#مراقبت_از_بیمار
سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم. تقسیممان که کردند، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز به من نساخت ، بد جوری مریض شدم. افتاده بدم گوشهی خوابگاه . یکی از بچه ها برایم سوپ درست کرد و ازم مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمی شناختمش. اسمش را که از بچه ها پرسیدم، گفتند: #مهدی_باکری
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکرے
#مراقبت_از_بیمار
#ساده_و_صمیمی
#فرمانده_متواضع
#بحقشهدااللهماشفکلمریض ان شاءالله
#شفای_بیماران : صلوات
@shahidbakeri31