💠| راز آرامش و سعه صدر #مادر_شهید_محمدرضا_دهقان از زبان خودشان:
خدا را شکر می کنم که بعد از 20 سال توانستم امانتش را قشنگ تحویلش دهم. چون ما امانت داریم و در آیه قرآن داریم که:
"و اعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنه و ان الله عنده اجر عظیم
و بدانید که اموال و فرزندان شما وسیله ی آزمایش اند و نزد خدا پاداشی بزرگ هست"
(سوره انفال ، آیه 28)
به این ها ایمان دارم...
باید ببینیم که این امانت را چگونه نگه می داریم. اگر ما بپذیریم که این ها در دست ما امانتند ، منِ نوعی باید بعنوان یک مادر خیانت در امانت نکنم و سعی کنم آن امانت را به نحو احسن تحویل صاحبش دهم یعنی محمدرضا صاحب داشت. در حقیقت من چند صباحی نگهداری اش کردم و بعد از چند صباح باید تحویلش می دادم...
و خیلی خوشحالم که اینگونه تحویلش دادم ، باعث روسفیدی من است.
محمدرضا کسی بود که اگر نیم ساعت دیر می کرد ، با خودش یا دوستانش تماس می گرفتم و می گفتم: "کجایی؟ ساعت چند میای؟ چرا دیر میای؟"
و همین امر باعث شده بود که برنامه هایش را بنویسد که چه ساعاتی کجاست!
حتی وقتی می خواست شب را خانه دوستش بماند ، از خواب بیدارم می کرد و می گفت: "مامان من دارم میرم خونه دوستم ، صبح بلند شدی دیدی من تو اتاق نیستم خیالت راحت باشه" ، من هم اجازه می دادم.
یعنی تا این حد کارهایش هماهنگ شده بود و ما هم خبر داشتیم. ولی حرف من یک چیز دیگر است و آن اینکه اگر بعضی اوقات احساس ناراحتی کردم خصوصا روزهای اول بعد از شهادتش ، فقط و فقط می ترسم حضرت زینب (سلام الله علیها) بگویند هدیه ات کم بود و برای من کوچک بود...
و این را هم ایمان دارم که شب اول صفر من محمدرضا را برای سلامتی سیدعلی قربانی کردم.
آیت الله بهجت می فرمایند: "گاهی اوقات بلاهای بزرگ را با صدقه های بزرگ برطرف کنید."
امام زمان ما قلبش از دست فساد و فجایع و جنایاتی که در جهان می شود ، واقعا آزرده است و از غربت خودش قلبش همیشه در غم است.
و من عقیده دارم که پسرم را برای سلامتی قلب امام زمان (روحی فداه) صدقه دادم.
افتخار می کنم که پسرم عاشق ولایت و مقام معظم رهبری بود ، سرباز ولایت بود و خاک پای ولایت شد...
کنار پیکرش هم گفتم فدای خاک زیر پای سیدعلی....
این ها و احترامی که برای عقیده ی خالصش قائل بودم ، باعث آرامش من است."
#راز_آرامش
💠| @Shahiddehghan_amiri
#پوستر
📲 پویش سراسری توییتری در واکنش به انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا با هشتک های ؛
#⃣ #پایان_آمریکا
#⃣ #The_End_of_USA
@shahiddehghan_amiri
#خاطرات_شهدا 💌
کار کـردن ...
تو مملکت امام زمان (عج) رو عشقه !
هر جا لازم باشه حاضرم کار ڪنم ،
چہ فرمانـدهی در جنگ ،
چہ کارگری در کارخانه ...🍃
#سردار_شهید_رضا_شکری_پور✨
📚 ققنوس و آتش ص ۷۵
💠🍃 @shahiddehghan_amiri
#سخن_بزرگان✨
استادعلیصفاییحائری:
از کسانی نباش که رنجهایت و گرفتاریهایت را از نگاه، چهره و حالتهایت به هر کسی منتقل کنی!🙃🧡🌿
سختیها مهمانِ تو هستند...‼️
💚{ @shahiddehghan_amiri
💌| #ڪلام_شهـید
📄| شهید محمود دشتکیان:
بعد از شهادتم امیدوارم که قطرات خونم باعث
شود تا شما جان برکف راهم را تا آزادی کربلا، آزادی قـدس، و آزادی تمام مستضعفان جهان از سلطه جهانخواران و فرعونیان ادامه دهید.🍃
•●| @shahiddehghan_amiri
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
... 🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃 #شهود_عشق 💌 قسمت7⃣ خود شما پیش از شهادت برادرتان از طرفداران کتا
🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
#شہـود_عـشق
قسمت8⃣
ورود شما به حیطه آگاهی درباره فتنه بزرگی که در سوریه اتفاق افتاد به چه شکل اتفاق افتاد؟
اصولاً آیا کنجکاوی و دغدغهمندی خودتان یا فعالیتهای محمدرضا باعث میشد پیگیر جریانات جاری در این کشور باشید یا از آن دست افرادی بود که از شدت قساوت حوادث ترجیح میدادید خیلی خودتان را درگیر پیگیری این امور نکنید؟🤔
اخبار📄 مربوط به شهدای مدافع حرم را از خود محمدرضا میگرفتم.
مخصوصاً که در اوایل جنگ سوریه شهدا بسیار غریبانه تشییع میشدند.💔
محمدرضا تمام تلاشش را میکرد تا حداقل اطرافیان خود را با این شهدا آشنا کند.🇮🇷🕊
از آنجا که همسر بنده جزو نیروهای مدافع حرم بودند از فته سوریه بی اطلاع نبودم.
همان طور که قبلاً عرض کردم والدین بنده تمام کوشش خود را به کار بسته بودند تا حس بی تفاوتی نسبت به حوادث دنیا🌍را در فرزندانشان از بین ببرند.
بنابراین هردوی ما دغدغه فتنه سوریه و مظلومین این کشور و از همه بیشتر حرمت حرم عمه سادات را داشتیم.
محمدرضا عقیده داشت که باید دشمن را شناخت و عدم شناخت دشمن قطعاً ضربات جبران ناپذیری وارد میکند. هرچند که اتفاقات سوریه در نهایت قساوت بود اما هر دو تلاش میکردیم که بدانیم در اطراف کشورمان چه میگذرد. چرا که قطعاً خطری که همسایه را تهدید میکند دیر یا زود به خانه خودمان هم میرسید!🍃
#ادامه_دارد... 📚
#ابــووصــال
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے
🇮🇷 @shahiddehghan_amiri 🇮🇷
صندلی خالی امتحان و قاب عکس شهید🌹
#شهید_محمدرضا_دهقان
#مدرسه_عالی_شهید_مطهری
🍃| @Shahiddehghan_amiri |🍃
#حدیث_روز
♥️ #امام_رضا علیهالسلام فرمودند:
🌴 أحْسَنُ الناسِ معاشاً مَن حَسُنَ معاشُ غَیرِهِ فی مَعاشِه.
🍃 بهترین زندگی و معاش را كسی دارد كه در پرتو معاش او معاش دیگران نیز به خوبی تأمین شود. خیر او به دیگران میرسد.
📖 تحفالعقول، ص ٤٧١
✅ @shahiddehghan_amiri
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
🍃| @shahiddehghan_amiri
بسم الرب الشهداء و الصدیقین
#خاطره💫
شاگرد ته کلاس
شروع رفاقت ما، با کنار هم نشستن داخل کلاس بود...
شاید در طول دوران تحصیلم با کنار دست نشستن ها، دوستان زیادی پیدا کردم.. اما تفاوت و جذابیت محمد برای من به شیطنت و هیجانش بود...
شیطنت های دبیرستانمون با تقلب های نامه نگاری ثبت شد و از کنار هم بودن دانشگاه گوشی بازیهامون...
طوری برامون عادت شده بود که گروه دو نفری زده بودیم کنار هم با هم چت میکردیم! و یا سر رکورد های بازی مسابقه میذاشتیم! و یا جوک و کلیپ به هم نشون می دادیم... روزی رو یادم میاد که داشت با دقت به درس منطق استاد گوش میداد و من نظرش رو به عکسی توی گوشیم جلب کردم... و خنده های زیر زیرکیمون باعث عصبانیت شدید استاد شد و این بار او کلاس رو ترک کرد...
توقع داشتم محمد با شوخی و مسخره بازی جریان عصبانیت استاد رو منحرف کنه...
ولی در کمال تعجب دیدم که ازم خواست پیش استاد بریم و ازش عذرخواهی کنیم.
این در شرایطی بود که من اصلا اعتقادی به این موضوع نداشتم ولی با اصرارای محمد ناچار پیش استاد رفتیم و طلب بخشش کردیم.
از شرمندگی محمد که تو این جریان تقریبا بی تقصیر بود تعجب میکردم... ولی حقیقت این بود که با تمام شیطنت هاش مقام احترام به بزرگان رو میدونست به خصوص اساتیدش... از مشاور و مسئول دبیرستان و پیش دانشگاهیش به خاطر شیطنت هاش خیلی سرزنش های تربیتی میشد و طبیعتا این سرزنش ها باعث لجبازی ها و عداوت های ظاهری محمد بود... ولی پای درد دل های دوستانه که میرسید بهم میگفت هر بار فلانی با من بدرفتاری میکنه احساس میکنم بیشتر دوستش دارم... و من در کمال تعجب فهمیدم که محمد با تمام شیطنت هاش مقام چوب استاد رو فهمیده...
روایتی از دوست#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🕊| @shahiddehghan_amiri