🔹️فرمانده عباس(سردار حمید اباذری ) :
یکی دو هفته از شهادت عباس می گذشت. شبی در عالم رویا او را دیدم. گفتم: «عباس! چه خبر؟ تو رو بخدا دست ما رو هم بگیر...»
گفت:«ما پیش امام حسین(علیهالسلام) هستیم همه اینجان؛ جامون خیلی خوبه، جای شما خالیه... » گفتم:«سفارش ما رو هم بكن شهید بشیم...»
این را گفتم و ناگاه از خواب بیدار شدم. ساعت را نگاه کردم. نزدیک اذان صبح بود.
🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_عباس_دانشگر
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#شبتون_شهدایی📿
#شهدارایادکنیدباذکرصلوات
#موسسه_شهید_دانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۲۵۹
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
3⃣بخش سوم
🔸️محبت شهید به خواهران
💠خانم کوهپیما، استان کرمان
داستان آشنایی من با شهید عباس دانشگر از آنجایی شروع شد که رفتم پیش خواهرم و چشمم به کتاب آخرین نماز در حلب افتاد. گفتم بذار یه نگاه بندازم. کتاب را برداشتم و یکیدو صفحه از کتاب را خواندم. خیلی خوشم آمد. خیلی جذبش شدم. از خواهرم خواستم که این کتاب را بهم بدهد که بخوانمش.
کتاب را آوردم خانه و خطبهخطش را خواندم و بیشتر و بیشتر جذبش شدم. توی کتاب نوشته بود که هرکسی باید یک رفیق شهید برای خودش انتخاب کند و برایش هدیه بفرستد و...
من هم همانجا بود که یک عهدنامه نوشتم و شهید عباس را رفیق شهیدم انتخاب کردم و گفتم که همیشه برایش هدیه میفرستم.
از شهید خواستم و بهش گفتم: «من بهنیت شما چهل روز زیارت عاشورا میخونم و کل قرآن رو هم ختم میکنم و تو هم حاجتم رو بده...»
...
#ادامه_دارد
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۲۶۱
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
3⃣بخش سوم
🔸️محبت شهید به خواهران
💠 خانم زارعی
دلم گرفته بود. خیلی با شهید دانشگر حرف زدم و گریه کردم. برای حاجتی التماسش کردم. ازش نشانه خواستم تا دلم آرام شود.
یک شب خواب دیدم در مکانی صدها جوان که همه از دلدادگان عباسجان بودند، مثل هیئت سینهزنی یکسره در مدح عباس دانشگر یکصدا نوحه میخوانند. معنی یکی از ابیات نوحه همین بود که بهوضوح درکش کردم: ای کسی که در خفای خودت آنقدر مؤمن بودی که آخر نتوانستی آن را پنهان کنی و با شهادتت آشکار شدی توی تقوا و ایمان.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۲۶۲
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
3⃣بخش سوم
🔸️محبت شهید به خواهران
💠 آیدا، استان کرمان
شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. هرچه امروز کشور ما دارد، هرچه در آینده به دست بیاورد، بهبرکت خون این جوانان شهید است. نمیدانم از کجا شروع کنم. آنقدر حرف نگفته در دل دارم... اما برای بیان تکتک حرفهایم زبانم قاصر است. آخر از کجا شرح دهم این قصههای شیرین را! شرح شرح قصۀ رشادتها و مهربانیها و رفاقتهای شهیدی است که با لطف و عنایتهای فراوانش دنیایم را دگرگون کرده است.
شهید عباس دانشگر یا بهتر است بگویم شهیدِ ماهِ مبارک، شهیدِ رمضانی. آخر قصۀ آشنایی من در یکی از روزهای ماه مهمانی خدا بود و خدا چه هدیۀ قشنگی را در این ماه به من هدیه داد! کسی که همیشه بهعنوان برادر نداشتهام دوستش دارم... کسی که در تمام روزهای بیکسیام دست مرا گرفته است و مرا در تنگنای مشکلاتم نجات داده است. کسی که هرموقع صدایش زدم و پیشش درددل کردم، مرا رد نکرد. آنقدر مهربان و باوفاست که همیشه هوایم را دارد...
#ادامه_دارد
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۲۶۶
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠 مادر شهید
سر مزار فرزندم بودم. خانمی جلو آمد و بعد از احوالپرسی گفت: «شما مادر شهید هستید؟»
گفتم: «بله.»
گفت: «من رؤیای صادقهای دیدم. میخوام براتون تعریف کنم.» اول قبر پدرش را به من نشان داد که کمی آنطرفتر از مزار عباس بود. گفت: «من ساکن تهران هستم. هر چند ماه یک بار به اینجا میآم و برای پدرم فاتحهای میخونم و امامزاده علیاشرف(ع) رو هم زیارت میکنم. یه شب در عالم رؤیا دیدم جوونی بلندقامت و رعنا به من گفت: شما که سر مزار پدرت میآی، چند قدم اونطرفتر سری به ما هم بزن. گفتم: شما کی هستید؟ گفت: عباس دانشگر هستم. وقتی از خواب بیدار شدم، هرچه فکر کردم یادم نمیاومد که مزاری رو به این نام دیده باشم. اسم عباس دانشگر رو هم تا به حال نشنیده بودم. دیدن این خواب خیلی برام عجیب بود. با خودم گفتم: اینسری که به سمنان برم، باید برم جستوجو کنم تا ببینم چنین مزاری با این نام هست یا نه. اومدم سمنان و در اولین فرصت به امامزاده رفتم. بین مزارهای اطراف جستوجو کردم. مزارش رو پیدا کردم. اونجا بود که تازه فهمیدم جوونی که به خوابم اومده بود، یه شهیده. یه شهید مدافع حرم. عجیب بود. مزار این شهید چهار-پنجمتری مزار پدرم بود؛ درست همون چیزی که شهید توی خواب به من گفته بود.
بعد از این اتفاق، متوجه شدم شهید به من نظر لطف و محبت داشته و من رو انتخاب کرده. از اون روز علاقۀ من به شهدا بیشتر شد و هربار که سر مزار پدرم میآم، سر مزار شهدا ازجمله شهید عباس میرم و فاتحه میخونم.»
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۲۶۷
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠 پدر شهید
سه ماهی از شهادت عباس میگذشت. یکی از همکاران شهید از منطقۀ تهرانپارس تهران تماس گرفت. گفت: «من بهاتفاق هفتاد نفر از دانشآموزهای بسیجی بهسمت مشهد میریم. دوست داریم نماز مغرب و عشا رو توی امامزاده علیاشرف(ع) کنار مزار شهید بخونیم و مختصر شامی که خود افراد آوردهاند، همونجا صرف کنیم.»
اول اذان مغرب در امامزاده علیاشرف(ع) بودم. نماز جماعت باشکوهی برپا شد. بعد از آن، بسیجیان دور مزار شهید حلقه زدند و ذکر مصیبتی داشتند. یکی از بسیجیان به من گفت: «ما سالهای قبل در مسجد بینراهی نماز میخوندیم، ولی بهبرکت خون شهید، توفیق شد که به این مکان مقدس بیاییم و قصد داریم سالهای بعد هم برای تجدید میثاق با شهید به اینجا بیاییم.»
بهش گفتم: «گروههای زیادی توی مسیر رفتن به مشهد مقدس و یا موقع برگشت سر مزار شهید اومدن.»
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
•
سیاهی گناه چهرهام را پوشانده
و تنم را لخت و کسل کرده،
حرکت جوهره ی اصلی انسان است
و گناه زنجیر،
من سکون را دوست ندارم.
عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است،
سکونم مرا بیچاره کرده...
در این حرکت عالم
به سمت معبود حقیقی،
دست و پایم را اسیر خود کرده،
انسان کر میشود،
کور میشود،
نفهم میشود،
گنگ میشود
و باز هم زندگی میکند...
بعد از مدتی مست میشود
و عادت میکند به مستی
و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسانِ بی هوش نمیکشد،
انسانِ خواب نمیفهمد،
درد را انسان با هوش و بیدار میفهمد...
|وصیتنامه عرفانی
#شهید_عباس_دانشگر|
#موسسه_شهید_دانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤••|
دل شهید وسیع وبی انتهاست زیرا هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست اقیانوس است دل شهید است که به معدن عظمت الهی متصل است و معدن عظمت هم که می دانی بی انتهاست…
#شهید_عباس_دانشگر
| @kanoon_shahiddaneshgar |
۲۶۹
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠 مادر شهید
یک شب بهنیت عباس چند صفحه قرآن قرائت کردم و بعد زیارت عاشورا خواندم. همان شب در عالم رؤیا دیدم یک حسینیهای است که همۀ خانمها با چادر مشکی برای نماز جماعت ایستادهاند و یک روحانی هم جلو ایستاده. ناگاه دیدم که عباس با یک لباس زیبا وارد شد و رو به قبله ایستاد و دعایی بهزبان عربی برای تعجیل در فرج حضرت ولیعصر(عجلالله) خواند و بعد با صدای جذاب و دلنشین شروع به اذان گفتن کرد. همه گوش میکردند. محو تماشای او بودم که از خواب بیدار شدم.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۲۷۳
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠 مادر شهید
حیاط بزرگی بود. فامیلها جمع بودند. همه میگفتند قرار است عباس بیاید. زنعموی شهید یک پیراهن بسیار زیبا آورد و گفت عباس میخواهد بیاید این پیراهن را بپوش. احساس بسیار خوبی داشتم. مرتب به لباسم نگاه میکردم. یک لحظه همه گفتند عباس آمد. عباس آمد. فامیلها ایستادند. یکمرتبه دیدم عباس با لباس پاسداری وارد شد. چند نفر از برادران سپاه هم همراهش بودند. همه خوشحال شدیم. از خوشحالی بیدار شدم.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۲۷۴
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠 مادر شهید
بعد از شهادت فرزندم، همسرم با تجربهای که از قبل داشت، برای جمعآوری خاطرات عباس و تدوین آنها، دستبهقلم شد. میخواست چندین کتاب با موضوعهای مختلف بنویسد. بهخاطر سنگینی کار، از برادر بسیجی محسن حسنزاده که تجربۀ خوبی در نگارش داشت، درخواست همکاری کرد. سه-چهار سالی کار نگارش کتابها طول کشید. آقامحسن چندین بار به خانهمان آمد و من مثل فرزندم ایشان را دوست داشتم. یک روز همسرم گفت که آقامحسن نامزد کرده و میخواهد با نامزدش امشب به خانۀ ما بیاید. بسیار خوشحال شدم. به خانه ما آمدند و من برای آنان آرزوی موفقیت کردم. همان شب در عالم رؤیا دیدم آقامحسن همراه خانمش به خانۀ ما آمدند و در یک طرف خانه نشستهاند، طرف دیگر هم من و همسرم نشستهایم. در حال صحبت کردن بودیم که ناگهان در اتاق باز شد. دیدم عباس وارد اتاق شد. در خواب اینطور احساس کردم که عباس از سوریه برگشته است. عباس کنار آقامحسن نشست و با او گرم صحبت شد. صبح که بیدار شدم، به خودم گفتم: شاید تعبیر خواب این باشه که بهخاطر زحمتی که آقامحسن توی تدوین کتابها کشیده، گویا عباس میخواسته بهخاطر تشکیل خانواده بهش تبریک بگه.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۲۸۰
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠خانم همتی، از بستگان شهید
یکی از آشنایان به مریضیِ حادی دچار شده بود. پزشکان متخصص معالجۀ او را بینتیجه میدانستند و برای مداوایش جواب رد داده بودند و گفتند فقط میتوانید برای او دعا کنید.
به امامزاده علیاشرف(ع) رفتم و از ائمۀ اطهار(علیهمالسلام) و از خود امامزاده و شهدا عاجزانه خواستم که صحت و سلامتی به مریض برگردد.
من از قبل در زندگیام محبتهای شهید عباس دانشگر را دیده بودم. به سر مزار شهید رفتم و بهنیتش زیارت عاشورا خواندم و یک نذر کردم. به شهید گفتم: «در حق این مریض محبت کن و واسطه شو تا شفا پیدا کنه.»
همان روز به مریض هم گفتم: «میدونم از بیماری داری رنج میبری. از ائمۀ اطهار(علیهمالسلام) شفای خودت رو بخواه. شهدا رو واسطه قرار بده تا زودتر خوب بشی.» به او گفتم که به مزار شهید عباس رفتم و از او کمک خواستم.
مریضی که بنا به گفتۀ پزشکان، قرار بود چند روزی بیشتر به حیاتش باقی نباشد، امروز بیش از چهار سال است زندگی خوش و خرمی دارد.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
📸 #تصاویر_ارسالی
✅️ مراسم گرامیداشت شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار احمدرضا افشاری
#بیاد_رفیق_شهیدم
همراه با اهدای پک های شهید دانشگر .
🔹️گروه شهیددانشگر اصفهان ۱۱
#شهید_مدافع_حرم
#شهیداحمدرضاافشاری
#شهید_عباس_دانشگر
#شهدارایادکنیدباذکرصلوات
#موسسه_شهیددانشگر
🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
💠 @shahiddaneshgar
📜 خاطراتی از...
🌷 شهید عباس دانشگر🌷
به مناسبت ایام محرم و صفر
🖼 به روایت تصویر 5⃣1⃣
#شهدارایادکنیدباذکرصلوات
#شهید_مدافع_حرم
#جوان_مومن_انقلابی
#شهید_عباس_دانشگر
با زدن بروی متن زیر👇👇 به
کانون شهیدعباس دانشگرمیبد
بپیوندید
۲۸۱
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
4⃣بخش چهارم
🔶️محبت شهید به خویشاوندان
💠پدر شهید
یک روز صبح اتفاقی از نزدیکی امامزاده علیاشرف(ع) رد میشدم. گفتم بروم یک سلامی به امامزاده و شهدا بدهم. جلوی درب امامزاده که رسیدم، دیدم خانمی دارد از امامزاده بیرون میآید. آمد جلوی من و به من سلام کرد. من را شناخته بود. گفت: «من حاجتی داشتم. مدتی سر مزار شهید عباس میاومدم و به شهید میگفتم من برادر بزرگتری ندارم. در حق من برادری کن و دستم رو بگیر. الحمدلله دیروز حاجتم برآورده شد. امروز اول صبح به این مکان اومدم و زیارت عاشورا رو سر مزارش خوندم و ازش تشکر کردم. اون لحظۀ آخر که خواستم از مزارش دور شم، بهش گفتم: شهادت مخصوص مردان میدان جنگ نیست. همانطوری که خودت توی وصیتنامه گفتی شهید شهادت رو به چنگ میآره، شما هم کمکم کن تا بتونم اجر و ثواب شهید رو توی پروندۀ اعمالم داشته باشم.»
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه
چه زیباست که نائب الزیاره شهید عباس دانشگر باشد در کربلا یاد آن را کنیم
ساعت :۲۳:۰۰
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#شهید_عباس_دانشگر
#_رفیق_شهیدم
یک کفشِ فوتبال سفیدرنگ خریده بود میگفت میخواهم در راهپیمایی اربعین از این کفش استفاده کنم. بعد از راهپیمایی اربعین برایم تعریف که «در بین راه نجف و کربلا در یکی از موکبها کفشم را گم کردم! صبح که فرارسید به ناچار قسمتی از راه را با پای برهنه طی کردم. در بین راه بالاخره یک جفت دمپایی خریدم! خودم را با همان دمپایی به کربلا رساندم.»
آری! عشق به امام حسین(علیهالسلام)، سختیهای راه را بر او آسان میکرد...
🔹️مادر شهید
#خاطرات_اربعین ➡️
#شهید_عباس_دانشگر
#رفیق_شهیدم
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
📸 #تصویر_ارسالی
🟢 تصویری از اعضای مؤسسه شهید عباس دانشگر در موکب لبیک یاحسین عليه السلام سمنان در نجف اشرف
#موکب_لبیک_یاحسین_علیه_السلام
@mokeb_labbaik_ya_hosein_semnan
#اربعین_۱۴۰۳
#به_نیابت_رفیق_شهیدمان
#شهید_عباس_دانشگر
#اربعین_باشهدا
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
اربعین سال ۱۳۹۴ بود. بعد از راهپیمایی در بینالحرمین عباس را دیدم. بعد از احوالپرسی لحظاتی در کنار هم نشستیم. روبروی ما گنبد و گلدسته حرم بابالحوائج حضرت ابالفضلالعباس(علیهالسلام) بود. عباس گفت:«بیا یه دعایی بکنیم.»
همانطور که صورتش رو به حرم مطهر حضرت ابالفضلالعباس(علیهالسلام) بود گفت:«انشاءالله سال دیگه در محضر اربابم حضرت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) باشم.» بعد رو کرد به من و گفت:«شما هم یه دعایی واسه من بکن.» وقتی دیدم درخواستش جدی است همان دعای خودش را تکرار کردم و گفتم:«السلام علیک یا ابالفضلالعباس(علیهالسلام)» یک لحظه دیدم عباس سرش را پایین انداخته و گویا خودش را برای آمین گفتن آماده کرده است. من گفتم:«خدایا این عبدت، عباسآقا رو سال دیگه پیش حضرت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) مهمون کن. هرگز باور نمیکردم که به زودی دعای او به اجابت برسد. عباس اربعین سال بعد، در محضر حضرت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) شرف حضور پیدا کرد.
✍️مهدی میرزایی-دوست شهید
#خاطرات_اربعین ➡️
#شهید_عباس_دانشگر
#رفیق_شهیدم
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
👣پیاده روی اربعین حسینی
به نیابت از شهید عباس دانشگر🕊
دعاگوی بزرگواران هستیم🙏🏼
اربعین حسینی تسلیت باد🏴
📸 #تصاویر_ارسالی
#به_نیابت_رفیق_شهیدم
#شهید_عباس_دانشگر
#اربعین_۱۴۰۳
| @kanoon_shahiddaneshgar |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤••|
شهادت به خون و تیر و ترکش نیست ، آن روز که خدا را با همه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم ، شهید شده ایم...
#شهید_عباس_دانشگر
| @kanoon_shahiddaneshgar |
۲۸۵
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ پایان کتاب
🔶️
💠 مستندات شهید
📄 وصیتنامۀ دوم شهید به خانوادهاش
آنقدر کارِ نکرده و حرف نگفته دارم که به همه مدیونم؛ اما حالا دستم از دنیا کوتاه شده. مادرم! همیشه دوست داشتم دست و پایت را ببوسم اما نکردم! الان هم بغضی شده در گلویم. برایم زحمت زیادی کشیدی. مرا به زینب(سلامالله علیها) ببخش.
پدرم! به شما آنچه باید میکردم نکردم و دین شما بر گردن من سنگین است. مرا عفو کنید.
خواهر عزیز و برادرانم! شما را دوست دارم. بهجای من، به مادر و پدر خدمت کنید. من که کوتاهی کردم در خدمت به آن دو و اکنون سخت پشیمانم.
در تشییع من بیتابی نکنید. مراسم شهدا مراسم ترحیم نیست؛ مراسم عزت و افتخار است. با محکمی و صلابت صبر کنید.
در اینجا از همه طلب حلالیت میطلبم و از شما میخواهم از همهۀ دوستان و فامیلها حلالیت بگیرید.
من مالی ندارم که بخواهم وصیت تقسیم مال کنم؛ تنها پساندازم را هم که هنوز قسطش پرداخت نشده است، به همسر عزیزم میدهم.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
📸 زیارت مجازی مزار شهید🌷
#پنجشنبه_های_شهدایی
🔸آستان مقدس امامزاده علی اشرف
🌷(گلزار شهدا )
✳️ باز پنجشنبه و یاد امام و شهدا با #صلوات
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#پنجشنبه_های_شهدایی
#گلزار_شهدای_سمنان
#مزارمطهرشهید
#پاسدار_مدافع_حـرم
#جوان_مومن_انقلابی
#شهید_عباس_دانشگر
#یادکنیدشهدا_راباصلوات
#موسسه_شهیددانشگر
🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
💠 @shahiddaneshgar
۲۸۹
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍صفحات پایان کتاب
🔶️
💠 مستندات شهید
📄 دلنوشتههای شهید
4⃣دلنوشتۀ چهارم
محاسبۀ نفس (یادم نرود)
کسی که دو روزش با هم برابر باشد، زیان کرده است. (امامعلی(علیهالسلام))
انسان گاهی در دنیای پیچیده خود را گم میکند. گاهی خودش را یادش میرود. گاهی بهجای همهکس و همهچیز زندگی میکند، الّا خودش. بهترین واژه برای توصیف این حالت انسان همان روزمرگی و عادت است که شاید از بزرگترین چیزهایی است که غفلت میآورد و هوشیاری و بیداری را خاموش میکند.
هر تکراری و هر دوبارهای و هر یکسانی که از نتایج روزمرگیزدگی است، غباری است بر آینۀ دل و لکهای بر صفحۀ جان.
بهراستی، آیا ما همان ضررکنندگان که روزگارشان یکسان است نیستیم؟ در صورتی که خوب میدانیم انسان ذاتاً خواهان حرکت و جوشش است، از سکون فرار میکند و از بیتحرکی میگریزد. چون فطرتش او را بهسمتی سوق و ندا میدهد تا به حق خودش برسد و تا آن موقع بیقرار و بیتاب میماند.
تا زمانی که خود را بشناسد، خود را در زندگی مدرن و پیچیده پیدا کند و تا آن موقع بیدار شده و هوشیار گشته است.
هرکس چاره را در چیزی میبیند.
کسانی به دنبال آناند که ارتباط خود با خالقشان را چنان محکم کنند تا در روزگار هضم نشوند و زمان را مغلوب خویش نمایند.
برخی نمازهای مستحبی هر روز را میخوانند، برخی بیشتر قرآن میخوانند و برخی به دنبال اذکار خاصی میگردند که کمتر کسی از آن باخبر است.
📗
#کتاب_شهید #دلنوشته_شهید
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯