بهش حتی نگاه هم نکردم باحالت تندی گفتم عمو به کجات دست زد ‌.... اینجوری تند پرسیدنم باعث شد دخترک گریه کنه فکر کرد میخام اذیتش کنم دستشو از دستم کشید با گریه گفت خاله توروخدا ولم کن بزار برم از گریه دختر کوچولو مادرش به در زد گفت آریانا دخترم اونجایی رفتم در باز کردم یه زن جوان با پرتز مورتز و سانتال مانتال اومد گفت عمو رو که اذیت نکردی اریانا جان .... اریانا دوید رفت پشت مادرش قائم شد انگار که پناه گرفت محمود لبخندی زد گفت نه چه حرفی سپیده خانوم ‌که میزنین عین الماس مواظبش بودم ... سپیده اشاره به من کرد گفت ایشون کی هستن آقا محمود چنان با ناز عشوه این حرف زد من خودم که زن بودم حالم یجوری شد ‌من تا اون موقع یه دختری بودم که فقط به فکر خودم و قر فر خودم بودم من میگفتم محمود دوست دارم ولی واقعیت این بود که اومده بودم به آرزوهای که خونه پدری ندیده بودم برسم ناز ریختن این زن ایقدر ذهنمو بهم ریخته بود که به کل فراموش کردم محمود با اون بچه چکار میکرد اگه هر زنی یود حتما موضوع رو پیگیری میکرد و باز هم من فقط به خودم فکر کردم باید بیشتر هوای شوهرمو داشته باشم تا از دستش ندم ..... اریانا دست مادرشو میکشید میگفت مامان بیا بریم توروخدا بریم چنان مظلومانه گریه میکرد دلم من بهش سوخت ولی مادرش با شوهر من سرگرم بود از خواهش و التماس بچه اش خبری نداشت قلبم به شدت فشرده شده این روز ها رو منم پشت سر گذشته بودم چرا من رفتاری مثل این دختر کوچولو نداشتم ....محمود با لبخند گفت اریانا جان ...سپیده خندید دست بچه اشو کشید گفت ببین عمو چی میگه اون لحظه من فقط وحشت چشمای اریانا رو دیدم .... #مواظب_دختر_بچه_هاتون_باشید

🌸خدایا ✨بزرگ شدن کار 🌸سختی است ✨هرگاه مارا لايق بزرگ 🌸شدن دانستی ✨به ما دانشی ببخش 🌸تا رويای هيچکس را ✨نابود نکنیم 🌸و برای قلب همه ✨ارزش قائل شویم شبتون آرام و در پناه خدا🌙✨

خــــــدایــــــا " 🍃✨امروزمان را با نام و یاد تو، 🌸✨و به امید لطف و کرمت، 🍃✨و لحظاتی سرشار از معجزه، 🌸✨و اتفاقات خوب آغاز می‌کنیم ... 🌸✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🍃✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو

سلام امام زمانم❣️ سلام ای همه هستی‌ام 🌹 🌷 امام خوب زمانم هر کجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام ✋🌸 🍃🌼 اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآن اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌼🍃 اللهم_عجل_لولیک_الفرج

سلام ✋ ثانیه‌ای اگر خوب فکر کنیم بهتر از اینکه بی‌تدبیر وارد عمل بشيم . و اینکه وقت آن است که خدا را در درجه اول قرار دهی، از خواب بیدار شوی و یک کلمه دعا کنی. خدایا به خاطر هدیه زندگی که به من داده‌ای . از تو سپاسگزارم. صبح بخیر زندگی

میگویند زمان آدمها راعوض می‌کند اشتباه نکن زمان حقیقت آدمها را روشن میسازد زمان قیمت رفاقتها را معلوم میکند زمان عشق را از هوس جدا میسازد و راستی را از دروغ زمان هرگز آدمها را عوض نمیکند ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

آیت الله بهجت: ما نباید فقط برای ظهور دعا کنیم، بلکه باید دعا کنیم برای ظهور مع العافیة یعنی #ظهور همراه با سلامت نفس و دین، وگرنه ممکن است تنها یک هفته تا ظهور مانده باشد ولی ما نعوذ بالله تعالی در این هفته فرار کنیم. (کتاب حضرت حجت ص۶۳۲) @shahidaneZendeh

♨️برکت در زندگی با زنده کردن یاد امام زمان ارواحنا فداه در دلها توجّه‌ دادن مردم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه آثار وضعی در زندگی دارد؛ یعنی هرکه می خواهی باش، اگر این کار را توانستی انجام بدهی، از جهت دنیایی و اولاد و یک سری مسائل، خیر می بینی و عمر و زندگی برکت می کند؛ یعنی همین که توجّه پیدا کردی یا توجّه دادی مردم را یا خودت را خدمت حضرت بقیة الله صلوات الله علیه، آثار وضعی خوبی دارد و زندگی را پربرکت می کند. حجت‌الاسلام شیخ جعفر #ناصری @shahidaneZendeh #امام_زمان اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌

یک‌جایی خواندم: "کاش رزق آدمی در سفر کردن بود" و عجیب به آن فکر کردم و عجیب آن را دوست داشتم. واقعا کاش می‌شد سفر کرد و از هر لحظه‌ی زیستن لذت برد و جای جای جهان را دید و نگران امرار معاش هم نبود! کاش می‌شد هرچه دورتر شد و به مکان‌های ندیده و شهرهای نرفته سفر کرد و آدم‌های غریبه‌ی بیشتری را دید و به خانه‌های فرسوده‌ی بیشتری نگاه کرد و داستان‌های شگفت‌انگیز بیشتری شنید و دائما شگفت‌زده بود. کاش می‌شد هیچ‌جایی نماند و همیشه بار سفر را بست و از همه جا بیرون زد و با همه‌کس وداع کرد و به هیچ چیز و هیچ‌کس و هیچ‌جایی تعلق نداشت! واقعا کاش رزق و روزی آدمی در سفر کردن و نماندن و دائما کوچ کردن بود. رنج است که آدمی دوست داشته‌باشد که برود و سفر کند و دور شود اما نشود و آنقدر ریشه دوانده‌باشد تمام این سال‌ها و آنقدر این‌سال‌ها ریشه دوانده‌باشند در او که هربار که قصد رفتن کرد، به جایی و کسی و مسئولیتی گیر کند... ‌@shahidaneZendeh

🟣 دیدن این ۷۰ ثانیه برای هر پدر و مادری از نون شب واجب‌تر است! ‌‌‌ ‌ 💞@shahidaneZendeh ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

داستان... ☝️ دیدار با امام زمان عج حرمت گذاشت هرکه به زهرا عزیزشد @shahidaneZendeh

✅ جان فدایان ایران آرامش و خواب راحتِ مان را مدیون بیقراری و بیداری حافظان امنیتیم شادی روحشان سوره حمدی عنایت بفرمایید... ✨سلامتی تمام حافظان امنیت صلوات

#صوتی_صفحه_285🌹

📸تصاویر شهدای عملیات تروریستی در گوهرکوه سیستان و بلوچستان ‌‌#الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهمْ هدیه به عزیزان شهید (فاتحه وصلوات)

سلام علیکم ختم 250,000,000 بار خواندن سوره فیل برای پیروزی بر اسرائیل راه اندازی کرده ایم. لطفا ۵ بار آن را ب‌خوانید و آن را به گروه ها و مخاطبین مسلمان خود ارسال کنید. درخواست فروتنانه برای نشکستن زنجیره لطفا به محض اينکه دريافت کردین بعد از ۵بار خواندن سوره برای نفر بعدی پیام را بفرستید آجرک الله🌿 *بسم اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾ تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿٥﴾ لطفانشردهید

♦️با هم دعای فرج را برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) می‌خوانیم.

گریه کنان گفت نه مامان بریم مادرش مجبورش کرد بیاد جلو به وضوح میلرزید نتوستم تحمل کنم گفتم خانوم محترم شما با همسر من چه نسبتی دارین که دخترتون گذاشتین پیش شوهر من اصلا خودتون کجا بودین سپیده گفت من سر کار بودم آقا محمود لطف کردن نیم ساعت از اریانا مراقب بودن با حالت پرخاشگری گفتم بی‌زحمت برا بچه اتون پرستار بگیرین بفرماید بفرماید .... سپیده یه وای پر از تعجبی گفت دست دخترشو گرفت رفتن محمود هعی میگفت نه نفیسه جان من خودم خواستم نفیسه جان این چه رفتاریه ولی گوش ندادم خانوم و بچه اشو تا در بدرقه کردم و گفتم شوهر من پرستار بچه ای شما نیست .‌‌.. با چشمای برزخی گفتم محمود این زنه کیه ..... محمود گفت همسایه ای رو به روای ....این چه رفتاری.... گفتم داشتی با بچه چکار میکردی .... محمود رفت یه تیکه از ام دی اف برداشت بهش نگاه کرد گفت چکاری؟؟ گفتم چکار؟،!!آره میگی چکاری ....همون کاری که از دوران کودکی با من کردی یادت رفته یه نگاه خونسردی انداخت گفت تو خودت میاومدی خودت خوشت می‌اومد گفتم احمقی مگه من چند سالم بود چی می‌فهمیدم از چی خوشم میاد محمود لبخندی زد انگار یاد آوری اون خاطرات براش خوب و خوشایند بود گفت دوست داشتی نفیسه ...اومد ب....لم کرد گفت دلم خاست اصلا... خودمو بیرون کشیدم گفتم محمود تو داشتی به اریانا تج.....اوز میکردی ؟؟؟ محمود با عصبانیت نگاهی بهم کرد گفت خجالت بکش نفیسه خجالت بکش بفهم چه تهمتی بهم میزنی .‌.. گفتم چه تهمتی خودم دیدم گفت من فقط اونو تو بغلم نشونده بودم داشتم کارتون میدیدم گفتم بچه ترسیده بود گفت فیلم باب اسفنجی بود یجا ترسید گفت میخام برم گفتم کو فیلم .... سریع از گوشیش یه فیلم پلی کرد دیدم واقعا فیلم کارتون گوشی محمود از دستش گرفتم واقعا برام جای تعجب بود یه مرد درشت هیکلی به سن ۴۵ ساله چرا باید تو گالری گوشیش این همه کارتون باشه چرا باید همه قسمت‌های سفید برفی و نمیدونم راپونزل و خیلی از کارتونه ها که اسمشو نمیدونم باشه با خنده گفتم محمود همه این کارتون‌ها رو میبینی.....خندید گفت آره چرا نبینم ..... اون لحظه برام مسخره و خنده دار بود فقط فکر کردم کودک درون شوهرم فعاله ..... #مواظب_دختر_بچه_هاتون_باشید

چون کلید در پشتی من آورده بودم دایی کامران در پشتی رو زد باعث شد بحثمون اون روز نا تموم بمونه بعد اومدن کامران من برگشتم خونه دلم میخاست با فرناز حرف بزنم تماس گرفتم گفت رفتم مسافرت ..... یه حس غریبی داشتم تو این چند ماه یکبار هم نرفته بودم خونه مامانم برای همین راهمو کج کردم رفتم سمت خونه پدریم ..... میدونستم که مامانم نیست احتمالا سر کاره ..... یه حالتی داشتم انگار دلتنگ بودم رفتم ساختمون بیشتر اهالی ساختمون منو می‌شناختن و همه اینجوری فکر میکردن که من زندگیمو رو خرابه های زندگی گیتی ساختم .... آسانسور خراب بود تا طبقه خودمون از پله ها بالا رفتم در زدم صدای چوب دستی های بابا می‌اومد در رو باز کرد اول شوکه بعد گلایه آمیز نگاهم کرد بعد بدون حرفی کشید کنار .... رفتم نشستم رو مبل کهنه چقدر خونه کوچیک و حقیر بود خونه زرین کجا اینجا کجا‌..‌... بابام نگاهم کرد گفتم خوبی بابا.‌.‌ گفت خوبم ...‌ چه عجب یادی از ما کردی ؟؟؟ گفتم بابا روم نمیشه بیام‌اینجا این محله .... بابا نگاهم کرد و گفت اینجا کسی نمیشناستت خیلی فرق کردی .... بینی عمل کرده بودم لبمو کمی ژل زده بود همیشه کفش بالای ۱۰‌سانتی میپوشیدم که قد کوتاهم بنظر نیاد میگن روزگار سفید آدمو سفید میکنه راست بود رنگم هم روشن‌تر شده بود.... بابا حرفی نمیزد انگار حرفی نداشت نیم ساعت نشستم با خودم فکر کردم چرا اومدم اینجا بعد بدون حرفی بلند شدم رفتم از در ساختمون که اومدم بیرون با گیتی رو به رو شدم خنده روی لباهاش ماسید بهش با تکبر نگاه کردم و به پسرش تو کریر نگاه کردم درست شبیه محمود بود چند ثانیه بهم خیره شد..... گیتی رفت طبقه بالا از راه پله بلند گفتم چشم دیدن خوشبختی متو نداری فرار کردی چیزی نگفت منم رفتم بیرون ....با خودم فکر میکردم گیتی اون روز که فهمید من تو اتاق خوابشون بودم بعد من با محمود چکار کرد دعوا کرد یا عین من بحثشون ناتموم موند.... #مواظب_دختر_بچه_هاتون_باشید

✨هیچ شبی 🍁پایان زندگے نیست 🍂از وراے هر شب دوبارہ ✨خورشید طلوع میڪند 🍁و بشارت صبحے دیگر میدهد 🍂این یعنے امید هرگز نمی‌میرد ✨امشـب 🍁 پیش خــــدا 🍂آرزویے بڪن ... 🍁شایــد ڪـوچڪتریــــن 🍂معجـــزہ اش تـــــمام ✨رویـــاے تـــــو باشـه شبتون رویایے 🌙     ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

سلام امام زمانم✋🌸 حالِ دلم خوب نیست درست مثلِ قلبِ ویران شده‌ے غزه دلم فقط آمدنِ تو را می‌خواهد دلم روزِ ظهورت را می‌خواهد کہ فقط ظهور شما دنیا را از این همه غم و رنج نجات خواهد داد. شتاب کن حضرتِ منجے کہ ما را طاقتِ این همه اندوه نیست... یامهدے♡ کوهے از غصہ و غمیم همہ ... در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را می‌بینم..

#شکرگزاری🤲🌸 جهان من به لطف خدا زیباست تن من به لطف خدا سالمه روح من به لطف خدا آگاهه وجدان من به لطف خدا بیداره زندگی من به لطف خدا قشنگه عشق من به لطف خدا پرشوره شغل من به لطف خدا عالیه روزیه من به لطف خدا فراوونه برکت من به لطف خدا زیاده آرامش من به لطف خدا برقراره خانواده من به لطف خدا سلامته خیر من به لطف خدا همیشگیه خدایا شکررت

صبح یعنى صراحت ابراز عشق به آنهایی که دوستشان داریم.. امروز همه را دوست بدار.. ببخش.. ایمان داشته باش.. ترسها را بیرون بریز.. خدا را صدا بزن.. سلام صبح پاییزتون بخیر☕️🍁