eitaa logo
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
255 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
363 ویدیو
27 فایل
بسمِ الله الرَحمٰن الرَحیم - محبانِ حسین وصالی"شهیددهقان" - وݪادٺـ💕: ۷۴/۱/۲۶ شہادٺـ🕊:۹۴/۸/۲۱ سال تاسیس : 99/3/20 خادم کانال : @mim_vesali
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 💠هر کس سراغ خدا را گرفت و دلش تنگ بود آدرس را به او بدهید ... 🌻خدایا بال پرواز می‌خواهم تا آسمان شهدا •❮ @shahiddehghan_amiri ❯•
۱۸ آذر ۱۳۹۹
🕊 🌱... اگر درڪ کردیم دنیا محضر خداست بعد میتونیم به مقصد خدا پرواز کنیم و در زمین شهادت فرود آییم.🍃🌷 _ _ _ _ _ _ _ _ •❮ @shahiddehghan_amiri ❯•
۲۳ آذر ۱۳۹۹
❤️ یعنـے حس‌ ڪنـی‌ ❤️ دارد تو را‌ می‌نگرد و تو به احتـرامش از فاصله می‌گیری ...✨ 🌹 °•| @shahiddehghan_‌amiri
۲۹ آذر ۱۳۹۹
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 ❤️🕊 یادمه بااتوبوسی🚌 که از خوزستان عازم تهران بود داشتیم از قم به تهران برمیگشتیم ... من ومحمدرضا کنارهم نشسته بودیم وتوی اتوبوس ترانه ای🎼 باصدای یک زن پخش میشد. حالش خراب بود وآروم و قرار نداشت.. رفت جلو وبه راننده گفت : لطف کند و خاموشش کند... چنددقیقه ای آهنگ خاموش شد اما صدای اعتراض همه بلند شد. صدای آهنگ که دوباره دراومد، هندزفری🎧 درگوش کرد که نشنوه... شاگرد راننده جلوش ایستادو گفت:😐ماچه گناهی کردیم ک نمیخواهیم هم تیپ تو باشیم و این آهنگ را دوست داریم؟ حرف تو وحی است؟؟ تو مسلمانی؟؟؟ _ من شیعه امیرالمومنینم... همان خدایی ک به تو رحم کرد و تورا شیعه قرار داد، دستور دادکه صدای زن برای مردان حرام است، حرف خدای توست نه هم تیپ های من، جای توبودم، اینطور آتش🔥 در گوشم نمیکردم... شاگرد راننده کمی درنگ کردورفت... هرچندبازهم حریف خودش نشد که آهنگ راقطع کند... آن روزها محمدرضا دبیرستانی بود... 🌸 ✨ 🍃🌷 @shahiddehghan_amiri
۱۱ دی ۱۳۹۹
🕊 •|🍃°|شهادت میخوای؟! پس بدان ڪه . . . •|❣️°| تنها ڪسانی می شوند ڪه شهید باشند…•|🌙°| •|🌼°|به این سادگی ها نیستـــــ •|💥°|باید قتلگاهی رقم زد•|🔥°| باید ڪُشت!! ←منیت را→ ←تڪبر را→ ←دلبستگی را→ ←غرور را→ ←غفلت را→ ←آرزوهای دراز را→ ←حسد را→ ←ترس را→ ←هوس را→ ←شهوت را← ←حب دنیا را← باید از خود گذشت•|👣°| •|✌🏻°|باید ڪشت «نَفس» را شهادت دارد!•|🥀°| •|💔°|دردش ڪُشتن " لذت " هاست... باید شویم تا شهید شویم! بايد اقتدا كرد به شهدا•| 🌹⃟—•❮ @shahiddehghan_amiri ❯•
۴ بهمن ۱۳۹۹
🌹شهدای اسفند ماه 🔸️خوشا آنانکه جانان می شناسند  🔸️طریق عشق وایمان می شناسند 🔸️بسی گفتیم و گفتند از شهیدان 🔸️شهیدان را شهیدان می شناسند 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 ❣شادی ارواح پاک شهدا صلوات {•° @shahiddehghan_amiri °•}
۷ اسفند ۱۳۹۹
🌱 میلاد به آموزش مسائل دینی و آگاهی و معرفت نسبت به دین آنقدر اهمیت می داد که بعد از اخذ مدرک دیپلم تجربی برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه سفیران هدایت حضرت ابوالفضل "علیه السلام" شهرستان امدیه شد.🌹 در بسیج هم فعالیت داشت و مربی حلقه های صالحین بود و همیشه صبحت هایش سرشار ازعشق به اهل بیت "علیه السلام" بود.🌿 او بچه ی ساکت، سربه زیر و کم توقعی بود؛ هر وقت از بیرون خانه می آمد دست من و پدرش را بوسه می زد، من می گفتم که پسرم این چه کاری است که می کنی؟! می گفت: می خواهم درجه ایمانم را افزایش دهم!🙂 او برای انجام هر کاری برای خودش برنامه و محدودیت هایی را قائل می شد من همیشه در کارهای او می ماندم! و به خدا می گفتم چرا این بچه اینطوری است؟! اکنون جواب سؤالات خودم را از خدا گرفتم، آن روز که میلاد توفیق شهادت را پیدا کرد.💔 راوی: مادرشهید 🕊 @shahiddehghan_amiri
۱ خرداد ۱۴۰۰
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 🕊 چند ماهی از شهادت آقا رسول و آقا محمودرضا می گذشت. من در حد اسم دو شهید آشنایی داشتم، غافل از اینکه محمد، سخت به تکاپو افتاده برای شناختن این دو شهید و بعدها متوجه شدم سخت دلبسته ی هر دو شده. یه روز یادمه شروع کرد به توضیح دادن راجع به آقا محمودرضا بیضایی: "اسمش محمودرضاست اما اسم نظامیش حسین نصرتیه. اهل تبریز؛ یه دختر داره مثل فرشته ها، اسمش کوثره. می دونستی بعد از چند ماه اولین کسی که روز تاسوعا چراغ های حرم عمه ی سادات (س) رو روشن کرده، آقا محمودرضا بوده؟" چنان با هیجان و با حوصله از شهید بیضایی می گفت که اگر خبر نداشتم، فکر می کردم حتما باهاش آشنا بوده! آخرش گفت: "ببین! من سایت برادر شهید بیضایی رو دارم، می تونی ازش اطلاعات بگیری!" من مات مونده بودم! اطلاعات بگیرم برای چی؟!! گفت: "چی میشه صفحه ی اینستای خودتو بزنی به نامش؟ من آقا رسول رو معرفی می کنم توی اینستا، تو هم آقا محمودرضا" و شروع کرد از غربت این دو شهید گفتن... راست می گفت. با این که ماه ها از شهادت این دو عزیز می گذشت، اما کمتر کسی ازشون اطلاعات داشت. حتی یادمه یه روز ناراحت اومد و گفت: "امروز رفته بودم بهشت زهرا (س)؛ یه بنر زده بودن برای شهدای مدافع؛ دو طرف بنر دو تا عکس متفاوت از آقا محمودرضا بود. زیر یکی نوشته بود محمودرضا بیضایی؛ زیر یکی نوشته بود حسین نصرتی! مردم حتی انقدر نمی دونن که این دو نفر یکی اند!!!" خلاصه خودش شروع به کار کرد. اسم صفحه ی منم عوض کرد؛ صفحه شد به نام اوایل خودش صفحه رو اداره می کرد، تا بعدها که داد دست من. حدود بیست روز از شهادت برادرم گذشته بود که به خودم اومدم و دیدم صاحب پیج آقا رسول و آقا محمودرضا به رفقای شهیدش رسیده... حالا دیگه لازم بود آقا محمودرضا رو توی اینستا به همه معرفی کنم... کجای کار ما می لنگه؟! چرا محمدرضا با معرفی و شناسایی آقا رسول، به وصال رسید و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم؟! 🍃همیشه یاد کوثر خانم بود. می گفت: "آقا محمودرضا یه رقیه ی کوچولو داره..." چقدر گاهی دلتنگ بود برای زیارت مزار آقا محمودرضا. اما دستش نمی رسید. محمدرضا دست دراز کرد و دست های آقا رسول و حسین آقای نصرتی رو گرفت... گاهی فکر می کنم نفر بعدی که دستش برسه به دستهای کیه؟ این زنجیره ادامه داره؟! 🌹 🌸 🍃🌷 @shahiddehghan_amiri
۲۵ مرداد ۱۴۰۰
🍃🌹| وقتی در راه ِ شهید و برای رسیدن به شخصیت تلاش میکرد... گاهی به مشکلاتی برمیخورد یا یه سری افراد اذیتش میکردن یا طعنه میزدن، تیکه مینداختن، مسخره میکردن یا کلی فحش بهش میدادن... اما هیچ وقت از تلاشی که میکرد پشیمون نمیشد! چون برای شهید تلاش میکرد.... برای برای و بهش میگفتم ! آخه چرا ادامه میدی؟! انقدر خودتو کوچیک نکن... به اندازه کافی شهید رو شناختی! به چه قیمت آخه؟! انقدر مسخرت میکنن! لبخند میزد میگفت: "بابا چیزی نشده. چیز خاصی نیست برای شهیده...☺️" لبخند میزد و خیلی راحت میگذشت... : بعد شهادتش حرفشو درک کردم... هرکاری کرد برای بود در پایان شهادت روزیش شد... ♦️ 🌹🍃| @shahiddehghan_amiri
۱۶ شهریور ۱۴۰۰
🌷 وسط میدان به حضرت زهرا(س) متوسل شد و لحظاتی بعد قرآن را باز کرد و به آیات آن نگاه کرد. پس از اینکه قرآن را بست گفت: «از این معبر نمی‌رویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.» به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد. گردان‌ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد. بعدا در بررسی‌ها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقی‌ها را دور زده بودیم! 🕊 🌹|• @shahiddehghan_amiri
۵ آبان ۱۴۰۰
|برادر شہید میدونے یعنے چے⁉️ •|یعنے:...↷°"🙂 •| وقتے گناه‌ دࢪِقلبت‌ ࢪا ‌مےزند 😈 •| یاد ‌نگاهش‌ بیوفتــے....🌱 •| و ‌دَࢪو باز‌ نکنے...‹‹‹✋🏻 •| یعنے‌ مَحرم ‌اسراࢪ قلبت♥️ •| آن‌اسراࢪے که ‌هیچکس ‌نمےداند...🔐 •| فقط بین‌خودت‌و...☔️ •| خــ♡ــداو...✨ •| رفیق‌شهیدتــــ🕊 •| باشد...‹‹💔•• •| امتحان‌کن...🍭 •| زندگےات‌زیباترمےشود🖇 🕊🥀
۲ بهمن ۱۴۰۰
🕊 شهید بابک نوری -می‌گفت: هرکسی‌روزی 3 مرتبه خطاب‌به‌حضرت‌مهدی'عج' بگه: • بِاَبی‌اَنتَ‌وَاُمےونَفسے‌یآاَبآصآلِح‌المَهدی...:)♥️ بِاَبی‌اَنتَ‌وَاُمےونَفسے‌یآاَبآصآلِح‌المَهدی...:)♥️ بِاَبی‌اَنتَ‌وَاُمےونَفسے‌یآاَبآصآلِح‌المَهدی...:)♥️ حضرت‌یجور‌خاصے‌‌‌براش‌دعامیکنن(:💚 |🌿@shahiddehghan_amiri🌿|
۱ مرداد ۱۴۰۳