شـَـ🥀ــہیــدانـِہ
🌱:)
°••🍃🌸♥️↻
°
#هُوَالشَّہید
ظرف های شام معمولا دوتا بشقاب
و یک لیوان بود
وقتی میرفتم آنها را بشویم
مهدی همانجا ایستاده در آشپزخانه
میگفت:
"انتخاب کن،یا بشور یا آب بکش"
میگفتم:مگر چقدر ظرف است؟
در جواب میگفت:
"هر چه هست با هم میشوییم"
یک روز #خانواده مهدی همه منزل ما
#مهمان بودند
با پدر،مادر،خواهر و برادر مهدی همگی
سر سفره نشسته بودیم.
من بلند شدم و رفتم آشپزخانه چیزی
بیاورم؛وقتی آمدم،دیدم همه تقریبا
نصف غذایشان را خورده اند
ولی مهدی دست به غذایش نزده
تامن برگردم...(:
#عاشقانه_شهدایی♥️
#به_روایت_همسر_شهید🌱(:
#شهید_مهدی_زین_الدین🕊
•••
@shahidasgarelyasi
هدایت شده از خادمان وصال🇵🇸
❀ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎﺏ...
ﺣﺎﻟﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ!
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ #ﺑﻮﯼ_ﮐﺒﺎب ﺣﺴﺎﺳﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﯾﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ چاشنی ﻣﯿﻦ ﻓﺴﻔرﯼ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻟﻮ ﻧﺮﻩ ﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺷﮑمش ﻭ ﺫﺭﻩ ﺫﺭه کباب ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﺯﺩ و ﻓﻘﻂ ﺑﻮﯼ گوﺷﺖ ﮐﺒﺎﺏ ﺷﺪﻩ به مشامت می رسید، ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮ ﺣﺴﺎﺱ نمی شدی!؟
#شهید_مهدی_زین_الدین
@khademan_vesal