eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.7هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
50 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
「🥀 🕊」 چشـم هـآیِ یِکـ ؛ حَٺےاَز پُشـٺِ‌قــآبِ‌شیشِـه‌ای؛ خیـࢪه‌ خیـره دُنبـآلِ ٺُوسـٺ؛ کِھ بِـ آلـودِه نَشــوی..🥀 بِـ چشـمهآیَـش قَسَـمـ... اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
خوب که به چشمانش نگاه کنی💖 میبینی خیلی حرف دارد: حرفهایی از جنس خدا از جنس مردانگی از جنس شهادت... خوبتر که نگاه کنی: شرمنده میشوی از اینکه همیشه نگاهش به تو بوده وتو ازآن غافل بوده ای...😭 نگاه به ماست پس نکنیم...🍂
می‌گویۍ کہ باران را دوست دارۍ، اما از چتر استفاده می‌کنۍ تا زیر آن راھ بروی. می‌گویی آفتاب را دوست داری ولۍ دنبال پناهگاه می‌گردی وقتی کہ می‌درخشد. می‌گویی زمانت را دوست داری ولی باز هم میکنی ...؟!
❥͜͡𖣢❥͜͡𖣢❥͜͡𖣢 ♨️گاهی یڪ 👀 ❣ رابرای ڪسی ڪه ✊لیاقت دارد، 😔سالها … 🛎چه برسد به ڪسی ڪه 🀄️هنوز لایق بودن را 💠نشان نداده…😔 😇 شهیدخرازی💞 مےگفت: درعالم رویا، به گفتم: چرا براے ما نمی‌ڪنید ڪه شهید بشیم؟! مےگفت ما دعا میڪنیم براتوڹ مینویسن ... ولی ڪه میڪنید پاڪ میشه... به خاطر شهـــ♥️ــــدا نکنیم🙃
میگفت: همیشه‌‌عکس‌یه تواتاقتون‌داشته‌باشید.💔 پرسیدم‌:چرا؟ گفت‌: اینا‌چشماشون میکنه هروقت‌خواستید کنید‌فقط‌کافیه نگاهتون‌بهش‌بخوره:))‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍀
تو‌دست‌‌از‌گناه‌‌کردن‌‌بکش؛ خدا‌برات‌‌کار‌بهترےسراغ‌‌داره..🫀:)!
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ 22سالمه. پونزده ساله بودم که عقد کردم قبلش کمی مقید بودم به و وغیره.. اما بعدش تحت تاثیر جو خانواده همسرم و خودش کم کم همه چی ترک شد و راه گناهای دیگه برام باز شد گناها بیشتر، من از خدا دورتر... منی که قبلا تو عالم بچگی پشت پنجره روبه آسمون، مینشستم مثل یه رفیق باهاش حرف میزدم و گریه میکردم و همچنین بخاطر تقدیر ناخواسته از خدا دلچرکین شدم.. و روز به روز تو فرو رفتم برای رفع یک مشکلی نذر کردم بخونم.. بعد از کلی زمان که برآورده شد هی امروز و فردا میکردم، هر کاری میکردم نمیتونستم پاشم بخونم.. تا اینکه یادمه 18ساله بودم وبا ی8ماهه ام که خوابیده بود، تو خونه تنها بودیم ... بود 🔸 اتفاقی تلویزیون رو روشن کردم و دیدم ... اصلا تاب نمیوردم وقتی روضه میخوند، موقع لالایی خوندنش.. ، همش به بچه م نگاه میکردم و دلم می‌سوخت حس میکردم بچه من بوده که اینطور کشتنش... خودمو میذاشتم جای حضرت رباب...میفهمیدم شرمندگی از یه شیر خواره یعنی چی.. 💢جگرم آتیش می گرفت مثل کسی که بچه ش مرده هق هق میکردم.. قلبم درد گرفته بود همش تیر میکشید از غصه حضرت ⭕️ای خدا مگه من میتونم با این کلمه های خشک حال اون روزم رو وصف کنم!؟؟ دست رو قلبم می‌گذاشتم و فشار میدادم از شدت درد!! نفسم تنگ میشد... حالی که نه من هرگز میتونم توصیفش کنم.. و نه هرگز تا حالا تجربه ش کردم... روز بعدش بی مقدمه پاشدم وضو گرفتم رفتم سر نماز.. باورم نمی شد! یهویی چی شد؟! من که تا دیروز هر چی سعی میکردم نمیتونستم!؟؟ چند روزی تو فکر بودم.. تا اینکه فهمیدم...این بخاطر بر بوده، یه هم دیدم تقریبا با این مضمون که اگه خدا خیر کسی رو بخواد گریه بر (ع) و محبتش رو به دلش میندازه.. که دیگه کاملا مطمئن شدم. از وقتی خوندم کم کم متوجه گناهام شدم.. دونه دونه.. میذاشتمشون کنار.. هر کدوم که ترک میشد، توجهم به بعدی جلب میشد انگار نقاط ضعفم رو میذاشت جلو چشام تا برطرف کنم..تا رسیدم به جایی که با امام زمان (عج )آشنا شدم همش دوست داشتم رد آقا رو بگیرم هرچند فاصله میندازه بین من و یاد آقا قبول دارم غرق گناهم ولی چاره چیه؟جز آقا کی رو دارم که دستمو بگیره؟ واقعا نماز آدم رو نجات میده اونم قدم ب قدم 2سال پیش هم تو شبهای قدر بدون اینکه خودم بفهمم خدا منو بخشیده بود! اونم توبه حقیقی.. خودم بعد یکی دو هفته از حالات و روحیاتم متوجه شدم خدا عمیقا منو بخشیده و بر روی گذشته پر از گناهم خط کشیده الحمدلله یه سری ها رو با چله و تصمیمات قاطع علاوه بر سختی هاش کنار گذاشتم.. الانم تمرکز کردم روی یکیش. همش شکست میخورم! اما به خودم میگم امیدی هست.. خدا هست.. باز زمین خوردی!؟ خب باشه بلند شو.. و اینکه..... شاید این آرزوم واسه خیلی ها خنده دار باشه.. ولی میگم.. آرزوی بر ما عیب نیست! ما مجبوریم اینجور چیزا رو قورت بدیم جرات نمی کنیم مثل آقایون مطرح کنیم حدود یه سال که دلم میخواد بشم برای شهادت که فقط مال مرد ها نیست... فکر اینکه همینجوری و تو پیری بمیرم اذیتم میکنه.. از خدا میخوام شهادتی نصیبم کنه که لبخند رضایت امام زمان همراهش باشه.. مزه اش به اینکه جوونیتو به حضرت هدیه کنی... با وجود گناهام و خانم بودنم کمی بعیده.. ولی شدنیه انشاءالله به ذهنم رسیده تا رضایت همسر و والدینم رو جلب کنم... تا تو چشم خدا و حضرت باشم شاید قبولم کنن.. چند وقت پیش مهریه ام که250تا سکه بود رو به همسرم بخشیدم...کاری که قبلا اصلا نمیتونستم انجامش بدم.. انشاءالله بتونم خودم اخلاقم رو کامل درست کنم.. ببخشید طولانی شد و در اخر برای آرزومندان شهادت دعا کنیدلطفا. التماس دعای شهادت...
وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی:
وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی: 🕊
رفــیق! وقتی‌بہ‌دلت‌میفتہ‌ڪہ‌برگـردی! وقتی‌شوق‌پیدا‌می‌ڪنی‌برای‌ترڪ‌ ‌همش‌ڪارخداست...!🌺 مگہ‌میشہ‌خدایــی‌ڪہ‌شوق‌توبہ روبہ‌دلت‌انداختہ؛ نبخــشہ..!؟ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج
مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره... ولی اینجوری میتونم تا برم.. با کلی عکس مستهجن وارد حیاط شد،بیشتر که دقت کردم دیدم یه تعداد مجله هست که روشون عکس چندتا زن با وضع نا مناسب هست. بهش گفتم احمد اینا چیه مادر؟ گفت مامان داشتم از کنار دکه روزنامه فروشی محل رد میشدم دیدن اینا رو گذاشته جلو دکه واسه فروش بهش گفتم مرد حسابی اینا چیه؟همه جوون ها رو به میندازه... هرچی باهاش بحث کردم که اینا رو جمع کنه راضی نشد! آخر سر مجبور شدم کل شون رو بخرم ازش و بیارم تو حیاط خونه آتیش بزنم. گفتم مامان با کدوم پول خریدی؟ گفت با پس اندازم ! گفتم مگه نمیخواستی با اون پول موتور بگیری؟ گفت مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره... ولی اینجوری میتونم تا برم.. ✅نقل قول از مادر شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شادی ارواح مطهر شهدا صلواتی هدیه کنیم🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌