🔺اینجا کانال شهید مجید بقایی است...
💞 معبری به عشق...
#زندگی_نامه
#خاطرات
#خاطره_نگاشت
#دست_نوشته
#نظر_فرماندهان درباره شهید بقایی
#اسناد
#گاه_نگاه (مجموعه تصاویر)
#فیلم
#استوری
#محل_شهادت
#مزار
#محصولات_فرهنگی
https://eitaa.com/shahidbaghai
📝 #خاطره_نگاشت 1️⃣
🔸مادرم نگرانش بود. میترسید در تظاهرات ضد شاه، ساواک دستگیرش کند یا تیر بخورد. آنروزها ساواک، ترس هم داشت.
🔸مدام از مجید میخواست مراقب خودش باشد. مجید هم خندهکنان میخواند: «این مادران ترسو طلاق باید گیرند!»
ــــــــــــــــــــــ
کانال شهید مجید بقایی
https://eitaa.com/shahidbaghai
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
📝 #خاطره_نگاشت 2️⃣
🔹هنوز انقلاب نشده بود. هر دو برای بازی در تیم منتخب جوانان شهر برگزیده شده بودیم. هنوز ذوق زده بودیم که برای بازی با تیم منتخب آبادان به آنجا رفتیم.
🔹گل زدن در آن بازی خیلی مهم بود. مجید توپ را برد روی دروازه. در موقعیت صد در صد گل بود. همه منتظر بودند دروازه را باز کند که توپ را پاس داد به من. میدانستم چقدر دوست دارد گل بزند.
ــــــــــــــــــــــ
کانال شهید مجید بقایی
https://eitaa.com/shahidbaghai
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
📝 #خاطره_نگاشت 3️⃣
🔸بختیار تازه روی کرسی نخستوزیری جاگیر شده بود. همه شوکه بودند وسردرگم. میترسیدند با این شگردهای نظام تب انقلاب فروکش کند.
🔸امام(ره) هم هنوز موضعگیری نکرده بودند. دور هم جمع شده بودند که کاری یا فکری بکنند. مجید میگفت: «ما مطمئنیم که آقا بختیار را قبول ندارد.» بچهها حرفش را قبول داشتند ولی باز هم مانده بودند چه بکنند.
🔸مجید بلند شد و شروع کرد به شعار دادن: «ما میگیم شاه نمیخوایم نخستوزیر عوض میشه. ما میگیم خر نمیخوایم پالون خر عوض میشه.» بچهها دنبالش راه افتادند. همان شد که باید. تظاهرات راه افتاد.
ــــــــــــــــــــــ
کانال شهید مجید بقایی
https://eitaa.com/shahidbaghai
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•