eitaa logo
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
239 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
363 ویدیو
27 فایل
بسمِ الله الرَحمٰن الرَحیم - محبانِ حسین وصالی"شهیددهقان" - وݪادٺـ💕: ۷۴/۱/۲۶ شہادٺـ🕊:۹۴/۸/۲۱ سال تاسیس : 99/3/20 خادم کانال : @mim_vesali
مشاهده در ایتا
دانلود
💚💚 💚 💚 💚💚 شهید علی آقا عبدالهی 19 آذرماه 94 به سوریه اعزام می شود و چون تخصص مخابرات داشت، قرار می شود در همین واحد خدمت کند. اما روح بی قرارش باعث می شود با اصرار از مسئولان تقاضای اعزام به مناطق عملیاتی را بکند. پدر شهید می گوید: گویا علی برای اعزام به منطقه عملیاتی موافقت سردار سلیمانی یا سردار اصلانی را جلب می کند. یکی از همرزمانش تعریف می کرد یک روز ما به محل صعب العبوری رسیده بودیم که دیدیم جوانی با لباس نظامی و اسلحه آنجا ایستاده است. از دیدنش تعجب کردیم. آنجا منطقه ای صعب العبور بود و مشخص بود که ایشان مسافت زیادی را پیاده آمده است. هویتش را پرسیدیم که گفت علی آقا عبدالهی است و موافقت سردار را برای کار عملیاتی گرفته است. اصرار داشت همراه ما بیاید و هرچقدر سعی کردیم مانعش شویم قبول نکرد و عاقبت با ما آمد. چند روز در منطقه عملیاتی بود که بعد قرار شد با شهید انصاری و یک رزمنده دیگر به نام آقای مجدم به خالدیه خان طومان بروند. اما طی راه به کمین تروریست ها می افتند و انصاری به شهادت می رسد. بعد از نماز مغرب و عشاء هوا تاریک می شود و گویا نیروهای سوری همراه شان هم فرار می کنند. در این هنگام علی قصد می کند جلوتر برود. آقای مجدم می گوید ما که مهماتی نداریم. علی می گوید من دو نارنجک و پنج فشنگ دارم. چون در تاریکی مشخص نبود چه کسانی مقابل شان هستند، می گویند "لبیک یا زینب" که تروریست ها هم فریب می زنند و می گویند لبیک یا زینب، این دو به خیال اینکه نیروهای خودی هستند جلوتر می روند که در محاصره آنها می افتند. مجدم می تواند از محاصره فرار کند. اما علی می ماند و بعد از آن کسی او را نمی بیند. آخرین حرفی که از طریق بی سیم زده بود این جمله است: من گلوله خوردم. از آن لحظه دیگر کسی از علی خبری ندارد. بچه های سپاه شهادتش را تایید کرده اند. اما من هنوز چشم انتظار آمدنش هستم. گمگشته خالدیه عاقبت باز می گردد. 💚|• @dehghanamiri
🍃 بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 ❣✌️🏻 . (ترانــه پيــمـان طالـبي عزيزدروصف شهيدمحمدرضادهقان)👇🏻 . غبطه ميخورم به تو يا به رسول به همون زخمايى كه كارى شد غبطه ميخورم به اشكايى كه سر خاكش از چشات جارى شد . كى بغير تو ميتونست منو اينجورى عاشق و در به در كنه؟ يادمون دادى كه سينه زن بايد واسه اقا سينه ش و سپر كنه . نسل تو به جبهه پشتش گرمه از تبار ابراهيم هادى ها پرچم مارو تو بالا بردى افتخار دهه هفتادى ها! . سينه زن! بدون كه توو اين دستگاه خودشون ميارن و ميبرنت! پيرغلامى هميشه مقصد نيست توى بيست سالگى هم مى خرنت! . اگه تشنه محبت باشى دلت از هرچيزى خالى ميشه تشنه وصال ارباب بشى لقبت حسين وصالى ميشه! . جون بعضيا توى مشت شونه خواهراشون بى برادر ميشن پيرامون حبيب اين لشكرن و جوونا قاسم و اكبر ميشن . شعله ميكشه توى دل هامون عشق تو، شبيه اتيش اقا! ما يه سر داريم و دوس داريم كه تو روو دامنت بگيريش اقا! . بحق_اونكه_دستتوگرفته 🌷 🌸🍃| @shahiddehghan_amiri
شَهر باید بِـزنَـد، عَڪسِ تُو را بَر هَمه‌جا.. تو شدۍ چِشمُ و چِــراغ✨ مَنُ و این مَردُم شَهر♥️ ʝסíꪀ➘ @shahiddehghan_amiri