✍ این #جمعه هم گـذشـتــ...
مولای غربیم مهدی جان!
چند جمعه دیگر باید بگذرد تا ما یادمان بیاید که تنهایی؟
تا کجا باید دنيا را ظلم بگیرد تا دنبال منجی باشیم؟
چه مدت دیگر باید طی شود تا جای خالی ات در زندگی ما احساس شود؟
چقدر باید غربال و امتحان شویم تا آماده دیدارت شویم؟
چقدر سختی و بیماری باید بیاید تا یاد بگیریم امام و سرورمان را طلب کنیم؟
کی به این درک میرسیم تا بلکه دستی بسوی آسمان برداریم و بگوییم :
خدایا!
یاور مظلومان،
پناه مستضعفان،
طبیب دردهای ما را بفرست
آقا جان!
گل نرگس
هزار دل!
هزار نامه!
یکی برای تو نیست
پروردگارا!
دل ما را آماده کن برای ظهورش
☀️چه زیبا امام حسن عسڪرے (علیهالسلام) فرمودند:
سوگند بخدا آنقدر غیبت مهدے (علیهالسلام) طولانی خواهد شد ڪه در غیبتش هيچ ڪس نجات پيدا نميڪند غیر از دو ڪس :
اول : شیعیان ثابت قدمش،
دوم : دعا ڪنندگان فرجش.
{ڪمال الدین ، صفحه ٣٨٤}
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ
با پشت دست کوبید تو دهنم خفه شو...
لحظه ای ناباور به هم نگاه کردیم سکوت بود و صدای بارش باران....
دستگیره در کشیدم قفل بود .....
آروم زمزمه کرد نرو سرما میخوری مریض میشی....
با بغض گفتم مریضی من توای ..... درد بی درمون من توای ......معلوم نیست از کجا بالاسرم نازل شدی
با عصبانیت داد زدم باز کن این کوفتیووووو میخام برم.....
باز کردن قفل در همراه شد با صدای زنگ گوشیم .....منتظر تماس اطلسی بودم پامو از کنار این آتش جهنمی گذاشتم بیرون .....
اشکام میریخت گوشیم در اوردم بخاطر باران و گریه ام تار میدیدم چشمامو باز بسته کردم همون شماره بود لب پایین لرزید ....
در ماشین نبسته ناباور گوشی بردم سمت گوشم دکمه وصل زدم
خاله توروخدا بیا منو ببر تورخدااااا.....
دادم زدم آروم باش اطلسی تو کجایی اطلسی با التماس آدرس خیابونی که ایستاده بودُ گفت التماس میکرد گفت خاله فرار کردم زود بیا الان پیدام میکنن اطلسی اون موقع ۱۳ سال بیشتر نداشتم.....
میدونستم دیر بجنبم ممکنه از دستش بدم برگشتم ...سوار ماشین عسکر شدم
سرشو گذاشته بود رو فرمان وقت غصه خوردن برای خودم نبود وقت مغرور بودن نبود من بخاطر اطلسی به پایی هر کس و ناکسی هم میافتادم
گفتم آقا عسکر من باید برم .....بهم نگاه کرد از اینکه دوباره نشستم تو صندلی ماشین و از این تغییر رفتارم
متعجب شد سرشو خم کرد طرف من وحشت زده خودمو چسبوندم به در #مواظب_دختر_بچه_هاتون_باشید
گفتم باید برم خیابان .....وگرنه دیر میشه لطفاااا .....
متعجب پرسید چی شده کجا بری من نمیفهمم....
خواهش میکنم برین دخترم منتظره
بهم نگاه کردُ گفت دخترت .....
داشت دیر میشد گفتم راه بیافتین دیر میشه توروخدا زود باش .....
راه افتاد گفتم لطفا گاز بده دیگه ......
محزون اسممو صدا زد
نفیسه ....
بهش نگاه کردم
گفت ببخشین من نمیخاستم .....
بین حرفش پریدمُ گفتم فراموش کنید .....
دیگه چیزی نگفتم نتوستم گریه امو مثل همیشه پنهون کنم پیش این مرد بی سلاح میشدم ...
ماجرای امروز و تماس اطلسی همه منو ضعیف و احساساتی کرده بود
خیابون که اطلسی گفته بود رسیدم گفته بود تو ایستگاه اتوبوس منتظره
وقتی رسیدم به ایستگاه به دختر بشدت لاغر ولی کمی شکمش برآمده بود و زرد رنگ دیدم با حالت زار گفتم اطلسی.....
سرشو بلند کرد دستمو باز کردم که بغلش کنم عقب رفت با وسواس گفت خاله من کثیفم... من پر کثافتم بهم دست نزن کثیف میشی
گفتم مهم نیست دلم تنگت بود کجا بودی میدونی چقدر دنبالت گشتم ....
گریه میکرد گفت پیش ارباب بودم منو زنجیر میکرد مثل یه سگ
بعد ترسیده به عسکر نگاه کرد گفت چرا با این اومدی تند تند سرشو تکان میداد میگفت چرا باهاش اومدی میخای چکار کنی ....
#مواظب_دختر_بچه_هاتون_باشید
💫بار الها....
✨به حق خوبی
💫به حق بزرگی
✨به حق انصاف
💫به حق حقانیت
✨به حق مهربانی
💫به حق عشق
✨بهترین ها را برای
💫همه دوستانم
✨مقدر بفرما
💫فرداتون سپید
✨شبتون مهدوی
💫دمتون علوی
✨شبتون مهدوی
🌼ســــلام
🍃صبح شنبه تون
🌼پر از حس خوشبختی
🍃خوشبختی نگاه خداست
🌼در این صبح زیبا
🍃دعا میکنم خــدا
🌼هیچوقت
🍃چشم ازتون برنداره
🌼روز و روزگارتون شـاد
🍃خوشبختی هاتون مستدام
🌼السلام علیک یا بقیه الله
💫عمری است که
🌼پریشان و گرفتار تواَم من
💫در فکر تو
🌼 و دیدن رُخسار تواَم من
💫ای شمس نهان
🌼در پَسِ غیبت کجایی
🌼بی تابم و
💫مشتاق به دیدار تواَم من
🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼
🌸بر چهرہ
💫پر ز نور مهدی صلوات
🌸بر جان و دل
💫صبور مهدی صلوات
🌸تا امر فرج
💫شود مهيا بفرست
🌸بهر فرج
💫و ظهور مهدی صلوات
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀شنبه های ام البنینی🥀
شنبه های ام البنینی از چه قرار است...؟
👌دیدن کلیپ رو از دست ندید....
اگر حاجتمندی دست به دامان مادر #باب الحوائج ابوالفضل عباس علیه السلام خاتون #ام_البنین شو ....🙏
💚✨💚✨
❓شنبه های ام البنینی یعنی چی❓
°•مادر تو گفته ای الماس من
°•جان تو جان حسین عباس من
این که به نیت اهل بیت سفره میندازیم و نذر میکنیم و به واسطه این بزرگواران حاجت میگیریم میدونید دلیلش چیه؟🤔
دلیلش این که اهل بیت پیش خدا ابرو دارن🥲
وقتی مردم عراق برای خانم ام البنین نذر میکنن و حاجت هاشون رو میگیرن🙏🏻 باعث گسترش این سفره های ام البنینی در روز #شنبه میشه
حالا چرا مردم عراق شنبه رو انتخاب کردن؟🤔
چون شنبه روز شروع هفته هست برکت یک هفته خودشون رو با واسطه قرار دادن مادر علمدار از خدا میگیرن🖤
این سفره ها الان نه تنها دیگه در کشور عراق🇮🇶یا ایران🇮🇷بلکه در کشور های افریقایی هم برپا شده👏🏻
حالا ریشه این شنبه ها از کجاست؟🧐
ازکربلا و درب ورودی باب العباس کربلا😓
خوبیه این سفره ها میدونید چیه؟
این که اصلا کار بزرگ و سختی نیست و حتی شما هم میتونید تنهایی برپاش کنید💪🏻با یه استکان چای☕یا یک جعبه خرما
یا حتی غذایی🥣که قرار برا جمع خانوادگی خودتون پخته بشه با نام مبارک خانم ام البنین بپزید.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
حتی با یک دور تسبیح صلوات📿 میتونید رزق یک هفته خودتون رو از خانم ام البنین بگیرید و هر حاجتی که دارید به درب خانه مادر باب الحوائج برید😞و مبلغ شنبه های ام البنینی باشید🌷
سه چیز، زن را ملکه می کند:
▫️وقتی لباس سفید عروسی، برای عشقش بپوشد.
▫️وقتی اولین بار مادر شود
▫️وقتی از لحاظ مالی وابسته نباشد.
سه چیز که زن به آنها محتاج است:
▫️آغوش گرم و با محبت
▫️تایید شدن، که انگیزه اش را هم، بالا می برد
▫️زمان برای رسیدگی به ظاهرش.
سه چیز که زن را می کشد:
▫️تعریف و تمجید همسرش، از زنی دیگر
▫️مبهم بودن آینده اش
▫️ازدست دادن پدر و مادر، و فرزندش...
سه چیز که زن به آنها افتخار می کند:
▫️زیبائیش
▫️اصل و نصبش
▫️نجابتش
سه چیز که زن را وادار میکند از زندگی شخصی، برود:
▫️خیانت به او
▫️عیب جویی از او
▫️عدم احساس امنیت
سه چیز راز یک زن را فاش می کند:
🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂