا فکر زن و بچه‌ات نیستی و هر کار دلت می‌خواد می‌کنی؟ آقامصطفی به من گفت از این حرف خیلی ناراحت شدم، نمی‌دونم چرا بعضی‌ها این همه محبتی که من به تو و بچه‌ها دارم رو نمی‌بینن؟ در عجبم اونا واقعاً درک نمی‌کننکه من به‌خاطر دشمن مشترکی که زندگی و آیندۀ همه‌مون رو تهدید می‌کنه دارم از سر اجبار وطنم رو ترک می‌کنم و به میدون جنگ میرم؟ به من که در گرمای چهل‌پنجاه درجه، بدون امکانات زندگی می‌کنم میگن ظالم؟ من به آقامصطفی گفتم چه‌طور به خودشون اجازه میدن این‌طور صحبت کنن؟ می‌خواستی بگی این خانم‌ها خودشون بند پوتین ما رو می‌بندن!» صدای خنده و بازی طاها و امیرعلی نگاهم را به حیاط کشاند. مادربزرگ گفت: «مطمئن باش زمانِ مرگ هرکس مشخصه. چه خوبه که آدم نوع مرگش رو خودش انتخاب کنه. با دادن صدقه، مرگ‌های بد رو از خودش دور کنه. من نمیگم دعا کن مصطفی شهید بشه، اما مانعش هم نشو. همین‌طور که تا حالا صبوری کردی بعد از این هم صبوری کن.» تنها کسی که می‌توانستم با او از دل‌تنگی‌هایم بگویم یا از طعنه‌ها و زخم‌زبان‌های دیگران پیشش گله و شکایت کنم، مادر بزرگ بود. من به دنبال کار بودم تا دستم جلو کسی دراز نباشد. بعضی‌ها می‌گفتند: «پولی که به شما میدن این‌قدر ارزش داره؟» می‌گفتم: «مصطفی به‌عنوان نیروی بسیجی رفته، حتی اگه شهید هم بشه، شاید شهید اعلامش نکنن.» ولی آنها سرسخت‌تر از آن بودند که با این جملات کوتاه بیایند. برایم آینده‌ای را ترسیم می‌کردند که خون‌بهای مصطفی را گرفته‌ام و در ناز و نعمت زندگی می‌کنیم. اما واقعیت این نبود. آقامصطفی چه وقتی که می‌رفت عراق و چه حالا، وابسته به جایی نبود. حقوق و مزایایی نداشت. برای همین قبل از رفتن، با هم دنبال کار گشتیم. رفتیم بیمارستان رضوی، برای خدمتکاری اسم نوشتم اما چون مدرکم لیسانس الهیات بود گفتند که دنبال کار دیگری باشم. چند مهدکودک و مهدقرآن هم سر زدم. گفتند در صورتی که نیرو نیاز باشد با شما تماس می‌گیریم. ابتدای ماه رمضان آقامصطفی ملیکا را آورده بود و بعد خودش رفته بود. روزهای گرم و آفتابی تیرماه را روزه می‌گرفتیم و مدام جای خالی آقامصطفی را حس می‌کردیم. یک روز که ملیکا بسیار تشنه شده بود، گفت: «کاش آقامصطفی زودتر شهید بشه. هوا اونجا خیلی گرم‌تر از اینجاست. طفلکی چه‌جوری می‌تونه هم روزه بگیره هم بجنگه؟» آخرین روز ماه مبارک رمضان بود. آقامصطفی تماس گرفت: «ما برمی‌گردیم!» همانجا پای تلفن نگفت که آقای کوهساری شهید شده، ملاحظه من را می کرد. با اینکه شهادت دور از ذهن نبود ولی باز هم باورش سخت بود. چهار نفری رفتند و سه نفری برگشتند. انگار تصویر آقای کوهساری در مغزم حک شده بود. مدام تکه‌هایی از گذشته را مرور می‌کردم. آقا مصطفی از قول مادر آقای کوهساری می‌گفت: «جواد خادم افتخاری حضرته. شب‌هایی هم که حرم نیست میره مسجد محل و تا دیروقت به شستن ظرف‌ها و تمیزکردن صحن و سرای مسجد مشغوله.» آقامصطفی وقتی آمد، زیاد ناراحت نبود. گفت: «هر کس قدم توی این راه می‌ذاره مرگ، اسارت و معلولیت رو پذیرفته.» گفتم: «ولی من دوست دارم هیچ‌کدوم از این اتفاق‌ها برای تو نیفته.» خندید: «رفتن به خونۀ خاله هم بی‌خطر نیست، چه برسه به میدون جنگ!» پرسیدم: «خانواده‌اش خبر دارن؟» گفت: «نه، هنوز پیکر نیومده، چون ما خودمون رفتیم عراق، اسمش در هیچ نهادی ثبت نشده، توی عراق فقط نام و نام پدر رو ثبت می‌کنن، مثلاً به جای جواد کوهساری، می‌نویسن جواد مددی!» پرسیدم: «چه‌طوری شهید شد؟» گفت: «توی فلوجه داشتیم مین خنثی می‌کردیم که پرسید آوردن پیکر شهید مهم‌تره یا خنثی‌کردن مین؟ گفتم بستگی به زمانش داره، گاهی داری راه رو باز می‌کنی تا رزمنده‌ها برن جلو، خُب این مهم‌تره، نمی‌شه کار رو رها کرد، اما بعداً هم می‌شه پیکر رو آورد. ناگهان صدای انفجار اومد و یک پای جواد پرت شد طرف من. بچه‌ها توی منطقۀ مین‌گذاری‌شده همۀ پست‌هاشون رو ترک کردن و دویدن سمت ما، داد زدم برگردین سر جاتون، انگار به جواد الهام شده بود که شهید میشه، برای همین غیرمستقیم گفت که به‌خاطر پیکر من دست از کار نکشین!» پرسیدم: «پیکرش موند؟» گفت: «نه، خودم آوردم تو قرارگاه. می‌دونی زینب، فلوجه با اینکه آزاد شده اما هنوز یک منطقۀ جنگی محسوب می‌شه. داعش تا جایی که تونسته مین کاشته. فلوجه مدت‌ها در محاصرۀ داعش بوده، میگن پُرهِ از گورهای دسته‌جمعی، خدا عالمه چی به مردمش گذشته!» ⬅️ ادامه دارد ..... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض سلام و تبریک سال نو خدمت شما سروران گرامی بویژه خانواده های معزز به استحضار میرساند که ستاد یادواره امام زادگان عشق جهت و طی هماهنگی بعمل آمده با (پزشک عمومی و طبی سنتی ، اسلامی ) قرار شد که ایشان بصورت حضوری و مجازی ویزیت و مشاوره پزشکی داشته باشند .در صورت تمایل به ویزیت شماره تماس خود را به تلفن 09125533018 ارسال نمائید . چگونگی اجرای این برنامه متعاقبا اعلام خواهد شد. 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
82 ✅ راه اینکه ظرفیت ما برای امتحانات با کلاس بالاتر بیشتر بشه چیه؟ خیلی ساده! 🔶 به همین اندازه که خدا بهت ظرفیت داده سعی کن حداکثر استفاده رو ازش ببری. ❇️ مثلا در بحث ثروت سعی کن خودت رو عادت بده به اینکه راحت از پول بگذری و به بقیه کمک بدی. تا یه پولی بهت رسید برای چند نفر مستحق خرج کن. اگه مثلا صد هزار تومن بهت رسید 50 تومنش رو بده به پدر و مادرت که وضعشون خوب نیست. یا به فامیلت و... 🔵 بله اگه جایی میتونی اون پول رو باهاش کار کنی که درامد بیشتری کسب کنی که راحت تر ببخشی خب حتما این کار رو انجام بده. ولی برنامت این باشه که به خدا نشون بدی خودت رو... ✅ نشون بده که تو نیتت اینه که هر پی دستت اومد از دیگران دریغ نمیکنی. و خدا چقدر چنین بنده ای رو دوست داره و هواش رو داره... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷 این موقعیت تاریخی را که سطرهای فوق تنها برخی از نشانه های آن است، امروزه محافل رسانه ای و اندیشه ایی جهان نیز، شهادت می دهند. مجله ی آمریکایی "فارینپالیسی" در تحلیلی با اشاره به تحولات اخیر منطقه ی غرب آسیا نوشته است : ایران، در جنگ برسر آینده خاورمیانه پیروزشده است، و در ادامه، این نشریه ی تخصصی که در زمینه سیاست خارجی فعالیت می کند، درآغاز تحلیل، با اشاره به "حمله یمن به تأسیسات نفت عربستان سعودی" می نویسد : "مجموعه ایی از موشکهای کروز و پهپاد که روز ۱۴ سپتامبر قلب صنعت نفت عربستان سعودی را نشانه گرفت، نشانه هایی از حمله ای دقیق به پارادیم حاکم جهانی هم بود. فارینپالیسی، این حملات را انعکاسی از "دنیای در حال تغییرات اساسی"دانسته که در آن چین، روسیه و قدرتهای منطقه ای نظیر ایران به دنبال از بین بردن هژمونی نظامی آمریکا هستند. به گزارش فارس،این رسانه آمریکایی نوشته: اهمیت تاریخی تحولات خاورمیانه در مصاحبه اخیر از سردار قاسم سلیمانی، فرمانده ی نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران آشکار شد. 📚من هستم ... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💍وصال رضوی قم💍
📣📣 با سلام لازم است همه مجردینی که قصد ازدواج دارند و می خواهند از مزایای طرح بهره مند گردند، در سامانه و با کد معرف ما (23439) ثبت نام نمایند. از جمله مزایای شرکت در این طرح رایگان، پس از معرفی مورد مناسب و طی مراحل و : 1.معرفی به آستان قدس جهت دریافت کمک هزینه 🎁 2. برگزاری دسته جمعی از طرف 👏👏🎊❤️ 3. برگزاری دوره آموزشی به مدت 3 روز و مهمانی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در 👌 4. برگزاری کارگاه های آموزشی و و (قبل، حین، و پس از ) به مدت سه سال😍 5. نکته بسیار مهم بر خلاف بسیاری از مراکز که محلی برای درآمد ساخته اند تا ، این طرح «» می باشد. 😍 در معرفی مجردین و جوانان در این طرح کوشا باشیم.☺️ کانال و سامانه ما را با کد معرفی رابط معرفی نمایید. 👇👇 @vesalerazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
73.Muzzammil.17-19.mp3
2.31M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌺 🌺 🌸 تفسیر قطره ای🌸 💐 💐 استاد گرانقدر حجت الاسلام و المسلمین 🌸 🌸 💐 17-19💐 💐 💐 🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه سردارحاج قاسم سلیمانی و همرزمانش شهداء 🌿 هر روز با تفسیر آیاتی از سوره های قرآن کریم توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در 👇👇👇👇👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
⚘﷽⚘ 🌸هر صبـح با نگاه تو همه ی خوبـی‌ها در مـا طلـوع می‌ڪند نگاهت را از ما دریــغ مڪـُن🕊 سلام✋ 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃سلام علیکم🍃   ۲۳فروردین روز دندانپزشک💉 ۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری 📖 ۲۵ فروردین حلول ماه مبارک رمضان🌙 ﷽❣ ❣﷽ ✨مهدی جان✨ آقا جان بیا و پاک کن ز جاده ها غبار را 🌿به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را 🌿تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو 🌿بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را ┅┅═• ☀️حدیث هفته☀️ ┅┅═• پيامبرخدا(صلی الله عليه وآله)فرمودند: سلام را رواج ده تا خير و بركت خانه ات زياد شود. أفشِ السَّلامَ يَكثُرْ خَيرُ بَيتِكَ؛ الخصال ص 181 •┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈• 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌷 🍃 قسمتی از وصیت نامه شهید صیاد شیرازی خدایا! تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آن چه را که تو خود به من دادی در راه عشقی که به راهت دارم نثار کنم. اگر جز این نبودم آن هم خواست تو بود. ❥◎🌺•❥•═┅•❥•🌸◎❥• سوره انعام 🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀 انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «24» بنگر كه چگونه عليه خود دروغ گفتند و (تمام بت‌ها و شريكان كه همواره مى‌ساختند از نزد آنان محو شد و) آنچه به دروغ و افترا به خدا نسبت مى‌دادند از دستشان رفت پیام ها و نکته ها - قيامت، آن چنان حتمى است كه گويا هم اكنون نيز حاضر است. «انْظُرْ» و نفرمود: «ستنظر». - تكيه‌گاه‌هاى غير الهى نابود خواهد شد. «ضَلَّ عَنْهُمْ» - در دادگاه الهى، نه دروغ انسان كارساز است، نه سوگند او. «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ» 🌴تعجیل درامرفرجش✨۱۰ صلوات🌴
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷 20 شهادت سید شهیدان اهل قلم بیستم فروردین 1372 یادآور عروج سید شهیدان اهل قلم و هنرمند فرزانه، حاج سید مرتضی آوینی؛ نویسنده ی توانا، راوی با صفای روایت فتح، سردبیر مجله ی ادبی و هنری سوره و مسؤول واحد تلویزیونی حوزه ی هنری می باشد. شهید آوینی که همراه یک گروه فیلمبرداری جهت ساخت مجموعه ی جدیدی از روایت فتح به یکی از مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس، عزیمت کرده بود، در حین بررسی منطقه و تحقیق پیرامون هشت سال دفاع مقدس به همراه مهندس محمد سعید یزدان پرست با مین برخورد کرد و به شهادت رسید. شهید آوینی دو روز قبل از عزیمت به منطقه ی فکه، در پاسخ به این سؤال که به کدام منطقه می روی گفته بود:   »می دانی به کجا می روم، به فکه، همان جایی که رزمندگان ما با چشم خود تحویل نفوس شهدا توسط فرشتگان را مشاهده می کردند.   «پس از شهادت این بزرگوار، مقام معظم رهبری از ایشان به عنوان «سید شهیدان اهل قلم» تجلیل کردند. سال روز شهادت هنرمند متعهد انقلاب اسلامی و دل سوخته ی جبهه های حق علیه باطل و بیانگر حقایق و رشادت ها و شجاعت های رزمندگان اسلام، بنا به پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرمندان حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی به مقام معظم رهبری، «روز هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شد . شاد یادش گرامی با ذکر 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
۵۲ گفتم: «شنیدم عراقی‌ها شماها رو تحویل نمی‌گیرن، خودبرتربینی دارن، عرب رو بر عجم ترجیح میدن.» گفت: «باز کدوم کلاغه خبر آورده؟ بهشون بگو اولاً ما به خاطر ائمه میریم، ثانیاً به‌فرض هم که راست باشه، همه‌شون که این‌طوری نیستن! اگه از هر ده نفر یکی‌شون این‌طوری نباشه ما به خاطر همون یکی میریم. کاش اون‌هایی که این شایعات رو پخش می‌کنن بودن و می‌دیدن که پیرمردهای عراقی برای ما آفتابه آب می‌کنن و جوون‌هاشون چقدر مرید ما هستن.» تلفن آقامصطفی زنگ خورد. صحبتش که تمام شد، گفت:«حاضر شو بریم خونۀ آقای کوهساری.» پرسیدم: «خانواده‌اش فهمیدن؟» گفت: «آره، برادرش چند روزه توی وزارت امور خارجه پیگیره. امروز بهش گفتن جنازه اومده، قراره بفرستن مشهد.» مانتوی مشکی‌ام را پوشیدم. پیراهن سیاه آقامصطفی را هم آوردم و گفتم: «بپوش تا بریم.» گفت: «سیاه برای چی؟ شهادت که ناراحتی نداره، ائمه خریدنش، بهترین جا رفته!» گفتم: «به‌خاطر مادرش بپوش، داغ جوون دیده.» وقتی رفتیم با دیدن عکس قاب‌گرفتۀ شهید کوهساری گفت: «عجب عکسی! جواد یک عالمه عکس با لبخند داشت. توی این عکس انگار غمگینه، گردنش هم یک خورده کجه، عکس شهید باید شاد باشه.» طبق خوابی که دیده بودم آقامصطفی چهاربار رفت عراق. هر بار که می‌آمد باز مشتاق بود که برود. دفعۀ چهارمی که از عراق برگشت گفت: «اسم نوشتم برم سوریه.» اوایل، هر دو هفته یک‌بار می‌رفت تهران. بعد شد هفته‌ای یک‌بار. می‌گفتند: «فلان سردار فلان روز می‌آید، بیاید از شما تست بگیرد شاید از همین‌جا اعزام شوید.» همیشه ساک و کوله‌پشتی‌اش آماده بود. برمی‌داشت می‌رفت تهران، به این امید ‌که از همان‌جا اعزام شود. اغلب برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها با قطارهای اتوبوسی می‌رفت. گاهی حتی صندلی برای نشستن گیرش نمی‌آمد. چون در هفته‌ سه یا چهار روز بیشتر سرکار نمی‌رفت، مجبور بودیم خرج و دخل‌مان را با هم برابر کنیم. بی‌تابی‌ها و بی‌قراری‌های آقامصطفی کسانی که مخالف رفتن او بودند را راضی کرده بود. بعد از شهادت آقای کوهساری، آقامصطفی به من گفت: «این راهیه که دیر یا زود من هم میرم.» آن روز با هم قرار گذاشتیم که تربیت بچه‌ها با آقامصطفی باشد و محبتش با من، زیرا می‌دیدم که چه‌طور با حسرت به بچه‌ها نگاه می‌کرد و می‌گفت می‌ترسم وابستگی به بچه‌ها مرا از این راه باز دارد. بچه‌ها انگار متوجه شده بودند که رفتار ما نوعی فیلم‌بازی‌کردن است. چون با وجود اینکه من بیشتر به آنها محبت می‌کردم، وقتی آقامصطفی بود کمتر سمت من می‌آمدند. یک روز آقامصطفی گفت: «می‌خوام وقتی که نیستم خودت از پس کارها بَربیای، محتاج دیگران نباشی از حالا کارهایی که مربوط به بانک و اینترنت میشه، مثل پرداخت‌کردن قبض‌ها یا ثبت نام توی سایت‌های دولتی برای سهام‌عدالت یا تعویض کارت‌ملی و موارد دیگه رو تو انجام بده. هر جا مشکلی داشتی من کمکت می‌کنم. در ضمن کنتور آب و برق و گاز ما با همسایه مشترکه. توی قولنامه نوشته شده که هزینۀ قبض‌ها، نصف مال اونها و نصف مال ما، اما به خاطر اینکه ما زیاد مهمون داریم و دوست ندارم حق‌الناسی به گردن‌مون بمونه من همیشه یک‌سوم از اونها می‌گرفتم. شما هم همین کار رو انجام بدین.» سال 1394 سال دگردیسی من بود. بیرون که می‌رفتیم هم ساک را برمی‌داشتم، هم امیرعلی را بغل می‌کردم. در جواب بعضی‌ها که می‌پرسیدند چرا آقامصطفی کمک نمی‌کند، می‌گفتم: «دارم تمرین می‌کنم مستقل زندگی کنم.» یک بار که می‌خواستیم برویم زابل، به آقامصطفی گفتم: «دلم برای مسافرت با اتوبوس تنگ شده، بیا مثل روزهای اول ازدواج‌مون با اتوبوس بریم.» سری تکان داد و گفت: «اون‌قدر با اتوبوس بری!» افسوسی که در کلامش بود، نگرانی‌اش برای من و بچه‌ها را نشان می‌داد. یک روز آقامصطفی در حیاط نشسته بود و مدام با مسئول اعزام تماس می‌گرفت. به من گفت: «امروز هرطور شده باید کارم راه بیفته.» پشت سر هم شماره می‌گرفت. بوق آزاد می‌خورد و کسی جواب نمی‌داد. گفت: «شمارۀ من رو می‌شناسن که جواب نمیدن. گوشی‌ات رو بده از شمارۀ شما زنگ بزنم.» شماره گرفت. به محض اینکه طرف گوشی را برداشت، آقامصطفی گفت: «لطفاً قطع نکنین. اجازه بدین پنج دقیقه باهاتون صحبت کنم. از آموزش‌هایی که دیدم بگم. از توانایی‌هام بگم . من یک نیروی عادی نیستم. وقت بدین حضوری خدمت برسم.» ایشان در جواب گفته بود: «اصلاً نمی‌خوام ببینمت.» و گوشی را قطع کرده بود. آقامصطفی بغض کرد و گفت: «به‌جای کار راه‌اندازی کارشکنی می‌کنن.» ⬅️ ادامه دارد .... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
83 🔸 یکی از کارهایی که ما باید انجام بدیم اینه که ظرفیت خودمون رو در هر موضوعی بالا ببریم. اگه دیدید که وضعیت اقتصادی تون ضعیف هست یکی از بهترین کارها اینه که به دیگران بیشتر کمک مالی کنید. 💢 شیطان میاد میگه ول کن بابا! اگه کمک کنی خودت فقیر میشی! توی این گرونی ها هر کسی باید به فکر جیب خودش باشه!😈 ⭕️ در حالی که سیستم محاسباتی خداوند متعال با ما آدما خیلی متفاوته! اتفاقا تو هر چقدر "اهل بخشش به دیگران" باشی خدا بیشتر بهت میده. هر چقدر بخوای برای خودت نگه داری اتفاقا بیشتر زندگیت تنگ میشه. ❇️ مثلا توی یه مهمونی برای همه چایی میارن و یکی یکی تعارف میکنند تا نوبت به شما میرسه. اینجا شما دو نوع کار میتونی انجام بدی یه موقع هست تا سینی چایی رو جلوی شما آوردن یکی برمیداری و نوبت بعدی میشه ☢️ ولی یه موقع هست شما چایی رو برای بغل دستی خودتون برمیدارید. چایی بعد رو برای بعدی برمیدارید و به همین ترتیب چندین نفر رو چایی میدید! اینجا چه اتفاقی میفته؟ ✅ اون کسی که سینی چایی رو جلو شما گرفته تا زمانی که شما به چایی دادن به بقیه ادامه میدید سینی رو همیشه جلوی شما نگه میداره... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷