eitaa logo
پایگاه مقاومت شهیدان پناهی
692 دنبال‌کننده
3هزار عکس
536 ویدیو
45 فایل
قرارگاه فرهنگی، اجتماعی شهیدان پناهی بسیج منطقه کارخانه قند کرج به کانال بسیج بپیوندید 👇👇🌸: https://eitaa.com/shahidanpanahi کانال نوجوانان💪🏻😎 : https://eitaa.com/nojavan1 ارتباط با ما📱📠: https://eitaa.com/paygahpanahi
مشاهده در ایتا
دانلود
✍عجیب است گاهی ما به کسی که در پُست و مقام یا ثروت از ما پیشی گرفته حسادت میورزیم اما هنگامی که کسی: در صف اول نماز یا در حفظ قرآن ازما پیشی گرفته، غبطه نمیخوریم و علت آن بسیار واضح است و آن عشق به دنیا و فراموش نمودن آخرت است. •{ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى }• 🔺بلکه شما زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهید، در حالی که آخرت بهتر و پایندتر است. 🕌سخنان ناب📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ادامه تفسیر آیه ۱۲۲ سوره آل عمران از نکته ها ۴ ـ مسلمانان براى دفاع آماده مى شوند آن روز، جمعه بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) این مشورت را به عمل آورد، پس از آن براى اداى خطبه نماز جمعه ایستاد، بعد از حمد و ثناى خداوند یکتا، مسلمانان را از نزدیک شدن سپاه قریش آگاه ساخت و فرمود:  اگر شما با جان و دل براى جنگ آماده باشید و با چنین روحیه اى با دشمنان بجنگید خداوند به طور یقین پیروزى را نصیبتان مى کند  و در همان روز با هزار نفر از مهاجر و انصار رهسپار اردوگاه شدند.   پیغمبر(صلى الله علیه وآله) شخصاً فرماندهى لشکر را بر عهده داشت، و قبل از آن که از  مدینه  خارج شوند دستور داد: سه پرچم ترتیب دهند، یکى را به مهاجران و دو تا را به انصار اختصاص داد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فاصله میان مدینه و احد را پیاده پیمود، و در طول راه از صفوف لشکر سان مى دید و به دست خود صفوف لشکر را مرتب و منظم مى ساخت، تا در یک صف راست و مستقیم حرکت کنند. مورخ معروف  حلبى  در کتاب خود مى نویسد: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هنوز به احد نرسیده بود که ضمن بازدید از لشکر، گروهى را در میان آنها دید که هرگز ندیده بود، پرسید: اینها کیستند؟   عرض کردند: عده اى از یهودند که با  عبداللّه ابن أبَىّ  هم پیمان بوده اند، و بدین مناسبت به یارى مسلمانان آمده اند، حضرت تأملى کرد و فرمود:  براى جنگ با مشرکان از مشرکان نتوان یارى گرفت،👌👌👌 مگر این که مسلمان شوند . یهود این پیشنهاد را قبول نکردند، و همگى به  مدینه  باز گشتند، و به این ترتیب از قواى یک هزار نفرى پیامبر(صلى الله علیه وآله) سیصد تن کم شد.   ولى مفسران نوشته اند: چون با پیشنهاد  عبداللّه ابن أبَىّ  موافقت نشد، او در اثناى راه از همراهى پیامبر خوددارى نمود، و با جمعى که تعدادشان بالغ بر سیصد نفر بود به  مدینه  بازگشتند. به هر حال، پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از تصفیه لازم، با قواى خود که هفتصد نفر بودند به پاى کوه احد رسید، بعد از اداى نماز صبح صفوف مسلمانان را آراست.  عبداللّه ابن جبیر  را با پنجاه نفر از تیراندازان ماهر، مأمور ساخت در دهانه شکاف کوه قرار گیرند، و به آنها اکیداً توصیه کرد: در هر حال از جاى خود تکان نخورند و پشت سر سپاه را حفظ کنند، و فرمود حتى اگر ما دشمن را تا  مکّه  تعقیب کنیم و یا اگر دشمن ما را شکست داد و ما را تا  مدینه  مجبور به عقب نشینى کرد، باز هم از سنگرگاه خود دور نشوید. از آن طرف  ابو سفیان ،  خالد بن ولید  را با دویست سرباز زبده، مراقب این گردنه کرد و دستور داد در کمین باشید، وقتى سربازان اسلام از این دره کنار کشیدند، بلافاصله لشکر اسلام را از پشت سر مورد حمله قرار دهید. ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ادامه تفسیر آیه ۱۲۲ سوره آل عمران از نکته ها ۵ ـ جنگ شروع شد دو لشکر در مقابل یکدیگر صف آرائى کرده، مهیاى جنگ شدند، این دو سپاه هر کدام به نوعى مردان خود را به جنگ تشویق مى کردند. ابو سفیان، به نام بت هاى کعبه و جلب توجه زنان زیبا، جنگجویان خود را بر سر ذوق و شوق مى آورد! (خارج از متن تفسیر :استفاده ابزاری از زنان توسط دشمنان از صدر اسلام نیز مسبوق به سابقه بوده) اما پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به نام خدا و مواهب الهى، مسلمانان را به جنگ تشویق مى نمود.   اینک، صداى  أَللّهُ أَکْبَرُ، أَللّهُ أَکْبَرُ  مسلمانان تمام جلگه و دامنه احد را پر کرده است. و در طرف دیگر میدان، زنان و دختران قریش، براى تحریک عواطف و احساسات جنگجویان قریش، اشعارى را گویا با دف و نى مى خوانند. پس از شروع جنگ، مسلمانان با یک حمله شدید توانستند، لشگر قریش را در هم بشکنند، آنها پا به فرار گذاردند، و سربازان اسلام به تعقیب آنها پرداختند.  خالد بن ولید  که شکست قریش را قطعى مى دانست خواست از راه دره، مسلمانان را از پشت سر مورد حمله قرار دهد ولى تیراندازان، آنها را مجبور به عقب نشینى کردند.   این عقب نشینى قریش باعث شد جمعى از تازه مسلمانان به خیال این که دشمن شکست خورده است براى جمع آورى غنائم یک مرتبه پست هاى خود را ترک کنند، و حتى تیراندازانى که در بالاى کوه ایستاده بودند، سنگر خود را ترک گفتند و به میدان جنگ ریختند. هر قدر  عبداللّه بن جبیر  دستور پیغمبر(صلى الله علیه وآله) را متذکر شد به جز عده کمى که عددشان حدود ده نفر بود، در جایگاه حساس خود نایستادند. نتیجه مخالفت دستور پیامبر(صلى الله علیه وآله) این شد که:  خالد بن ولید  با دویست نفر دیگر که در کمین بودند چون شکاف کوه را از پاسداران خالى دیدند، به سرعت بر سر  عبداللّه ابن جبیر  تاختند و او را با یارانش کشتند، و از پشت سر به لشکر اسلام حمله آوردند.   ناگهان مسلمانان خود را از هر طرف زیر شمشیر دشمن دیدند، نظم و هماهنگى آنها از میان رفت، فراریان لشکر قریش همین که اوضاع را چنین دیدند، برگشتند و مسلمانان را دایره وار در میان گرفتند. در همین موقع افسر شجاع اسلام حمزه سید الشهداء با بعضى دیگر از یاران شجاع پیامبر(صلى الله علیه وآله) شربت شهادت نوشیدند، و جز عده معدودى که پروانهوار اطراف رهبر خود را گرفته بودند، بقیه از وحشت پا به فرار گذاشتند. در این جنگ خطرناک آن که بیش از همه فداکارى مى کرد و هر حمله اى که از جانب دشمن به پیغمبر مى شد دفع مى نمود، على ابن ابیطالب(علیه السلام) بود.   على(علیه السلام) با کمال رشادت مى جنگید، تا این که شمشیرش شکست، پیغمبر(صلى الله علیه وآله) شمشیر خود را که موسوم به  ذو الفقار  بود، به على(علیه السلام) داد. سرانجام پیغمبر(صلى الله علیه وآله) در جائى سنگر گرفت، و على(علیه السلام) همچنان از او دفاع مى کرد، تا آن که طبق نقل بعضى از مورخان بیش از شصت زخم به سر، صورت و بدن او وارد آمد، و در همین موقع بود که پیک وحى به پیامبر عرضه داشت: اى محمّد!(صلى الله علیه وآله) معناى مواسات همین است، پیغمبر فرمود:  على(علیه السلام) از من است و من از اویم. و جبرئیل افزود: و من هم از هر دوتاى شما! امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیک وحى را میان زمین و آسمان مشاهده کرد که مى گوید:  لا سَیْفَ اِلاّ ذُوالْفَقارِ وَ لا فَتى اِلاّ عَلِىٌّ در این اثنا فریادى برخاست که: محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد! ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۰۳
❤️تكامل دين در قرآن 🌸أنزل عليك الكتاب تبيانا لكل شىء و عمّر فيكم نبيه ازمانا، حتى أكمل له و لكم فيما أنزل من كتابه دينه الذى رضى لنفسه. 🌗خداوند قرآن را كه در آن هر چيزى توضيح داده شده است براى شما فرو فرستاده و پيامبرش را مدتى در ميان شما زنده نگه داشت تا دين خويش را كه در كتابش آورده است و مورد پسند و خشنودى اوست براى او و شما كامل كرد. 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ادامه تفسیر آیه ۱۲۲ سوره آل عمران از نکته ها ۶ ـ چه کسى با صداى بلند گفت محمّد بعضى از سیره نویسان مى گویند:  ابن قمعه ،  مصعب  سرباز اسلامى را به گمان این که پیغمبر است با ضربه سختى از پاى در آورده، سپس با صداى بلند فریاد زد: به  لات و عُزّى  سوگند که محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد!   این شایعه خواه از طرف مسلمانان بوده، یا از طرف دشمن، بى گمان بنفع اسلام و مسلمین بود; زیرا دشمن به گمان این که محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد  احد  را بقصد  مکّه  ترک گفت، و گر نه قشون فاتح قریش که شدیدترین کینه و دشمنى را نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) داشتند و بدین قصد هم آمده بودند که این دفعه از او انتقام بگیرند بدون کشتن آن حضرت احد را ترک نمى کردند.   نیروى پنج هزار نفرى قریش حتى نخواست پس از پیروزى در میدان جنگ شب را به صبح برساند، همان دم راه  مکّه  را پیش گرفت و حرکت کرد! خبر کشته شدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) تزلزل بیشترى در جمعى از مسلمانان به وجود آورد، و آن عده از مسلمانان که در میدان جنگ بودند براى این که بقیه پراکنده نگردند و تزلزل و اضطراب آنان بر طرف شود پیغمبر(صلى الله علیه وآله) را بالاى کوه بردند تا به مسلمانان نشان دهند که: پیغمبر زنده است، فراریان برگشتند و به دور حضرت جمع شدند.   پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فراریان را ملامت مى کرد که: چرا در چنان وضع خطرناک فرار کردید، مسلمانان با این که شرمنده بودند زبان به عذر گشوده، گفتند: اى رسول خدا! ما خبر قتل تو را شنیدیم و از شدت ترس فرار کردیم. بدین ترتیب، در جنگ احد نسبت به مسلمانان خسارات مالى و جانى فراوانى وارد شد، هفتاد تن از مسلمانان در میدان جنگ کشته شدند و عده ى زیادى مجروح افتادند. اما مسلمانان از شکست، درس بزرگى آموختند که ضامن پیروزى آنها در میدان هاى آینده شد، و در آیات آینده بررسى وسیعى روى اثرات گوناگون این حادثه بزرگ ـ به خواست خدا ـ انجام خواهد شد!. تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۰۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ خداوند شما را در «بدر» یارى کرد (و پیروز شدید). در حالى که شما، (نسبت به آنها)، ناتوان بودید. پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید! (آل عمران/123) مرحله خطرناک جنگ پس از پایان جنگ احد، لشکر پیروز مشرکان به سرعت به سوى  مکّه  بازگشت، ولى در اثناى راه این فکر براى آنها پیدا شد که چرا پیروزى خود را ناقص گذاردند؟ چه بهتر که به  مدینه  بازگردند، شهر را غارت کنند، و مسلمانان را در هم بکوبند، و اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) هم زنده باشد به قتل برسانند، و براى همیشه فکر آنها از ناحیه اسلام و مسلمین راحت شود.   به همین جهت فرمان بازگشت صادر شد و در حقیقت این خطرناکترین مرحله جنگ احد بود; زیرا مسلمانان به قدر کافى کشته و زخمى داده بودند، و طبعاً در آن حال هیچگونه آمادگى براى تجدید جنگ در آنها نبود. و به عکس دشمن با روحیه نیرومندى مى توانست این بار جنگ را از سر گیرد و نتیجه نهائى آن را پیش بینى کند. این خبر به زودى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید و اگر شهامت فوق العاده و ابتکار بى نظیر او ـ که از وحى آسمانى مایه مى گرفت ـ نبود، شاید تاریخ اسلام در همانجا پایان مى یافت.   آیات فوق، درباره این مرحله حساس نازل گردیده، و به تقویت روحیه مسلمانان پرداخت، و به دنبال آن یک فرمان عمومى از ناحیه پیامبر براى حرکت به سوى مشرکان داده شد، و حتى مجروحان جنگ (و در میان آنها على(علیه السلام) را که بیش از شصت زخم بر تن داشت) آماده پیکار با دشمن شده و از  مدینه  خارج شدند. این خبر به گوش سران قریش رسید و از این روحیه عجیب مسلمانان سخت به وحشت افتادند! آنها فکر مى کردند شاید جمعیت تازه نفسى از  مدینه  به مسلمانان پیوسته اند، و ممکن است برخورد جدید نتیجه نهائى جنگ را به زیان آنها تغییر دهد.   لذا فکر کردند براى حفظ پیروزى خود، بهتر این است که به  مکّه  بازگردند، همین کار انجام شد و به سرعت راه  مکّه  را پیش گرفتند. ادامه دارد... تفسیر نمونه جلد سوم صفحه ۱۰۸